نوسانات ساختگی قیمت ارز و طلا نتیجه گرهزدن اقتصاد به مذاکرات

قیمت دلار، تتر و طلا که در هفتههای اخیر به طور هیجانی بالا رفته بود، با وجود اینکه هنوز مذاکرات ایران و آمریکا تمام نشده و نتیجه آن مبهم است، کاهشی شده تا باز هم دوگانه ساختگی «مذاکره- معیشت» به ابزاری برای فشار به تیم مذاکرهکننده تبدیل شود.
در واقع نوسانات بازار ارز، بیش از آنکه تابع تحولات اقتصادی و بنیادی باشد، تابع منافع کسانی است که از قطعنامه ۵۹۸ به بعد، مذاکره را به وسیله ماندن در ارکان ثروت و قدرت تبدیل کردهاند و در این بین با استفاده از ابزار رسانه و عملیات روانی، مردم ناآگاه و نگران از آب رفتن پساندازهایشان را هم در هجمههای «بخر- بفروش» قربانی میکنند.
وعده بهبود وضع اقتصادی در صورت مذاکره با اتحادیه اروپا، تروئیکای اروپایی، 1+5، برجام و... هم داده شد، اما پس از همه اینها وضع بدتر شد که بهتر نشد. دلیلش این است که هدف مذاکره غربیها، تضعیف ایران است نه تقویت کشورمان.
البته بعد از پایان مذاکرات و در شرایطی که بازار به نتیجهای خوشبینانه از این مذاکرات نگاه میکند معمولاً یک موج خوشبینی در بازار شکل میگیرد که میتواند در کوتاهمدت منجر به کاهش قیمتها شود، اما با گذشت دوران ماه عسل، اوضاع حتی ممکن است بدتر از قبل مذاکره شود.
عقل حکم میکند که نباید بازارها را به مذاکره گره زد؛ همانطور که در مذاکرات وین (۲۰۲۱-۲۰۲۲) هم، هر خبر مثبت دلار را تا ۲۵ هزار تومان پایین میآورد و هر خبر منفی تا ۳۳ هزار تومان بالا میبرد؛ بدون اینکه تغییری در واقعیت اقتصادی و حتی سیاسی رخ بدهد.
مذاکرات هستهای معمولا طولانی است و طولانی بودن مذاکرات، شرطی شدن اقتصاد ایران را تشدید میکند و به نوسانات ارزی، تورم بالاتر، افت بورس، کاهش سرمایهگذاری و فشار معیشتی دامن میزند. اقتصاد شرطی شده به نتیجه مذاکره، برنامهریزی نمیکند و رشد اقتصادی در آن متوقف میشود و حتی کاهش مییابد.