صد و هشتاد و چهارمین شب بخارا برای بزرگداشت پوتراب؛
ارشاد به آموزش موسیقی جوانان بیشتر توجه کند

همین جوانانِ امروز را میتوان با برنامهریزیهای صحیح و توجه بیشتر به اساتید و هنرمندان به نام و بزرگ آینده تبدیل کرد.
صد و هشتاد و چهارمین شب بخارا به مصطفی کمال پورتراب اختصاص داشت که با همکاری بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، دایره العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و خانه موسیقی؛ شب گذشته(۲۰ دی) برگزار شد.
به گزارش ایلنا؛ در ابتدای این نکوداشت، علی دهباشی در معرفی پورتراب گفت: مصطفی کمال پورتراب سال ۱۳۰۳ در تهران به دنیا آمد. پدرش از افسران نظامی شوروی بود که بعد از انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ به ایران آمد و ازدواج کرد. فرزند اول خانواده بود و در پنج سالگی پدرش یک فلوت برایش خرید و مصطفی با آن برای بچههای محله آهنگهایی را که شنیده بود مینواخت. پس از آموختن مقدمات موسیقی سال ۱۳۱۸ وارد دوره شش ساله متوسطه هنرستان عالی موسیقی شد و تا سال ۱۳۲۴ که مدرک دیپلم را دریافت کرد، سازهای متنوعی نظیر فاگوت را از یاروسلاوبیزا، ویولن را از حشمت سنجری و عطاالله خادم میثاق و تار را از موسی معروفی فرا گرفت. وی همچنین تئوری موسیقی ایرانی را نزد روحالله خالقی آموخت. پس از آن، به دلیل اینکه امکان تحصیل در دوره عالی آهنگسازی در هنرستان وجود نداشت، به طور خصوصی نزد پرویز محمود به فراگیری آهنگسازی پرداخت. او بعداً همین رشته را در هنرستان نیز ادامه داد و در سال ۱۳۳۹ فارغالتحصیل شد. او بعدها در سال ۱۳۴۶ دورهای تکمیلی نیز در فرانسه گذراند.
او ادامه داد: پورتراب از ۱۳۲۴ تدریس موسیقی را آغاز کرد و در۱۳۴۰ سرپرستی یکی از ارکسترهای وزارت فرهنگ و هنر ایران را به عهده گرفت و در فاصله ۱۳۵۰ تا۱۳۵۲ مدیر هنرستان موسیقی ایران شد. این استاد موسیقی چندین قطعه موسیقی خلق کرده و چند کتاب نیز نوشته یا ترجمه کردهاست. یکی از پرفروشترین آثار او کتابی به نام «تئوری موسیقی» است که اکنون به چاپ پنجاهم رسیده است.
پس از آن محمد سریر چنین گفت: ازجمله هنرجویانی که در دهۀ دوم قرن خورشیدی حاضر به تحصیل موسیقی روی آوردند، استاد مصطفی کمال پورتراب بودند که از آن کنجکاوی و آن تمایل به ارتقاء اندیشه و پی جویی راه و راهیابی بهرهمند بود که بتوان موسیقی ملی را بر بستری از دانش پرورش یافته موسیقی غربی درخشانتر و با قابلیت ادراک بیشتر و بهتر به گوش هم میهنانان و جهانیان رساند. استاد پورتراب از منظر و جایگاه موسیقی ملی به روشها و تکنیکهایی که در موسیقی جهانی اعتبار دارد نگاه کرده است و بر خلاف بسیاری از کسانی که با موسیقی مغرب زمین آشنایی عمیق دارند علاوه بر آن به موسیقی ملی اشراف دارند و آن را محترم و لازم و بخشی از هویت ملی این سرزمین میشناسد.
نادر مشایخی سخنران بعدی این نشست بود که دربارهٔ تأثیر استاد پورتراب بر خود بیان کرد: اگر اشتباه نکنم سال ۱۳۵۴ بود که آموختن هارمونی تخصصی را نزد استاد آغاز کردیم تا مقدمهای باشد برای آهنگسازی. ما در هفته سه جلسه، و هر جلسه ۴ ساعت، یعنی در مجموع ۱۲ ساعت درس در هفته نزد استاد داشتیم. و همین باعثشد که ما وقت زیادی را صرف هارمونی کنیم. و با آموختن هارمونی نزد استاد پورتراب به درک و کشفی نو از آهنگسازی رسیدم که نشان میداد هر آهنگساز باید به سیستمی در آهنگسازی برسد که بتواند اجزایی را که با آن کار میکند تعریف کند و تعریف این اجزاء باعثمیشود که سلسله مراتب به وجود بیاید. با دیدگاههایی مختلفی نسبت به همان اجزا شما میتوانید سلسله مراتب مختلفی را ابداع کنید. این شناخت زندگی من را تغییر داد.
حمیدرضا نوربخش هم از ماندگاری استاد پورتراب حکایت کرد و گفت: یکی از چهرههای ماندگار و مقدس استاد مصطفی کمال پورتراب است و شاید من بتوانم در اینجا یکی دو ویژگی را به ویژگیهایی که دوستان سخنران قبل از من به آن اشاره کردند اضافه کنم. استاد پورتراب در تمام ابعاد علمی، اخلاقی، هنری و فرهنگی الگوست. یکی از ویژگیهای بارز ایشان سلامت روحی و اخلاقی است. ایشان یکی از کسانی است که از دوران جوانی پاک بوده و پاک زیسته و تا امروز این پاکی را در ضمیر خودش حفظ کرده است. و به همین دلیل هم همیشه مورد اعتماد همه بوده است.
هومان اسعدی سخنران بعدی این شب بود که از نحوهٔ ارتباط خود با استاد پورتراب سخن گفت و اظهار داشت: من نیز مانند بسیاری از هم نسلان خود دورادور با استاد پورتراب از طریق کتابها و آثارشان، به ویژه کتاب تئوری موسیقی که بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شده، آشنایی پیدا کردم و بعد توفیق بزرگی نصیبم شد که وقتی در ۱۳۷۹ استاد پورتراب ریاست واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی را در زمینه موسیقی بر عهده داشتند از نزدیک با ایشان آشنا شدم و از آن سال تا کنون این افتخار را داشتم که به طور مداوم و از نزدیک خدمت استاد باشم. و در چند شورای دیگر نیز با ایشان افتخار همکاری داشتم و در حقیقت این جلسات برای ما حکم کلاس درس را داشت.
اسعدی در ادامه افزود: یک نکته بسیار مهم به نظر من این هست که در زمینۀ موسیقی، در تاریخ ما و در طی زمانهای گذشته ما دانشمندان جامعالعلومی داشتیم مانند فارابی، ابن سینا و قطب الدین شیرازی. و استاد پورتراب هم به نظر من یکی از نقاط عطف در موسیقی ایران هستند.
پس از آن علی دهباشی از امیرتیمور پورتراب(برادر مصطفیکمال پورتراب) که در این مراسم حضور داشت دعوت کرد تا چند کلمهای درباره برادر بگوید.
امیرتیمور پورتراب نیز چنین یادآور شد: برادر من پنج سال از من بزرگتر است و من برادر کوچک هستم. و افتخار میکنم که من اولین شاگرد ایشان بودم. او بسیار شاگرد داشته، شاید از ۱۰۰۰ تجاوز کند و من اولین شاگرد بودم. یعنی از همان سنین هر چه را میآموخت، چون از من بزرگتر بود و زودتر مدرسه رفته بود، میآمد و برای من میگفت. و باید اینجا اضافه کنم که ما مادر بسیار خوبی داشتیم. آنچه شما میبینید و میشنوید و موهبت الهی است از مادر به ما ارثرسیده است. از شهریور بیست به بعد که پدرمان را از دست دادیم، سرپرست خانواده ما برادرم بود. من و دو برادر دیگر و یک خواهر را زیر بال و پر خودشان گرفتند و از هر نظر مواظب من بودند و افتخار بعدی من این است که ایشان چون موزیسین بود، ما هم به راه موسیقی قدم گذاشتیم. برادر من از خود فرزندی ندارد، اما دانشجویان او که از ۱۰۰۰ بیشتراند، همه فرزندان او هستند.
آخرین سخنران این شب نازنین جلالی فراهانی بود که درباره پورتراب چنین گفت: آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست. همه درباره آقای پورتراب مفصل صحبت کردند و اصولاٌ صحبت کردن درباره ایشان خیلی سخت است. ولی آنچه که درباره ایشان مسجل است و از آنجا که من فکر میکنم معلمی شغل نیست بلکه عشق است و قطعاٌ معلمین و اساتید ما مؤثرترین تصاویر ذهن ما هستند، آقای پورتراب هیچ وقت از ذهن ما و شاگردانشان دور نخواهند شد و همیشه در یاد ما خواهند ماند. من قریب ده سال شاگرد ایشان بودم، قبل و بعد از تحصیل. و بیشترین چیزها را از ایشان آموختم و آن شور و اشتیاقی که در زمینه تدریس داشتند و قدرت بالایی که به نظر من در تفهیم مطالب دارند، چیزی متفاوت است که در بسیاری از اساتید دیده نمیشود. و آنچه که به نظر من در نحوه تدریس آقای پورتراب بسیار تأثیر گذار بود استفاده ایشان از موسیقی برای تدریس و تفهیم مطالب بود، از الفبای موسیقی گرفته تا فلسفه و منطق، همه را با شعر و وزن میآمیخت و شاید همین گفتهها و آموختههای ایشان را نزد دانشجویان خود ماندگار میکرد. امید سلامتی و طول عمر برای ایشان دارم که از نظر من فرشته انسان ساز هستند.
در پایان هم مصطفیکمال پورتراب به عنوان کلام آخر گفت: انسان خردمند با استفاده از خرد و پشتکار خود را به مقام رفیع «اشرف مخلوقات» رساند. باری به شهادت تاریخ، گذشتگان فرهیخته و خردمند در طی قرون متمادی با ابداعات، کشفیات، قوانین و اصول علمی و هنری خود، کتاب بسیار قطوری از دانستنیها را به وجود آوردهاند که من و امثال من با سالها علم آموزی و با همه سعی و کوشش و کاربرد این دانستنیها فقط چند برگی به این کتاب بسیار قطور میافزاییم و این افزایش تدریجی ممکن است قرنها ادامه یابد و این اشرف مخلوقات به جایی رسد که جز خدا نبیند. امیدوارم که این قیبل برنامهها در مورد هنرمندانی که ریشه درخت قطور هنرشان را با علوم مربوط به موسیقی آبیاری کرده و میکنند ادامه داشته باشد. از اولیای امور، به ویژه اولیای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقاضا میکنم به آموزش موسیقی علمی و راستین جوانان بذل توجه بیشتری نمایند چون همین جوانانِ امروز را میتوان با برنامهریزیهای صحیح و توجه بیشتر به اساتید و هنرمندان به نام و بزرگ آینده تبدیل کرد و من به نوبۀ خود حاضرم در حد امکان در این برنامه ریزی و حتماٌ تدریس و تکمیل معلومات علمی این قبیل جوانان بدون هیچ چشم داشتی شرکت کنم.
در خاتمه برنامه همچنین لوح تقدیری که از سوی خانه موسیقی برای قدردانی از مصطفیکمال پورتراب آماده شده بود توسط دکتر محمدرضا نوربخش و دکتر محمد سریر به ایشان اهدا شد.
از برنامههای جانبی این مراسم پخش فیلم مستندی بود که در آن کسانی همچون فرهاد فخرالدینی، محمدرضا شجریان، زنده یاد همایون خرم، حسین علیزاده، لویس چکناواریان و شهداد روحانی از ویژگیهای مصطفی کمال پورتراب سخن گفتند. پری زنگنه و رشید وطندوست(خواننده اپرا) نیز از حاضران در این جمع بودند.