انتشار مجلههای تخصصی موسیقی از سال ۱۳۹۰ متوقف شد/ قدیمیترین مجلات موسیقی کدامها هستند؟
رضا مهدوی میگوید: متاسفانه از ابتدای سال ۱۳۹۰ تاکنون مجلات مکتوب در زمینه موسیقی منتشر نشدهاند به این معنا که چاپ کاغذی خیلی محدود شده و در شمارگان چاپ دیجیتال (و نه افست و پُرشمار) عرضه میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در حال حاضر اگر به دکههای روزنامه فروشی مراجعه کنیم، خواهیم دید که از آن روزنامهها و مجلههای متعدد و رنگارنگ گذشته خبری نیست و جز چند روزنامه و مجله معدود (که اغلب آنها توسط بخش دولتی حمایت میشوند) آثار دیگری روی پیشخوان دکهها و روزنامه فروشیها قرار نمیگیرد. این اتفاق دلایل متعدد دارد. اما در میان مجلات مختلف، وضعیت نشریات موسیقی شاید کمی تاسفبارتر باشد. رضا مهدوی (نوازنده و پژوهشگر) که طی سالهای فعالیتش به طور جدی مقوله نشر در عرصه مطبوعات را مد نظر داشته به سوالاتی در این رابطه پاسخ داده و کاستیهای موجود را مطرح کرده است.
قدمت و لزوم نشر مجلات تخصصی مکتوب در ایران
انتشار مجلات تخصصی در زمینه موسیقی مربوط به دیروز و امروز نیست و قدمت آن در ایران نزدیک به یک قرن است. این در حالی است که از سالهای پس از انقلاب اسلامی به این سو هرچه گذشته از تعداد روزنامهها و مجلات تخصصی حوزه موسیقی کاسته شده است.
طی سالها و دهههای گذشته چندین مجله تخصصی موسیقی با شمارگان مختلف به چاپ رسیدهاند که حال بسیاری از آنها دیگر منتشر نمیشوند. گرانی کاغذ، هزینههای بالای چاپ و پایین بودن حق التحریرها برخی از دلایلعدم نشر مجلات مکتوب تخصصی است.
رضا مهدوی درباره عدم تولید و نشر مجلات تخصصی مکتوب و تاثیرات آن بر بخشهای مختلف موسیقی گفت: متاسفانه خلاء مجلات تخصصی موسیقی در عرصه مطبوعات به شدت احساس میشود، در حالی که فضای مطالعاتی مکتوب در احساس آدمها، ابنا بشر و فضای مدرن و زندگی مملو از تکنولوژی امروز همچنان وجود دارد.
نشر دیجیتال پروژهای شکست خورده یا موفق؟
گستردگی و عمومیت یافتن نشریات دیجیتال نیز دلیل دیگری است که تالیف و نشر مجلات تخصصی را تحت تاثیر قرار داده است. این در حالی است که عدهای معتقدند نشر دیجیتال پس از مدتی جای خالی مجلات مکتوب را پر خواهد کرد. مهدوی میگوید: تکنولوژی و دنیای دیجیتال نمیتواند اتفاقی را رقم بزند که انسان به کاغذ دست نزند و آن را لمس نکند.
او با تاکید بر اینکه نشر دیجیتال ابدا جای نشریات مکتوب را نخواهد گرفت، گفت: فضای دیجیتال ماندگاری نشر مکتوب را ندارد و آن احساس لازم را در مخاطب ایجاد نمیکند. طی سالهای گذشته عدهای به فضای دیجیتال و نشر دیجیتال ورود کردند، اما شکست خورند. به نظرم نشر دیجیتال چیزی شبیه آموزش آنلاین است که در عرصه هنر و بخصوص موسیقی نتیجه نداد. آموزش آنلاین شاید در عرصه علوم نظری نتیجه بخش باشد، اما در عرصه علوم عملی و کارگاهی جواب نداده و تجربه خوبی نبوده است. نشر دیجیتال نیز چنین وضعیتی دارد. یعنی همانطور که آموزش آنلاین جای آموزش حضوری را نمیگیرد نشریات دیجیتال نیز نمیتوانند جایگزین خوبی برای نشریات مکتوب حساب شوند. در نهایت و به هرحال، گذشت زمان است که رویه درست و غلط را مشخص میکند.
مهدوی میگوید: خودم سالهاست صاحب امتیاز فصلنامه «راوی موسیقایی» هستم، اما نتوانستیم چرخه تالیف و نشر آن را مجددا راه بیندازیم و به اهل قلم دستمزد بدهیم و آن را حتی در حد تیراژ دیجیتال منتشر کنیم. اتفاقا دایره مطبوعات وزارت ارشاد پیشنهاد کرد که فصلنامه را در فضای الکترونیک منتشر کنیم. نه اینکه فعالیت در فضای الکترونیک بد باشد، اما همانطور که گفتم دوستان دیگر قبلا این کار را کردهاند و شکست خوردهاند.
عدم نشر مجلات و تاثیر بر فعالیت پژوهشگران و منتقدان
پر واضح است که خلاء تالیف و انتشار مجلات تخصصی موسیقی در آیندهای نه چندان دور مشکلاتی جدی به همراه خواهد داشت. بیکاری اهالی رسانه، عدم تمایل پژوهشگران به تحقیقات به روز و فعالیتهای مطبوعاتی، عدم ثبت و انتشار نقدهای سازنده نسبت به آثار تولیدی و اجرایی موجود، بخشی از کاستیهایی است که در آینده با آنها مواجه خواهیم شد. در ادامه این رویه نیز به لحاظ تاریخی، از مقطعی به بعد با کمبود منابع مطبوعاتی مواجه خواهیم بود. مهدوی میگوید: عدم تالیف و نشر مجلات مکتوب بخش پژوهش را نیز با اشکال مواجه میکند. در حال حاضر اگر پژوهشگری ایرانی یا خارجی به کتابخانه مجلس، کتابخانه ملی یا کتابخانه حوزه هنری که همگی بخشهای هنری ویژه دارند برود، برای انجام تحقیقاتش با مشکل مواجه خواهد شد. به این دلیل که ثبت و نشر منابع مکتوب از مقطعی به بعد قطع شده است. متاسفانه از ابتدای سال ۱۳۹۰ تاکنون مجلات مکتوب در زمینه موسیقی منتشر نشدهاند. یعنی اینکه چاپ کاغذی خیلی محدود شده و در شمارگان چاپ دیجیتال (و نه افست و پُرشمار) عرضه میشود.
وی درباره صدور مجوز مجلات مکتوب نیز گفت: مجوز نشریات همچنان به متقاضیان داده میشود، اما تهیه و تولید و چاپ نمیشوند! حتا نشریات با مجوز الکترونیک! از طرفی فضای اینترنتی نیز آلوده است و به سختی میتوان در آن جستجوگرهای درجه یک و منابع موثق و درس را پیدا کرد. همه اینها باعث میشود منابع غلط و دست چندم منتشر شود و نتیجه اینکه کمی بعد در این زمینه با کمبود مواجه خواهیم شد.
لزوم وجود بانک اطلاعاتی
یکی دیگر از مشکلات موجود در زمینه نشر مجلات و حتی روزنامههای تخصصی، عدم وجود بانکی اطلاعاتی است. موضوعی که وجود دارد این است که هیچ منبع و بانک اطلاعاتی درباره جراید و مجلات تخصصی مکتوب که از سالهای پس از انقلاب تا به حال منتشر شده اند، وجود ندارد و خواه ناخواه جستجوهای اینترنتی نیز در این زمینه موثر نخواهد بود. آنچه درباره مجلات منتشر شده وجود دارد، توضیحات گاه مختصر و ناقصی است است که در برخی سایتها منتشر شده که طبیعتا منابع موثق محسوب نمیشوند و راهگشا نخواهد بود. مهدوی در پاسخ به این سوال که آیا برای ایجاد بانکی اطلاعاتی در رابطه با نشریات تخصصی تلاشی صورت گرفته است یا خیر گفت: مدیریتهای دولتی ما درگیر ممیزیها و ریاست بازیها هستند. آنها نه به سیاستگذاری میپردازند و نه حمایت میکنند و نه نظارت دقیق به امور دارند؛ وگرنه قطعا باید بخشی داشته باشیم با عنوان اداره پژوهش که طی آن محققان و نخبگان را گرد یک دیگر جمع کنند و با ایجاد کارزار و نظارت بر زیر ساختها و وضع بودجههای مشخص، فعالیتها را سرو سامان دهند. ما به لحاظ نیروی انسانی و وجود افراد متخصص دچار کمبود نیستیم. افراد بسیاری در رشته پژوهش هنر و دیگر رشتههای مرتبط تحصیل کردهاند و میتوانیم از دانش آنها بهره ببریم. موسیقی نویسان خوبی داریم و کلا پتانسیل کافی است. اما فعالیت همه متخصصان و نویسندگان ما شخصی و پراکنده است و در نتیجه تلاششان نتیجه لازم را نخواهد داشت و دیده نخواهد شد.
آیا مجلات کاغذی در تمام دنیا منسوخ شده؟
با نگاهی به کم و کیف نشر مجلات تخصصی مکتوب در کشور، این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا در کشورهای دیگر نیز تالیف و نشر مجلات تخصصی امری منسوخ شده است؟ مهدوی در پاسخ به این سوال گفت: در کشورهای پیشرفته تولید مجلات تخصصی همچنان مورد توجه است. دولتها در کشورهای پیشرفته، علی رغم گرانی کاغذ و گران بودن دستمزد نویسندگان، همچنین وابستگی مقوله تحقیق و پژوهش به ابزارآلات دیگر، همچنان از مجلات و روزنامههایی مکتوب حمایت میکنند، اما کشورهای جهان سوم اینگونه نیستند.
او ادامه داد: در کشورهای پیشرفته میبیینم که دکههای مطبوعات و کتابفروشیها، مغازههای مرتبط با لوازم تحریر و مکتوبات فعالیتهای خودشان را دارند و تعطیل نشدهاند؛ چه بخشهای دولتی و چه خصوصی. اما متاسفانه در ایران اینگونه نیست. در کشورهای پیشرفته شهرداریها، موسسات و دولت بودجههای خاصی را به تالیف و نشر مجلات تخصصی اختصاص میدهند. طی همین رویه است که آنها با اختصاص بهترین بیمهها، مثلا ارکسترهایشان را سرپا نگه میدارند و به اعضا و عوامل بهترین دستمزدها را میدهند.
آیا نشر مجلات کاغذی موسیقی متوقف شده؟
ناگفته پیداست که در حال حاضر آثار مکتوب و تخصصی چه در حوزه موسیقی و چه در عرصههای دیگر بسیار کمتر از قبل چاپ میشوند. مهدوی میگوید: در حال حاضر هیچ مجله تخصصی موسیقی وجود ندارد و منتشر نمیشود.
او افزود: متاسفانه چاپ و نشر مکتوبات مطبوعاتی روز به روز کمتر میشود و موسیقی نیز از این رویه مستثنی نیست. شاهد این هستیم که مباحث و موضوعات دم دستی و به اصطلاح پاپیولار که توسط بخشی از مردم مورد توجه هستند، نفس نیمه جانی به خود گرفته است. اما در بخش تخصصی بخصوص موسیقی تولید و نشر مجلات کلا تعطیل شده است. درصورتیکه کشورهای پیشرفته همانطور که بودجهای مشخص را به فعالیت ارکسترها و گروهها اختصاص میدهند، برای تولید و نشر مکتوبات تخصصی نیز بودجه و سرانه کشوری مشخص دارند. البته در ایران بودجههایی حمایتی وجود دارد که به وزارتخانهها داده میشوند، اما وزارتخانهها آنها را به فعالان نمیدهند.
چرا بخش خصوصی به همکاری با اهالی رسانه تمایل ندارد؟
مهدوی در پاسخ به این سوال گفت: بخش خصوصی یا توان تامین بودجه لازم را ندارد یا به این کار تمایلی نشان نمیدهد. به این دلیل که موسیقی در ایران مظلوم است و جایگاهی ندارد تا مدیر مسئولها یا سردبیرها توسط حمایت اسپانسرهای بخش خصوصی به فعالیتهای مطبوعاتی خویش ادامه دهند و مجله یا روزنامهای را منتشر کنند. بخش خصوصی و حامیان خصوصی برای ورزش فوتبال یا مثلا تولید پفک هزینه میکنند اما این روحیه برای حمایت از مطالب و مقولات علمی و تخصصی وجود ندارد. مثلا نشریات تخصصی پزشکی شاید دوام بیاورند و دلیلش این است که پزشکان تبلیغات خاص دارند. اما ماجرای موسیقی متفاوت است و از چنین امکاناتی برخوردار نیست.
اولین مجلات تخصصی موسیقی در ایران کدامها هستند؟
در ادامه به اولین مجلههایی پرداخته میشود که در دهههای پیش از انقلاب منتشر شدهاند و روند نشر و چاپ را پیش روی دیگر اهالی رسانه قرار دادهاند.
سالنامه «پارس»
انتشار سالنامه «پارس» را میتوان قدیمیترین اتفاقی دانست که در حوزه نشر جراید مکتوب رخ داده است.
این اثر با قطع جیبی به همت و مدیریت محمدعلی امیر جاهد (تصنیف سرا، شاعر و آهنگساز) نخستین بار در ۲۴ بهمن ماه سال ۱۳۰۴ منتشر شد و نشر آن به مدت ۲۸ سال یعنی تا سال ۱۳۳۲ ادامه یافت. سالنامه «پارس» علاوه بر انعکاس اخبار و موضوعات روز به اتفاقات و مسائلی میپرداخت که در حوزه موسیقی رخ میداد که امیرجاهد تصانیف خودش را نیز در آن منتشر میکرد. این اثر مکتوب در تهران و شیراز و اصفهان منتشر میشده است.
«مجله موسیقی»
مجله موسیقی قدیمیترین نشریه فارسی است که به صورت تخصصی تالیف و منتشر میشده است. مجله موسیقی از سال ۱۳۱۷ تا سال ۱۳۵۷ توسط اداره موسیقی چاپ شده و انتشار یافته است. بنیانگذار مجله موسیقی غلامحسین مین باشیان (موسیقی دان، آهنگساز و رهبر ارکستر) بوده است. مجله موسیقی طی سالهای انتشارش سه دوره مجزا را پشت سر گذاشته است.
در دوره اول (از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۰) به سرپرستی غلامحسین مین باشیان، مطالب و مقالاتی در رابطه با موسیقی کلاسیک غرب نوشته میشد و کنسرتهایی که در تهران برگزار میشدند، مورد نقد و تحلیل قرار میگرفتند. ضمن اینکه نت آثار مورد توجه آن زمان نیز در مجله به چاپ میرسیده است. نیما یوشیج، عبدالحسین نوشین، صادق هدایت، محمدضیا هشترودی، مجتبی مینوی، مسعود فرزاد افرادی بودهاند که در انتشار مجله موسیقی مین باشیان را همراهی میکردند. البته باید یادآور شد حضور روشنفکران و افراد مذکور که در حوزههایی دیگر فعالیت میکردند باعث شد بخش کم حجمتری به موسیقی اختصاص یابد. در نهایت، اتفاقات اجتماعی و سیاسی شهریور سال ۱۳۲۰ باعث توقف مجله موسیقی شد.
دوره دوم مجله موسیقی (از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰) پس از نه سال وقفه در سال ۱۳۲۹با سردبیری روبیک گریگوریان (نوازنده ویلون، آهنگساز و رهبر ارکستر) به مدت چند ماه تداوم داشت.
چاپ سومین و آخرین دوره مجله موسیقی حدودا از سال ۱۳۳۵ آغاز شد و تا سال ۱۳۵۲ ادامه یافت و پس از آن دیگر چاپ نشد. سردبیری این دوره از مجله موسیقی که اداره هنرهای زیبای کشور ناشر آن بود را موسیقی دانانی چون محمود خوشنام (موسیقیپژوه و موسیقیدان) و زاون هاکوپیان (موسیقیدان و معاون وزیر فرهنگ و هنر از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶) به عهده داشتند. در همین دوره بود که مجموعه مقالات بهرام بیضایی با عنوان «نمایش در ایران» در چند شماره از مجله به چاپ رسیدند.
مجله موسیقی در سال ۱۳۵۲ پس از تاسیس شعبه «ژونس موزیکال» در ایران زیر مجموعه آن قرار گرفت و سعدی حسنی (موسیقیپژوه و موسیقی شناس) که سرپرستی ژونس موزیکال آن را به عهده گرفته بود تا یک سال پیش از انقلاب اسلامی آن را منتشر کرد و دیگر انتشار نیافت.
مجله «موزیک ایران»
«موزیک ایران» مجله دیگری بود که موسیقی را به صورت تخصصی مد نظر نداشت. این مجله که در قالب ماهنامه انتشار مییافت از سال ۱۳۳۱ (شش سال پیش از انتشار دوره سوم مجله موسیقی) با مدیریت بهمن هیربد (نوازنده ویلون و روزنامهنگار ایرانی) در دسترس مردم قرار گرفت.
مجله «موزیک ایران» را نخستین نشریه تخصصی موسیقی میدانند که به صورت مستقل و بدون حمایتهای دولتی منتشر شده است. آنطور که میگویند بهمن هیربد کارمند وزارت دارایی بوده و در حد تفنن ویلون مینواخته و مجله موزیک ایران را با همکاری هنرمندان وقت، با هزینه شخصی منتشر میکرده است.
ابولحسن صبا، روح الله خالقی، حسین دهلوی، فرامرز پایور، ساسان سپنتا، علی محمد رشیدی برخی افرادی هستند که با ماهنامنه «موزیک ایران» همکاری داشتهاند که ساسان سپنتا، عبدالمجید اشراق و علی محمد رشیدی در مقاطعی دبیری آن را نیز به عهده داشتهاند.
مجله «موزیک ایران» که گاه مورد تمجید و تعریف بزرگان وقت قرار گرفته، طی دوازده دوره منتشر شد و آن را یکی از منابع پژوهشی مهم در تاریخ معاصر موسیقی ایران میدانند و حال نیز چند دوره از آن در کتابخانه ملی ایران موجود است.
البته باید یادآور شد نقدهای تندی که در این ماهنامه منتشر میشد گاه حاشیههایی را نیز در پی داشت که درگیری فیزیکی و حشمت سنجری (رهبر وقت ارکستر سمفونیک تهران) با بهمن هیربد در باغ سفارت رومانی در ایران، یکی از آنهاست.
در نهایت بهمن هیربد به سال ۱۳۵۳ از دنیا رفت و این اتفاق موجب توقف چاپ مجله «موزیک ایران» شد.
ماهنامه «رودکی»
ماهنامه «رودکی» به سردبیری محمود خوشنام یکی دیگر از مجلاتی است که نخستین شماره آن در مردادماه سال ۱۳۵۰ منتشر شد. محمود خوشنام که پیشتر سردبیر مجله موسیقی بود، زمانی که سرپرستی روابط عمومی تالار رودکی را به عهده داشت پیشنهاد نشر ماهنامه «رودکی» را مطرح کرد. این اتفاق یک سال پس از انتشار بولتن روابط عمومی تالار رودکی رخ داد و سپس همان بولتن شکل جدیتر به خود گرفت و به ماهنامه «رودکی» تبدیل شد.
ماهنامه «رودکی» در آن مقطع از امکانات و بودجه خوبی برخوردار بود و همین موضوع به تنوع و کیفیت آن افزوده بود. با وجود آنکه این مجله به مقولات و مسائل مختلف موسیقی و اجراهای تالار رودکی اختصاص داشت، اما برنامههای موسیقی و هنرهای ملی دیگر رسانهها و نهادهایی چون رادیو و تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را نیز پوشش میداد.
ماهنامه «رودکی» حتی علاوه بر موسیقی، عرصههای دیگر را نیز مدنظر داشت. احمد شاملو، نادر نادرپور، مهشید امیرشاهی، هوشنگ گلشیری، منوچهر شیبانی، داریوش آشوری، جلال ستاری، جمشید ارجمند و جواد مجابی افرادی بودند که اشعار و متون و مطالب خود را ماهنامه «رودکی» منتشر میکردند. مرتضی ممیز نیز صفحه آرایی ماهنامه مذکور را به عهده داشته است.
خوشنام که پژوهشگر و کارشناس موسیقی بود و در هنرستان موسیقی ملی تدریس میکرد به مدت پنج سال سردبیری ماهنامه رودکی را به عهده داشت. او اواسط سال ۱۳۵۵ به ماموریتی برون مرزی رفت و سپس جمشید ارجمند، قاسم صنعوی افراد دیگری بودند که از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ سرپرستی ماهنامه «رودکی» را به عهده داشتند.