موسی غنی نژاد:
برخی حامل های انرژی از آب و نوشابه ارزان تر است
ما با یک پدیده عجیبی به نام خودروهای وارداتی که کارت ندارند، روبرو هستیم. این خوردوها که وارداتی هستند بنزین با نرخ ۷۰۰ تومان می خرند. چرا کسی که پورشه میلیاردی وارد کرده، باید بنزین لیتری ۷۰۰ تومان را بخرد؟ سقف این قیمت را باید بالا ببرند.
افزایش قیمت بنزین به یکی از دغدغه های اصلی مردم بدل شده است. با این حال اقتصاددانان به صورت مدام در اظهارنظرهایی خود عنوان می کنند که راهی به غیر از افزایش قیمت بنزین برای اداره اقتصاد ایران وجود ندارد.
به گزاش ایلنا، موسی غنی نژاد دردسته اقتصاددانانی قرار می گیرد که موافق رشد قیمت بنزین است. به باور غنی نژاد با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، قیمت حامل های انرژی براساس قانون باید افزایش پیدا کند. غنی نژاد اعتقاد دارد موضوع قیمت حامل های انرژی از پرداخت نقدی یارانه ها نیز باید تفکیک شود. به باور او طی سال های گذشته طرح همزمان این دو بحثموجب بروز مشکلاتی برای اقتصاد کشور شده است. غنی نژاد در این مورد چنین نظر می دهد: «معتقدم که سهمیه ماهانه ای که با قیمت ۴۰۰ تومان عرضه می شود و ۶۰ لیتر در هر ماه است نیز می تواند، کاهش یابد. اما قیمت بنزین آزاد را باید بسیار بالاتر برد. ما با یک پدیده عجیبی به نام خودروهای وارداتی که کارت ندارند، روبرو هستیم. این خوردوها که وارداتی هستند بنزین با نرخ ۷۰۰ تومان می خرند. چرا کسی که پورشه میلیاردی وارد کرده، باید بنزین لیتری ۷۰۰ تومان را بخرد؟ سقف این قیمت را باید بالا ببرند.
در ترکیه هر لیتر بنزین نزدیک ۷ هزار تومان است یعنی ۵ لیر، چرا در ترکیه این نرخ تورم ایجاد نمی کند؟» به باور غنی نژاد توزیع اینگونه یارانه برای حامل های انرژی از عدالت به دور است.
او در این مورد می گوید: «باید به تدریج و در مدت زمان ۴ یا ۵ سال این کار صورت بگیرد. یکباره نمی توان قیمت ها را به ۳ هزار تومان قیمت هر لیتر بنزین به نرخ فوب خلیج فارس افزایش داد. من با شوک درمانی سال ۸۹ اصلا موافق نیستم. شلوغ کاری و عوام فریبی نتیجه ای ندارد. تجربه سال ۸۹ که سبب شد از یک سو پول نقد دست مردم بدهیم و از سوی دیگرقیمت ها را افزایش دهیم، تاثیر منفی بسیاری بر اقتصاد ایران برجای گذاشت. ادامه این شیوه نتیجه ای ندارد. باید براساس یک برنامه ریزی روشن این اصلاح صورت بگیرد. اما یک نکته هم هست دولت به صورت روشن باید سیاست خود را مشخص کند. باید مشخص کند که این اصلاح در عرض ۳ یا ۴ سال چگونه صورت می گیرد تا همه بدانند در چه مسیر قرار داریم. این کار به تولید کننده یا بنگاه خدمات حمل و نقل نیز کمک شایانی خواهد کرد تا بتوانند برای آینده برنامه ریزی کنند. دولت باید درباره سوخت برنامه ۵ سال روشنی را ارایه کرده یا حداقل سیاست های خود را اعلام کند.»
با این حال گروهی دیگر اعتقاد دارند رشد قیمت حامل های انرژی به زیان بخش تولید منجر می شود چراکه طی سال های گذشته حداقل تکنولوژی بخش تولید ارتقاء نداشته است. براین اساس برخی انتقادها نیز متوجه تولید کنندگان انرژی و حتی صنایع انرژیبر است. غنی نژاد در این مورد هم می گوید: «این تولیدکنندگان مصرف بالایی دارند و این شیوه هم باید اصلاح شود. من هم موافقم و این حرف منطقی است. اما سئوال اینجاست که چرا این تولیدکنندگان مصرف بالایی دارند؟ پاسخ روشن است؛ چون قیمت پایین است. کسانی که با اصلاح قیمتی مخالف هستند، به دنبال اصلاح تکنولوژی تولید باشند تا با اصلاح قیمت ها برای تولید انگیزه داشته باشند. ۲۰ سال است این بحثبا تولیدکنندگان خودرو مطرح است. آنها می گویند تکنولوژی خودرو های ما کهنه شده و باید نو شود تا مصرف کم شود. مثلا پیکان کم مصرف شود! استدلال می کنند که اصلاح قیمتی لازم نیست و باید تکنولوژی اصلاح شود، اما چرا ۲۰ سال است این کار را نکرده اند؟ سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ایجاد شد و میلیاردها دلار بابت این کار هزینه شد. به همین بنگاهها پول دادند. اما چرا تکنولوژی خود را اصلاح نکردند؟ چون قیمت بنزین ارزان بود و انگیزه ای برای این کار نداشتند.» او ادامه می دهد: «اگر بنزین ارزان نبود آنها نمی توانستند پیکان شان را بفروشند. همه کالاهای وارداتی کم مصرف می خریدند در نتیجه آنها ناچار می شدند که به دنبال تکنولوژی جدید بروند. یک پالایشگاه که در مصرف سوخت صرفه جویی نمی کند، چه علت است؟ چون پولی بابت محصول اش نمی دهند. در نتیجه خیلی هم صرفه جویی نمی کند. امروز برخی حامل های انرژی از آب و نوشابه ارزان تر است. تا زمانی که به این قیمت عرضه می شوند، انگیزه ای برای اصلاح نیست. تولید کننده وقتی تحت فشار قرار می گیرد به فکر اصلاح تکنولوژی می رود و کارایی خود را بالا می برد تا از این طریق درآمد بالاتری کسب کند. در واقع نتیجه این استدلال ها این است که اصلاح این ساختار ناکارامد مضر و حتی کشنده را به تعویق می اندازد. ازسویی بنگاههای بزرگ مصرف کننده انرژی در کشور به صورت اغراق آمیزی در مصرف انرژی اسراف کرده و اتلاف منابع می کنند. اگر قیمت بالا برود آنها مشکل واقعی خود را سریعتر حل می کنند.»