خبرگزاری کار ایران

نمایشگاه کتاب؛ سرپوشی بر ضعف مدیران ارشاد

نمایشگاه کتاب؛ سرپوشی بر ضعف مدیران ارشاد
کد خبر : ۷۰۵۸۸

کلنگی كه قرار بود برای افتتاح نمایشگاهی استاندارد برای كتاب؛ خرداد سال گذشته به زمین بخورد، پیش‌تر و بیش‌تر بر سر اصحاب فرهنگ و رسانه اصابت کرد. مدیران كتاب در ایران، با اهرم چماق و تهدید به ندادن غرفه و محرومیت ناشران و آئین‌نامه‌های سلیقه‌ای سعی در کنترل ناشران فعال و مستقل دارند.

ایلنا: فرهاد تیمورزاده مدیرمسئول انتشارات تیمورزاده در یادداشتی اشاره‌ای كلی به مصایب نمایشگاه تهران، سیاست‌گذاری‌های غلط كتاب در ایران و مشكلات نشر و عرضه كتاب در كشور داشته است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، متن یادداشت تیمورزاده كه برای ایلنا ارسال كرده است، به شرح زیر است:

به اعتقاد من نمایشگاه كتاب تهران درواقع سرپوشی است بر ضعف عملکرد مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به عبارت بهتر مدیریت فرهنگی دولت. به عنوان یك خدمتگزار عرصه كتاب با دو دهه سابقه فعالیت، معتقدم از آن جایی‏ که وزارت ارشاد تلاش مؤثری برای افزایش نرخ مطالعه و بهبود وضعیت كتاب و نشر در كشور صورت نداده، در پس نمایشگاه کتاب پنهان شده است. نمایشگاه كتاب بیش از آن که نمایانگر عملكرد موفق مسئولین وزارت ارشاد قلمداد ‌شود، نشانه شور و اشتیاق و علاقه مردم فهیم ما به کتاب و فرهنگ و دانایی است که متاسفانه مسئولین محترم ارشاد نتوانسته‏‌اند از این پتانسیل بهره برده و با برنامه‌‏‏ریزی‌‏های اساسی، مطالعه را در جوامع مختلف خانواده، مدرسه، میهمانی‌ها، وسایل نقلیه، محیط‏ های اداری و اجتماعات مختلف نهادینه کنند. از منظر مراجعه و فروش نیز این استقبال وسیع از نمایشگاه، به نوعی نشانه بیماری نشر و توزیع كتاب در كشور ما تلقی می‌شود. اگر ما ساز و كار شایسته‌ای را فراهم كرده بودیم كه همواره كتاب در دسترس مردم باشد و ویترین‌های عرضه آن(كتاب‌فروشی‌ها) افزایش یابد، شاید با چنین هجومی به نمایشگاه كتاب مواجه نمی‌شدیم. چراكه در همیشه ایام به كتاب دست می یافتیم. آیا كتاب سالی یك بار مورد نیاز مردم واقع می‌شود؟ یا نیازی روزانه و حتی ساعتی است؟

همچنین آمار ارائه شده مسئولان وزارت ارشاد درباره استقبال مردم و تعداد بازدیدكنندگان را نمی‌توان به نشانه فرهنگ‌دوستی مردم قلمداد كرد. چراکه از سویی مبتنی بر روش‏‌های علمی نیست و از سوی دیگر، مشخص نیست چه تعدادی از این بازدیدكنندگان برای خرید كتاب به نمایشگاه مراجعه كرده‌اند و چه تعدادی از خریداران كتاب، كتاب‌ها را مطالعه می‌كنند. با وجود این، آنچه انكار ناپذیر است علاقه به كتاب در تعداد قابل ملاحظه‌ای از مراجعه‌كنندگان وجود دارد. این علاقه و اشتیاق فرصت مغتنمی است برای مسئولان فرهنگی كه با برنامه‌ریزی مناسب از چنین ظرفیتی برای گسترش فرهنگ كتاب‌خوانی بهره برند. هر ساله نمایشگاه كتاب را برگزار می‌كنیم و از حضور فزاینده مردم سخن می‌رانیم؛ اما سوال اینجاست:

نرخ كتاب‌خوانی مردم چقدر افزایش یافته؟ این كتاب‌خوانی تا چه اندازه در رفتار مردم نمود پیدا كرده است؟ از نگاهی دیگر آیا آرامش و نشاطی كه مردم ما در اجتماعات بزرگ و خصوصا فرهنگی در جستجویش هستند را می‌توان به پای کتاب و کتابخوانی نوشت؟ این جملات بدان معنا نیست که نشاط حاصل از حضور جمعی در کنار کتاب را کم ارزش جلوه دهیم و انصافا این روحیه ارزشمند، شایسته تقدیر و تشویق است که خود ظرفیت دیگری ایجاد می‌كند برای سوق دادن مردم به كتاب. اما همین جا ایراد دیگری نیز مطرح می شود:

آیا مکان فعلی مناسب این " پذیرایی ملی" است؟ آیا در شان ایران و ایرانی و این کشور اسلامی است که نمایشگاه كتاب در چنین فضای ناهمگونی برگزار شود؟ هرسال در افتتاحیه و اختتامیه نمایشگاه، در هیجان منبعث از جو ایجاد شده، مسئولان ما وعده‌های محقق نشده‌ی فضایی مناسب برای نمایشگاه كتاب را مطرح كرده و هر بار نیز بر ضرورت آن تأكید می‌كنند كه معمولا سرابی بیش نیست. آیا مكان كنونی آن (مصلای تهران) یا پیش‌تر از آن، نمایشگاه بین‌المللی تهران مناسب بوده و هستند؟ آیا برای استقرار ناشران در چادرهای گرمی كه با هزینه‌های زیاد و به طور موقت برپا شده و به تبع آن، آزار مخاطبان - كه در چنین فضایی مجبور به بازدید كتاب‌ها هستند - نباید در طول این سال‌ها تدبیری می‌شد؟ به خاطر دارید كه سال گذشته آقای رحیمی(معاون اول رئیس‌جمهور) در اختتامیه نمایشگاه كتاب خطاب به وزیر ارشاد چه فرمودند: " من از وزیر ارشاد می‌خواهم حداکثر تا پایان این ماه و در صورت عدم امکان در اول خرداد مقدمات کلنگ زنی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را فراهم کند تا بتوانیم این نمایشگاه را در سال‌های آینده در فضایی که تمامی امور مربوط به یک نمایشگاه استاندارد در آن رعایت شده باشد برگزار کنیم. " به نظر شما بین پایان اردیبهشت ماه و اول خردادماه چه فاصله‌ای وجود دارد؟! گرچه همان وقت نیز قابل پیش بینی بود ذهنی كه مشابهت پایان یك ماه با آغاز ماه بعدی را درك نكند، قطعا وعده‌ی قابل تحقق و كارشناسی شده‌ای را اعلام نكرده است. با گذشت یك سال، به نظر می‌رسد کلنگ مسئولین محترم وزارت ارشاد، پیش‌تر و بیش‌تر بر سر اصحاب فرهنگ و رسانه اصابت کرده است.

از منظری دیگر، نمایشگاه كتاب، مستمسكی شده برای فشار بر خدمتگزاران فرهنگی مرتبط با كتاب و ناشران مستقل. با اهرم و چماق نمایشگاه كتاب و تهدید به ندادن غرفه، محرومیت از نمایشگاه یا در اختیار گزاردن غرفه‌هایی نامتناسب با عملکرد ناشران و تعداد مراجعین‌شان، آنان را تحت فشار قرار می‌دهند تا از عملکرد این مسئولین گرانمایه انتقاد نکنند. با آئین‌نامه‌ها و ضوابط کارشناسی نشده و سلیقه‌ای و گاها دست و پاگیر - که عموما به وسیله افراد تازه‏ کار و ناآشنا با کتاب وضع شده است - سعی در کنترل ناشران فعال و مستقل دارند. محدودیت‌های اعلام شده برای بسیاری از ناشران اعمال نمی‌شود و در اینجا نیز سیاست یك بام و دو هوا به چشم می‌خورد. رفتارهای فراقانونی و خارج از همین آئین‌نامه‌ها و ضوابط نیز، چهره فرهنگی نمایشگاه را مخدوش می‌سازد.

در مقایسه نمایشگاه تهران با نمایشگاه كتاب فرانكفورت، باید به این ضعف بزرگ اشاره كرد كه در اینجا نیز دولت به جای نظارت، تصدی‌گری- حتی به قیمت اجرای ضعیف و ناکارآمد- به وسیله‏‌ی تازه‏‌کاران را برعهده گرفته است. به عنوان مثال امسال رئیس نمایشگاه كتاب آقای اسماعیلی است كه چند ماه بیشتر از مسئولیتش در معاونت فرهنگی نمی‌گذرد. ایشان چند سال تجربه مدیریت و برگزاری چنین نمایشگاه عظیمی را برعهده داشته‌‏اند؟ اصولا این رسم غلط از چه زمانی باب شده است كه مسئولان دولتی(معاون فرهنگی وزیر ارشاد) ریاست نمایشگاه را برعهده بگیرند؟ مدیر نمایشگاه کتاب فرانكفورت- نمایشگاهی که مستقل از دولت برپا و اداره می‏‌شود- در حدود 10 سال پیش برای 25 سال به طور مداوم رئیس این نمایشگاه بوده و این یعنی امکان برنامه‌ریزی بلندمدت، درحالی‌كه در ایران با تغییر مسئولان وزارت ارشاد، به طور خودكار مدیران نمایشگاه نیز تغییر می‌کنند.

انتقاد به رسانه‌ها و رسانه‌ی ملی نیز از آن جایی وارد است که پرونده‌ی کتاب و کتابخوانی را به صورت جدی در این 11 روز و هفته كتاب آبان‌ماه می‏‌گشایند و انعکاس اخبار کتاب و نشر در اوقات دیگر سال به شدت کاهش می‌‏یابد.

افزایش نرخ مطالعه آن‏سان که با پیشینه‏‌ی فرهنگی ایران و ایرانی همخوانی داشته باشد، عزمی ملی و به دور از شعار زدگی را می‌طلبد و در این جایگاه، مجالی برای برخوردهای حذفی و رفتارهای تهاجمی و سلیقه‌ای - كه معمولا فراتر از قانون رخ می‌دهد - نمی‌ماند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز