آریان رضایی:
تجربه اجرای برخط، مخاطبان تئاتر را خانوادگی کرد/ منتظر متعصبانی برای خطکشی تئاتر آنلاین باشید/ گارد گرفتن مقابل جریانهای جدید تئاتری امری طبیعی است
آریان رضایی که تاکنون سه تئاتر آنلاین را در اینستاگرام و اسکایروم نمایش داده است، از زیر و بم مشکلات، چالشها و فرصتهایی میگوید که این شکل از اجرای نمایش با آن مواجه است؛ تئاتری که بسیاری از اهالی تئاتر با دیده شک به آن نگاه میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تعطیلی طولانی مدت تئاتر از آغاز کرونا در ایران تا همین روزها که به یک سالگیاش نزدیک میشود، هنرمندانی را که در بیم و امید بازگشایی دوباره سالنهای تئاتر بودند به سوی راههای جایگزین برای اجرای صحنهای کشاند؛ از تولید و پخش فیلم تئاتر و نمایشنامهخوانیهای زنده تا اجرای «تئاتر آنلاین».
«آریان رضایی» یکی از کارگردانهایی بود که توانست در این چند ماه، تئاترهایی را به طور آنلاین در اینستاگرام و همچنین از طریق اسکایروم اجرا کند. شکلی از تئاتر که البته مخالفان و موافقان بسیاری دارد و هنوز برخی از اینکه آن را «تئاتر» بنامند، اکراه دارند.
به بهانه اجرای آخرین تئاتر آنلاین رضایی به نام «مرجان» که مختص اجرا در این فضا طراحی شده بود، با او درباره تجربههای محدود تئاتر آنلاین در ایران و محدودیتها و چالشهایش گفتگو کردیم.
در یک سال اخیر تئاتر در بلاتکلیفی و ترس از آینده نامعلومی به سر برده اما برخی دست به تجربههای جدیدی زدند و سراغ تئاتر آنلاین رفتند. اما این تجربه آنقدر کم بوده که مجالی برای شناسایی چالشها و مشکلاتش فراهم نشده است. شما در اجرای تئاترهای آنلاین در عمل با چه موقعیتهایی مواجه شدید؟
این شکل از تجربه در روزهای اول شیوع کرونا و تعطیلی تئاترها، یک پدیده نوظهور بود و همچنان هم هست. در ابتدا هم من و هم گروههای دیگر تجربههای پراکندهای داشتیم که صرفا حضور در این مدیوم بود و از اینستاگرام هم شروع شد. اغلب اجرا و پرفورمنسهایی که میدیدیم بیش از هرچیز آزمون و خطایی برای ورود به این مدیوم و این پلتفرم بود تا ببینیم چه اتفاقی میافتد. من از قبل هم دغدغه اجرای تئاتر آنلاین را داشتم و با شروع تعطیلات کرونایی تئاتر و این ذهنیت که تعطیلیها طولانیتر هم میشود، ایدهام را جدیتر دنبال کردم. فکر کردم چهکار میشود کرد که تئاتر تعطیل نباشد و ارتباط ما با تماشاگرمان حفظ شود؟ آن موقع فکر میکردم احتمالا یک ماهی تئاتر تعطیل خواهد و به شدت مخالف این بودم که در این زمان طولانی هیچ کاری نکنیم. به نظر من هر دو، سه سال یک بار نسل مخاطبهای تئاتر تغییر میکند و ما الان داریم یک نسل مخاطب را به شکلی از دست میدهیم. برای همین معتقدم حتما باید در این مدیوم جدید، دست به تجربه بزنیم. چیزهای مختلفی هست که میشود در موردش صحبت کرد. اولین مساله، ایده و متن است. در نقطه شروع، میدیدم که خیلیها عنوان «تئاتر آنلاین» را روی پخش فیلمتئاترها میگذاشتند. یعنی از همان تئاتری که همیشه در سالنها داشتیم و حالا نسخه ضبط شدهاش در سایت پخش میشد، بهعنوان تئاتر آنلاین یاد میکردند. که خب، مخاطب سمتش نرفت و خیلی هم تمایزی بین فیلمتئاترهایی که همیشه در سایتها نگاه میکردیم با این نمونهها نبود. درحالیکه در نمونههای خارجی، فضای آنلاین، ایده، متن و طراحی، همه چیز باید برای این پلتفرم باشد، یعنی برای مخاطبی که از طریق لپتاپ یا موبایل، تبلت و هر وسیله دیجیتالی دیگری میخواهد اجرا را ببیند. برای همین شروع کردم به ایدهپردازی و نوشتن نمایشنامه برای این پلتفرم و برای مخاطبی که آنلاین تئاتر را میبیند. به نظرم شکل حرفهایاش از اینجا شروع میشود؛ ایدهپردازی و نوشتن برای فضای آنلاین. از همین جا هم میشود به این موضوع اشاره کرد که خیلی از همکاران تئاتری ما انتخابشان این نیست که بخواهند در این فضا بنویسند و ایدهپردازی کنند، بعضیها هم خیلی غریباند با این فضا و ایدهای برایش ندارند. فکر میکنم فضای مجازی شبیه زندگی واقعی است؛ نمیتوانم به چیزی خارج از زندگی روتین تفکیکش کنم که حالا بخواهم انتخابش کنم یا نه. انگار این فضای آنلاین و دیجیتالی است که ما را انتخاب کرده و حضور در آن به نظر من گریزناپذیر است. به هر حال برای من، تئاتر آنلاین از متن و نوشتن شروع شد و طبیعتا وقتی برای این فضا مینویسید، تجربه تازهای را در کارگردانی، بازیگری و طراحی فضا تجربه میکنید.
این انطباق متن، کارگردانی و بخشهای دیگر با فضای آنلاینی که در آن اجرا میشد در تئاتر آخرتان «مرجان» بیشتر به چشم میخورد.
وقتی وارد بحث طراحی و کارگردانی این متن شدم، با دو موضوع روبهرو بودم. یکی اینکه فضای نمایشنامه انتزاعی بود و شخصیتی را نمایش میداد که از کاخ شهریار داستانهای هزار و یک شب با مخاطبان آنلاین معاصر ما ارتباط گرفته؛ این فضا کاملا خیالی است، برای همین فضاسازی رئالیستی و واقعگرایانه جوابگوی این نمایش نبود. علاوه بر این من معتقدم آن زیبایی در تئاتر، آن زیباییشناسی که در فضا و در حضور فیزیکی تماشاگر خلق میکنیم، مختص به همان فضاست و برای فضای آنلاین جواب نمیدهد. مثلا طراحیام برای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر، اینجا و وقتی که دوربین میآید و تصویر میگیرد، دیگر جواب نمیدهد و ارتباط با آن سخت میشود. بنابراین بحث زیباییشناسی مختص فضای آنلاین هم مطرح است. یکی از این تکنیکها، کروماکی و پرده سبز است که برای طراحی و فضاسازی نمایش از آن استفاده کردم. در مورد بازیگری هم همین تفاوتها وجود داشت؛ این بازیگر دارد در یک نمایشنامه مقابل دوربین بازی میکند، اما فرق میکند با تلهتئاتر، فرق میکند با سریال و سینما، برای اینکه حین اجرای زنده باید یکسره کارش را اجرا کند که قطع و کاتکردنی در آن نیست. همانطور که ایده برای این فضا نوشته شده، بازیگر هم باید به شکل آنلاین حضور مخاطب را احساس کند و با آنها در ارتباط باشد، یعنی به خاطر فرم، به شکل تعاملی با مخاطب هم ارتباط داشته باشد. بنابراین تکنیکهای بازیگریاش هم مقداری متفاوت میشود.
به دلیل تعاملی بودن اجراهایتان در گذشته، احتمالا توانسته بودید مخاطبان را شناسایی کنید. در تئاترهای آنلاینی که داشتید هم توانستید طیفهای مختلف تماشاگران را بشناسید؟
من سه تجربه در تئاتر آنلاین داشتم که مخاطب بلیتش را خرید و فکر میکنم سه تجربه برای اینکه نظر دقیقی درباره مخاطبان این نوع از تئاتر بدهم یا به نتیجه قطعی یا درستی برسم، کم است. فقط میتوانم تجربهام را از این سه اجرا بگویم. ما اینجا مخاطبی را داشتیم که به واسطه آنلاینبودن، از نقاط مختلف جهان ما را میدید؛ خارج از ایران و خارج از تهران. بنابراین اجرای آنلاین، به هر حال مخاطب دیگری را دارد درگیر تئاتر امروز ما میکند. خود همین یک تجربه بود، چون به هر حال مخاطب حرفهای تئاتر در تهران، نگاهش و سلیقهاش متفاوت است با مخاطبی که ساکن شهرهای دیگر با فرهنگهای متفاوت است، یا مخاطبی که خارج از ایران حضور دارد و اصلا با این فضا آشنا نیست. این دسته از تماشاگران هم مثل ما، برخورد اولشان با این پدیده بود. اما در کنار این، برای من جذاب بود که میدیدم خانوادهها بهعنوان مخاطب درگیر تئاتر آنلاین شدند. درحالی که همیشه نسل جوان پیگیر تئاتر حرفهای بوده است. اما حالا کافی است که همه در خانه کنار هم بنشینند و تئاتر ببینند؛ حتی آن پدر و مادری که هیچ وقت نمیآمده تئاتر ببیند. در هر سه اجرایی که من تجربه کردم شاهد این رویداد بودم و برایم تجربه جالبی محسوب میشد.
مسالهای که احتمالا در تئاتر آنلاین میتواند محل بحث باشد، درآمدزایی و امکان محدود یا گزینشکردن مخاطبان آن است. چیزی که تجربههای تئاتر آنلاین در اینستاگرام از آن محروم بود. فکر میکنید امکان طراحی پلتفرمهایی با زیرساخت فنی قوی برای اجرای آنلاین تئاتر وجود دارد؟
من یک تجربه کوچک در لایو اینستاگرام داشتم، ولی تئاترهای «آقای شادی»، «خانم آنلاین» و «مرجان» هر سه در اسکای روم اجرا شد و مخاطب برای دیدنش بلیت خرید. قطعا باید به سمت ایجاد پلتفرمهای مناسب برای اجرای آنلاین برویم و فکر میکنم خواهیم رفت و اصولیاش هم همین است. ما از طریق سایت تیوال بلیتفروشی کردیم و با آزمون و خطا پیش رفتیم و یکسری مشکلات همانجا برطرف شد، ولی اگر بخواهیم درآمدزایی کنیم، باید طرح جدیتری در این زمینه پیشبینی شود. تصور میکنم دولت به این قضیه ورود میکند؛ درست است که خیلی دغدغه تئاتر ندارد، ولی مجبور است به خاطر ایونتهای خودش مثل فستیوال فجر، به دنبال پلتفرمی مناسب باشد. کما اینکه خبر دارم که هست.
پروسه نظارت و آنچه که در حوزه ممیزی و سانسور میگنجد، در تئاتر آنلاین چه تفاوتی با اجرای سالنی داشت؟
در مورد اجراهای لایو اینستاگرام که نظارتی نبود؛ اما در مورد اجراهایی که بلیتفروشی داشتیم، پروسه نظارت مانند همیشه بود. در مورد فیلمتئاترها با آن حاشیهها و ماجراهایی که داشت در نهایت به روند واحدی نرسیدند، ولی در مورد اجراهای آنلاین و محتوای تئاتر، شورای نظارت و ارزشیابی زحمت کشید و نظارت کرد و مجوز داد و آن مجوز را به سایت بلیتفروشی دادیم. سایت هم خودش مجوز پخش آنلاین را از ساترا گرفته بود.
چالشها و مشکلات اجرای آنلاین چه بود؟
در تولید تئاتر یکسری سختیها و بحرانها همیشه هست. اجرای آنلاین هم نه راحتتر از آن است و نه سختتر. من در تولید نمایش «مرجان» تقریبا فرایندی را طی کردم که مثلا در نمایش «دروغ» طی کرده بودم. باید استودیویی اجاره میکردیم و باید به مسائل فنی مثل دوربین، صدابرداری، سوییچکردن تصویر همزمان و هماهنگی با متخصصان فنی رسیدگی میکردیم. متخصصانی که تئاتر کار نکردهاند و با آن آشنا نیستند. و این یکی از معضلات ما بود. با متخصصان فنی تمرین میکردم، تا به یک تلفیق و تعامل و ارتباط بین مسائل فنی و وجوه هنری اجرا برسیم. بزرگترین مشکلی که وجود دارد، پلتفرمی است که میخواستیم مخاطب کار را از طریق آن، ببیند. به دلیل فیلترینگ، خیلی از برنامهها مثل «زوم» فیلتر است؛ برنامهای که برای اجرای برنامه آنلاین، مخصوصا برای شکل کار من که تعاملی است، شاهکار است. برای همین ما از «اسکای روم» استفاده کردیم که مشکلات زیادی درست کرد و واقعا به سختی توانستیم کار را طوری اجرا کنیم که قطع نشود، ولی به هر حال این یک معضل است. مشکل دوم، نوسانات اینترنت است که باید در جایی اجرا بروید که اینترنت در بالاترین سرعت ممکن ایران باشد. خیلی گشتیم تا سالنی را در طبقه سوم جایی از شهر پیدا کردیم که اینترنتش خوب باشد. مشکلات فنی، از سختیهای اصلی کار است که مرتفع کردنش حتما باید با متخصصان این حوزه اتفاق بیفتد. از طرفی، مخاطب ما به ویژه افراد مسنتر خانواده هنوز یاد نگرفتند با سایتها کار کنند. ما برای توجیهکردن و راهنمایی مخاطب خیلی انرژی گذاشتیم. البته که بخشی از مشکلات اجرای تئاتر آنلاین اینها به خاطر نوپابودن این جریان، طبیعی است و فکر میکنم به محض اینکه چند تجربه دیگر اتفاق بیفتد، به مرور این مشکلات هم حل میشود. هم سایتها با این آشنا میشوند که چطور کارها را در دسترس مخاطب قرار دهند، هم مخاطب با فضای آنلاین بیشتر خو میگیرد. خارج از اینها، خوشبختانه با بحران عجیب و غریبی روبهرو نشدیم.
اجرای تئاترهای آنلاین در این مدت به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید. فکر میکنید تجربههای اندک تئاتر آنلاین در کشور به یک ژانر یا حداقل بخشی مستقل در تئاتر ما تبدیل میشود و جایگاه خودش را پیدا میکند؟
بله؛ تردید نداشته باشید. این را همیشه گفتهام که مقابل همه جریانهای تئاتری، اصلا هر چیزی که تغییری در وضعیت موجود ایجاد کند، همیشه یک گاردی وجود دارد. بعد از آن مرحله گاردگرفتن، برای ورود به آن ریسک هست. این ریسکها که کم شود؛ گاردها هم کم میشود. اگر خاطرتان باشد، ماههای اول کرونا و اجرای آنلاین تئاتر مخالفتهای بیشتری با آن میدیدیم. مخالفتهایی که حالا یا از روی هیجان بود، یا از روی اینکه الان چی مُد است و راجع به چی حرف بزنیم، بگوییم الان مُد این است یا این حرف لایک میخورد. اما حالا که این گارد کم شده بحث این است که آیا تئاتر آنلاین جواب میدهد یا نه؟ درحالیکه سوال اول این بود که اصلا اجرای آنلاین، تئاتر است؟ الان در شرایط بسیار ملتهبی قرار داریم، از قرنطینه و کشتار کرونا تا وضعیت اقتصادی. بنابراین فکر میکنم الان زمان خوبی برای قضاوت این ماجرا نیست. به این نکته هم اشاره کنم که یکی از امکانهای اجرای آنلاین، صرفه اقتصادی آن است؛ مخاطبان خارج از ایران بلیت را به دلار میخرند و این از لحاظ اقتصادی خیلی برای گروه مقرون بهصرفه است. بنابراین فکر میکنم به محض اینکه یک مقدار شرایط اجتماعی و اقتصادی، شرایط بیماری و مسائل دیگر متعادل شود، شاهد اجراهای آنلاین بیشتری میشویم. من از الان به شما میگویم که پرسشهای بعد در آن زمان چیست؛ این است که «چه چیزی اجرای آنلاین به حساب میآید؟ چه چیزی اجرای آنلاین به حساب نمیآید؟ همه جریانهای تئاتری در آن هست؟» یعنی برای این حوزه هم کارشناسان متعصبی پیدا میشود که دستهبندیاش کنند. در نهایت معتقدم، در شرایطی که همه به سمت فضای دیجیتالی و اینترنتی شدن همه کارها میرویم امکانات آنقدر گسترده میشود که زیرساختهایش هم به مرور زمان فراهم خواهد شد و دیر یا زود همه ما به این فضای جدید و اقتضائاتش تن میدهیم.