نهانگرایی و فراروانشناسی موضوع کتاب تازه کزازی
میرجلالالدین کزازی کتاب تازهاش «دمی بی خویشتن، با خویشتن» را شگفتانگیزترین، هنگامهسازترین و چالشخیزترین کتاب تالیفی خود توصیف میکند.
میرجلالالدین کزازی در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره کتاب «دمی بیخویشتن، با خویشتن» که به تازگی توسط انتشارات معین منتشر شده؛ گفت: «دمی بیخویشتن، با خویشتن» کتابی است در زمینه نهانگرایی و رازآشنایی. آنچه این کتاب را از کتابهای همانند جدا میکند؛ این است که باورها و اندیشهها و آموزههای کهن نهانگرایانه و درویشانه با نگاه نویسنده کاویده و به گفته او؛ بررسیده شده است.
کزازی ادامه داد: من از دانشگاههای روزگار بهره جستهام برای اینکه پرتویی نو بر این یافتهها و دستاوردهای کهن بیفکنم. دانشهایی مانند روانشناسی، فراروانشناسی یا انگارههای دانشورانه که در جهانشناسی و فیزیک پیشتاز در پیش نهاده شده است.
او در رابطه با سه بخش کتاب «دمی بیخویشتن، با خویشتن» گفت: از نگاهی فراخ، پیکره این کتاب را سه گذار بزرگ که آدمی با درنوردیدن آنها به خدا میتواند رسید؛ میسازد. آن سه گذار چنین است: گذار به خدایی یا گذار از آفریده به آفریدگار، گذار در خدایی یا گذار از آفریدگار به آفریدگار، گذار از خدایی یا از آفریدگار به آفریده و از انسان به خدا، از خدا به خدا و از خدا به انسان.
وی افزود: امیدوارم این کتاب بتواند ارج و ارزش نهانگرایی و رازآشنایی را بیش از پیش به ایرانیان، و اگر این کتاب به زبانهای دیگر برگردانیده شد؛ به جهان نشان دهد. زیرا ما در این روزگار که روزگار آسیمگی و از خود بیگانگی است بیش از هر زمان به شناخت خویشتن و در پی آن به شناخت خداوند که مایه آرامش جاودان است؛ نیاز داریم.
این نویسنده و پژوهشگر در پاسخ به این سوال که نگارش «دمی بیخویشتن، با خویشتن» چقدر زمان برده؛ بیان کرد: از آن روی که من در این کتاب، اندیشههای دیریاز و آزمونهای خویش را به نگارش درمیآوردم نوشتن آن دیری به درازا نکشید. درست نمیدانم چند هفته زمان برد اما زمانی دیریاز برای نوشتن آن سپری نشد.
او ادامه داد: دیرزمانی بود که میخواستم این کتاب را بنویسم و انگیزههای گوناگونی وجود داشت که به نوشتن آن آغاز نمیکردم. سرانجام چند ماه پیش نوشتن آن را آغاز نهادم.
این نویسنده و استاد دانشگاه درباره انتخاب عنوان این کتاب گفت: این نام؛ نامی است که زمینه پیامشناختی و اندیشهورزانه کتاب به یکبارگی در آن گنجینه است. پیوند آدمی با خویشن در پی آن با خداوند پیوندی است ناسازوانه. آنچنان که فرنگیان میگویند پارادوکسیکال.
کزازی افزود: آدمی تا خود را از دست ندهد خویشتن را نخواهد یافت و به دست نخواهد آورد. از سوی دیگر تا خود را گم نکند و دوباره بازنیابد راهی به خداوند نخواهد برد. این کتاب گزارش رفتار و کارساز شگفت است که هر رهرو رازآموز به ناچار در شناخت خویشتن و راه جستن به خداوند آن را در خود میآزماید.
او در پایان در اشاره به محتوای کتاب گفت: در این کتاب سخن از «منی» میرود که میباید فرونهاده شود و نیز به همان سان از منی که میباید بدان راه برد و دست یافت. از «منی» که میباید در او رنگ ببازد و فانی بشود تا نبود در بود رنگ ببازد و از میان برود تا در پی آن جدایی به پیوند بیانجامد.