ایلنا از سیستان و بلوچستان گزارش می دهد؛
زخم افیون بر تن کبود شهر/ ۷۰ هزار مهاجر روستایی در چابهار گرفتار آسیب های اجتماعیاند

نبود نظارت کافی بر مناطق حاشیه نشین به مشکلات امنیتی دامن زده است
حاشیه نشینی تصویری عینی از بروز جریانی مسموم در زیر پوست منطقه آزاد چابهار است که به سلول به سلول تنش؛ مواد مخدر، فقر، بی سرپناهی و ... تزریق شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حاشیه نشینی در «بهشت» جنوب ایران بیداد میکند، داغ حاشیه نشینی بر پیشانی این شهر نشسته و تصاویر به وضوح رویاهای پوشالی مهاجرین روستایی را در تنها بندر اقیانوسی کشور نشان میدهد. حاشیهها هر کجا که باشند گویای بیعدالتیاند، تبعیض و غفلتی که حس نمیشود.
آنها بر حسب اتفاق حاشیهنشین نشدهاند، آنها از سر نداری و به سودای شهر نشینی، حاشیهنشین شدند، چرا که خشکسالیها نان شان را برید و آنها هم از زندگی روستا نشینی بریدند، اما غافل از اینکه حاشیهها، حاشیه دارد و آنان را به گرداب نیستی و انواع آسیبهای حاشیه نشینی گرفتار میکند.
روزگار ساکنان حاشیهنشین تنها بندر اقیانوسی کشور (چابهار) مملو از رنج است، مردمانی که دست تقدیر آنان را حاشیهنشین کرد تا متنِ دردمندی شهر را روایت کنند.
حاشیههایی که ساکنانش را تا لبه پرتگاه کشانده و مستاجرینش را در سیاهچال فقر و فلاکت گرفتار کرده است.
رنج زیستن در حاشیه، شمال و جنوب و شرق و غرب ندارد، زندگی در این جفرافیا درد دارد و کسی که به آن مبتلا است، معنای نداری را به خوبی میفهمد.
نمونهاش ستاره؛ زن سرپرست خانواری که عواقب حاشیه نشینی، دامن زندگیش را گرفت و در یک درگیری طایفهای جرم قتل به گردن همسرش افتاد، زنی ۲۹ساله که دو سال از ثانیه به ثانیه عمرش در کابوس قصاص شوهرش گذشته است، او در کنار همه بیکسیهایش رنج بیپولی و خانه به دوشی را هم به دوش میکشد، آنهم با دخترکی سه و نیمساله مریض که نمیداند چگونه پول دوا و دکترش را جور کند، در حالیکه اجاره بهای خانهاش هم هر ماه به تعویق میافتد.
مجبور است در خانههای مردم کار کند، فرش بشوید، غذا بپزد و گردگیری کند، به بهای ساعتی ۱۵۰ هزار تومان. این حق الزحمه کفاف هزینه چهار میلیون تومنی مستأجریاش را هم نمیدهد، مجبور است شبها با تمام خستگی هایش، چشمان بیرمقش را روی پارچه بدوزد و سوزن دوزی کند تا پس از دو ماه، دو میلیون تومان عایدی هنر دستش را با هزینه کارگریاش در خانههای مرفهین، به صاحبخانه بدهد تا دوباره اسباب و اثاثیه ناچیزش در کوچه ریخته نشود.
اینها حقایقی از زندگی، در بندر «چابهار» است، همانجایی که بعنوان شاهرگ اقتصاد دریایی کشور و منطقه آزاد تجاری از آن یاد میشود.
جایی که گفته می شود حدود ۶۴ درصد مردمش زیر خط فقر در حال له شدن هستند. تصاویر ارسالی گویای حقیقتی تلخ از زیستن آدمهایی است که روزگارشان همچون کلافی سردرگم، دستخوش انواع آسیبهای اجتماعی شده و شاید خلاصیاش غیر ممکن باشد.
۱۴ محله چابهار زیر خط فقر
۱۴ محله حاشیهنشین در منطقه آزاد چابهار دستخوش انواع آسیبهای اجتماعیاند، در مناطقی که فقر و فلاکت از سر و روی خانهها میبارد، جمعیتی نزدیک به ۷۰ هزار نفر از ابتداییترین امکانات زندگی بیبهرهاند، آنگونه که آمارها میگویند: ۶۵ درصد از جمعیت ۱۱۲ هزار نفری چابهار در شرایط سخت زندگی میکنند.
این شهر بندری در مقایسه با جمعیت خود بیشترین شمار حاشیه نشینی کشور را دارد و حتی جمعیت سکونتگاههای غیر رسمی آن از جمعیت حاشیه نشینی مراکز برخی استانها بیشتر است.
اعتیاد در این مناطق سن و سال نمیشناسد، این را میشود از رنگ پریدگی آدمها و دندان های تکیده و سیاهیهای اعتیاد بر در و دیوار پاتوقهای شهر دید.
تا چشم کار میکند، دسته دسته در هم میلولند، هستی شأن را به بهای شیشه، کراک، هرویین، کریستال بر باد داده اند. جوانی از چهره شأن رخت بر بسته و از همه جا رانده شدهاند.
«داغ» فقر بر چهره حاشیه نشینان
آنسوی زشتیهای اعتیاد، بوی تند فاضلاب رها شده در کوچهها و خانههایی که شبیه به سرپناه نیست، دردی دیگر بر دردهای خانوارهای حاشیه افزوده است. کنار همین گنداب ها، درست در چند متری فاضلاب ها، دسته دسته کودکان در حال بازی اند، فاضلابی که بر چهره کودکان، زنان و مردان این مناطق «داغمه» میگذارد و کاری از دست شان بر نمیآید.
کابلهای رها شده برق که خوشه خوشه در هم تنیده و روی زمین رها شده، مرا به یاد مناطق جنگ زده میاندازد، انگار تاسیسات برقی اینجا بر اثر انفجارهای پی در پی ویران شدهاند، سرپناه شان نیم بند است تا یک خانه؟ دیوارهای شان را با بلوکهای سیمانی بالا آوردهاند بدون هر گونه مقاوم سازی، یعنی بلوکها را روی هم چیده اند، اصلا آب لوله کشی ندارند و دور و اطراف شان به محل دپوی زباله تبدیل شده است.
بوی گندیده فاضلابی که در کوچهها رها شده برای شان عادی شده است، دارم به این فکر میکنم که این دیوارهای لرزان و خانههای خود ساخته تنها به بادی و بارانی آوار میشوند.
اینها تنها یک روی سکه سیاه روزیهای حاشیه نشینان است. مردمی که به دلیل مشکلات اقتصادی و خشکسالی و با رویای شهرنشینی و پیشرفت و از همه مهمتر یافتن شغلی مناسب، آواره شهرها شدند؛ اما به علت نداشتن سرمایه کافی در حاشیه شهر اسکان گرفتند.
خشکسالی؛ عامل گسترش حاشیه نشینی چابهار
در همین رابطه یک فعال مدنی در استان سیستان و بلوچستان میگوید: نیم بیشتری از مسئولین کلان کشوری و استانی از معضلات حاشیه نشینی شهرهای زاهدان، چابهار، ایرانشهر و خاش در استان سیستان و بلوچستان مطلعند، معضلی که در روستاهای همجوار شهری شکل گرفته و بخشی از آن به شهر الحاق و مابقی نیز در حال ملحق شدن به شهرند.
منصور روحی در گفت و گو با خبرنگار ایلنا، می گوید که حاشیه نشینی چابهار در ناحیه شرقی این شهر بندری به چشم میآید، اما در ایرانشهر و خاش و روستاهای شان، معضل حاشیه نشینی در چهار جهت شهر شکل گرفته و خیلی به چشم نمیآید.
او معتقد است که بزرگترین حاشیه نشینی استان سیستان و بلوچستان در روستاهای همجوار ایرانشهر از جمله؛ روستاهای تمپ در شهردراز، نوک آباد سرهنگ، خیرآباد، تمپ ریگان، محمدان، چاه جمالها، سرزه، بگدانی، سورآپ، کلینکها و … است.
به گفته این فعال مدنی؛ اکثر مردم حاشیهنشین، دامداران و کشاورزانی بودهاند که در دور دست (دهستانها و بخشهای تابعه) بخاطر خشکسالی متمادی چشمه سارها، قنوات آنان خشک شده؛ در نتیجه دام، احشام و خورده کشاورزی خود را از دست دادهاند و سپس بخاطر کارگری و به امید پیدا کردن کاری، به سمت شهرها روانه شده اند.
روحی تاکید میکند: این افراد قدرت و توان اجاره منزل در شهرها را نداشته به ناچار در جوار روستاهای اطراف اقدام به خرید سنتی زمین کرده و سپس برای خود و خانواده آلونکی یا نهایتا اتاقی خشت و گلی یا بلوکی احداث و در آن ساکن شدهاند.
وزارت جهاد کشاورزی، زارعان متضرر از خشکسالیها را رها کرد
او ضمن انتقاد از رها شدگی کشاورزان این منطقه که قربانی خشکسالیها شدهاند، ابراز میکند: این دو قشر مولد (دامدار و کشاورز) در زیر مجموعهای از خانواده بزرگ وزارت جهاد کشاورزی هستند ولی اعتقاد داریم وزارت جهاد کشاورزی به سادگی از این موضوع عبور کرده است.
او میگوید: وزارت جهاد کشاورزی یا سازمان امور عشایری کشور باید در همان دهستان و بخش و … اقدام به ایجاد شهرک عشایری میکرد و حداقل زیرساختها را برای این قشر ضعیف تامین و سپس در فکر چاره از جمله تامین آب برای دامداری و کشاورزی میکرد و به آنان مرغ پرورشی، دام سبک و سنگین و انواع نهال رایگان واگذار میکرد تا زندگی در همان محل قبلی ادامه میدادند. اما جهاد کشاورزی کشوری به سادگی از این موضوع مهم گذشت و حالا حاشیه شهرها محلی برای اسکان مردمانی شده است که در سکونتهای غیر رسمی سکنی گزیدهاند.
افزایش حاشیه نشینی در چابهار، معضل اصلی مدیریت شهری
در همین پیوند رئیس شورای شهر چابهار هم افزایش حاشیهنشینی در چابهار را چالشی جدی برای مدیریت شهری این منطقه دانسته و بیان میکند: مهاجرت گسترده به دلیل فرصتهای اقتصادی جدید در منطقه آزاد چابهار به یکی از معضلات اصلی این منطقه تبدیل شده است.
واحد بخش دُربین، به خبرنگار ایلنا میگوید: افزایش بیسابقه حاشیهنشینی در چابهار، علاوه بر تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، فشار عظیمی بر زیرساختهای شهری وارد کرده است که این مسئله مدیریت شهری را با مشکلات عدیدهای روبهرو کرده است.
او با اشاره به عوامل مؤثر بر رشد حاشیهنشینی میافزاید: نبود برنامهریزی مناسب برای تأمین مسکن و زیرساختهای شهری، افزایش قیمت زمین و مسکن و نبود اقدامات لازم برای توزیع متوازن فرصتهای شغلی در استان سیستان و بلوچستان، از جمله دلایل اصلی افزایش ساختوسازهای غیرقانونی و تبدیل مناطق حاشیهای به سکونتگاههای غیررسمی است.
دُربین تاکید میکند: مهاجرت گسترده افراد به دنبال فرصتهای اقتصادی جدید در منطقه، سرعت گسترش این پدیده را افزایش داده است.
رئیس شورای اسلامی شهر چابهار بیان میکند: رشد سریع مناطق حاشیهنشین، مشکلات متعددی را به همراه داشته است، این مناطق با کمبود امکانات آموزشی، بهداشتی و رفاهی روبهرو هستند و تبعات اجتماعی از جمله افزایش بیکاری، فقر، اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی نیز در این مناطق قابل مشاهده است.
نبود نظارت کافی بر مناطق حاشیهنشین به مشکلات امنیتی دامن زده است
او ابراز میکند: مشکلات زیستمحیطی همچون تخریب منابع طبیعی، مشکلات زیرساختی مانند فشار بر شبکههای آب، برق، و حملونقل، و همچنین افزایش ساختوسازهای غیرمجاز، از پیامدهای مستقیم حاشیهنشینی در چابهار هستند که در سایه نبود نظارت کافی، به بروز مشکلات انتظامی و امنیتی در این مناطق دامن زده است.
دُربین به ارائه پیشنهادهایی برای مدیریت بهتر این بحران میپردازد و میگوید: دولت و شهرداری باید زمینه دسترسی اقشار کمدرآمد به مسکن مناسب از طریق ارائه زمین ارزانقیمت و وامهای کمبهره فراهم کنند و در کنار آن، تدابیری برای توسعه اقتصادی مناطق اطراف چابهار اندیشیده شود تا مهاجرت به این شهر کاهش یابد.
او همچنین بر ضرورت تخصیص بودجه و بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی در مناطق حاشیهای تاکید میکند و میافزاید: هماهنگی بین نهادهایی نظیر شهرداری، سازمان راه و شهرسازی و دیگر نهادهای حمایتی برای اجرای برنامههای جامع و مؤثر، ضروری است.
رئیس شورای شهر چابهار در ادامه با تاکید بر نقش بنگاههای اقتصادی در کمک به بهبود شرایط شهری گفت: اگر شرکتها و واحدهای اقتصادی مستقر در منطقه به مسئولیت اجتماعی خود توجه میکردند و در راستای توسعه فعالیتهای مدیریت شهری مشارکت میداشتند، بسیاری از معضلات اجتماعی کنونی قابل پیشگیری بود.
او خاطرنشان میکند: با برنامهریزی سریع و قاطع، میتوان مشکلات ناشی از حاشیهنشینی را کاهش داد و سطح کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا بخشید.
دُربین میافزاید: تحقق توسعه پایدار شهری نیازمند عزمی جدی و مشارکت مؤثر ساختارهای اجتماعی و شرکتهای اقتصادی در این فرایند است.
۶۴ درصد از جمعیت زاهدان حاشیهنشیناند
در ادامه مدیرکل بهزیستی استان سیستان و بلوچستان اظهار میکند: اینجا (سیستان و بلوچستان) حاشیه نشینی مبتنی با فقر شکل گرفته و حاشیه نشینان غالباً افرادی هستند که از مناطق روستایی خود به دلیل از دست رفتن فرصت های شغلی به مناطق شهری روی آورده و بخشی دیگری نیز به جهت جذابیتهای شهری به سمت شهرها سرریز شدهاند.
عباسعلی اویسی به خبرنگار ایلنا میگوید: ۶۴ درصد جمعیت شهر زاهدان در حاشیه اسکان گرفتهاند و از نظر جغرافیایی تقریباً این ۶۴ درصد کمتر از ۲۰درصد مساحت شهری را در برگرفته که میتواند موید آسیب باشد.
به زعم وی؛ در حاشیههای شهر، شغل پایدار تعریف نشده و بخشی از این افراد به واسطه موقعیت جغرافیایی این استان از سایر کشورهای همسایه (اتباع) و برخی نیز از هموطنان فاقد شناسنامهاند که مدیریت کردن آنها توسط دستگاههای ذیربط سخت است.
اویسی، اثبات شهروندی با ارائه اوراق هویتی را یکی از مولفههای حمایت اجتماعی دولت میداند و میگوید: به همین دلیل بهزیستی نمیتواند مراقبتهای جدی برای پیشگیری از مولفهها ی آسیب انجام دهد، ضمن اینکه اعتباراتی هم برای هزینه کردن در این بخش و یا مدیریت فقر اختصاص داده نشده است.
مدیر کل بهزیستی سیستان و بلوچستان وجود مسائل مطروحه را سبب ساز پیامدهای اجتماعی در مناطق حاشیه میداند و بیان میکند: حاشیه نشینان ممکن است با شرایط موجود سازگارانه برخورد کنند اما این نوع از زندگی مبتنی بر سلامت نیست.
اویسی، مناطق حاشیه را بستری برای انواع آسیبها عنوان میکند و میافزاید: در این مناطق وضعیت اعتیاد به مراتب وخیمتر است، بگونهای که حاشیهها محلی امن برای انواع خلاف نظیر قاچاق، خرده فروشی مواد مخدر شده است.
وضعیت وخیم زنان و کودکان در مناطق حاشیه نشین
به گفته این مسئول، وضعیت زنان و کودکان در مناطق حاشیهنشین استان سیستان وبلوچستان به مراتب حادتر از مردان است که باعث شده تا یک کلونی از مسائل در ذیل این موضوعات مطرح شده، شکل بگیرد و شرایط را برای مدیریت کردن آسیب های اجتماعی دشوار کند.
مدیر کل بهزیستی سیستان و بلوچستان تاکید میکند که خدمات این سازمان برای کاهش آسیبهای اجتماعی در حاشیه شهرهای این استا متمرکز است و در حوزه اعتیاد که معضل اصلی حاشیه هاست، اقدامات گستردهای در دستور کار است.
آمار کودکان کار در سیستان و بلوچستان بالاست
اویسی اضافه میکند: در حوزه اعتیاد، مراکز صیانت و توانمندسازی سازمان بهزیستی سیستان و بلوچستان این ظرفیت را در اختیار نجات یافتهگان از اعتیاد که غالباً فاقد اوراق هویتی هستند، قرار داده تا بعد از ترک اگر فاقد خانواده و یا اینکه ظرفیت پذیرش آنان در خانواده وجود ندارد، میتوانند تا شش ماه در مراکز صیانت و توانمندسازی سازمان بهزیستی مستقر و در صورت ضرورت و تشخیص تیم مداخلهگر تا یک سال میتوانند از خدمات مراکز بهرهمند شوند.
آنگونه که مدیر کل بهزیستی استان سیستان و بلوچستان میگوید: سیستم مددکاری این اداره کل به دنبال کسب اوراق هویتی برای افراد نجات یافته از اعتیاد است، مددکاریهای شغلی و خانوادگی آخرین حلقهای است که این افراد را بصورت کنترل شده و پایدار به اجتماع وصل میکند.
او گریزی هم به وضعیت کودکان کار این استان میزند و میافزاید: بر اساس آخرین ارزیابیهای انجام شده، کودکان خیابان در استان سیستان و بلوچستان آمارجدی ندارد ولی کودکان کار آمارشان جدی است.
اویسی ادامه میدهد: تنها مرکز روزانه آموزشی، مراقبتی و حمایتی برای ساماندهی این کودکان فعال است و اقدامات صدور مجوز ۴ مرکز دیگر نیز انجام گرفته که امید میرود با گسترش این مراکز، معضلات کودکان کار استان مدیریت شود.
به گفته او؛ ظرفیت بهزیستی سیستان و بلوچستان برای پذیرش کودکان کار و خیابان باز است، در صورتیکه این کودکان دارای خانوادههای کار آمد و قابل بازتوانی باشند، خانواده در هدف بازتوانی قرار میگیرند در غیر اینصورت این فرزندان توسط سازمان بهزیستی مورد حمایت قرار میگیرند.
اویسی خاطرنشان میکند: ما مشکلی برای مدیریت کودکان خیابان نداریم ولی در حوزه کودکان کار که یک حوزه وسیعی است باید مراکز روزانه و توانمندسازی با تمرکز بر خانوادهها مثل منطقه زهک که نتایج خوبی داشته مدیریت شود.
سیستان وبلوچستان ۱۵ مرکز اورژانس اجتماعی دارد
مدیر کل بهزیستی سیستان. بلوچستان همچنین از فعالیت ۱۵ مرکز اورژانس اجتماعی در شهرهای با جمعیت بالای ۵۰ هزار نفر این استان خبر میدهد و میگوید: بیش از ۴۰ مرکز درمان ترک اعتیاد نیز در استان سیستان و بلوچستان فعال است و یک مرکز ماده ۱۶ نیز تحت سرپرستی اداره کل بهزیستی سیستان و بلوچستان در حوزه اعتیاد خدمت میدهد.
او میافزاید: استان سیستان و بلوچستان نیاز به گسترش مراکز ماده ۱۶ دارد که در قانون هفتم پیشرفت این تکلیف بر دوش شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استانها قرار گرفته و ما انتظار داریم که با ظرفیتی که از این عزیزان در شورا وجود دارد، بتوانیم مسأله معتادین متجاهر را ساماندهی کنیم.
غربالگری بینایی، شنوایی، اضطراب و ژنتیک برای حاشیه نشینانی که نیازمند مراقبتهای جدی هستند بصورت مداوم در دستور کار سازمان بهزیستی استان سیستان و بلوچستان است.
مدیر کل بهزیستی سیستان و بلوچستان در ادامه در پاسخ به پرسش ایلنا در ارتباط با آمارها خودکشیها میگوید: ما مرجع نیستیم، باید پاسخ این پرسش را پزشکی قانونی و علوم پزشکی اعلام کند.
او در مورد آمارهای اعتیاد نیز میافزاید: هیچ آمار تقریبی وجود ندارد و میتوان گفت که مثل همه مناطق کشور بیش از سه تا چهار درصد جمعیت استان سیستان و بلوچستان تجربه مصرف مواد مخدر دارند، البته اعتیاد در حاشیههای سیستان و بلوچستان جدی است. ما در مرکز تله سیاه سیستان و بلوچستان ۳۰۰ نفر ظرفیت در سال داریم که در تمام فصول با تکمیل ظرفیت خدمات داده است، با یک حساب سر انگشتی اگر این مرکز در سال دو دوره پذیرش کرده باشد، باید حداقل حدود ۶۰۰ نفر معتاد متجاهر را در سالجاری مورد پذیرش قرار داده باشد.
اویسی در بخش پایانی گفت و گوی خود اعلام میکند: سایر کمپهای ترک اعتیاد در سیستان و بلوچستان چیزی حدود ۱۴۰۰ نفر ظرفیت دارند که معمولاً همه این ظرفیت پُر نیست و اگر بخواهیم آماری بدهیم باید بگوییم که در یک سال اخیر نزدیک به ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر در این کمپها پذیرش شده اند.
گزارش: آمنه سپهر