دو پیشنهاد روی میز مذاکرات فنی مسقط؛ ایران واردکننده سوخت هستهای میشود یا صادرکننده آن؟

در پی تحولات جدید در عرصه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، اظهارات مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، درباره امکان واردات اورانیوم غنیشده توسط ایران، توجهها را به خود جلب کرده است. در مقابل رییس تیم مذاکره کننده کشورمان طرح سرمایهگذاری روی تولیدات هسته ایران در تامین انرژی پاک را مطرح کرده است. احتمالا تیمهای مذاکراتی ایران و آمریکا روز شنبه در جریان دو نشست فنی و دیپلماتیک مسقط، این دو طرح را مورد بررسی قرار دادهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در ماههای اخیر تحولات تازهای در عرصه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا رخ داده است. در همین زمینه، نشریه آمریکایی والاستریت ژورنال به اظهارات مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا پرداخته است که در آن به احتمال واردات اورانیوم غنیشده توسط ایران اشاره کرده بود. این اظهارات نشانهای از تغییر رویکرد آمریکا نسبت به برنامه هستهای ایران و چالشهای پیش روی مذاکرات تلقی میشود.
روایتهای متضاد؛ پیشنهاد تأمین سوخت و پاسخ ایران
تحلیل مواضع آمریکا نشان میدهد که پیشنهاد تأمین سوخت هستهای ایران از منابع خارجی، در قالب طرحی موسوم به «طرح بزرگ جدید»، به عنوان ابتکار عمل مطرح شده است. این طرح که در شرایط فعلی شخص وزیر خارجه آمریکا حضور و نقش پررنگی در جریان مذاکرات نداشته، به باور بسیاری از کارشناسان، تکرار روایتهای شکستخورده گذشته است.
تاریخچه دیپلماسی هستهای ایران و غرب به روشنی نشان میدهد که این ایده - تأمین سوخت از خارج - پیشتر بارها مطرح و رد شده است و نشاندهنده عدم درک کافی از واقعیتهای امروز ایران و خطوط قرمز آن است. ایران همواره بر حق ذاتی خود برای غنیسازی داخلی تأکید داشته و این موضوع را خط قرمز غیرقابل مذاکره خود دانسته است. این موضع در واکنش عباس عراقچی در ۲۷ فروردینماه به توییت استیو ویتکاف، که خواستار توقف غنیسازی ایران شده بود، بار دیگر تأکید شد؛ عراقچی اعلام کرد که حق غنیسازی ایران «غیرقابل مذاکره» است.
فضای پرچالش داخلی در واشنگتن
فضای داخلی دولت آمریکا نیز از سوی دیگر، پر از چالش است. دونالد ترامپ و تیمش در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی، با گرایشهای تند و صهیونیستی، از ارائه تصویر شفافی از برنامه خود در قبال ایران خودداری میکنند. افرادی چون مایک والتز و برخی مقامات وزارت دفاع آمریکا، بر لزوم برچیده شدن کامل زیرساختهای هستهای ایران تأکید دارند. این جریان، در برخی مواضع، از برنامه هستهای امارات متحده عربی به عنوان الگو یاد میکند.
این دوگانگی در سیاستهای آمریکا باعث شده مذاکرات دچار چالشهای بیشتری شود. از یک سو واشنگتن نمیخواهد آشکارا بر حذف کامل برنامه هستهای ایران اصرار کند و از سوی دیگر، حاضر به پذیرش حق غنیسازی ایران نیز نیست. این تناقض میتواند مذاکرات را به سوی فرآیندی فرسایشی با شروط متعدد و مبهم سوق دهد که احتمال دستیابی به توافق را دشوارتر خواهد کرد.
تحلیلگران تأکید دارند که تنها با پذیرش حقوق مسلم ایران در زمینه غنیسازی میتوان به توافقی پایدار و واقعی رسید. تجربه خروج آمریکا از برجام و مشکلات تأمین سوخت در سالهای گذشته، سطح بیاعتمادی در ایران را بهشدت افزایش داده و بر روند مذاکرات تأثیر گذاشته است.
سید جلال ساداتیان سفیر سابق ایران در انگلستان در همین راستا به ایلنا گفت: اگرچه امیدواریها به توافق افزایش پیدا کرده اما از آن طرف، باید تعهدات لازم داده شود تا آنچه را که توافق میکنند به تصویب کنگره برسانند. اینگونه نباشد که هر موقعی که تصمیم گرفتند که خارج شوند، به راحتی این کار را انجام دهند. این تقاضای ما بوده و آن میخواهند ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند.
مرکز ثقل مذاکرات؛ حق غنیسازی
در قلب همه مذاکرات هستهای ایران و غرب – از برجام گرفته تا پیشنویسهای نیمهکاره اخیر – همواره موضوع حق غنیسازی داخلی قرار داشته و دارد. در تحولات اخیر هم پرسش کلیدی این است که آیا واشنگتن آماده تضمین حق غنیسازی ایران خواهد بود؟ بدون این تضمین، پاسخ ایران به پیشنهادات آمریکا احتمالاً منفی خواهد بود.
برخلاف دولت بایدن که به دنبال توافق محدودشده و گامبهگام بود، دولت ترامپ آشکارا خواهان محدودیت کامل ظرفیتهای غنیسازی ایران است. این سیاست که نه حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسد و نه چشماندازی واقعبینانه برای توافق ارائه میکند، چشمانداز گفتوگوها را مبهمتر کرده است.
فرصتهای اقتصادی و ابتکار عمل ایران
در همین راستا، در متن سخنرانی سید عباس عراقچی که قرار بود روز دوشنبه در کنفرانس سیاست هستهای بنیاد کارنگی بهصورت مجازی ارائه شود، آمده بود که ایران هرگز مانع همکاریهای اقتصادی و علمی با آمریکا نبوده است. عراقچی در این سخنرانی اشاره کرده است که فرصتهای اقتصادی چند صد میلیارد دلاری ایران میتواند به روی شرکتهای آمریکایی باز باشد؛ بهویژه در حوزه ساخت نیروگاههای برق هستهای پاک، ایران قصد دارد دستکم ۱۹ رآکتور جدید بسازد که به معنای فرصتهای عظیم سرمایهگذاری است.
این پیشنهاد عراقچی مبنی بر سرمایهگذاری خارجی روی زیرساختهای هستهای ایران، در تضاد با «طرح تأمین سوخت از خارج» آمریکاییها قرار میگیرد و ابتکاری عملیتر و قابل مذاکره به نظر میرسد، به شرط آنکه تیم آمریکایی اختیار کافی برای پذیرش این مسیر را داشته باشد.
در نهایت، اظهارات مارکو روبیو و پیشنهاد تأمین سوخت از منابع خارجی، هرچند با عنوان «طرح جدید» مطرح شده، اما تکرار سیاستهای ناکارآمد گذشته است. ایران با تأکید بر حق غنیسازی داخلی و تجربه بیاعتمادی به وعدههای آمریکا، آمادگی پذیرش این پیشنهادات را ندارد.
تحولات آینده در مذاکرات ایران و آمریکا، به ویژه در فضای تنشآلود کنونی منطقه، میتواند پیامدهای جدی بر امنیت منطقهای و مناسبات بینالمللی داشته باشد و نیازمند دقت و رویکردی واقعبینانه از سوی همه طرفهاست.
مذاکرات مسقط؛ دور سوم در سایه بیاعتمادی
دور سوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا روز گذشته در مسقط با میانجیگری فعال عمان برگزار شد. هیأت ایرانی به ریاست سید عباس عراقچی و هیأت آمریکایی با محوریت نمایندگان نزدیک به کاخ سفید ترامپ، در فضایی محرمانه پیامهای خود را از طریق مقامات عمانی تبادل کردند.
بر اساس گزارشها، مذاکرات بر موضوعات حساسی چون آینده برنامه هستهای ایران، تحریمهای اقتصادی و کاهش تنشهای منطقهای متمرکز بوده است، اگرچه جزئیات بیشتری از توافقات احتمالی منتشر نشده است.
ایران با تأکید بر حق خود برای غنیسازی داخلی وارد مذاکرات شد، در حالی که تیم ترامپ همچنان نسبت به ماهیت برنامه هستهای تهران ابراز نگرانی میکند.
بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، ابراز امیدواری کرده که این مذاکرات بتواند به گفتوگوهای مستقیم منجر شود، هرچند اختلافات بنیادین همچنان پابرجاست.
در همین راستا فرجی راد استاد روابط بینالملل با اشاره به اظهارات وزیر خارجه عمان گفت: وزیر خارجه عمان نکتهای را مطرح کردند که کمی عجیب بود، ایشان اعلام کردند که در سوم ماه می ملاقات سطح بالایی صورت خواهد گرفت. حالا مشخص نیست که آیا این ملاقات به ملاقات آقای عراقچی با آقای ویتکاف مربوط میشود یا اینکه ملاقات بالاتری در نظر گرفته شده است. این دو مسئول در حال مذاکره هستند و امیدواریم که این گفتوگوها به نتیجه برسد. این نکته مهم است و احتمال دارد در نظر گرفته باشند که تا سوم ماه می این گفتوگوها به پایان برسد. واقعیت این است که مسائل مختلفی در مذاکرات مطرح میشود و تیم فنی آمریکایی که در راس آن فردی سختگیر قرار دارد اگر امروز نبود، کلمات مفید و سازندهتری به کار گرفته میشد. علت این امر ممکن است این باشد که سیاستهای این فرد تا حدودی با سیاستهای اسرائیل هماهنگ شده است. باید ببینیم در دور بعدی که با پایتختهای خود مشورت میکنند، با چه آوردهای دوباره به مسقط خواهند آمد و چقدر میتوانند پیشرفت کنند.
چشمانداز آینده
تحولات اخیر، از جمله پیشنهاد طرحهای قدیمی مانند واردات سوخت هستهای اگرچه نشانهای از عدم درک واقعیتهای ایران است اما تعیین تاریخ دور چهارم مذاکرات و احتمال حضور کارشناسان اتمی و اقتصادی در این دور خود علائم مثبتی از تلاش طرفین برای رسیدن به نقاط مشترک است. ایران با توجه به تجربه بیاعتمادی ناشی از خروج دولت ترامپ از برجام در سالهای گذشته، به سختی میتواند به وعدههای جدید آمریکا اعتماد کند.
دور سوم مذاکرات مسقط گرچه گامی در مسیر دیپلماسی به شمار میآید، اما دستیابی به توافق نهایی، تنهای در شرایطی میسر است که دو طرف ضمن رعایت خطوط قرمز یکدیگر نسبت به انجام موثر انتظارات طرفها مقابل گام جدی بردارند.
آینده مذاکرات بستگی به آن دارد که آیا آمریکا حاضر خواهد شد حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد یا خیر؛ موضوعی که همچنان کانون اصلی اختلافات است.