فرمانده عملیات حادثه پلاسکو در گفتوگو با ایلنا:
غافلگیر شدیم
مدیرعامل سازمان آتشنشانی با پاسخ به انتقاداتی درباره معاونت عملیات حادثه پلاسکو گفت: اگر ساختمانهای بلندمرتبه در شهر تهران مجهز به سیستم فایرباکسهایتر و خشک یا دیگر سیستمهای اطفاء حریق نباشند، قطعا عملیات را در زمان کشف حریق و جلوگیری از گستردگی حریق با چالشهای جدی مواجه میکند.
ساختمان پلاسکو واقع در ضلع شمال شرقی خیابان استانبول در سیام دیماه سال ۹۵ دچار حریق شد، چندین ایستگاه آتشنشانی با تجهیزات کامل به این ساختمان اعزام شد و در نهایت با ریزش ساختمان ۱۶ نفر از آتشنشانان در این حادثه جان خود را از دست دادند. معاونت این عملیات برعهده مهدی داوری؛ مدیرعامل فعلی سازمان آتشنشانی بود که بعد از حادثه انتقادات زیادی به عملکرد او وارد شد.
با مهدی داوری؛ مدیرعامل سازمان آتشنشانی تهران درباره حادثه پلاسکو و انتقاداتی که به نحوه عملکردش در این حادثه شد، گفتوگو کردیم که متن آن را در زیر میخوانید:
شما معاون عملیات حادثه پلاسکو بودید، آیا احتمال میدادید که ساختمان پلاسکو آوار شود؟
ریزش اول ساختمان کاملا ما را غافلگیر کرد در آن موقع آتشنشانان زیادی هنوز در داخل ساختمان بودند. حتی هنوز تعداد زیادی از شهروندان حاضر به ترک ساختمان نبودند، چراکه اجناس و مدارکشان در مغازهها بود اما پس از ریزش اول برنامه عملیاتی ما این بود که همه افراد از جمله آتشنشانان از ساختمان خارج شوند و حدود ۵۵ نفر از آتشنشانان قبل از ریزش دوم و ریزش کلی از ساختمان خارج شدند که خوشبختانه این موضوع باعث شد که تلفات نیروهای ما کمتر شود و به جرات میتوانم بگویم که در دقایق آخر حدود ۳۰۰ نفر از ساکنان ساختمان که هنوز داخل بودند، توسط نیروهای آتشنشانی خارج شدند به همین دلیل تعداد کشتههای کسبه و ساکنان ساختمان به مراتب کمتر شد.
بعد از حادثه پلاسکو انتقادات زیادی به مدیریت عملیات وارد شد، از جمله اینکه گفته میشد؛ دستور تخلیه با تاخیر صادر شده است، نظر شما در این باره چیست؟
برخی معتقدند بود که باید دستور تخلیه سریعتر صادر میشد، اما ما در عملیاتی بودیم که مردم در خطر بودند و نیروهای ما این ریسک را پذیرفته بودند که باید مردم را نجات دهند، چراکه بعضا به دلیل ناآگاهی در دقایق آخر به سراغ چکها، دفاتر و اموال خود رفته بودند. یکی از مشکلات ما در ساختمان پلاسکو مقابله با این افراد بود و از همینرو همکارانم این ریسک را پذیرفته بودند. سازمان آتشنشانی در امر نجات و کاهش تلفات مردم موفق عمل کرده است.
در گزارش ملی پلاسکو آمده بود؛ عملیات اطفاء پلاسکو ابتدا به صورت تهاجمی بوده و در ادامه به صورت تدافعی و از خارج ساختمان انجام شده است، در حالی که درکنترل حریق ساختمانهای بلند اولویت با جلوگیری از گسترش حریق و سپس حمله است، چه نظری در این باره دارید؟
در این گزارش اشاره شده بود که در اطفاء ساختمان باید ابتدا به صورت تهاجمی عمل کرده و از گسترش حریق به طبقات بالاتر جلوگیری میشد، اما مهمترین موضوعی که در حادثه پلاسکو وجود دارد، اطلاع دیرهنگام به سازمان آتشنشانی است و ما نمیدانستیم چه زمانی از وقوع حریق گذشته است. در حقیقت وقتی نیروهای آتشنشانی در دقایق کوتاهی به محل حادثه رسیدند با یک حریق بسیار گسترده روبرو میشوند که در همان زمان دو یا سه طبقه از ساختمان را درگیر کرده بود. ساختمان پلاسکو یک راهپله بیشتر نداشت و نیروهای آتشنشانی برای اینکه به طبقات بالایی برسند، مجبور بودند وارد یکی از طبقات شوند و بعد از طی مسیری به پاگرد برسند و دوباره همین مسیر برای طبقه دیگر ادامه داشت. در حقیقت این ساختمان در شرایط امروز یک ساختمان استاندارد نبود و حتی از نظر معماری یک ساختمان آسیبپذیر محسوب میشود و این موارد عملیات ما را با دشواری روبرو کرد.هیات ویژه پلاسکو براساس استانداردهای عملیات در آمریکا عملیات پلاسکو را ارزیابی کردند، چراکه در ایران عملیات استانداردی وجود ندارد و ما به تازگی درحال تدوین آن هستیم.
بیشک شرایط استاندارد در آمریکا با آنچه در ایران است، متفاوت است و مواردی در آن رعایت میشود که در ساختمانهای ما رعایت نمیشود در ساختمانی مانند پلاسکو که چند صد نفر در آن هستند، هیچ یک از استانداردها در آن رعایت نشده است و حتی سادهترین مورد یعنی فایرباکس وجود نداشت. در ارزیابی پلاسکو یک استاندارد کلی را در نظر گرفتند و با یک ساختمانی که دهها معضل دارد، مقایسه کردند.
بیشک این اولین و آخرین برجی نیست که در تهران دچار حریق میشود. معتقدم وقتی درباره عملیات اطفاء پلاسکو صحبت میکنیم، باید شرایط ساختمان را نیز در نظر بگیریم دسترسی خودورهای آتشنشانی با وجود نمای محافظی که برای ساختمان قرارداده بودند، غیر ممکن بود. همچنین از سه ضلع دیگر هیچگونه دسترسی به ساختمان وجود نداشت، نردبانهای ما ارتفاع کافی داشت، اما امکان نزدیک شدن به ساختمان وجود نداشت. اگر این امکانات فراهم بود، قطعا شرایط عملیاتی تغییر میکرد. ما همه شرایطی را که برای اطفاء حریق در یک ساختمان بلند لازم است را در محل حاضر و بکارگیری کردیم و این فقط ادعای من نیست، بلکه همه شاهد آن بودند.
براساس آمارهای رسمی ۸۰ نفر در آتشسوزی برج گرنفل در انگلستان جان خود را از دست دادند، در حالیکه تجهیزات پیشرفتهای در این کشور برای اطفاء حریق وجود دارد، اما در اطفاء آتش این برج همه دیدیم که از بالگرد و نردبانهای بسیار بلند استفاده نشد و مردم زنده زنده سوختند.
معتقدید که آتش دیر اطلاعرسانی شد، علت این امر چه بود؟
این موضوع را ناشی از عدم آگاهی مردم میدانم، چراکه حریق در ساعتی بود که مردم در آن حضور داشتند، اما به چند علت حریق گسترده شد، اول اینکه اجناسی که در این ساختمان قرار داشت، سریعالاشتعال بود همچنین طی بررسیهای ما و صحبتهای افرادی که در ساختمان شاغل هستند، زمان زیادی را خود ساکنان برای اطفاء حریق صرف کرده بودند. فاصله برقراری اولین تماس با آتشنشانی تا رسیدن اولین نیروی ما کمتر از سه دقیقه است و ما هیچ زمانی را از دست ندادیم. اصولا آتشنشانی در مواجه حریق همینگونه عمل میکند و در کمترین زمان خود را به محل حادثه میرساند، البته گاهی اوقات با معضل ترافیک روبرو میشود که برای این موضوع نیز تدابیری اندیشیده شده است و با حضور خودروهای سیار آتشنشانی در میادین سعی کردیم بر این مشکل فائق شویم، اما اینکه وقتی در محل با یک حریق گسترده روبرو میشویم، یعنی دو معضل وجود داشته یک انباشت کالاهای قابل اشتعال و سپس زمانی که خود ساکنان از دست دادند. همچنین یکی دیگر از معضلات در حادثه پلاسکو وجود سقفهای کاذب بود که به صورت پیوسته و بدون حوزه بندی به انبار کالا تبدیل شده بود و در واقع یک آتش یکپارچه را ایجاد کرده بود.
همچنین علیرغم هیاهویی که در آن زمان ایجاد شده بود که بالابرهای آتشنشانی به تعداد کافی و ارتفاع لازم نبودهاند، اما مهندسی معماری این ساختمان بود که امکان استفاده از بالابر را به آتشنشانان نمیداد و نمیتوانستیم از سه ضلع به ساختمان دسترسی داشته باشیم.
بعد از حادثه پلاسکو آقای قالیباف گفته بود که آتشنشانان در کمتر از دو دقیقه به محل حادثه رسیدند در حالیکه وزیر کشور مدعی بود آتشنشانان در کمترین زمان به پلاسکو رسیدهاند اما به دلیل نبود وسایل و تجهیزات کافی دوباره به ایستگاه بازگشته و بعد از ۱۵ دقیقه به محل حادثه بازگشتهاند، البته در نهایت هم مشخص نشد که به چه صورتی بوده است نظر شما در این باره این اظهارات چیست؟
آنچه که وزیر بیان کرده بود نبود تجهیزات توسط آتشنشانی نبوده است. وقتی یک حریق به ایستگاه اطلاع داده میشود و فرمانده به همراه نیروهای خود به محل حادثه میرسد، دستورات ابتدایی کلی را به نیروها اعلام میکند. با شناختی که نیروهای آتشنشانی از ساختمان پلاسکو داشتند و میدانستند این ساختمان پر چالش است دستور لولهکشی داده میشود و متاسفانه تنها راه ما برای لولهکشی این بود که از ابتدای پمپ ماشین آتشنشانی، لوله آب را پهن کرده و از راهپلههای پیچدرپیچ عبور کرده تا به طبقات بالا برسد، فرمانده برای اینکه این زمان را از دست ندهد، دستور لولهکشی را صادر میکند و به طبقات بالا میرود تا ارزیابی دقیقتری انجام دهد. اظهارات آقای وزیر هم در پی گفتگویی بوده که با اهالی ساختمان داشته و این تاخیر هم به دلیل لولهکشی بوده است.
اگر ساختمانهای بلندمرتبه در شهر تهران مجهز به سیستم فایرباکسهایتر و خشک یا دیگر سیستمهای اطفاء حریق نباشند، قطعا عملیات را در زمان کشف حریق و جلوگیری از گستردگی حریق با چالشهای جدی مواجه میکند.
یکی دیگر از انتقادات وارده به آتشنشانی در زمان عملیات پلاسکو این بود که طبق اصول، آواربرداری بعد از عملیات امداد و نجات باید صورت گیرد، در حالی که در پلاسکو شاهد بودیم که همزمان با عملیات امداد و نجات، آواربرداری نیز آغاز شده بود، نظر شما در این باره چیست؟
در بحثهای تخصصی امداد و نجات هم شرایط اینگونه نبود که ما توجهی به این موضوع نداشته باشیم و آواربرداری سنگین را شروع کرده باشیم. هلال احمر نیز در حین عملیات امداد و نجات با سگها و دستگاههای زندهیاب به ما کمک میکردند، از همان ابتدا هم همکاری خوبی شکل گرفت، اما حجم آواری که آتشنشانان در زیر آن بودند نزدیک به ۱۵ متر ارتفاع داشت و آهنآلات بافته شده درهم تنیده سنگین را تنها با برشکاری و جرثقیل میتوانستیم، جابجا کنیم و اینگونه نبود که از روز اول بیلهای مکانیکی به میدان بیایند ما همزمان با برداشت آهنآلات عملیات جستجو را انجام میدادیم، اما حجم آوار به قدری بود که هیچ دستگاه نجات و سگ زندهیاب و مردهیابی نمیتوانست کارایی داشته باشد. باید آوارها برداشته میشد تا بتوانیم به بخشی که همکارانمان که در آنجا گرفتار شده بودند، برسیم البته تلاشهای زیادی شد از جمله تونلهایی برای دسترسی به قسمت زیرین آوار زده شد، اما متاسفانه موفقیتآمیز نبود.
در آن زمان نسبت به فرماندهی عملیات انتقادات زیادی بود، شما به عنوان معاون عملیات دراین باره چه نظری دارید؟
در این عملیات هر آنچه که از دست هر کسی بر میآمد، انجام میداد. در بخش فرماندهی هم با کمک دوستان و آتشنشانان با تجربه تمام تلاش خود را کردیم که هم مردم را نجات دهیم و هم حریق را اطفاءکنیم، اما با چالشهایی روبرو بودیم که آنها را بیان کردم. متاسفانه در کشور ما تاکید بیش از حد بر مقابله میشود. ما معتقدیم که باید تجهیزات به روز و کافی داشته باشیم و به اثربخشی مقابله اعتقاد کامل داریم. همچنین معتقدیم که دستورالعملهای عملیاتی و ایمنسازی باید کامل باشد، تا توانمندتر باشیم، اما باید بپذیریم که نمیتوان هر سطح و پتانسیلی از خطر را در محل زندگی یا کارمان بوجود بیاوریم و فکر کنیم مقابله کار سادگی است. رویکردی که در کشورهای پیشرفته وجود دارد، این است که پیشگیری موثرترین راه است. ضوابط و قوانینی که در حال تلاش برای تدوین آن هستیم و امیدواریم که ساختمانها رعایت کنند، میتواند راه اصلی باشد. اتفاقاتی که بوقوع میپیوندد، اثرات خود را بر جان و مال شهروندان میگذارد.
البته در زمینه مقابله هم در تلاش هستیم تا هم از نظر تجهیزات و هم از نظر عملکرد توانمندیهایمان را بالا ببریم، اما وقتی پتانسیل خطر به ویژه در مکانهایی که ایرادهای اساسی دارند شرایط را برای مقابله موثر سخت میکند. بارزترین مثال ساختمان برج گرنفل است که وقتی دچار حریق شد به دلیل ناایمنی کسی نتوانست اقدامی برای آن انجام دهد. در کشتی سانچی نیز به همین گونه بود و کشتیهای آتشخوار وارد محل شدند و نتوانستند کمکی انجام دهند.
این روزها در تهران بحث زلزله زیاد میشود، معتقدم بهترین راه این است که همزیستی با زلزله را بیاموزیم و یاد بگیریم که چه انجام دهیم که اگر زلزله آمد خرابی و ویرانی نداشته باشد چراکه ما نمیتوانیم جلوی زلزله را بگیریم بنابراین بهتر است جلوی اثرات آن را بگیریم. اما اگر همه هم و غم ما این باشد که زلزله بیاید و ویرانی ایجاد کند و ما بعد از آن یک گروه بسیار قوی امداد و نجات داشته باشیم که این خرابیها را جمع کند به بیراهه رفتیم هر چند که باید برای مقابله و امداد رسانی به شهروندان در سطح بسیار گسترده آماده باشیم و به دنبال آن هستیم اما مهمترین نکته پیشگیری است و اینکه باید ایمن باشیم.
عدم دقیق اطلاع از تعداد آتشنشانان در عملیات یکی دیگر از انتقادات وارده به عملکرد سازمان آتشنشانی بود، نظر شما در اینباره چیست؟
شاید کمتر از یک ساعت به آمار دقیق نیروهایمان در حادثه پلاسکو رسیدیم. وقتی مطرح میکردیم که ۱۶ نفر از همکاران ما در این حادثه از دست رفتند، بسیاری تعجب میکردند، اما بلافاصله فرماندهان را احضار کردیم تا آمار نیروهایشان را اعلام کنند و متوجه شدیم که ۱۵ نفر در زیر آوار گرفتار شدهاند، شهید میرزاخانی هم در بیمارستان شهید شد. البته جزو دستورهای عملیاتیمان است که سیستم شمارش نیروی دقیقتری داشته باشیم و این را در آموزشهایمان نیز قرار دادهایم تا این موضوع نیز جزئی از ساختار عملیاتی و SOP باشد که در حال انجام آن هستیم.
در ایران هیچ آتشنشانی شهری این موارد را عملی نکرده است. در آتشنشانی تهران در این زمینه پیشرو هستیم و امیدواریم دستارودهایمان برای شهرهای دیگر هم استفاده شود.
قبل از حادثه پلاسکو ردیف بودجه سازمان آتشنشانی به طور کامل پرداخت نشده بود، آیا بعد از حادثه پلاسکو این ردیف بودجه به طور کامل پرداخت شد و نگاه مسئولان به سازمان آتشنشانی تغییر کرد؟ و اساسا برنامه مشخصی برای آموزشهای بهروزتر به نیروها دارید؟
در گذشته با کمبود اعتبارات شدیدی مواجه بودیم که بسیاری از اقدامات را نمیتوانستیم انجام دهیم، اما بعد از حادثه پلاسکو خوشبختانه رویکرد خوبی وجود داشته و اعتبارات نسبتا خوبی به سازمان اختصاص داده شده و در مجموع ۲۱ دستگاه نردبان سفارش داده شده و در ماههای آینده وارد کشور میشود. همچنین تجهیزات دیگر از جمله فنهای کوچک، متوسط و بزرگ و کیت حفاظت فردی (لباسآتشنشانان) به تعداد ۲ هزار دست خریداری و توزیع شده است، دو هزار دست دیگر هم سفارش دادهایم.
علیرغم انتقاداتی که به ایمنی ساختمانها داریم، اما معتقدیم باید دارای تجهیزات به روز و پیشرفتهای باشیم. امیدواریم در سال ۹۷ هم تجهیزات بهتری را وارد سازمان کنیم.
در بعضی از آموزشها به ویژه بعد از حادثه پلاسکو تمرکز بیشتری داشتیم تا آموزشها بهتر انجام شود. همچنین در حال رایزنی با کشورهای صاحبنام در این زمینه هستیم تا از آموزشهای آنها هم استفاده کنیم و با کمک آنها آموزشهای خود را در سطح بینالمللی استانداردسازی کنیم.
در خصوص اینکه شهدای پلاسکو شهید ایثارگر محسوب شوند، چه اقداماتی انجام دادهاید؟
مکاتباتی از سوی شهرداری تهران با بنیاد شهید صورت گرفته است. این حقی است که برای آتشنشانان نادیده گرفته میشود، چرا که نیروهای ما برای نجات جان دیگر افراد خود را به خطر میاندازند. البته هر هموطنی ممکن است در راه خدمتی که به کشور میکند، دچار آسیب شود، اما بعضی از خدمات را باید به طور ویژه نگاه کرد. بازهم تاکید میکنم، آتشنشانان برای نجات جان هموطنانشان جان خود را به خطر میاندازند. باید به این موضوع نگاه ویژهتری شود و امیدواریم به نتیجه مطلوب برسیم.
سازمان آتشنشانی علاوه بر ارائه خدمات اضطراری متولی اقدامات پیشگیرانه است، اختیار سازمان آتشنشانی برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مقابله با کسانی که با سازمان همراهی نمیکنند تا چه اندازه است؟
طبق قانون، سازمان آتشنشانی ضابط قانونی نیست، اما این موضوع دلیل نمیشود که بیتفاوت باشیم. ما همکاری با شهرداری، قوهقضاییه و... را آغاز کردیم و سعی میکنیم تا به نتیجه مطلوب و مورد نظرمان برسیم. البته از اینکه قوانین اصلاح شود و اختیارات ما در این حوزه بیشتر شود نیز استقبال میکنیم. هرچه قوانین واضحتر به وظایف همه گروهها اعم از سازمانها و شهروندان بپردازد کار برای ما در زمینه پیشگیری آسانتر میشود.
امروز با اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد، همه به این نتیجه رسیدهایم که ایمنی باید در همه فرآیندها و شئون زندگی ما یک اصل باشد و نمود داشته باشد، بیشک در اینباره قوانین بسیار میتواند کمک کننده باشد، قوانینی که وظیفه هر شهروندی را در زمینه رعایت ایمنی مشخص میکند.
رویکرد مردم بعد از حادثه پلاسکو نسبت به ایمنی چه تغییری کرده و اخطارهای شما بعد از حادثه پلاسکو چه میزان اثربخشتر شده است؟ چراکه در حادثه پلاسکو با وجود اخطارهای داده شده از سوی سازمان آتشنشانی، اما هیچ اقدام موثری در زمینه ایمنی این ساختمان انجام نشده بود.
رویکرد مردم بعد از حادثه پلاسکو نسبت به ایمنسازی مکانها بسیار بهتر شده است و در حال حاضر نیز ۷ ساختمان در منطقه یازده و دوازده بعد از اخطارها و تذکرات داده شده به دلیل عدم ایمنسازی با همکاری قوهقضاییه و شهرداری پلمپ شده است، البته این پلمپ بلند مدت نیست، بلکه برای این است که مراجعه کنند و مشکلات ایمنی ساختمان را برطرف کنند.
ساختمانهای دیگری هم که به آنها اخطار دادیم، بعد از پلمپ این ساختمانها برای ایمنسازی مراجعه کردهاند. این نشان دهنده این است که حتی یک اقدام مختصر میتواند تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. ما در زمینه قوانین ترافیکی و استفاده از کمربند ایمنی در اتومبیل هم با همین معضل مواجه بودیم و تا زمانی که استفاده از کمربند ایمنی در حد آموزش و تذکر بود، خیلی مورد توجه نبود، اما وقتی مباحث قانونی مطرح و برای آن جریمه در نظر گرفته شد، بستن کمربند ایمنی به یک فرهنگ تبدیل شد. در همه دنیا هم الزام قانونی در کنار آموزش است که به نهادینه شدن فرهنگ کمک میکند.
در زمینه ایمنی، الزامات قانونی کم داریم، وزارت کار و سازمان اصناف در مواردی در خصوص ایمنی در کار ورود میکنند، اما یک ساختمان مسکونی را نمیتوان به این سادگی پلمپ کرد. باید الزامات قانونی بوجود آورد تا شهروندان خود را ملزم بدانند که موارد ایمنی را رعایت کنند. وظیفه ما به عنوان سازمان آتشنشانی این است که آگاهی و آموزشهای لازم را به مردم بدهیم و قوانین را تدوین کنیم، اما در مقابل به مشارکتهای شهروندی نیز برای بکارگیری این آموزشها نیازمندیم و رویکرد ایمنی برای مردم یک ضرورت است.
در خصوص ایمنسازی ساختمانهای اداری و تجاری چه مدت زمان میدهید تا ایمنسازیهای لازم انجام شود؟
به طور معمول در اخطار اول برای مراجعه و گرفتن دستور العمل ایمنی دعوت میکنیم و این آغاز اقدامات ماست. برای اخطار اول و دریافت دستورالعمل معمولا یک ماه زمان لازم است. بیشک انجام دادن یک سری اقدامات در ساختمان درجهت ایمنی زمانبر است، البته در ساختمانهای موجود شهر برخی اوقات از نظر معماری نمیتوان اقدامات لازم را انجام داد، اما میشود تمهیداتی در نظر گرفت تا اصلاح وضعیت شود. گاهی اوقات رسیدن به شرایط ایدهآل در ساختمانها مقرونبه صرفه و حتی مقدور نیست، اما میتوان برای آنها شرایط منطقی را در نظر گرفت، اما از زمانی که تغییرات برای ایمنسازی انجام شود، محدوده زمانی خاصی را در نظر نمیگیریم.
بازرسی شما از ساختمانها در چه زمانبندی صورت میگیرد؟
در مصوبه شورای شهر، ساختمانهای شهر با هر کاربری به سه دسته تقسیم شده اند و براساس ۲۷ شاخص، ساختمانها را به ساختمانهای پرخطر، میانخطر و کمخطر تقسیم کردیم. در این مصوبه اعلام شده ساختمانهای پرخطر هر یک سال یکبار، ساختمانهای میان خطر هر سه سال یکبار و ساختمانهای کمخطر هر ده سال مورد ارزیابی ریسک حریق قرار بگیرند، البته این شاخصها به زودی در سایت سازمان بارگذاری میشود و مردم نیز میتوانند براساس این شاخصها ساختمانهایشان را مورد ارزیابی قرار دهند.
براساس پیشنهاد کمیته ملی پلاسکو، سازمان آتشنشانی باید نسبت به تدوین ابلاغ، استقرار و اجرای مجموعه مستندات SOP و ACTION PLAN اقدام کند، تاکنون در این زمینه چه اقداماتی کردهاید؟
در حال انجام برخی از این اقدامات هستیم، البته خلاء قوانین نیز در اینباره وجود دارد. برخی از قوانین نیز قدیمی هستند مانند بند ۱۴ ماده ۵۵ که ۶۰ سال از تدوین آن گذشته است، البته در سال ۴۵ تبصرهای به آن اضافه شده اما این کامل نیست و جوابگوی نیازهای امروز جامعه ما نیست و باید اصلاح شود. البته این موارد وظیفه آتشنشانی نیست و حوزهها و دستگاههای دیگر نیز باید به میدان بیایند، ما نیز درخواست کمک کردهایم تا این اصلاحیه هر چه سریعتر در مجلس شورای اسلامی اتفاق بیفتد. SOP نیز مربوط به فرآیندهایی داخلی سازمان از جمله فرایندهای عملیاتی، پیشگیری و... است که در حال انجام این تغییرات هستیم. بخشی از آنها انجام شده و همچنان ادامه دارد تا بتوانیم توان بیشتری در مقابله با حوادث داشته باشیم.
هر کاری بتوانم از لحاظ قانون برای خانواده شهدا انجام میدهم
خانوادههای شهدای پلاسکو نسبت به ضعف فرماندهی عملیات انتقاد دارند و معتقدند؛ بیتدبیری صورت گرفته، آنها همچنین به عملکرد شما به عنوان معاون عملیات این حادثه انتقادات جدی مطرح کردهاند و معتقدند؛ انتخاب شما به عنوان مدیرعامل سازمان آتشنشانی به نوعی بیاعتنایی به خون شهیدانی است که در حادثه پلاسکو جان خود را از دست دادهاند، نظر شما درباره این اظهارات چیست؟
من وظیفه خود میدانم به خانواده شهدا احترام بگذاریم و در این ایام نیز دیدارهایی با همه آنها داشتم. مجموع شهیدان سازمان آتشنشانی در زمان جنگ تحمیلی و در عملیاتهای مختلفی که انجام شده ۵۸ شهید است و تلاش دارم ارتباط دائمی با این خانوادهها داشته باشم.
خانواده شهدا هر نظری که داشته باشند، برای من قابل احترام است و وظیفه دارم شان خانواده شهدا را حفظ کنم و هر کاری که از لحاظ قانونی میتوانم، برای آنها انجام دهم البته ممکن است؛ بسیاری از این حرفها تحت تاثیر حرفهایی باشد که در آن موقع بیان میشده است.
شما شهدای آتشنشان را در این حادثه قربانی چه موضوعی میدانید؟
معتقدم شهدای آتشنشان قربانی ناایمنیهایی که باعث به مخاطره افتادن جان مردم میشود، شدند. آتشنشانان مجبور هستند، دست به خطر بزنند. پلاسکو اولین و آخرین صحنهای نیست که همکاران من اقدام به خطرهای بزرگ میکنند و شهر ما روزانه با حوادث مختلفی در این رابطه روبرو است و آتشنشانان جان خود را به خطر میاندازند، البته در تلاش هستیم تا شرایط عملیاتها را برای نیروهایمان ایمنتر کنیم تا کمتر شاهد این اتفاقات باشیم.
گفتگو: نجمه رحمتی