خبرگزاری کار ایران

نوید محمودی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

پناهندگی نقطه‌ی آغاز بحران هویت است/ سودمان را از اکران آنلاین برده‌ایم

پناهندگی نقطه‌ی آغاز بحران هویت است/ سودمان را از اکران آنلاین برده‌ایم
کد خبر : ۱۰۱۸۵۱۹

کارگردان «مردن در آب مطهر» معتقد است در سینما نمی‌توان دست روی دست گذاشت و منتظر شد تا کرونا تمام شود. در این شرایط بهترین تصمیم کار کردن و پیش رفتن است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «مردن در آب مطهر» جدیدترین ساخته برادران محمودی از هفته گذشته اکران آنلاینش را آغاز کرد. فیلمی که در ادامه مسیر فیلمسازی برادران محمودی تمرکز زیادی روی مسئله‌ی مهاجران افغانستانی و مشکلات آن‌ها در ایران دارد. «مردن در آب مطهر» دغدغه‌های جدیدتری از مسائل مهاجران را مطرح می‌کند و به سراغ موضوع متفاوتی در این زمینه رفته است. 

با نوید محمودی (کارگردان این فیلم سینمایی) درباره این اثر گفتگو کردیم.

«مردن در آب مطهر» در ادامه روند فیلمسازی شما و موضوع مهاجران افغانستانی است. این دغدغه تا کجا می‌خواهد ادامه پیدا کند و فکر می‌کنید چقدر پتانسیل پرداختن به این موضوع در مدیوم سینما وجود دارد؟ 

تا جایی که واقعا قصه وجود داشته باشد و داستان باشد طبیعی است که برای ما هم مهم است که پیرامون آن فیلم بسازیم. اما این به این معنا نیست که صرفا توجه و تمرکز خودمان را پیرامون این موضوع قرار دهیم و راجع به مهاجرین حرف بزنیم. مثلا ما دو سریال تلویزیون ساختیم که اتفاقا پربیننده هم بودند اما راجع به مهاجرین نبود. یا الان داریم فکر می‌کنیم برای فیلم جدیدمان به سراغ داستانی برویم که درباره مسئله مهاجران نباشد. هر زمان قصه‌ای ذهن ما را درگیر کند و احساس کنیم امکان تبدیل شدن به فیلم را دارد، به سراغش می‌رویم که البته تا امروز سهم پرداختن به موضوع مهاجران بیشتر بود. اما مسئله مهاجران در ایران یک مسئله بسیار مهمی است. ما راجع به جمعیت ۲-۳ میلیون نفری صحبت می‌کنیم که از بسیاری از امکانات و حقوق اجتماعی در سراسر جهان برخوردار نیستند و طبیعی است که وقتی خودت را در میان آن‌ها می‌بینی، دوست داری از مشکلات آن‌ها و دغدغه‌هایشان حرف بزنی و یکی از دلایلی که تا امروز بیشتر روی این موضوع تمرکز کردیم، همین است. 

شما در «مردن در آب مطهر» به سراغ هویت و بحران هویت در مهاجران رفتید. شاید از این زاویه به یک دنیای جدیدی پا گذاشتید. 

بعد از مهاجرت یک مرحله جدیدی برای مهاجران ایجاد می‌شود که این دوره در بسیاری از آدم‌ها در جهان پیرامون خودمان که از کشورهای خاورمیانه به سمت اروپا و استرالیا و امریکا مهاجرت می‌کنند، دیده می‌شود. بخشی از مشکل این افراد برای رفتن به این مناطق موضوع هویتی است. افرادی که به اروپا مهاجرت می‌کنند و درخواست پناهندگی می‌دهند اولین پرسش اروپایی‌ها از آنها این است که برای چه می‌خواهید پناهنده شوید؟ اگر پاسخ بدهید که مثلا در افغانستان جنگ و بمباران و قتل است در پاسخ می‌گویند ۳۰ میلیون نفر دارند زندگی می‌کنند پس شما هم می‌توانید. اینجاست که مهاجران برای آنکه به بن‌بست نخورند دغدغه‌های دروغین مطرح می‌کنند. مثلا می‌گویند همجنسگرا هستند یا می‌خواهند دین‌شان را تغییر دهند. خب این موضوعات در کشورهای مبدا مثل افغانستان پذیرفته شده نیست و به همین دلیل از سوی اداره مهاجرت و پناهندگی کشورهای اروپایی راحت‌تر می‌توانند خودشان را اثبات کنند. اینجاست که شخصیت‌های قصه ما به این فکر می‌کنند که آیا ارزش دارد به خاطر زندگی در یک شرایط دیگر به دروغ دین را تغییر دهند؟ در واقع این چالش هویتی و بحرانی که افراد با آن روبرو می‌شوند محوریت اصلی فیلم را تشکیل می‌دهد. در واقع کاراکتر قصه ما می‌گوید من به خاطر اینکه یک کشور اروپایی به من پناه بدهند حاضر نیستم دینم را تغییر دهم. آن‌ها باید من را هر آنطور که هستم، بپذیرم. این در واقع نوع جدیدی از دغدغه‌های مهاجرت است که کمتر راجع به آن صحبت شده است. 

جامعه افغانستان از لحاظ دینی حتی نسبت به ایران تعصبات بیشتری دارد، به این موضوع چندین بار در فیلم اشاره می‌شود. این نگاه شما پایه تحقیقی دارد یا تجربی؟ 

هم پیرامون آن تحقیق کردیم هم از تجربیات خودمان استفاده کردیم. برای اینکه بیشتر با این تعصبات دینی آشنا بشوم با چند تن از روحانیون افغان درباره شرایط تغییر دین یک شهروند افغان و نگاه جامعه دینی افغانستان صحبت کردم و اطلاعات خوبی در این باره کسب کردم و سعی کردم از همان‌ها در فیلم استفاده کنم. 

 در جشنواره فیلم فجر شما از مشکلات مهاجران افغان در نشست خبری گفتید و اینکه مسائل کوچکی مانند داشتن شناسنامه و هویت برای بسیاری از افغان‌ها یک دغدغه جدی است…

مهاجران در کل در همه جوامع مشکلاتی دارند که به مرور سعی می‌کنند آن‌ها را حل کنند و زندگی ساده‌تری برای خودشان ایجاد کنند. در ایران به دلیل قوانینی که وجود دارد، مهاجرین حتی اگر چند دهه هم در ایران زندگی کنند امکان اینکه بتوانند تابعیت ایران را بگیرند، ندارند. معمولا حتی اتفاق می‌افتد که مهاجران از دنیا می‌روند ولی به همان شکلی که با مهاجران برخورد می‌شود با آن‌ها رفتار می‌شود. یعنی قوانین این امکان را نمی‌دهد شهروند ایران بشوند. تا به این لحظه من دلم نخواسته راجع به این موضوع فیلم بسازم اما این هم یکی از همان موضوعات مهمی است که می‌شود درباره آن فیلم ساخت. 

پناهندگی نقطه‌ی آغاز بحران هویت است/ سودمان را از اکران آنلاین برده‌ایم

شما در زمینه تولید فیلم همواره طوری رفتار کردید که فیلمهایتان با هزینه‌های کمتری نسبت به ارقام مرسوم تولید می‌شوند و طبیعی است که سودآوری بهتری هم برایتان داشته است. آیا شرایط تولید به شما امکان ریخت وپاش بیشتر نمی‌دهد یا به همین فرمول برای فیلمسازی علاقه دارید؟ 

این فرمول ساخت فیلم ارزان راجع به همه آثار ما صدق نمی‌کند ولی درباره برخی از آن‌ها صادق است. معمولا در دنیا هم خیلی مرسوم است که از تولیدات جاری سینمایی فاصله بگیریم و با رقم‌های کمتری و شیوه متفاوتی فیلم تولید کنیم. مثلا اگر تعداد جلسات ۵۰ جلسه است سعی می‌کنیم در ۳۰ جلسه کار را تمام کنیم یا قید برخی از اتفاقاتی که قرار است در صحنه رخ بدهد را می‌زنیم و هزینه‌ها را کاهش می‌دهیم. یک بخشی از کار هم به خاطر لطف دوستان و توجه به این موضوع که سعی می‌کنیم با کمترین هزینه فیلمی را تولید کنیم باعث می‌شود کارها رفاقتی پیش برود و همه اینها حاصل سال‌ها تجربه کردن در ساخت فیلم به صورت مستقل است. 

حاشیه سود و مسیرهایی که برای سودآوری به دست می‌آورید، از کجاست؟ 

بعد از مدتی آزمون و خطا به این نتیجه می‌رسیم که می‌شود از طریق حضور در جشنواره‌ها و نمایش‌های محدود هم به سودآوری رسید. 

«مردن در آب مطهر» دومین فیلم شماست که بعد از «هفت و نیم» امسال راهی اکران آنلاین می‌شود. فکر می‌کنید در این شرایط اکران آنلاین می‌تواند پاسخگوی سرمایه‌گذاری شما در سینما باشد؟ 

«هفت و نیم» فیلمی بود که دو سال از تولیدش می‌گذشت و فستیوال‌های بسیاری را تجربه کرده است. اگر فیلم را بیشتر از این نگه می‌داشتیم ممکن بود به واسطه حضور متعدد در فستیوال‌های مختلف از یک جایی به صورت غیرقانونی بیرون بیاید و همین امکان اکران آنلاین هم از دست می‌دادیم. این موضوع در مورد «مردن در آب مطهر» هم صدق می‌کند. ما به تازگی از جشنواره فیلم بوسان آمدیم و در این اوضاع کرونایی بیشتر فستیوال‌ها به صورت آنلاین برگزار می‌شود و این نگرانی وجود داشت که فیلم ما هم از طریقی وارد فضای دانلود غیرقانونی شود. اگر این اتفاق می‌افتاد اکرانش در ایران به خطر می‌افتاد و برای همین تصمیم گرفتیم فیلم را روانه اکران آنلاین کنیم. در حال حاضر این بهترین تصمیم و برنامه‌ریزی برای فیلم است که البته به معنای ایده‌آل بودن نیست. همه ما می‌دانیم بهترین حالت برای یک فیلم اکران در شرایط عادی و جذب مخاطب است. ولی وقتی این شرایط حداقل تا پایان سال و حتی چند ماه بعد از آن هم رخ ندهد، طبیعی است که باید مناسبت‌ترین تصمیم را برای بازگشت سرمایه بگیریم. اگر اکران آنلاین را انجام نمی‌دادیم در این وضعیت ترافیک فیلم‌ها امکان مجددی برای نمایش وجود نداشت. از سال گذشته ۵۰ فیلم پشت خط اکران ماندند و در جشنواره امسال هم به همین میزان فیلم تولید شده که بعد از جشنواره به متقاضیان اکران می‌پیوندند که باعث می‌شود سال آینده حجم بسیار زیادی از فیلم‌ها در نوبت نمایش قرار بگیرند. برای همین چاره‌ای جز اکران آنلان در این شرایط وجود ندارد. 

این چاره‌ای که می‌گویید برای اکران آنلاین صرفا یک ادای تکلیف و فیلمسوزی است یا برای صاحبان آثار هم می‌تواند توجیه مالی داشته باشد؟ 

برای ما سود داشت. مثلا در اکران «هفت و نیم» به غیر از سودهایی که از نمایش‌های خارجی نصیب فیلم شد در اکران آنلاین ۷۵۰ میلیون تومان فروش کرد که از این میان ۵۰۰ میلیون تومان به صاحب اثر می‌رسد. این ۵۰۰ میلیون در اکران عمومی در شرایطی به دست ما می‌رسید که فیلم بتواند ۲ میلیارد تومان در گیشه فروش کند. ما باید تصمیم می‌گرفتیم که سرمایه‌مان ۲-۳ سال بخوابد یا آن را اکران آنلاین کنیم و به سود برسیم. 

در این شرایط جشنواره‌هایی مثل برلین یا بوسان هیچ تعهدی به فیلمساز برای اکران آنلاین و امکان دزدیده شدن فیلم نمی‌دهند؟ 

هر کدام از این جشنواره‌ها به صاحب اثر می‌گویند آیا می‌خواهید فیلمتان از طریق فلان سایت برای داوران به نمایش گذاشته شود؟ اگر ما بگوییم نه آنوقت شانس کمتری برای دیده شدن در آن فستیوال داریم. در واقع اگر این کار را نکنیم شانس دیده شدن را از دست می‌دهیم و مجبوریم در شرایط فعلی که جشنواره بوسان با ظرفیت هر سالن ۵۰ نفر جشنواره را برگزار می‌کند فیلم‌ها را به صورت آنلاین در اختیار آن فستیوال بگذاریم. 

موافق برگزاری جشنواره فجر در این شرایط هستید؟ 

همیشه به زندگی اینطور نگاه کردم که باید حرکت کرد و نایستاد. اینکه شرایط تولید فیلم نسبت به سال گذشته ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است نباید ما را نسبت به آینده ناامید کند. جشنواره فیلم فجر می‌تواند با برگزاری‌اش نسبت به آینده سینمای ایران و تولید فیلم نقش مثبتی ایفا کند. نمی‌توان دست روی دست گذاشت و منتظر شد تا کرونا تمام شود. در این شرایط بهترین تصمیم کار کردن و پیش رفتن است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز