اعترافات یک آدمکش به قتل مرد ثروتمند

زن این مرد ثروتمند در تحقیقات به پلیس گفت: ساعت ۴ بامداد بود که با صدای شکستن یکی از گلدان‌های داخل حیاط‌خلوت از خواب بیدار شدم و با دیدن مردی قدبلند که صورتش را پوشانده بود از ترس فریاد کشیدم و همسر و بچه‌هایم نیز وحشت زده از خواب بیدار شدند و چراغ‌ها را روشن کردند.

وی در ادامه افزود: مرد نقابدار تفنگ شکاری در دستش بود و تهدید می‌کرد اگر صدایمان در بیاید ما را خواهد کشت. لحظات دلهره‌آوری بود، ولی محمد از دزد خطرناک می‌خواست آرام باشد و از خانه‌مان بیرون برود.

همه‌چیز بستگی به مرد ناشناس داشت، ولی وی ناگهان به سوی شوهرم شلیک کرد و وی را به شدت زخمی کرد، سپس دست و پایم را بست و بچه‌ها را نیز در اتاقی زندانی کرد و ۲۴ النگوی طلا به همراه انگشتری‌هایم را برداشت و می‌خواست از پله‌ها بالا برود که دوباره برگشت و به سوی شوهرم شلیک کرد و بلافاصله از پشت‌بام پا به فرار گذاشت.

جزئیات جنایت شبانه / قتل پیرمرد پولدار

با این جنایت شبانه، تیمی از کارآگاهان تلاش‌های میدانی خود را برای یافتن سرنخ‌هایی در این باره آغاز کردند و با بررسی صحنه جنایت متوجه شکسته شدن گلدان و وجود طناب در حیاط‌خلوت که مشخص بود عامل جنایت از پشت‌بام به داخل حیاط‌خلوت راه یافته است به دست آوردند.

بدین ترتیب تیمی ویژه ماموریت یافتند تا عامل قتل را شناسایی کنند که در نخستین گام از تحقیقات گروهی را که با قربانی در ارتباط بودند یا اختلافی داشتند را تحت بازجویی گرفتند، ولی در این شاخه سرنخی به دست نیاوردند.

با توجه به اینکه قربانی مرد ثروتمندی بود و از بنادر جنوبی کالا‌هایی را به شهر وارد می‌کرد، چندین تن از کسانی که وی با آنان رقابت اقتصادی داشت بازجویی شدند، ولی در این میان همسر محمد به جوان قدبلندی به نام «رضا» مشکوک شد و ادعا کرد خصوصیت ظاهری وی شباهت بسیاری به قاتل دارد.

همین ادعا کافی بود که رضا به عنوان مظنون اصلی تحت بازجویی قرار بگیرد. وی مدام اصرار بر بی‌گناهی داشت، ولی مدارکی نیز وجود داشت که رضا به خاطر یک اختلاف قدیمی دست به این جنایت زده است، از سویی کسی نیز حاضر به شهادت دادن نبود که وی شب جنایت در کجا بوده است.

بازپرس و پلیس بر این باور بودند که رضا همان قاتل است و همین کافی بود تا با وجود ادعای بی‌گناهی مرد جوان و با گذشت چند سال تحقیق و بررسی سرانجام پرونده با صدور کیفرخواست از سوی بازپرس جنایی دهلران برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان ایلام فرستاده شد و پس از چندین جلسه قاضی و مستشاران در این باره راه به جایی نبردند و پرونده وارد مرحله حقوقی شد و سوگند خوردن تنها روش برای مجازات قاتل احتمالی به نظر می‌رسید.

در جلسه دادگاه ۵۱ تن از بستگان و آشنایان خانواده قربانی به قاتل بودن رضا سوگند خوردند و بدین ترتیب این جوان در حالی که مدام می‌گفت بی‌گناه است به قصاص محکوم شد.

خانواده رضا باور نداشتند که پسرشان قاتل باشد، بنابراین اختلافاتشان با خانواده قربانی هر روز بیشتر شد و جنایتی بدون سرنخ، پیش‌روی تیم قضایی و پلیسی قرار گرفت.

شناسایی عامل ۲ جنایت در قتل پیرمرد پولدار

۱۳ سال گذشت و تیم تحقیق که سردرگم بود به طرز عجیبی سرنخی به دست آورد که نشان داد عامل ۲ جنایت مردی به نام «علی‌اصغر» است که ۸ سابقه سرقت، زورگیری، قتل و برهم زدن نظم عمومی دارد.

بررسی سرنوشت علی‌اصغر که در همسایگی مرد ثروتمند زندگی می‌کرد، نشان می‌داد وی با صحنه‌سازی ماهرانه‌ای پدرش را به قتل رسانده بود و قصد فرار از دست قانون را داشته، ولی پلیس با تجسس‌های ویژه موفق به شناسایی وی به عنوان قاتل پدرش شده بودند.

با دستور رئیس‌پلیس آگاهی ایلام، تیمی از کارآگاهان ماموریت یافتند تا در سریع‌ترین زمان ممکن تبهکار قدیمی را تحت شناسایی قرار بدهند که بدین ترتیب آنان با انجام تجسس‌های میدانی و اقدامات اطلاعاتی موفق به ردیابی وی در منطقه حکیمیه تهران شدند.

تیم پلیسی در این منطقه مراقبت‌های ویژه خود را برای دستگیری علی‌اصغر به مدت ۵ شبانه‌روز انجام داد و سرانجام وی هنگامی که با یک موتور قصد فرار داشت دستگیر شد.

وی در بازجویی‌ها ادعای بی‌گناهی کرد و گفت: در هیچ قتلی نقش نداشته است، ولی پس از اینکه به ایلام منتقل شد و شواهد پلیس را پس از ۱۳ سال پیش‌روی خود دید، لب به اعتراف گشود و پرده از راز ۲ جنایت خود برداشت.

وی به ماموران گفت: همسایه‌مان از وضعیت مالی بسیار خوبی برخوردار بود؛ بنابراین نزدیک ساعت ۴ صبح اسلحه شکاری‌ام را برداشتم و به پشت‌بام آنان رفتم، سر و صورتم را پوشاندم و با طناب از قسمتی از سقف حیاط‌خلوت که شیشه نداشت پایین رفتم، ولی از بدشانسی به یک گلدان خوردم و گلدان شکست و زن خانه از خواب بیدار شد و شروع به داد و فریاد کرد. می‌خواستم فرار کنم، ولی کار از کار گذشت و محمد را پیش‌روی خودم دیدم. وی از من خواست تفنگ شکاریم را بدهم، ولی من ترسیده بودم که وی مرا غافلگیر کند و هنگامی که جلوتر آمد، به سویش شلیک کردم و بعد از آن دست و پای همسرش را بستم و طلاهایش را برداشتم و هنگامی که می‌خواستم فرار کنم، دوباره به سوی محمد شلیک کردم.

وی افزود: روز بعد همراه با همسایه‌های دیگر به مقابل خانه محمد رفتم تا ببینم همسرش موفق به شناسایی قاتل شده است، پس از اینکه شنیدم پلیس هیچ سرنخی ندارد با خیال راحت به زندگی‌ام ادامه دادم و پس از قتل پدرم به خاطر اختلافاتی که داشتم به زندان افتادم و با گرفتن رضایت از خانواده‌ام آزاد شدم و این بار برای اختلاف انداختن بین خانواده‌های محمد و رضا یکی از قسم‌دهندگان را به قتل رساندم تا کار به پایان برسد و همه تصور کنند رضا واقعا قاتل است.

۱۳ سال از قتل مرد پولدار گذشت

عامل این دو جنایت گفت: ۱۳ سال از نخستین قتل می‌گذرد و فکر نمی‌کردم پس از این همه سال پلیس دست از رسیدگی از این پرونده برنداشته است و هنوز به دنبال قاتل می‌گردد.

منبع:رکنا