فرضیه سپردن ممیزی به ناشران؛
چرا ناشران ریسک نمیکنند؟!
ناشران از پذیرش ممیزی سر باز زدند اما برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند پذیرش ممیزی از سوی ناشران، میتواند گام اول در مسیر حذف ممیزی باشد. آنها میگویند برای تغییر، باید تاوان داد.
ایلنا؛ با روی کار آمدن علی جنتی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و طرح سپردن ممیزی به ناشران، واکنشهای متفاوتی را از سوی مولفان و ناشران برانگیخت. این طرح البته جزئیات دیگری نیز به همراه داشت که مهمتریناش انتقال ممیزی از مرحلهی پیش از چاپ کتاب به مرحله اعلام وصول و صدور مجوز توزیع کتاب بود. این مساله، به اضافهی عدم شفافیتی که از دیرباز در مصوبات حوزهی نشر و چگونگی اعمال آن وجود داشته، ناشران را بر آن داشت تا از پذیرش مسوولیت ممیزی سر باز زنند.
ناشران در توجیه واکنش خود به سه دلیل اشاره میکنند: نخست اینکه مصوبات موجود در بحث ممیزی، قوانین روشنی نبوده و بسیار سلیقهبردار و تفسیر پذیر هستند. بنابراین ناشران نمیتوانند رای درست و مطمئنی درمورد کتابهایی که قصد انتشارشان را دارند اتخاذ کنند. دوم اینکه پذیرش مسوولت ممیزی، ممکن است تبعات قضایی و حقوقی برای آنها داشته باشد زیرا در این صورت سر و کار آنها با دادگاه و دادگستریست. و سوم اینکه در صورت چاپ کتاب، چه بسا ممیزان ارشاد با نظر ناشران مخالف بوده و رای به خمیر کردن کتابهای چاپ شده بدهند، در آن صورت ناشران با شسکتهای اقتصادی گزافی روبرو میشوند که هر آینه ممکن است موجبات ورشکستگی آنها را فراهم آورد.
اما در این میان، برخی از مولفان و نویسندگان نظر دیگری دارند! آنها که خود را قربانیان اصلی جریان ممیزیهای افراطی در سالهای اخیر میدانند، به واکنش ناشران معترض هستند زیرا معتقدند مسالهی ممیزی تنها به آنها اختصاص ندارد. از طرف دیگر این دسته از مولفان معتقدند ناشران باید مسوولیت ممیزی را -حتی در شرایط موجود- بپذیرند، زیرا این اقدام به مثابه گام اولی در مسیر حذف ممیزیست و هر تغییر و تحولی بدون شک تبعاتی را نیز به همراه خواهد داشت که باید آنها را پذیرفت.
به گزارش خبرگزاری ایلنا؛ نظر برخی از نویسندگان و شاعران را در اینباره جویا شدیم که در ادامه خواهید خواند:
علی باباچاهی؛
ناشران را درک میکنم
به نظر من برداشت ممیزی و سپردن مسوولیت به ناشران، دستاورد ناگزیر تاریخ است که به دلیل شکایتهای پنهان و آشکار خود ناشران و مولفان به دست آمده. بنابراین راهی جز این وجود ندارد و باید به افقهای جدید چشم بدوزیم. این اتفاق، برای من اتفاق خوشآیندیست. اما خبر ممیزی در مرحلهی اعلام وصول، این خوشحالی را باطل میکند زیرا در واقع شرایط تغییری نخواهد کرد.
اما به هر حال معتقدم حذف ممیزی توسط ممیزان پیش از نشر و پذیرفتن این مسوولیت از سوی ناشران، یک گام رو به جلوست. اما انصاف حکم میکند که هراس ناشران را نیز درک کنم. زیرا ما در یک جامعه غیرمتوازن و غیرهمزمان به سر میبریم که هیچ معلوم نیست در آینده چه رخ خواهد داد. به واقع؛ امکان خطرهای ناگهانی در این شرایط وجود دارد.
دلیل این شرایط نامتوازن هم روشن نبودن قانون است. هنوز تعریف مشخصی از قانون وجود ندارد و ناشران نمیدانند خطوط قرمز چیست و انتشار چه مطالبی مشکل زاست. بنابراین ناشر زمانی میتواند مسوولیت ممیزی را بدون نگرانی بپذیرد که قانون مدون و مبینی در اختیارش باشد؛ قانونی که قابل تفسیر نباشد.
یونس تراکمه؛
برای تغییر؛ باید تاوان را پذیرفت
باور من این است که باید تمام ارجاعات به قانون باشد زیرا هرچه مشکل وجود دارد از این مصوبات است. قانون میگوید نباید سانسور وجود داشته باشد؛ حالا اگر جرمی در کتابی که چاپ شده رویت شد، با شکایت شخص یا مدعیالعموم، نویسندهی مجرم باید مثل هر مجرم دیگری تنبیه شود.
به هر حال روزی که به هر ترتیبی ممیزی کنار گذاشته شود، تبعات سختی در انتظار اهالی نشر و کتاب است و تاوانهایی در راه است؛ حالا چه بخواهد امروز این اتفاق بیافتد، چه 10 سال بعد. اما به اعتقاد من باید این تاوان را پذیرفت، زیرا برای هر تغییری باید تبعات آن را نیز پذیرفت. البته این رویه ادامه نخواهد داشت و بعد از مدتی، روال متداولی خواهد شد و به تعادل خواهد رسید.
نکته بعدی این است که اگر کتاب چاپ شود، امکان پیگیری قانونی بیشتر است، زیرا پای سرمایهگذار (ناشر) هم وسط است و چون قضیه ماهیت اقتصادی دارد، امکان ارجاع به قانون بیشتر وجود دارد. به هرتقدیر همانطور که گفتم؛ خیلیها (از میان ناشران و مولفان) ممکن است با مشکلات جدی روبرو شوند، آنقدر که شاید یکسری از فعالان در حوزهی نشر و کتاب، از ادامه فعالیت پشیمان شوند. کار سادهای نیست؛ اصلاح مشکلات ممیزی، به جراحی نیاز دارد و جراحی هم تبعات خودش را دارد.
یغما گلرویی:
این طرح، ناقص است
به نظر من طرح سپردن ممیزی به ناشران که از سوی وزیر جدید ارشاد عنوان شد، از ابتدا حکم از سر باز کردن مسوولیت را داشته؛ زیرا مسالهی ما انتقال ممیزی از قبل چاپ به بعد از چاپ نیست؛ بلکه حذف کلی ممیزی است. این طرح هم اگر اجرایی شود، تنها سانسور را به واحدهای کوچکتر تقسیم میکند و از ناشران، خردهسانسورچی میسازد.
اگر واقعا قصد و نست مثبتی از سوی مسوولان وجود داشت، این طرح میتوانست به نحو درستتر و اجراییتری مطرح شود. مثلا اینکه کتابها در چاپ اول، بدون ممیزی منتشر شوند و پس از مراحل نظارتی، اگر مشکلی در آنها دیده شده اصلاحیات برای چاپ دوم صادر شود و ناشر موظف باشد در چاپ دوم، این اصلاحیهها را اعمال کند. این اتفاق باعث ایجاد رونق در نشر هم میشود زیرا در این صورت قرار نیست کتابی خمیر شود و یا ناشری به دادگاه فراخوانده شده، دچار مشکلات قضایی شود.
اما درمورد نویسندگان و مترجمانی که از رد مسوولیت ممیزی توسط ناشران گلهمند هستند هم راهحلی وجود دارد که میتواند مکمل طرحی باشد که به آن اشاره کردم: میشود این اجازه را به نویسندگان، شاعران و مترجمان داد که مسوولیت تمام و کمال نوشتهها و سرودههاشان را شخصا عهدهدار شوند. در این صورت میشود در ابتدای کتابها این قید، ذکر شود که «مسوولیت حقوقی این کتاب به عهدهی نویسنده است!». والا نمیتوان از ناشر انتظار داشت که هم مشکلات اقتصادی ناشی از مراحل نشر را متقبل شود و هم درگیر دادگاه و دادگستری باشد.
شاهرخ گیوا؛
دیگر چیزی برای دفاع کردن وجود ندارد
نظر من این است که هر اتفاقی که بخواهد در صورت برداشتن ممیزی برای اهالی قلم و نشر کتاب بیافتد، قطعا بدتر از شرایط کنونی نیست؛ شرایطی که برخی از نویسندگان چند سال است نتوانستهاند مجوز نشر کتابهاشان را بگیرند!
اگر دقت کنیم میبینیم؛ ناشران در طول این سالها همیشه حاشیهی امن و امان را برای خود حفظ کردهاند و این نویسندگان بودهاند که بیش از همه قربانی ممیزیهای سخت و سانسور شدهاند. اما با این حال من معتقدم نویسنده، مسوول اصلی نوشتهها و کتابهایش است، زیرا باید به اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشور و قوانین موجود اشراف داشته باشد و بداند چه مینویسد! و درنهایت مسوولیت نوشتههایش را به گردن بگیرد.
بنابراین در مسالهی رد پذیرش ممیزی از سوی ناشران، من معتقدم حتی اگر ناشران مسوولیت را نمیپذیرند، نویسندگان آن را بپذیرند. من به شخصه به عنوان یک نویسنده، تبعات این تصمیم را میپذیرم و در این مسیر تنها به قانون جواب پس بدهم. زیرا وضعیت کنونی، وضعیتی رو به ویرانیست و هیچ چیز برای دفاع کردن وجود ندارد.
جواد افهمی؛
راهی جز پذیرفتن تبعات وجود ندارد
در این شکی نیست که با برداشتن ممیزی، پای اهالی کتاب به دادگاه و دادگستری باز میشود؛ شکی نیست که برخی از نویسندگان که کارنامه و عملکرد مشخصی در طول سالهای اخیر داشتهاند، به مدعیالعموم شکایت میکنند و احتمالا پنبهی بسیاری از نویسندگان و کتابها را میزنند! اما واقعیت را باید پذیرفت. به نظر من راهی جز این وجود ندارد.
ما اگر بخواهیم به فضای رویایی و آزاد در حوزهی نشر برسیم، گذشتن از این مشکلات و گرفتاریها ناگزیر است. طبیعتا ممکن است یکسری از ناشران و نویسندگان از ادامهی فعالیت باز بمانند و حتی کارشان به بازداشت و زندان برسد. اما معتقدم این روند که باید همه بهای آن را بپردازند، همیشگی نخواهد بود و بالاخره به تعادل خواهد رسید.
ناشران که سالهاست چندین برابر نویسندگان از کار نشر سود بردهاند، باید بیشتر از نویسندگان در مسیر تحقق آرمانهای حوزهی نشر هزینه بدهند. البته ناشران میتوانند با تعدیل و رعایت حتیالامکان خطوط قرمز، وضعیت را کنترل کنند. اینگونه هم نیست که قرار باشد کلا نشر و ناشران قلع و قمع شوند! مضاف براینکه وقتی کتاب چاپ میشود، جای دفاع دارد و میشود برای توزیع آن جنگید. درحالیکه وقتی یک متن پرینت شده به ادارهی کتاب میرود، به راحتی روی آن ایراد میگذارند و آن را ممنوعالانتشار معرفی میکنند؛ بدون اینکه راهی برای پیگیری و تغییر رای وجود داشته باشد.
گزارش: هادی حسینی نژاد