آذین موحد در گفتوگو با ایلنا:
دانشگاههای معتبر جهان پهنای باند و پلتفرمهای مخصوصِ خودشان را تعبیه کردهاند/ تلفیق شیوه مجازی و حضوری اتفاق مثبتی در نظامهای آموزشی است
موحد میگوید: دانشگاههای خارجی برای تمرینات دانشجویان پس از پایان کلاسها نیز برنامه و فرایندی مشخص دارند. مثلا در حد فاصل کتابخانه تا اتاقهای تمرین فضاهای تمرین بزرگتری وجود دارد که تا ساعات متمادی حتی تا پاسی از نیمه شب بازمیمانند و امنیت دانشجویان تا دیروقت با تردد مکرر نیروهای انتظامات تامین میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آذین موحد میگوید تعداد زیادی از دانشگاههای خارج از ایران (بخصوص در رشته موسیقی) برای استفاده از اینترنت قویتر پلتفرمهای مخصوصی را طراحی کردهاند و استادان در کلاسهای ساز از آنها بهره میبرند و قبلا آن پلتفرم و پهنای خاص را بر اساس برنامهریزیهای خود رزرو میکنند.
آذین موحد، موسیقیپژوه و استاد دانشگاه مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرده و فارغالتحصیل مقطع دکترا از دانشگاه «ایلینوی» در رشته نوازندگی فلوت است. وی همزمان به فراگیری علم اتنوموریکولوژی نیز پرداخته و حال ریاست دانشکدهی هنرهای نمایشی و موسیقی در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران را برعهده دارد.
موحد اولین زن ایرانی است که پس از انقلاب اسلامی به اجرای کنسرت در تهران پرداخته و بنیانگذار انجمن فلوت ایران است. او علاوه بر فعالیتهایش در ایران که داوری جشنوارههای داخلی و خارجی بخشی از آنهاست، بخشی از عمر هنری خود را به تدریس و آموزش در دانشگاههای خارج از کشور پرداخته است.
شما در انجمن فلوت سالانه برنامه و سمینار داشتید. امسال آنها را آنلاین بزگرار کردید، آیا این موضوع در کم و کیف برنامهها اثری داشت؟
سمینار تابستانه انجمن فلوت اغلب در تیرماه برگزار میشود و من به اتفاق دیگر اعضا برنامهریزی آن را در ماههای اسفند و فروردین انجام میدهیم. کرونا با برنامهریزیهای ما همزمان شد و با توجه به محدودیتها و مشکلات پیش آمده، تصمیم گرفتیم سمینار را برگزار نکنیم؛ هرچند این اتفاق پس از ۱۲ سال برگزاری برایمان خوشایند نبود. پس از یکی دو ماه، من و دیگر دوستان برگزاری کلاسها و برنامههای آنلاین را تجربه کرده بودیم. اردیبهشت ماه بود که یکی از دانشجویانم که حال در آلمان ادامه تحصیل میدهد، گفت چرا نمیخواهید سمینار را برگزار کنید؛ در حالی که اغلب برنامهها آنلاین برگزار میشود؟ این صحبتها زمزمهای را میان اعضای انجمن فلوت ایجاد کرد و در نهایت تصمیم بر این شد که سمینار امسال را نیز برگزار کنیم. با اینکه دیر شده بود اما نامه نگاریها و برنامه ریزیها توسط تمام اعضای انجمن انجام شد. با اعضایی که در شهرها و اقصی نقاط دنیا زندگی میکنند و با دانشجویانی که در آمریکا، آلمان، کانادا و استرالیا بودند، نامهنگاری کردیم و خواستیم در سمینار امسال شرکت کنند و آنها نیز دعوت ما را پذیرفتند. سمینار مانند سالهای گذشته از بخشهای مختلفی تشکیل شده بود و اعضا و دانشجویان ساکن در ایران و آنهایی که در خارج از کشور تحصیل میکنند، ویدئوهای آموزشیشان را میفرستاند و جلسات اسکایپی و آنلاین مختلف برای تولید محتوا برگزار شد و اتفاقات دیگر نیز صورت گرفت و در نهایت سمینار تابستانه را شهریورماه برگزار کردیم. موضوع جالب این بود که برای اولین بار تعداد شرکتکنندگانی که از نقاط مختلف ایران و جهان به ما وصل میشوند و در سمینار حضور مییابند، به شدت افزایش یافت. یکی از مشکلاتی که همیشه وجود داشته، مسئله تامین مکان اقامت شرکتکنندگان استانی است که همواره شانس حضور اغلب آنها را از دست میدادیم. امسال با وجود برگزاری مجازی این مشکل وجود نداشت و انجمن با ۱۲۰ شرکت کننده از مناطق مختلف ایران به مدت یک هفته کار خودش را انجام داد. طی آن یک هفته سمینارها و کلاسهای آموزشی مجازی برگزار شد و اینکه ویدئوهای آموزشی بسیاری نیز تهیه شد. بازخوردهای خوبی از این اتفاق گرفتیم و نتیجه آن برای بسیاری از دوستان مثمرثمر بود.
شما هم با آموزش مجازی مشکل داشتید؟
من سالیان سال با آموزش از راه دور و مجازی مخالف بودم. طی سالهای قبل، متقاضیان بسیاری داشتم که به دلیل زندگی در دیگر شهرها و کشورها همیشه تمایل داشتند از من به صورت مجازی درس بگیرند و من امتناع میکردم، یعنی رسما جلوی خودم را میگرفتم و وارد این بازی نمیشدم، به این دلیل که کلا هیچ اعتقاد و اعتمادی به آموزش از راه دور و شیوه مجازی نداشتم، آن هم در رشته موسیقی و ظرائفی که در امر آموزش آن وجود دارد. معتقدم تدریس امری بسیار وقتگیر است و این اتفاق در مقاطع بالاتر و در فرایند حرفهایتر و آکادمیکِ سازها، جدیتر میشود. و اینکه طی پرداختن به سطوح بالای آموزشی، زمانی که باید صرف هنرجو شود بسیار دقیقتر و ظریفتر است و کیفیت بالاتری را میطلبد. من از دو ماه اسفند و فروردین نهایت استفاده را کردم به این دلیل که پس از سالیان سال ناگهان سرم خلوت شده بود، به دانشگاه نمیرفتم و شاگردی نداشتم و خبری از رسیتالهای امتحانی و پایانی نبود. بنا به همه اینها، فراغت و آرامشی حاصل شد تا به مقالهای که سالهای زیادی روی آن کار کرده بودم و ناتمام مانده بود کار کنم و آنرا به سرانجام برسانم. اما با نزدیک شدن به پایان تعطیلات عید نوروز مشخص بود که روال دانشگاهی باید ادامه پیدا کند. شنیده بودم که در نظامهای آموزشی دانشگاههای خارج از کشور بخصوص در آمریکا اکثر اساتید از پلتفرم «زوم» استفاده میکنند. این شد که سریعا با «زوم» آشنا شدم و برنامه ریزی کردم تا توسط آن کلاسهایم را برگزار کنم اما متاسفانه در این زمینه با مشکلاتی مواجه شدم زیرا این پلتفرم در بخشهایی فیلتر بود. در نهایت نتوانستم با «زوم» کار کنم، لذا سریعا به سراغ اسکایپ رفتم. از قدیم با این برنامه آشنا بودم و به واسطه آن با دوستان و همکاران و خویشاوندان در تماس بودم. اینگونه شد که تصمیم گرفتم کلاسهایم را به صورت رسمی روی اسکایپ برگزار کنم. تا این مقطع همچنان به آموزش مجازی و آنلاین اعتقاد نداشتم اما پس از جلسه اول و دوم که با یکی از شاگردانم داشتم، احساس کردم که این رویه شدنی و عملی است. اتفاقا متوجه شدم ایجاد ارتباط مفهومی در کلاسهای مجازی میسر است و طی این روش توجه افراد به کلیت و جزییات مباحث معطوف میشود و میتوانم نکات و موارد مهم و لازم را به هنرجویانم منتقل کنم. از طرفی نگرانیهایی نیز در زمینه انتقال و برداشت اصوات سازها داشتم. استنباطم این بود که نمیتوانم از طریق انتقال الکترونیکی، صداها را به درستی بشنوم، اما یک گوش تیز و هوشمند متوجه میشود علی رغم اینکه صدای منتقل شده در واقعیت خودش نیست، اما بسیاری از اطلاعات منتقل میشود. طی این روند استاد پس از مدتی که شاگرد مینوازد، متوجه خواهد شد که صدا کجا خراب شده و کجا درست است. به طور کلی با وجود عدم انتقال درست اورتورها، اما کیفیت صدای ساز و تغییری که میکند، قابل تشخیص است. زمانی که به موضوعات مذکور واقف شدم، فهمیدم که اتفاقا چقدر ارتباط دقیقتر و مفهومیتر است، به این دلیل که تمرکز و توجه بر اتفاقاتی که از طریق انتقال رخ میدهد، بالاتر است. تازه متوجه شدهام که طی این همه سال آنطور که باید از شیوه آنلاین و پلتفرمها استفاده نکرده ام.
سالهاست در عرصه آموزش آکادمیک فعال هستید، مشکلات همیشگی دانشجویان هنر و موسیقی کشور چیست؟
یکی از نکاتی که مورد بیتوجهی قرار گرفته بود، موضوع آرامش خیال، داشتن بدنی قوی و ذهن آرام و شفاف برای تمرین کردن است. متاسفانه در شهرهای بسیار شلوغ زمان بسیاری صرف رفت و آمدها میشود و آلودگی هوا بسیار بالا است و خستگی ایجاد میکند. به اضافه اینکه دانشجویان و هنرجویان به ناچار مجبورند ساعات متمادی را به دور از فضاهای امن و بدون آرامش سپری میکنند. زندگی در شهرهای بزرگ و شلوغ با وجود مشکلات معیشتی، واقعا گرفتاریهایی دارد که شامل همه ما میشود. همه اینها ناخواسته، حدر رفتن بخش زیادی از نیرو و توان را در پی خواهد داشت، و خب یادگیری موسیقی با با هدف پیشرفت و توسعه مهارتها و به قصد درونی شدن عناصر فراگرفته شده و درونی شدن آموزهها به زمان، سکوت، تکرار و تمرین نیاز دارد تا آن آگاهیها منجر به تربیت و بازتربیت غریزه هنرمند شوند. به اضافه اینکه لزوم رسیدن به همه اینها حضور در فضایی مستمر و دسته و پنجه نرم کردن با فرایند مذکور است.
دانشگاههای معتبر دنیا و مراکزی که در شهرهای شلوغ قرار دارند، برای حل این معضل چه کردهاند؟
دانشگاههای خارج از ایران واقعا درباره موضوعاتی که دربارهشان توضیح دادم، برنامهریزی میکنند. نحوه برنامهریزی کلاسهای درسی به گونهای است که زمان مکفی برای دانشجویان در طول روز وجود دارد تا بتوانند بخش عمدهای از ساعتشان را به تمرین بگذرانند. دانشگاههای خارجی برای تمرینات دانشجویان پس از پایان کلاسها نیز برنامه و فرایندی مشخص دارند. مثلا در حد فاصل کتابخانه تا اتاقهای تمرین فضاهای تمرین بزرگتری وجود دارد که تا ساعات متمادی حتی تا پاسی از نیمه شب باز میمانند و امنیت دانشجویان تا دیروقت با تردد مکرر نیروهای انتظامات تامین میشود.
کم و کیف وضعیت دانشگاههای خارجی و داخلی در بحران کرونا را چگونه مقایسه میکنید؟
مشکل عمدهای که وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت کاستیها در بخش سخت افزای و اینترنتی کشور است. علی رغم پهنای باندهایی که دانشگاههای ما در اختیار دارند و با وجود تسهیلاتی که تلاش شده در اختیار مردم قرار گیرد، اما خدمات ارائه شده بسیار ناچیز است. بسیاری از همکاران و دانشجویان و هنرجویان برای پرداختن به مقوله تدریس و آموزش، از وسائل و شخصی خودشان استفاده میکنند. مثلا چندی پیش آی پد من سوخت! آیا در شرایط اقتصادی فعلی، کسی خسارت آن را پرداخت کرده تا دوباره آی پد دیگر بخرم؟ قاعدتا خیر. حتی دانشگاه به این موضوع فکر نکرد که این اتفاق برای یکی از استادان رخ داده است. در نهایت از لپ تاپ نزدیکانم برای ادامه فعالیت استفاده کردم. دانشجویان نیز با چنین مشکلاتی مواجهند. سرعت اینترنت نیز دارای اشکالات بسیار است و من باتوجه به تجاربی که داشتم، متوجه شدم، سرعت در چه ساعاتی بهتر است و کارم را راه میاندازد و در چه مواقعی ضعیف است. من و دانشجویانم پس از مدتی توانستیم چنین مواردی را تنظیم کنیم، اما خب کماکان با قطعیهای بسیاری مواجهیم. خیلی از دانشجویانم مشغول ادامه تحصیل در آمریکا هستند و همچنین اقوامی دارم که هم در دانشگاههای این کشور درس میخوانند و هم تدریس میکنند به همین دلیل در جریان اتفاقات هستم. با توجه به این موضوع، اصلا وضعیت پهنای باند و سرعت و کیفیت اینترنت ایران با آمریکا و دیگر کشورها قابل مقایسه نیست. حتی میدانم تعداد زیادی از دانشگاههای خارج از ایران (بخصوص در رشته موسیقی) برای استفاده از اینترنت قویتر پلتفرمهای مخصوصی را طراحی کردهاند و استادان در کلاسهای ساز از آنها بهره میبرند و قبلا آن پلتفرم و پهنای خاص را بر اساس برنامه ریزی رزرو میکنند. بنابراین در این گونه موارد تفاوت بسیار است و نمیتوان ایران را با دیگر کشورها مقایسه کرد.
در حال حاضر کلاسهای دانشگاه هنرهای زیبای به شیوهای برگزار میشوند؟
در حال حاضر همه کلاسها در دانشگاه هنرهای زیبا مجازی هستند. البته ما این اجازه را داریم که در شرایط خاص و پس از رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی، کلاسها را حضوری برگزار کنیم، بخصوص در سطوح عالی، مانند مقاطع فوق لیسانس و دکترا. مثلا دانشجویان رشته نوازندگی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد باید در پایان ترم سوم که بسیاری مواقع به ترم چهارم میرسد، مجبورند برای ورود به مرحله پایان نامه امتحان سنجش قابلیتها بدهند. اگر دانشجویان در این بخش نمره قبولی دریافت نکنند، نمیتوانند به مرحله بعد که ارائه پایان نامه است، بروند. درست است که شیوه آموزشی ما فعلا مجازی است، اما جایز نبود که برگزاری کنسرتها را نیز مجازی انجام دهیم. به این دلیل که یکی از موضوعات مهم در رشته نوازندگی مدیریت اجرا حین نوازندگی روی صحنه است. درنهایت طی نامه نگاریهایی که داشتیم موفق شدیم برای یک هفته کامل تالار شهید آوینی پردیس هنرهای زیبا را رزرو کنیم و در آبان ماه علی رغم شرایط ناگوار موجود، توانستیم امتحانات دانشجویان ارشد را در تالار آوینی به صورت زنده برگزار کنیم و خوشبختانه هیچ مشکلی هم رخ نداد و اساتید و دانشجویان به سلامت این مرحله را گذراندند.
شما طی یک سال گذشته تجربه حضور در جشنوارهها ر ا به عنوان داور نیز داشتهاید. از تجربه برگزاری آنلاین در چنین رویدادهایی بگویید.
ما به واسطه کلاسهای آنلاین، با وجود مشکلات اینترنت در ایران، تقریبا موفق شدیم به صورت مستمر و موثر مقوله آموزش را دنبال کنیم و نتیجه آن با برگزاری مجازی جشنواره موسیقی جوان مشخص شد. آثار ضبط شدهای که توسط متقاضیان برای حضور در بخش اول این رویداد ارسال شد، رضایت بخش بودند. ضبط اجراها توسط هنرجویان و دانشجویان و ارسال آنها برای استادان و ابراز نظر استادان درباره آن آثار، تجاربی بود که به موفقیت روند مجازی و آنلاین کمک کرد.
ضبط و اشراف بر جزییات آن از مقولات مهمی است که نوازندگان و خوانندگان باید آن را بیاموزند و اهمیت آن در مواقع بحرانی و حین برگزاری برنامههای مجازی بیشتر میشود.
بله و زمانی که ضبط اتفاق میافتد بخش زیادی از انتقالهای صوت تغییر میکند. اساسا تجربه ضبط زنده مبحث بسیار مهمی است، بخصوص در دنیای امروز که بخش عمده ارتباطات موسیقی از طریق سی دی و یوتیوب و دیگر پلترفرمها اتفاق میافتد. با وجود رویه جدید در برگزاری کلاسها و جشنواره ها، متقاضیان که در میان آنها هنرجویان و دانشجویان نیز به چشم میخورد، با فرایند ضبط حرفهای آشنا شدند که اصلا هم کار راحتی نیست. ضبط با اجرای زنده متفاوت است. در ضبط باید دوربین یا ضبط صوت مقابل شما باشد و باید از ابتدا تا انتهای قطعه را بنوازید بیآنکه اشتباه کنید، این اتفاق با اجرا متفاوت است. ضبط اتفاقی پایدار است اما اجرای زنده در لحظه سپری میشود و اگر طی آن اتفاقی هم رخ دهد، خاطره کلان آن در ذهن میماند.
در آینده و در مواقع غیر بحرانی نیز از شیوه آموزش مجازی و آنلاین استفاده میکنید؟
فکر میکنم به سمت استفاده تلفیقی از دو مقوله حضوری و مجازی بروم. به هرحال نمیتوان مزایای آموزش حضوری را نیز نادیده گرفت. به نظرم تجارب موجود باعث شده نظامهای آموزشی به سمت تلفیق روشهای مجازی و حضوری بروند و بیشک این دو شیوه در کنار هم کارآمدتر خواهند بود. زمانی که جوان بودم میشنیدم بسیاری از مدارس در اروپا، دبستانها و شاید دبیرستان ها، پس از هر دو ماه آموزش دو هفته تعطیلی دارند. جالب این بود که در همان سالها دلیل این کار را استراحت ذهن، بدن و روان تن یادگیرندهها میدانستند تا به این وسیله آرامشی در آنها ایجاد شود و از بحران یادگیری بیرون آیند و مجددا به فضای آموزشی بازگردند. به نظرم حال که روشهای مجازی را آموختهایم، میتوانیم تلفیق مجازی و حضوری را در نظام آموزشیمان بگنجانیم. البته لازمه موفقیت این اتفاق رفع کاستیهای سخت افزاری و ارائه خدمات به مردم دیگر استانها و شهرها است، چراکه دانشجویان بسیاری در شهرها و روستاهای دور ساکن هستند و به امکانات اینترنتی دسترسی ندارند؛ لذا نباید به صورت کورکورانه به سمت چنین تلفیقی در نظام آموزشی برویم.