محجوب:
راه شهید بهشتی نزدیکترین مکتب به اسلام بود
دبیرکل خانه کارگر با بیان اینکه شهید بهشتی اصولاً سرمایه داری را بنیاداً قبول نداشت، گفت: اقتصاد بهشتی، اقتصاد پویا و اقتصاد تعریف دار و رهایی بخش بود. رهایی از استثمار، بر پیشانی این اقتصاد نوشته بود.
به گزارش ایلنا، علیرضا محجوب به مناسبت سالگرد شهادت آیتالله بهشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
«به یاد شهید بهشتی»
شهید مظلوم دکتر بهشتی آنطور که امام (ره) فرمود اگر بخواهیم یادش کنیم، باید بنویسیم بهشتی یک ملت بود. اینکه چرا این تعبیر را در مورد او بکار گرفته است، به این بر میگردد که او کارکرد یک ملت را داشت؛ هرگز به موضوعی «فردی» نگاه نمیکرد و «یکه وتنها» برای حلش قدم بر نمیداشت. از ابتدا مشی او بر این پایه استوار بود که اصل بر جماعت است. اصل بر اینست که هر چه بیشتر باشی، بهتر میتوانی فکر کنی، کار انجام دهی و کار را پیش ببری.
در اقتصاد هم اینگونه میاندیشید. بهشتی با اینکه یک فیلسوف بود، اما اقتصاد را خوب میشناخت و موازین آنرا خوب میدانست. اساسا ً در این مورد به سبک و مکتب اعتقاد داشت. قانون اساسی ج. ا. ا در بخش اقتصادی تقریباً بلکه تحقیقاً سیاق و روش شهید بهشتی است. باز هم وقتی نگرش و روش او را ببینیم، درمی یابیم که بهشتی اقتصاد را برای یک ملت تعبیر و تفسیر میکند. خودش را جای دارا و ندار، کارگر و کشاورز و سایر عوامل اقتصادی میگذارد. بعد از او مکتب «اقتصاد مختلط» را چه در کتاب مواضع ما حزب جمهوری اسلامی تفسیرش را میبینیم و چه در قانون اساسی که به اختصار در اصول ۴۳ و ۴۴ بدان پرداخته است، مشاهده میکنیم.
آنروز که بهشتی براین مکتب بود، اقتصاددانان چپ (مارکسیستی) این اندیشه را التقاطی و غیر عملیاتی میدانستند و حتی آنرا نوعی نگاه سرمایه داری میخواندند و طرفداران سرمایه داری آنرا التقاط با سوسیالیسم میدانستند و اصولاً آنرا مکتب نمیدانستند و حتی آنرا به سبک و سیاق مکتب نیز نمیپنداشتند.
امروز که بیش از ۳۷ سال از آن تاریخ میگذرد، در دنیا جز اقتصاد مختلط، نسخهای وجود ندارد. از ماورای سوسیالیسم تا ماورای سرمایه داری؛ همه و همه شده اند اقتصاد مختلط با دهها شعبه و گرایش! چرا بهشتی چنین فکر میکرد؟ چون او فقط یک ملت نبود، بلکه به ملت میاندیشید، خصوصاً ضعیفترین آنها. او به کارگران و کشاورزان و فقیران توجه خاص داشت. او اصولاً سرمایه داری را بنیاداً قبول نداشت. با سرمایه دار مخالف نبود، اما بطور سیستمی و نظاممند سرمایهداری را به رسمیت نمیشناخت. برای همین طرفدار راه سوم بود. راهی که همه جهان امروز طرفدار آنست و غیر از آن راهی وجود ندارد. چه خوب میشد همه این نسخه را دنبال میکردند. امروز ایران هم دولت ثروتمند و قدرتمندتری داشت و هم عدالت در آن صورت عمیقتر و قویتر بود. آنچنان که چند شرکت بیبته بنیادهای اقتصادی ما را نمیتوانستند تهدید کنند.
هنوز هم به همه میگوییم:
بازگردید به قانون اساسی.
بازگردید به اندیشههای بهشتی در کتاب مواضع ما حزب جمهوری و کتاب اقتصاد اسلامی.
نگاه کنیم و راه را بشناسیم و عمل کنیم.
به هیچ طرف نغلطیم. راه او نه فقط عملیترین راه بود، بلکه نزدیکترین سبک و مکتب به اسلام بود و او عین اقتصاد اسلام را براین اساس تعریف و بیان کرد.
اقتصاد بهشتی، اقتصاد پویا و اقتصاد تعریف دار و رهایی بخش بود. رهایی از استثمار، بر پیشانی این اقتصاد نوشته بود و هزاران مزیت که باید در موردش گفت و نوشت و گفت.