یادداشت قادر باستانی در حاشیه پخش جلسات رای اعتماد به وزراء؛
سازمان صداو سیما در آزمونی بزرگ
در رسانه ملی، اولویتهای خبری، ارزشهای خبری و نحوة چینش و زمانبندی اخبار، نه با اصول علمی، بلکه به صورت سلیقهای تعیین میشود. به همین خاطر، اتفاقاتی که در مجلس به عنوان مرکز تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور حادث میشود و برای آحاد مردم جالب است، در رسانه ملی کمترین نمود را دارد.
ایلنا: قادر باستانی(کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی و رسانه) در یادداشتی به موضوع پخش مستقیم جلسات رای اعتماد به وزاری پیشنهادی دولت یازدهم پرداخته و آن را از دو منظر رسانه و نگاه نمایندگان مجلس مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است: پخش مستقیم مذاکرات مجلس از تلویزیون، با استقبال مردم مواجه شد. رسانه ملی آن را به حساب موفقیت و مردمداری خود گذاشت و موجی از درخواست برای تداوم پخش تلویزیونی جلسات علنی مجلس در سطح رسانهها ایجاد شد. این موضوع از چند جنبه قابل توجه و مداقه است.
پخش مستقیم مذاکرات از تلویزیون کار پسندیدهای بود، اما علت استقبال مردم از آن، دقیقاً به کمکاری رسانه ملی باز میگردد، نه جالب بودن مذاکرات. اخباری که به شکل انحصاری در واحد مرکزی خبر تهیه و در تلویزیون پخش میشود، معمولاً بدون توجه به خواست مخاطب و الگوهای علمی رسانهای، بلکه با لحاظ نمودن سلیقه و خواست مسئولان سیاسی صدا و سیما امکان پخش مییابند.
در رسانه ملی، اولویتهای خبری، ارزشهای خبری و نحوة چینش و زمانبندی اخبار، نه با اصول علمی، بلکه به صورت سلیقهای تعیین میشود. به همین خاطر، اتفاقاتی که در مجلس به عنوان مرکز تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور حادث میشود و برای آحاد مردم جالب است، کمترین نمود را در اخبار تلویزیون دارد و از طرف دیگر، اخباری که جذابیتی برای مردم ندارد و یا اهمیت کمتری دارد، مدت زمان بیشتری از اخبار را به خود اختصاص میدهد.
مردمی که چنین مطالبی را کمتر در تلویزیون میبینند، مشاهده آن برایشان جالب میشود. ملاحظه شبکههای متعدد تلویزیونی کشورهای منطقه ازجمله ترکیه، هند یا پاکستان که از تنوع شبکهای بسیار خوبی برخوردار هستند، نشان میدهد مردم کوچکترین اتفاقات در خانه ملت را هر روز در رسانههای خود رصد میکنند، و این امر به یک موضوع عادی تبدیل شده است و انصافاً تاثیر مهمی بر تعمیق مردمسالاری در این کشورها داشته است. ضمن اینکه مردم از طریق پایش رسانهای نمایندگان خود، آرای هدفمند میدهند و به ارزش آرای خود واقفتر هستند.
جنبه دیگر پخش تلویزیونی مذاکرات مجلس آن بود که اهمیت تلویزیون، به عنوان یک رسانه دیداری و شنیداری را بیش از پیش نمایان کرد. طبق تحقیقات علم ارتباطات، مشخص شده است که تنها ۷ درصد از ارتباطات اشخاص به صورت «ارتباط کلامی» است و ۹۳ درصد آن، شکل «ارتباط غیرکلامی» دارد.
مذاکرات مجلس همواره از رادیو پخش میشود، اما تاثیر تلویزیون را ندارد. علت آن است که در تلویزیون، مخاطب میتواند زبان بدن، بیان چهره، زبان چشم، لحن کلام، زبان فاصله، زبان اشیاء، زبان زمان، زبان نشانهها و رمزها، زبان آوایی و بسیاری دیگر از مواردی را که در ارتباط موثر است، ملاحظه کند و با آن ارتباط برقرار کند و تاثیر پذیرد.
این موضوع در مناظرات تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری نیز خود را نشان داد و قطعاً تاثیر بسزایی در نتیجه انتخابات داشت و کمک بسیاری به مردم در تعیین نامزد نهاییشان ایفا کرد. انحصار رسانه ملی، باعث شده است، مردم از بسیاری رویدادها و مسایل حادث شده در کشور بیاطلاع بمانند و یا آن را از رسانههای مکتوب دریافت کنند که تاثیر تلویزیون را ندارد.
جنبه دیگری که در پخش تلویزیونی مذاکرات مجلس برای مخاطبان جالب بود، مشاهده نمایندگانی بود که نزد موکلین خود دارای ذهنیتی بودند و اکنون با مشاهده نحوة کُنش ارتباطی آنان در مجلس، این ذهنیت گاه به کلی دچار تحول شده است. این مردم با مشاهده رفتار و گفتار نماینده خود، شاید بار دیگر در انتخاب نمایندگان ویژگیهای خاص دیگری را نیز درنظر بگیرند. آنها متوجه اهمیت آرای خود شدهاند و گاهاً تعجب میکنند که نمایندگان انتخابی آنها چه نگاهی به مسایل روز جامعه دارند.
اینکه رسانهها را رکن چهارم مردمسالاری میدانند و آن را در کنترل و مهار قدرت، بااهمیت تلقی میکنند، از همین جنبه است. رسانههای آزاد و مسئول، متعهدانه واقعیات را به همان گونهای که بوده و نه آنگونه که بعضی میخواهند، در معرض قضاوت عام قرار میدهند. رشد و تعمیق مردمسالاری با نقشآفرینی چنین رسانههایی فعلیت مییابد و در کشور ما این نقش ممتاز، برعهده سازمان صدا و سیما قرار گرفته است.
به نظر میرسد اصلاح نگرش رسانه ملی و اتخاذ موضع بیطرفانه و علمی نسبت به مقوله اخبار و اطلاع رسانی درست به مردم، میتواند راه حل این موضوع باشد هرچند با ملاحظه ساختار و نحوه مدیریت سازمان صدا و سیما و سابقه عملکرد این سازمان، چنین انتظاری چندان مقرون به واقعیت نیست.
راهحل اساسی، خارج نمودن انحصار تهیه و پخش اخبار رادیو و تلویزیونی از سازمان صدا و سیما و فعال شدن شبکههای بخش غیردولتی مانند کشورهای هند، پاکستان، ترکیه، روسیه و بسیاری از کشورهای دیگراست. این اقدام از طریق تهیه و تقدیم لایحه از طرف دولت «تدبیر و امید» و طرح موضوع در مجلسشورای اسلامی و نقش آفرینی مجمع تشخیص مصلحت نظام، قابل دستیابی است، ضمن اینکه چنین کاری، تیغ اطلاع رسانی تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور را بسیار کند میکند و ضمن ارتقای امنیت ملی نظام، کمک اساسی به تعمیق مردم سالاری در کشور میکند. چه خوب است که صدا و سیما، خود پیشگام این حرکت مترقی شود.