نشست «ستاره بازی» برگزار شد
سختی های ساخت فیلم در خارج از کشور/ روایت واقعی از اعتیاد در امریکا
نشست پرسش و پاسخ فیلم «ستاره بازی» در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
به گزارش ایلنا، نشست پرسش و پاسخ فیلم «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی با حضور کارگردان، علی سرتیپی (تهیهکننده) و ملیسا ذاکری (بازیگر) با اجرای محمدرضا مقدسیان در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
علیمردانی، در ابتدای نشست گفت: ممنونم که در این شرایط سخت برای تماشای فیلم حضور داشتید و امیدوارم سلامت به کشور بازگردد.
او درباره چرایی ساخت این فیلم توضیح داد: «ستاره بازی» در ادامه تجربههای من در سینما است. من سعی میکنم با شواهدی که رو به رو میشوم و با آنها زیست میکنم فیلم بسازم. این فیلم نیز مجموعهای از تجربیات من در این چند سال با چاشنی کمی رویاپردازی است.
این کارگردان درباره حضور در جشنواره و دلخوریهایی که در گذشته مطرح کرده بود، گفت: من سال ۹۶ فیلم «آباجان» را در جشنواره داشتم و اعتقاد داشتم که در برخی از بخشها فیلم من نادیده گرفته شده و فقط درخواست کردم که قاعده بازی را بلد باشیم. به هرحال همواره گاهی درباره فیلمها اجحاف میشود و فارغ از تمام نقاط قوت و ضعف و دلزدگیها، جشنواره فیلم فجر تنها چراغ روشن امید این روزهای سینما در چنین شرایط غمیگینی است.
در ادامه سرتیپی درباره همکاری با علیمردانی برای تهیه فیلم «ستاره بازی» بیان کرد: من به عنوان پخشکننده و سرمایهگذار در فیلمهای قبلی هاتف علیمردانی حضور داشتم. بعد از خواندن این قصه فهمیدم که شرایط پیچیده و دشواری دارد. این کار شرایط تولید سختی داشت.
ذاکری درباره نقشآفرینی در کاراکتر «صبا» توضیح داد: این چهارمین همکاری من با هاتف علیمردانی است و در تمام کارهایی که کنار ایشان بودم تجربه کسب کردم و نقشهایم چالش برانگیز بوده است. صبا از شخصیت اصلی من بسیار دور بود اما امیدوارم که از نتیجه راضی باشید.
علیمردانی نیز درباره ساخت این فیلم گفت: در تمام سالها دغدغه کار اقتباسی را داشتم و دلم میخواست این تجربه را در کارنامهام داشته باشم. من با شخصیت «صبا» نسبت دوری داشتم و او را میشناختم، زمانیکه پای درد و دل مادر او نشستم و صداهای شخصیت اصلی را میشنیدم با آن درگیر و برای ساختش ترغیب شدم. مهاجرت ترومای بسیار وحشتناکی است و به نظر من مثل مرگ عزیز میماند. اگر قرار است از سرزمینمان برویم باید بدانیم نقطه موعودمان کجا است و چرا به آنجا میرویم.
ذاکری درباره نقشآفرینی در کاراکتر «صبا» توضیح داد: این چهارمین همکاری من با هاتف علیمردانی است و در تمام کارهایی که کنار ایشان بودم تجربه کسب کردم و نقشهایم چالش برانگیز بوده است. صبا از شخصیت اصلی من بسیار دور بود اما امیدوارم که از نتیجه راضی باشید.
علیمردانی نیز درباره ساخت این فیلم گفت: در تمام سالها دغدغه کار اقتباسی را داشتم و دلم میخواست این تجربه را در کارنامهام داشته باشم. من با شخصیت «صبا» نسبت دوری داشتم و او را میشناختم، زمانیکه پای درد و دل مادر او نشستم و صداهای شخصیت اصلی را میشنیدم با آن درگیر و برای ساختش ترغیب شدم. مهاجرت ترومای بسیار وحشتناکی است و به نظر من مثل مرگ عزیز میماند. اگر قرار است از سرزمینمان برویم باید بدانیم نقطه موعودمان کجا است و چرا به آنجا میرویم.
شبنم مقدمی نیز ارتباط تلفنی برقرار کرد و درباره حضور در این فیلم گفت: این سومین تجربه همکاری من با هاتف علیمردانی است. من نگاه او را به مسائل اجتماعی میپسندم و بدون اتکا به هیچ جریانی در سینما روی پای خود ایستاده است. علیمردانی از آن دست بازیگرانی است که تعامل با او به راحتی اتفاق میافتد.
او ضمن عذرخواهی بابتعدم حضور در نشست به دلیل فیلمبرداری، درباره نقش مادر در این فیلم توضیح داد: من انواع و اقسام مادرها را بازی کردم. اما در این شخصیت یک ناچاری و ناگریزی دیدم. این شخصیت مهاجر موفقی نبود و از این مبحث لطمه دیده بود. مهاجرت دومین سونامی است که میتواند وجود آدمی را به لرزه درآورد که این زن در فیلم دچار آن شد.
او ادامه داد: با راهنماییهای کارگردان و بررسی فیلمنامه المانهایی را به نقش اضافه کردم تا درنهایت شخصیتی شد که در فیلم دیدید و امیدوارم که نتیجه کار راضی کننده باشد.
علیمردانی نیز درباره حضور شبنم مقدمی گفت: شبنم مقدمی از آن دست بازیگرانی است که هر کارگردانی آرزوی همکاری با او را دارد. ما به دلیل پاندمی پنج ماه بعد بعضی پلانها را فیلمبرداری کردیم و حفظ راکورد برای بازیگران سخت بود و صمیمانه از آنها قدردانم.
او گفت: سعه صدری که علی سرتیپی برای ساخت این فیلم کردند را هیچ تهیهکنندهای نمیکرد. ضمن این که سرتیپی از هیچ کمکی دریغ نمیکرد و به فکر برگشت سرمایه نبود. اتفاق خوب هم برای ما حضور مایکل مدسن در این فیلم بود.
علیمردانی با بیان اینکه من به عنوان یک فیلمساز اجتماعی مسیری هموار را در ذهن خود تعریف میکنم، افزود: اما گاهی پیش میآید که پازلها را پشت هم نمیچینم. من برپایه یک داستان واقعی این فیلم را ساختم و در فضای ناتورالیستی اتفاق تصادف برای دختر ۱۹ساله فاجعهای بسیار بزرگ است. پدرش به من گفت امیدوارم بعد از این فیلم کسی به درد صبا دچار نشود.
او ادامه داد: چهار روز مانده به جشنواره فیلم فجر پارسال کار فیلمبرداری این فیلم تمام شد؛ اما به دلیل پاندمی ما نتوانستیم سکانسهای جامانده را فیلمبرداری کنیم و از آنجایی که این فیلم مثل بوم نقاشی است کمی کار پیچیده بود.
سرتیپی نیز گفت: به دلیل شرایط خاصی که سرمای شدید آن کشور و هزینههای بالایش داشت؛ حدود یک ماه سکانسهای داخلیمان را بازسازی کردیم و این کاری بسیار سخت بود. تلاشمان این بود که بتوانیم بهترین کار ممکن را ارائه دهیم.