خبرگزاری کار ایران

در نامه رییس اسبق انجمن مدرسان تئاتر به مدیرکل حقوقی ارشاد مطرح شد؛

تکلیف تکثر، اجماع و مشارکت همگانی در صنف را مشخص کنید

تکلیف تکثر، اجماع و مشارکت همگانی در صنف را مشخص کنید
کد خبر : ۱۰۲۹۸۹۶

آنچه در نامه به مدیرکل حقوقی وزارت ارشاد مورد پرسش قرار گرفته است، این است که با معیار قراردادن خانه تئاتر، هیچ هنرمند و جماعت دیگری حق تشکیل صنف فراگیر ندارند مگر درون خانه تئاتر اما چه منبعی هنرمندان عضو صنف را تایید می‌کند؟

به گزارش خبرنگار ایلنا، بهزاد خاکی‌نژاد (موسس و رییس اسبق انجمن مدرسان تئاتر) در نامه‌ای به حامد سهرابی (مدیرکل دفتر حقوقی و امور مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد) بر لزوم تشکیل صنف‌های تازه در حوزه تئاتر تاکید کرده و نقدهای وارد به خانه تئاتر و سیاست‌های موردنظر در تشکیل انجمن‌های تئاتری را برشمرده است.

متن نامه خاکی‌نژاد به مدیرکل دفتر حقوقی و امور مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد به شرح زیر است:

به نام حق

جناب آقای حامد سهرابی

مدیرکل ارجمند دفتر حقوقی و امور مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد

درود بر شما

پیرو تفاهم‌نامه تشکیل کانون‌های فراگیر فرهنگ، هنر و رسانه و نامه‌ها و گفتگوهای پیشین نگارنده در نهادهای هنری و صنفی و وزارت کار در این باره، چند نکته حقوقی به صورت گزیده به اطلاع می‌رسد تا پشت‌پرده تصمیم‌های غیرکارشناسی در عالم هنر برای سیاست‌گذاران و اهالی تئاتر روشن شده و ابعاد حقوقی ماجرا دامنگیر آتیه و سرنوشت هنرمندان این سرزمین نشود:

۱) چند ده هزار هنرمند تئاتر در این سرزمین زیست می‌کنند که سالی ۲۵۰۰ دانش‌آموخته دانشگاهی و آموزشگاهی نیز به ایشان افزوده می‌شود که البته بخش زیادی از این جمعیت تحصیل‌کرده نیز به کار تئاتر مشغول هستند اما سابقه کار و صدایشان به جایی نمی‌رسد چون اجازه نمی‌دهند عضو نهادهای شبه‌صنفی باشند و در آمارهای هنرمندان این سرزمین به راحتی حذف می‌شوند. از طرفی خانه تئاتر با آمارسازی‌های دو سال اخیر و با سه هزار عضو، خود را نماینده کل تئاتر ایران می‌داند. این خطایی است صنفی، قانونی، عرفی، شرعی و معیاری که با همکاری دولت موجب خاموش شدن آتیه هنرمندان تئاتر این سرزمین خواهد شد. کافی است کارنامه ضدصنفی این خانه را در بیست سال گذشته بررسی نمایید تا برای همگان روشن شود که از برآیند کمک‌هزینه یارانه دولتی، کمک‌های اسپانسری و حق عضویت چه میزان در اختیار اعضای آن بوده است؟ نزدیک به صفر. به نام اعضا بودجه جذب می‌شود اما اعضا حتی حق اجرا در سالن خانه تئاتر را ندارند در حالی که میلیاردها تومان کمک دولتی گرفته شد تا ساختمانی برای اعضای خانه ساخته شود. موسسه شخصی که تاکنون نفع صنفی برای اعضای کم‌شمار خود نداشته چگونه از سوی دولت، نماینده اهالی تئاتر قلمداد می‌شود و اختیار صنف‌سازی در تئاتر با اولویت به ایشان سپرده می‌شود؟! مگر نه اینکه اولویت ایجاد صنف‌های فراگیر در ابتدا با انجمن‌های قانونی و رسمی حاضر بود؟ مگر انجمن‌های زیرمجموعه خانه تئاتر، قانونی و رسمی هستند که اولویت به آن‌ها داده شد؟ چرا در زمینه موارد قانونی و تخصصی تئاتر، فقط جناب ایرج راد منبع این نهاد قرار می‌گیرند؟ روشن است که ایشان استاد هستند اما در زمینه‌های جزیی، تخصص لازم را ندارند چراکه هر انجمنی ویژگی‌های تخصصی خودش را دارد. از نابلدی صنفی این موسسه همین بس که هنوز تفاوت عنوان انجمن و کانون را نمی‌دانند و برخی از انجمن‌هایش را با عنوان کانون (جمع چندین انجمن) ثبت کرده‌اند و مدام وعده‌های بی‌بنیاد بیمه بیکاری و قرارداد و فعالیت صنفی می‌دهند که بدون کارفرما هیچکدام امکان‌پذیر نیست و خود موسسه هم حاضر نیست کارفرما باشد. کارگردانان تئاتر را انجمن کارگری می‌دانند نه کارفرمایی در حالی‌که عوامل در تئاتر با کارگردان قرارداد دارند و او از دولت کمک‌هزینه می‌گیرد و با سالن قرارداد می‌بندد. ما که کمپانی و تهیه‌کننده فراگیر کارفرمایی در تئاتر نداریم. مگر سینماست که کارگردان حقوق‌بگیر باشد؟

۲) با معیار قراردادن خانه تئاتر و حضور مدیرعامل و رییس هیات مدیره آن در کمیسیون مذکور، در صندوق اعتباری هنر، در خانه هنرمندان، در جشنواره فجر و نهادهای تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار هنر، گویی با یک روش فردگرایانه در مدیریت غیرراهبردی تئاتر کشور روبه‌رو هستیم که یک نفر برای همه‌ی اهالی تئاتر تصمیم‌گیری می‌کند. همین معیار موجب شده که خانه تئاتر با اندک اعضای خود در اولویت تشکیل صنف باشد و تا زمانی که تکلیف آن مشخص نشده، هنرمندان دیگر امکان تاسیس صنف سراسری را ندارند چراکه خانه تئاتر ۱۷ انجمن را با همکاری دولت (!) برای صنف سراسری معرفی کرده و امکان ثبت صنف همنام توسط هنرمندان دیگر وجود ندارد. از طرفی خانه تئاتر با یک شرط، صنف‌ها را راهی وزارت کار می‌کند که باید پس از تشکیل زیر نظر خانه تئاتر به عنوان اتحادیه قرار بگیرند پس خیانت بزرگ دیگر به اهالی تئاتر این است: از این پس هنرمندان پرشماری که عضو خانه تئاتر نبودند، فقط یک راه برای فعالیت صنفی دارند و آن هم حضور در انجمن‌های خانه‌ساز است! پس تکثر و قدرت صنفی و مشارکت همگانی چه شد؟ همه چیز خلاصه شد در خانه تئاتر (شعبه وزارت کار)!؟ از سوی دیگر چه کسی تاییدکننده هنرمندان صنفی در وزارت کار خواهد بود؟ باز هم جناب آقای راد در کمیسیون و یا انجمن‌های کوچک خانه تئاتر؟ این چه صنف فراگیری است؟

۳) هر تشکلی یک مدت زمانی برای هیات موسس تعیین می‌کند که در صورت‌عدم موفقیت، افراد دیگری بتوانند این صنف را تشکیل دهند. امیدواریم این زمان زودتر مشخص شود تا بیش از این خانه تئاتر وقت‌کشی نکرده و در صورت‌عدم موفقیتِ هیات موسس انتصابی‌اش، افراد دیگری حق تشکیل صنف داشته باشند. از طرفی امیدواریم این بازی به سود این موسسه ادامه پیدا نکند؛ یعنی پس از پایان مهلت، باز هم سه عضو انتصابی دیگر از خانه تئاتر معرفی نشوند برای تشکیل انجمن‌های جدید!

۴) انجمن‌ها با وعده‌ی خانه تئاتر برای ثبت با ۵۰ عضو به سمت وزارتخانه آمده‌اند تا از کمیسیون مذکور رای موارد خاص بگیرند و در تئاتر حاکم شوند اما هنرمندان بی‌شماری در انتظار رعایت قانون حداقل ۲۰۰ عضو هستند و چشم به آن کمیسیون دوخته‌اند که عدالت برقرار شود.

۵) در این ماجرا، کارفرما و قرارداد که اصل کار صنفی است، گمشده… کار صنفی بدون قرارداد کار و کارفرما یعنی چه؟! آیا دولت، کارفرما است؟

۶) مکان انجمن‌های فراگیر در خانه تئاتر تعیین شده! چگونه انتظار می‌رود که ده‌ها هزار مخالف خانه برای تشکیل صنف در آنجا جمع شوند؟

۷) خانه تئاتر با انجمن‌هایی که قصد استقلال در ثبت داشته باشند برخورد قهری دارد و اعضای منتقد را حذف می‌کند تا به رویای حاکمیت بر تئاتر دست یابد. نگارنده به عنوان موسس و رییس انجمن مدرسان تئاتر از پاییز ۱۳۹۶ تا پاییز ۱۳۹۹ پس از انتقاد از روند فعالیت‌های غیرقانونی پرشمار خانه، از خانه تئاتر حذف شدم و سه عضو متخلف و برکنارشده انجمن توسط مدیرعامل خانه تئاتر برای هدایت انجمن مدرسان انتخاب شدند. برای یک بار هم که شده چشم خود را بر تخلف‌های بی‌شمار (از نگاه شما اختلاف داخلی) نبندیم. حتی اجازه‌ی انتخابات به انجمن‌های زیرمجموعه داده نمی‌شود تا به بهانه‌ی کرونا با نیروهای خودی به سمت تشکیل اصناف در دولت آتی بروند. (فهرست تخلف‌ها موجود است)

۸) به پشتوانه سال‌ها کار صنفی در تئاتر و مطبوعات و فضاهای کارگری و کارفرمایی و همچنین دانش صنفی ناشی از سال‌ها فعالیت در وزارت رفاه و سازمان تامین اجتماعی و پژوهش‌هایی که در این باره داشته‌ام، از آن کمیسیون درخواست می‌کنم اجازه دهند انجمن‌های متکثر شکل بگیرند تا سرانجام انجمن یا کانون صنفی فراگیر با اجماع انجمن‌ها ایجاد شود. برای نمونه اجازه دهید انجمن‌های بازیگران یا کارگردانان یا مدرسان یا… در قالب شهری و استانی و حتی غیررسمی (مثل خانه تئاتر) اعلان هویت کنند، سپس انجمن‌های فراگیر با اجماع انجمن‌های کوچک ایجاد شود نه با انحصار یک موسسه هنری بر تئاتر کشور همچون گذشته. در ضمن تحدید انجمن‌ها به حضور در اتحادیه انحصاری خانه تئاتر هم باید از میان برود که بیست سال گذشته نشان داد ایشان، اجماع و مشارکت همگانی و آگاهی صنفی و توان و همتِ خدمت ندارند.

 اهالی تئاتر در انتظار رای کمیسیون و آغاز فعالیت صنف‌ها هستند تا موضوع حکمرانی شماری اندک بر کلیت تئاتر به طور عمومی و رسانه‌ای و در نهاد قضایی مطرح شود. امیدواریم با عدالت و آگاهی قانونی که از آن مقام سراغ داریم و هوشیاری اعضای کمیسیون به فعالیت‌های ضدصنفی در تئاتر، اجازه‌ی تشکیل صنف‌ها به کل اهالی تئاتر (نه فقط به خانه‌ای با ۵ درصد اهالی تئاتر) به صورت مستقل و متکثر سپرده شود تا آتیه‌ای ویران و سیاه برای هنرمندان تئاتر همچون سال‌های گذشته رقم نخورد؛ آتیه‌ای که با شکل‌گیری اساسنامه‌ها به دشواری قابل اصلاح خواهد بود و ننگ و خیانت آن در دولت، دامن یک جماعت بزرگ را تا همیشه خواهد گرفت.

با سپاس از آن مقام و اعضای کمیسیون ماده ۴

رونوشت: جناب آقای فرزاد یوسفی/ مدیرکل ارجمند سازمان‌های کارگری و کارفرمایی وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی

جناب آقای قادر آشنا/ مدیرکل ارجمند هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز