ابوالفضل بازرگان:
دلیل استعفای مرحوم بازرگان تسخیر سفارت آمریکا نبود/ بازرگان یک دیندار واقعی بود
برادرزاده رئیس دولت موقت خاطرنشان کرد: اینکه گفته میشود تسخیر سفارت آمریکا باعث استعفای مرحوم بازرگان شد درست نیست.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، ابوالفضل بازرگان در همایش بازرگان و انقلاب اسلامی با بیان اینکه در توضیحاتی که میخواهم بدهم افراد یا شهید شدند و یا از دنیا رفتند برای تسریع در صحبتها القاب شهید و مرحوم را فاکتور میگیرم و این موضوع هیچ معنای بدی ندارد، گفت: بازرگان یک دیندار واقعی بود و با توجه به سابقه مدیریتی و اداری و تجربههای موفق و مورد پذیرش بودن جناحهای مختلف سیاسی و قشرهای ملی و مذهبی و حتی اعضای احزاب چپ تنها گزینه مناسب و موجود برای نخست وزیری بود.
وی ادامه داد: در آن شرایط اگر نگوییم بازرگان تنها گزینه بودند میتوانیم بگوییم بهترین گزینه بود. عدهای میگفتند انتخاب بازرگان اشتباه بود اما رهبری میگفتند در آن شرایط درست بوده است.
برادرزاده رئیس دولت موقت خاطرنشان کرد: سوال دیگر این است که چرا بازرگان به رغم عدم تمایل به عهدهدار شدن اداره کشور در شرایط انقلابی و بی نظمی نخست وزیری دولت موقت را پذیرفت؟ ایشان با توجه به شرایط آن زمان این پذیرش را یک نوع واجب عینی میدانست.
این عضو نهضت آزادی با اشاره به اینکه ویژگیهای متعددی مدنظر بازرگان برای انتخاب وزیران بود اظهار داشت: بازرگان از اشخاصی چون یزدی ، سحابی و اعضای شورای انقلاب و رهبری هم استفاده میکرد. از انجمن اسلامی مهندسین و سران احزاب هم سعی میشد استفاده کند.
وی افزود: انقلاب اسلامی ایران طی دورهای کوتاه به پیروزی رسید و فرصت پرورش نیروها نبود وقتی دولت بر سر کار آمد با مشکلاتی رو به رو شد که پیش از آن پیشبینی نکرده بود.
برادرزاده مرحوم بازرگان با بیان این که دستگاههای دولتی و کارخانهها دچار مشکل شده بودند و چرخهای صنعت نچرخیده بود، گفت: با تمام مشکلاتی که وجود داشت و بعدا ایجاد شد دولت توانست چهار ماموریتش را تا قبل از استعفا انجام دهد. در دانشگاه تهران گفتند اهل تندروی نیستم. ضمنا وظیفه من انتقال قدرت از نظام قبل به جدید ، اداره کشور، برگزاری رفراندوم، رفع خرابیها و انتخاب مجلس موسسان و تهیه پیشنویس قانون است و انقلابیگریها را باید رهبری اداره کند اما تا روز آخر ایراد می گرفتند که چرا دولت انقلابی عمل نمیکند.
وی تاکید کرد: مشکلاتی همچون پدیده ضدانقلاب، ضددولت، فشارهای طاقت فرسا و نابجا و ضعف تبلیغات بعدا در دولت بازرگان ایجاد شد. تقریبا روزنامه و نشریهای نداشتیم که مدافع دولت باشد. شدت و ضعف تخریب دولت فرق میکرد. رادیو و تلوزیون هم بلندگوی ضددولت بود. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی تشکیل شد، حداد عادل از وزارت فرهنگ و ارشاد و من از نخست وزیری در آن شورا شرکت میکردیم. میخواستیم روزنامههایی سریعتر منتشر شود که از دولت حمایت کنند که وقتی آنها هم منتشر شد باز به دولت انتقاد کردند.
وی گفت: علاوه بر رهبری و شوراهای موجود که میتوانستند به موضوعات ورود پیدا کنند؛ برخی نهادها در امور کشوری دخالت میکردند. مرحوم بازرگان اطلاعیههایی دادند که همه را به وحدت در عمل و اجرای قانون دعوت میکردند. پیامی در مورد حادثه پاوه منتشر کرد و توضیح داد که دولت کوتاهی نکرده است. یک پیام تلوزیونی قبل از استعفا داد و شرح داد که تقصیرهایی که به گردن دولت میاندازند درست است و یا خیر و چه نهادهای دیگری هستند که نمیگذارد کار پیش برود.
این عضو نهضت آزادی در ادامه بیان اینکه مشکلات درونی هیئت دولت هم وجود داشت و اختلافات درون دولت وجود داشت اما خیلی نبود، عنوان کرد: اولین مشکل در استعفای سنجابی وزیر امور خارجه به علت دخالت برخی نهادها و تخلفات اداری بود. در شکل اقتصاد هم مشکل وجود داشت، برخی شخصیتها به دنبال ملی شدن اقتصاد بودند و علیرغم میل بازرگان به خاطر شورای انقلاب این موضوع را امضا کردند.
وی افزود: تا مدتی از کارمندان نخست وزیری استفاده نمیشد؛ چراکه فکر میکردند که اطلاعات از طریق آنان منتقل میشود. بعد خود ایشان گفتند نه بهتر است از همین افراد استفاده کنیم. نخست وزیری را عدهای اداره میکردند که کمیتههای انقلاب تشکیل داده بودند، تعدادی همافر و تعدادی داوطلب هم وجود داشت. بین این گروهها هم اختلافنظر وجود داشت. این مسئله تا مدتی ادامه داشت تا اینکه شهربانی تشکیل و نیروی حفاظتی را به آنجا فرستند.
بازرگان گفت: حجم مراجعات به نخست وزیری خیلی بالا بود، به همین علت نهادی به نام مراجعهکنندگان تشکیل شد و ساعتها مجبور بودیم با عدهای صحبت کنیم و در هر ملاقاتی که با رهبر انقلاب صورت میگرفت دولت مشکلاتش را میگفت. در مقطعی که دولت و شورای انقلاب اختلاف داشتند قرار شد این دو در هم ادغام شوند. اینکه گفته میشود تسخیر سفارت آمریکا باعث استعفای مرحوم بازرگان شد درست نیست. از اردیبهشت ماه نامهنگاریها ایجاد شد. حامل این متن من بودم.
وی افزود: امام چند تن از روحانیون شورای انقلاب را مثل شهید بهشتی و مرحوم رفسنجانی و موسوی اردبیلی را خواستند تا ایشان را منصرف کنند. در طول راه از رادیو و تلوزیون اعلام شد که بازرگان استعفا داده و پذیرفته شده است. دیگر کار از کار گذشته بود. دولت بعد از ایشان خواستند که با نیروهای او همکاری کنند ایشان هم گفتند بیعتی در کار نیست هرکس میخواهد همکاری کند. همچنان که خودشان در شورای انقلاب باقی ماندند و به انقلاب تا آخر عمر کمک کردند.