خبرگزاری کار ایران

آهنگساز آلبوم «کنسرت زمستان»:

تولید آلبوم بر اساس اجرا در آستانه‌ی فراموشی/ موسیقی کلاسیک هیچ سهمی از گردش مالی میلیاردی سالانه ندارد

تولید آلبوم بر اساس اجرا در آستانه‌ی فراموشی/ موسیقی کلاسیک هیچ سهمی از گردش مالی میلیاردی سالانه ندارد
کد خبر : ۱۰۳۱۸۳۲

«کنسرت زمستان» عنوان آلبومی است که تولید آن مبتنی بر کنسرت و اجرای زنده بوده است. علی کاظمی آهنگساز این اثر می‌گوید: در میان بچه‌هایی که در زمینه موسیقی ایرانی فعالیت می‌کنند، بعید می‌دانم کسی آرزوی این را نداشته باشد که پروژه‌اش بر اساس کنسرتی با کیفیت تبدیل به آلبوم شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقاتی که طی سال‌های اخیر کمتر شاهدش هستیم تولید آلبوم‌های مبتنی بر اجراست. قطعا بی‌اهمیت پنداشتن یا منسوخ شدن این شیوه به نفع موسیقی دستگاهی ایران نیست، چراکه موسیقی ایرانی اعم از دستگاهی و مقامی، با اجراها و اتفاقات در لحظه، بداهه‌خوانی و بداهه‌نوازی‌ها ارزش والاتری پیدا می‌کند و برای مخاطبان نیز دلنشین‌تر است. با نگاهی به آثار گذشته بزرگان موسیقی ایران متوجه خواهیم شد که اغلب آثار ماندگار و با کیفیت در محافل خصوصی یا مناسبت‌ها و کنسرت‌ها اجرا شده‌اند و برخی از آلبوم‌های استاد آواز ایران، زنده‌یاد محمدرضا شجریان گواهی بر این ادعاست. 

آلبوم «کنسرت زمستان» محصول گروه «تارَک» با آهنگسازی علی کاظمی و خوانندگی مهدی امامی یکی از مجموعه آثاری است که بر اساس اجراهای زنده تولید و ارائه شده است.  کاظمی (نوازنده، تنظیم‌کننده و آهنگساز) که گروه «تارَک» را به تازگی تاسیس کرده، در آلبوم «کنسرت زمستان» به دستگاه و گوشه‌هایی پرداخته که کمتر مورد توجه بوده‌اند.

کاظمی در گفتگو با ایلنا، از اهمیت تولید آثاری مبتنی اجرا در موسیقی دستگاهی ایران گفت و درباره جزییات آلبوم «کنسرت زمستان» توضیح داد. 

تولید آلبوم بر اساس اجرا در آستانه‌ی فراموشی/ موسیقی کلاسیک هیچ سهمی از گردش مالی میلیاردی سالانه ندارد

از چگونگی تشکیل گروه نوپای «تارَک» بگویید. 

گروه «تارَک» را در ابتدا برای پرداختن به پروژه کنسرت زمستان تشکیل دادم و در ادامه قصدم این بود آن را برای فعالیت‌های طولانی مدت نگه دارم نه برای یک اجرا یا یک کنسرت. قبلا در گروه‌هایی حضور داشته‌ام و جزو مولفان بوده‌ام اما تنها مولف گروه نبوده‌ام و «تارَک» اولین گروهی است که من در مولفم. 

منظورتان از مولف چیست و از فعالیت‌های گروه «تارَک» بگویید. 

منظورم این است که آهنگسازی و تنظیم آثار به عهده خودم است. پس از تشکیل گروه برنامه‌های بیشتری را مدنظرمان داشتیم و قرار بود در شهرستان و احیانا دیگر کشورها به اجرای کنسرت بپردازیم، اما شیوع بیماری کرونا این اجازه را به ما نداد. این اتفاق از همان ابتدا برای من و اعضای گروه جدی بود و قصدمان این بود کنسرتی که دوم و سوم سال ۱۳۹۸ در تالار رودکی روی صحنه رفت را به صورت حرفه‌ای ضبط کنیم و سپس آن را به انتشار برسانیم. حال نیز آنچه که به عنوان آلبوم «کنسرت زمستان» منتشر شده برایم اهمیت زیادی دارد. 

متاسفانه از مقطعی به بعد از تعداد آلبوم‌های منتشر شده مبتنی بر اجرا در قالب رپرتوار یا بداهه نوازی و بداهه‌خوانی کاسته شده. این کاستی تا چه حد به موسیقی ایرانی و دستگاهی ما آسیب می‌زند؟

عدم تولید آثار بر اساس کنسرت‌ها و اجراها واقعا مشکل بزرگی است و همانطور که گفتید آسیب زننده است. موسیقی ایرانی به شدت مبتنی بر حس و حال‌هایی است که در لحظه رخ می‌دهند. البته این موضوع محدود به موسیقی دستگاهی نیست زیرا موسیقی ذاتا پرفورمنس است به این معنا که هنری اجرایی یا اصطلاحا روی صحنه‌ای است. زمانی که شما روی صحنه می‌روید اتفاقاتی از جهات مختلف در درون شما رخ می‌دهد که بر نحوه کارتان تاثیر می‌گذارد. طی این روند اگر موزیسین با تجربه باشد آن تاثیرات به بیان ولحن بهتر او کمک خواهد کرد. مورد دیگر ارتباط شخص نوازنده با موسیقی درونی است و طی اجراهای زنده احساس و عاطفه او بیشتر و بیشتر می‌شود. 

در این میان شاید اتفاق مهمتر و ارتباط بزرگتر همانی است که میان موزیسین و مخاطب برقرار می‌شود. 

دقیقا همینطور است. زمانی که اجرا گروهی باشد این ارتباط حسی شکلی جدی‌تر به خود می‌گیرد. البته تولید اثر با این شیوه اولین تجربه من نیست و قبلا نیز آثاری را با این شیوه ارائه کرده‌ام. البته نه به این معنا که همه آثارم بر همین اساس تولید شده‌اند. اما برای ساخت و تولید آثاری بر اساس اجرای زنده تلاش‌هایی کرده‌ام. به طور مثال اولین آلبومم «بداهه‌نوازی» که اواسط سال ۱۳۹۱ توسط انتشارات ماهور منتشر شد، مجموعه‌ای است شامل دونوازی تار و سنتور که طی همکاری با سعید کردمافی تولید و ارائه شده است. این آلبوم بر اساس اجرای زنده تولید شد، اما برای ساخت آلبوم «عشیران» نتوانستیم چنین کاری کنیم. 

گویا شیوه تولید آلبوم بر اساس کنسرت مانند گذشته مرسوم نیست؟ 

اتفاقی که معمولا رخ می‌دهد این است که نوازندگان انفرادی به استودیو می‌روند و بخش‌های مربوط به خود را می‌نوازند و ضبط می‌کنند و در پایان آن بخش‌ها کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و تبدیل به آلبوم می‌شوند. 

البته این روال از گذشته در ژانرهای پاپ و سبک‌های غیر ایرانی مرسوم بوده است. 

موضوعی بسیار مهمی که وجود دارد این است که موسیقی دستگاهی و ایرانی به حمایت نیاز دارد، به ویژه از سوی رسانه‌های پر مخاطب؛ ازتلویزیون و کانال‌های متعدد آن گرفته تا رادیو، خبرگزاری‌های مهم و دیگر بسترهای خبری. نه فقط موسیقی دستگاهی بلکه همه سبک و سیاق‌ها به حمایت‌های این چنینی نیاز دارند. بخصوص در دنیای امروز که تنوع و تفاوت‌ها به حداکثر رسیده است. در دنیای امروز مخاطب هر زمان اراده کند، می‌تواند هر نوع موسیقی از هر جای دنیا را بشنود. قاعدتا این گستردگی باعث می‌شود که اغلب مخاطبان بی‌خبر از چند و چون سبک‌ها و آثار، از کیفیت آن‌ها اطلاعی نداشته باشند. همه اینها باعث می‌شود موسیقی کلاسیک مهجور بماند. 

دلایل‌ عدم تولید آلبوم بر اساس اجرا را چه مواردی می‌دانید؟ 

محدودیت‌های بسیاری در این زمینه وجود دارد. فرد یا گروه پیش از اجرای زنده و ضبط آثار به تمرین‌های بسیار نیاز دارند. پرداختن به این مهم در دنیای امروز با وضعیت اقتصادی موجود کار راحتی نیست. همین که اعضای گروه گردهم جمع شوند و بدون هیچ چشمداشتی آثار و قطعات مربوطه را تمرین کنند، کار دشواری است. از طرفی تعداد موزیسین‌ها با این روحیه بسیار کم است و اگر هم باشند تا کجا و چه زمانی می‌خواهند به این شیوه فعالیت ادامه دهند؟ ادامه این روند بدون حمایت امکان‌پذیر نیست. زمانی که قرار بر برگزاری کنسرت است و به محض وقوع این اتفاق هزینه‌ها و مخارج نیز شروع می‌شود. به جز هزینه‌های مرسوم اعم از اجاره سالن و دستمزدها، صدابرداری حرفه‌ای کنسرت مشمول هزینه است. از طرفی با یک شب کنسرت واقعا نمی‌توان آلبومی با کیفیت را منتشر کرد، زیرا آن اجرا باید قابل قبول و قابل ارائه باشد. من نیز به همین دلیل کنسرت زمستان را دو شب روی صحنه بردم تا در نهایت آلبومی با کیفیت و قابل قبول را منتشر کنیم. 

تولید آلبوم بر اساس اجرا در آستانه‌ی فراموشی/ موسیقی کلاسیک هیچ سهمی از گردش مالی میلیاردی سالانه ندارد

به عنوان فردی که در زمینه موسیقی سنتی فعال هستید بفرمایید که تولید آلبوم بر اساس اجرا تا چه حد برای فعالان این عرصه اهمیت دارد؟ 

در میان بچه‌هایی که در زمینه موسیقی ایرانی فعالیت می‌کنند، بعید می‌دانم کسی آرزوی این را نداشته باشد که پروژه‌اش بر اساس کنسرتی با کیفیت تبدیل به آلبوم شود. در غیر این صورت است که فرد یا افراد تولیدکننده درگیر استودیو و تک به تک ضبط کردن قطعات و بخش‌های مختلف آن می‌شوند. اما همانطور که گفتم محدودیت‌هایی در این زمینه وجود دارد. 

شاید اصلی‌ترین محدویت‌ها عدم وجود حمایت‌های مالی است. 

بله همینطور است تهیه‌کنندگان و ناشران معمولا به حمایت از آثار سنتی تمایلی ندارند. البته ناشرین نیز حق دارند. اغلب آن‌ها خصوصی هستند و پشتوانه خاصی ندارند، در نتیجه نمی‌توانند از آثار سنتی حمایت آن چنانی کنند. به‌طور مثال ناشر خصوصی نمی‌پذیرد برای یک آلبوم چهل میلیون تومان هزینه کند، در حالی که می‌داند مبلغ هزینه شده شاید هیچگاه باز نگردد. 

خودتان برای جلب حامیان و تهیه‌کنندگان در جهت حمایت از آلبوم «کنسرت زمستان» تلاش کرده‌اید؟ 

بله و حال کرونا وضعیت بدتری را رقم زده است. در حال حاضر و طی یک سال گذشته بسیاری از ناشران قراردادها را لغو کرده‌اند و قراردادهای جدید نمی‌بندند. یا اینکه شرایطشان سخت‌تر شده است. اگر یک زمانی ناشران درصدی از درآمد پروژه را به می‌دادند، حال دیگر اینگونه نیست و خب همه اینها بر دشواری‌های کار می‌افزاید. همانطور که گفتم من از این موضوعات گلایه‌ای ندارم و حتی حق را به ناشران می‌دهم. 

با توجه به وضعیت نابسامان موسیقی در دنیای امروز و اوضاع بد ناشران خصوصی، آنچه این خلاء را پرمی‌کند فقط حمایت‌های دولتی است. به طور مثال اگر شما در تالار وحدت کنسرت برگزار کرده‌اید، این بنیاد رودکی است که باید برای شما تسهیلاتی قائل شود و با اعتبارات و نفوذی که دارد به تولید آلبومتان کمک نکند. 

به نظرم همه دستگاه‌ها و نهادهای دولتی که با مسائل مذکور سر و کار دارند مقصرند. به هرحال باید تفکری پشت ماجرا باشد و پس از آن به تشکیل سیستمی نیاز داریم که بر اساس آن گروه‌ها و کنسرت‌ها و تولیدها مورد حمایت‌های درست قرار گیرند. به طور معمول گاه اتفاقاتی می‌افتد و حمایت‌هایی صورت می‌گیرد و بعد می‌بینیم اصلا چنین حمایتی لازم نبوده و اگر هم غیر از این باشد مقطعی و گذراست. خیلی شفاف نیست که بالاخره حمایت‌های موجود باید به چه شکل باشند و از سوی چه کسی باشند و چگونه صورت گیرند. خیلی وقت‌ها می‌شنویم که می‌گویند اقتصاد موسیقی و گردش مالی آن در ایران چندین میلیارد تومان است، اما متوجه نیستند که حتی یک درصد از این بودجه و سرمایه متوجه موسیقی کلاسیک ایران نیست. بودجه تمام موسیقی را جمع می‌زنند و می‌گویند فلان مبلغ و در ادامه به این نتیجه می‌رسند که نیازی به حمایت نیست. این سرمایه مالی هست و مثلا موسیقی پاپ ما گردش مالی خوبی دارد اما واقعیت این است که موسیقی کلاسیک ما چنین وضعیتی ندارد. 

در طول سال دستگاه‌ها و نهادهای دولتی هزینه بسیاری را صرف تولید آثار سفارشی می‌کنند که اغلب آن‌ها نیز بی‌کیفیت یا غیراستاندارد هستند. شاید بیشتر بودجه سالانه صرف این اتفاقات می‌شود. قطعا بهتر آن است که هزینه کلان تولید سفارشات صرف ساخت و ارائه سبک‌ها و آثار فاخری شوند که مورد تهدید دنیای امروزند و در خطر انقراض به سر می‌برند. 

به هرحال باید ساز و کارهایی وجود داشته باشد تا حمایت‌هایی هدفمند و کارگشا صورت گیرد و بودجه مذکور جایی هزینه شود که به آن نیاز است و موثر واقع شود. 

در آلبوم «کنسرت زمستان» علاوه بر توجه به دستگاه‌های موسیقایی، گوشه‌هایی مهجور را مد نظر قرار داده‌اید. 

من موزیسین موسیقی کلاسیک ایران هستم، معادل موسیقی کلاسیک نیز موسیقی دستگاهی یا سنتی است و اصطلاحات و عبارات دیگری نیز در اینباره وجود دارد. سابقه فعالیت من در زمینه موسیقی کلاسیک ایران گویای این است که در آثارم روی موضوعات خاصی تاکید دارم و روی آن‌ها بیشتر کار کرده‌ام. یکی از آن موارد امکاناتی بالقوه است که بالفعل نشده. در واقع می‌توان گفت امکانات متنوعی وجود دارد که بالقوه‌اند و بالفعل نشده‌اند و یکی از آن‌ها گوشه‌ها یا مایه‌هایی است که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. مسئله فرم در آهنگسازی موسیقی ایرانی نیز برایم اهمیت دارد. ریتم و متر نیز موضوعات دیگری است که به آن توجه دارم و به این فکر می‌کنم که این دومقوله به دور از کلیشه‌های مرسم به چه شکل‌های دیگری قابل ارائه‌اند. مبحث تلفیق شعر و موسیقی نیز برایم موضوع با اهمیتی است. 

اتفاقا یکی از ویژگی‌های آلبوم «کنسرت زمستان» گزینش اشعار است. حافظ، اوحدی، خواجوی کرمانی، فردوسی، شهریار شاعرانی هستند که از اشعارشان در مجموعه‌تان بهره برده‌اید. این انتخاب‌ها بر چه اساس بوده است؟ 

من و آقای امامی سال‌هاست با هم همکاری می‌کنیم و آوازخوان آلبوم «کنسرت زمستان» نیز ایشان بودند. یکی از ویژگی‌های ایشان حساسیت‌شان در انتخاب اشعار است. شناختی که از ایشان دارم باعث شد انتخاب اشعار آوازها به عهده خودشان باشد و تصنیف‌ها مال من بوده است. اشعار منتخب توسط ایشان مناسب با احوال پروژه و اجرا، انتخاب شده‌اند و به هرحال یکی از ویژگی‌های کار آقای امامی همین است. و موضوع مهم دیگر اینکه موسیقی کلاسیک ایران پیوند محکمی با شعر کلاسیک ایران دارد که مبحثی طولانی و قابل بحث است. 

آلبوم «کنسرت زمستان» فقط به صورت دیجیتال ارائه شده و در پلتفرم بیپ‌تونز قابل دسترسی و خریداری است. چرا از ظرفیت دیگر پلتفرمهای موجود استفاده نکردید و صرفا به بیپ‌تونز بسنده نمودید؟ به طور کلی اختیار عمل تولیدکنندگان برای انتخاب پلتفرم‌های فروش تا چه حد است؟ 

تا جایی که اطلاع دارم محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. اما خب تعداد پلتفرم‌های موجود خیلی زیاد نیست و هرچه هست در خارج ایران قرار دارد. بیپ‌تونز در ایران است و همه آثاری که در این پلتفرم منتشر می‌شوند مجوز قانونی دارند. در کل بیپ تونز در ایران بستری مورد اعتماد است. البته استفاده از دیگر پلتفرم‌های خارجی را در برنامه‌ام دارم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز