به بهانه روز خبرنگار؛
روزی که عمرش کمتر از ۵ دقیقه است
به بهانه روز خبرنگار بیاییم کمی هم رسانه اصحاب رسانه باشیم. نمیدانم چرا وقتی اسم روز خبرنگار میآید ناخودآگاه یاد کارگران و پاکبانانی میافتم که در جلسه قدردانی مسئولان از آنها وسط مجلس و روی زمین، مقابل مدیرانی نشسته اند که بر روی صندلیهایشان تکیه زدهاند.
ایلنا ؛ شاید این تداعی برخی جلساتی است که برای خبرنگاران در روز خبرنگار برگزار می شود و از همان اول از نقش تاثیر گذار خبرنگاران در جامعه میگویند، جلساتی که تنها عمر یک روزه دارند و پس از آن آش همان آش و کاسه همان کاسه، و در این میان خبرنگاران باز هم به حاشیه می روند کسانی که همیشه تنها مانده اند و سختی هایشان را تنها خودشان به دوش کشیده اند اما زمان برای شنیدن درد دلهایشان در روزی که به نام آنان است چیزی کمتر از 5 دقیقه است.
زمانی که نامی از حرفه خبرنگاری به میان می آوریم بعضی ها می گویند نانتان در روغن است! خبر ندارند که غم نان را در میان بی نانیهای مردم و کسانی که صدایشان هستیم فراموش کرده ایم.
نمی دانم اسم خبرنگاری را چه باید بگذارم اما من به چشم یک شغل به آن نگاه نمی کنم برای من تنها عشق است، عشق به سختی، به تلخی، به استرس و غم هایی که از درد مردم در دلم می نشیند و ذوقی که با برطرف شدن گره ای از مشکلات یک فرد تمام وجودم را فرا می گیرد. اگر از عشق به خبرنگاری هم بگذریم ، واژه «شغل» برای خود تعریفی دارد ،چهار چوبی دارد که شما در کمتر نشریه و خبرگزاری و رسانه ای می توانید رعایت این چهارچوب حمایتی را برای خبرنگاران ببینید چون توانی برای حمایت ندارند.
به ما می گویند شما باید یک رسانه دو جانبه باشید رسانه مردم برای کشور و رسانه کشور برای مردم... پس رسانه خبرنگاران چه کسی است؟ آیا کسی هست که صدای ناگفته های خبرنگاران و مشقت ها و نامهربانی هایی که در حق خبرنگاران می شود را به گوش آنان که باید، برساند؟
خبرنگارانی که گاهی برای دفاع از حقوق یک کارگر، ویرانی یک روستا، حلبی نشینان و حاشیه نشینان بارها و بارها متهم می شوند، کسانی که آزادی قلمشان در خوشآمد مسئولان است چرا که صدایشان برای خودشان به جایی نمی رسد و گله هایشان راه به جایی نمی برد.
تنها یک روزِ خبرنگار برایمان باقی مانده که مسئولان یکی پس از دیگری در ارسال تبریک و تقدیرنامه از مسئول دیگر سبقت می گیرد تا نشان دهد رسانهای است حال آنکه همان مسئول در جلسه دو ساعته روز خبرنگار فرصت را برای ارائه گزارش عملکرد خود غنیمت شمرده و در پایان جلسه و آن هم در اوج بی حوصلگی 3 تا 5 دقیقه را در اختیار تعدادی از خبرنگاران می گذارد تا مشکلاتشان را مطرح کنند و بعدش همه را تا روز خبرنگار سال بعد به خدای بزرگ می سپارند.
من به عنوان یک قطره کوچک از دریای اهالی رسانه دردم بی توجهی و نامهربانی هایی است که درحقمان روا می شود...
از دیده نشده خبرنگاران استانی و به حاشیه رفتنشان در این استان دور از مرکز تا نداشتن در آمدی که بتوان نام آن را حقوق گذاشت.
تنها یک چیز را خوب می دانم، که اگر ثابت قدم مانده ایم و کمر خم نکرده ایم تنها معجزه عشق است، عشق به خبر...
اینجاست که شاعر می گوید اگر دردم یکی بودی چه بودی.
17 مرداد روز خبرنگار گرامی باد.
فائقه راغی / سرپرست خبرگزاری ایلنا (ی)سیستان وبلوچستان