رسانه دیدهبانی برای توسعه یا اردوگاهی برای تبلیغ
رسانههای منطقهای و بومی، منبع معرفی و جلوهگاهی از تواندمندیها و نیازهای یک جامعه بوده و نقش تعیین کنندهای در بازتاب خواستهای مردمی دارند، اگر امروزه جریان رسانه در استان به موقعیت و تعهد ساختاری خود عمل کند و بهجای صمیمیت بیش از اندازه، به وظیفه ذاتی خود بپردازد، میتوان چشم انداز مثبتی از توسعه و توسعه پذیری را برای سیستان و بلوچستان ترسیم کرد.
غفلت استفاده از توان رسانهها در استانهای محروم کشور علاوه بر عمق بخشی بر شدت محرومیت، توازن و تعادل در دستیابی به ارکان توسعه از طریق دیده بانی مسائل و مشکلات را تحت تاثیر قرار داده است.
به گزارش ایلنا از زاهدان، تمرکز جریان رسانه در مرکز کشور و غفلت از تاثیرگذاری مناطق خبری در شاخصهای توسعه موجب شده است تا سفیران اطلاع رسانی با مدیریتی ضعیف به حاشیه رانده شوند و نتواند نقش رسانه در جامعه را بازسازی کنند.
متاسفانه واقعیت جریان رسانه در سیستان و بلوچستان ناامید کننده بوده و از توان توسعه آن در راستای حذف محرومیت استفاده نشده است. شرایط ایجابی در بعضی مواقع بر جریان انتقال خبر در استان تاثیر گذاشته و تصاویر واقعی برای گردش اطلاعات را تغییر داده است، وجود روابط دوستی و تعامالات اداری برخی مجموعههای خبری نیز بر تکرر این نکته دامن زده است.
مسئولیت انتقال دادهها و رویدادهای جاری منطقه امری خطیر برای رسانه بوده و هر گونه تغییر محتوایی به منظور کوتاه کردن آگاهی جامعه از ضد ارزشها، بازی در زمین مقابل است و توهمی برای موفقیت در این عرصه.
انتقاد بر کوتاهی در انجام رسالت و وظیفه ذاتی دستگاه اجرایی خواهش و تمنا نیست، بلکه قاطعیت و انجام تعهدی ساختاری است. ایستادگی در مقابل تضییع حق منافع عمومی به واسطه اهمال در مدیریت و ایجاد هزینه اجتماعی، وظیفه هر شهروند جامعه اسلامی بوده و رسانه برای بازتاب این موضوع نقش محوری و شفافساز دارد و هر گونه انحراف از انعکاس موضوع خیانت به جامعه و عدم تعهد به اخلاق واقعی است.
نظارت بر جریان عمومی یک حق است
نظارت بر جریان عمومی جامعه حق تک تک افراد جامعه بوده و هر گونه گذشت از این حق، عبور از حقیقت و درستی است. آنچه تحقق این الزام در سیستان و بلوچستان را تحت تاثیر قرارداده و به عنوان یک خلاء در جامعه معرفی کرده است، کمبود آشنایی تعدادی از مردم استان نسبت به حقوق حقه خودشان است. مسئولیت رسانه برای ورود در این شرایط سنگینتر و دشوارتر بوده و باید با اعتقاد و التزام به کرامت انسانی در صدد گویایی زبان جامعه برآید.
متاسفانه حاشیهروی برخی رسانهها از طریق تریبون سازی برای دستگاه «اجرا» در استان، شکافی بزرگ از انحراف مبانی و اخلاق این جریان به وجود آورده است، شیب این جریان در استان از جنبشهایی با ضریب مخاطب فراوان شروع شده و در بعضی مواقع، به نشریاتی که گاهی هفتهنامه چاپ میکنند و خبر رسانههایی که عادت به نقل قول دارند نیز ختم میشود، این سستی ارزشهای ذاتی در انجام وظیفه رسانه موجب فزونی تنوع مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در نقاط مختلف استان شده است.
وقتی هدف کنار زدن گاردهای ضد توسعه جای خود را به تبلیغ و آمار داده است، شرایط جاری دور از انتظار نیست، درستی تعامل با دستگاه اجرایی بر هیچ کس پوشیده نیست ولی تعاملی با معنی یکیشدن باعثحیاط ناکارآمدی شده و نهتنها انتفاع حصول آن نیست بلکه جسارت به عدالت و حقیقت و ظرفیت تاثیرگذاری است.
نباید رسانه فقط تصویر و صدا تلقی شود
تغییر نگاه در نقش و وظیفه رسانه از اطلاع رسانی صرف به نگاه از بالا برای برجسته سازی ضعفها و نیازهای ضروری جامعه، میتواند بنبستها را کنار زده و طریقی تازه برای انجام وظایف ایجاد کند.
تاسف دیگر بابت نگاه به جریان رسانه در سیستان و بلوچستان است، نگاهی که تعریف رسانه را در این استان صرفاً نمایش تصاویر متحرک میداند و متن و تحلیل را به حاشیه میراند. متاسفانه برخی دستگاهها رسانه را صرف تصویر و صدا میداند و با کم محلی به جریان قلم به ضعفها دامن میزنند و یا در حاشیه رویدادها با نگاه تحکمی بر دلخوشیهای خود تاکید میکند، بعضی وقتها هم که روشنفکری ساختاری در مورد نگاه عمومی وجود دارد نارسایی سازمانی در ایجاد رابطه خدشه ایجاد کرده و قانون شکنی میکند.
رسانههای منطقهای و بومی، منبع معرفی و جلوهگاهی از تواندمندیها و نیازهای یک جامعه بوده و نقش تعیین کنندهای در بازتاب خواستهای مردمی دارند، اگر امروزه جریان رسانه در استان به موقعیت و تعهد ساختاری خود عمل کند و بهجای صمیمیت بیش از اندازه، به وظیفه ذاتی خود بپردازد، میتوان چشم انداز مثبتی از توسعه و توسعه پذیری را برای سیستان و بلوچستان ترسیم کرد.