خبرگزاری کار ایران

خانواده‌های کارگری چند میلیون تومان برای تحصیل در بخش دولتی می‌پردازند؟

خانواده‌های کارگری چند میلیون تومان برای تحصیل در بخش دولتی می‌پردازند؟
کد خبر : ۱۲۷۶۳۱۷

امروز کودکان کار بسیاری در مخازن زباله دیده می‌شوند که به دنبال یک لقمه نان در آلودگی و میکروب و بیماری هستند؛ حق این کودکان در این سنین، تحصیل و بازی است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بعد از دو سال دوری از مدرسه و آموزش به صورت مجازی، مهر امسال دانش آموزان باید به مدرسه بروند؛ و نکته اینجاست که باز شدن مدارس و هزینه‌های بالای آموزش و تحصیل، در شرایط تورمی، بار مضاعفی بر شانه‌های نحیف خانواده‌های کارگری می‌گذارد.

پول خرید کتاب و لوازم التحریر و لباس فرم از یکسو و هزینه‌های سربار دیگری که حتی در مدارس دولتی به خانواده‌ها تحمیل می‌شود از سوی دیگر، روزهای پایانی شهریور را برای خانواده‌های فرودست کارگری به روزهایی پر از دلهره بدل کرده است.

 سالهاست که بدون توجه به الزامات صریح اصل ۳۰ قانون اساسی، خانواده‌ها مجبور شده‌اند بخش زیادی از هزینه‌های تحصیل فرزندان خود را – از لباس فرم گرفته تا کتاب درسی- از جیب بپردازند، حتی اگر فرزند خود را در یک مدرسه دولتی ثبت نام کرده باشند؛ هزینه‌های تحصیل سال به سال افزایش یافته تا جایی که امروز برای هر فرزند محصل باید حداقل ۳ تا ۴ میلیون تومان کنار گذاشت تا بتوان او را با حداقلی‌ترین و ساده‌ترین اقلام راهی مدرسه کرد.

هزینه‌های سنگین آموزش و وسایل آموزش

در دوران کرونا، خانواده‌های کارگری و کم بضاعت در تب و تاب و نگرانیِ خرید تبلت و گوشی هوشمند بودند، در آن دوران بودند برخی خانواده‌ها که نمی‌توانستند برای فرزندان محصل خود ابزار هوشمند تحصیلی فراهم کنند و در مواردی شاهد خودکشی دانش آموزان در مناطق محروم و روستایی بودیم؛ این «فقر آموزشی» تا آنجا پیش رفت که حتی از سوی برخی نهادها و خیرین، کمپین‌های خرید تبلت و گوشی برای دانش آموزان مناطق محروم به راه افتاد؛ اما امروز بعد از خاتمه کرونا، پدران و مادران کارگر باز دغدغه جدیدی دارند: هزینه‌های لوازم التحریر و نرخ بالای لباس فرم و سایر اقلامی که مدارس تحمیل می‌کنند.

در روزهای میانی شهریورماه، رئیس اتحادیه صنف فروشندگان نوشت‌افزار تهران، افزایش قیمت ۲۰ تا ۳۵ درصدی نوشت‌افزار را تایید کرد؛ او البته این ادعا که برای هر فرزند محصل باید بیش از یک میلیون تومان پول نوشت‌افزار پرداخت را مردود دانست و گفت هزینه نوشت‌افزار هر دانش آموز ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان است.

علیرغم این مطلب، رسانه‌ها در روزهای اخیر از رشد ۸ برابری قیمت اقلامی مانند جامدادی، مداد رنگی و قمقمه آب دانش آموزان خبر داده‌اند؛ قیاس قیمت این اقلام قبل از کرونا در سال ۹۸ و امروز که مدارس بعد گذشت دو سال حضوری شده‌اند، تورم ۸۰۰ درصدی را ثابت می‌کند؛ در آن زمان، یک بسته مدادرنگی قیمتی حدود ۸ تا ۱۰ هزار تومان داشت اما امروز کمتر از ۶۵ یا ۷۰ هزار تومان نیست! این در حالیست که برای خرید یک کوله پشتی بسیار معمولی با کیفیت متوسط باید چیزی حدود ۵۰۰ هزار تومان پرداخت؛ برای خرید نمونه‌های باکیفیت باید بیش از یک یا حتی دو میلیون تومان هزینه شود.

بررسی رسانه‌ها نشان می‌دهد «یک خانواده برای راهی کردن فرزند خود به مدرسه باید حداقل بین ۸۰۰ هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای خرید لوازم تحریر دست به جیب شود. البته این رقم به جز هزینه ثبت‌نام مدرسه، لباس فرم، هزینه سرویس، کتب درسی و کمک درسی است.» یعنی برای خرید کتاب، دفتر، مداد و خودکار و مدادرنگی، کوله پشتی و جامدادی و. . برای هر فرزند باید رقمی بین ۸۰۰ تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان هزینه شود؛ اگر یک خانواده دو فرزند در خانه داشته باشند، این هزینه به بیش از ۲ میلیون تومان می‌رسد که البته این ارقام، هزینه سرویس، ثبت نام و خرید کتاب‌های درسی را در برنمی گیرد.

کارگران:

حداقل دو تا سه میلیون تومان برای هر فرزند باید هزینه کنیم

در آستانه‌ی مهرماه، این هزینه‌های سنگین، خانواده‌های کارگری را به شدت مستاصل کرده است؛ علی، یک کارگر قطعه‌سازی در تهران است که ماهی نزدیک به ۱۱ میلیون تومان حقوق می‌گیرد به عبارتی حداقل بگیر نیست و وضعش کمی به اصطلاح بهتر است؛ او که فقط یک فرزند محصل در خانه دارد می‌گوید: بعد از پرداخت اجاره خانه و اقساط وام، فقط ۶ میلیون تومان برای هزینه‌های یک خانواده سه نفره باقی می‌ماند؛ از این پول چطور هزینه‌های سنگین باز شدن مدارس را بپردازم؟

او در پاسخ به این سوال که برای فرستاندن فرزندت به مدرسه چقدر باید هزینه کنی؛ می‌گوید: برای خرید لوازم التحریر، کیف و کتاب و لباس فرم، حداقل باید ۳ میلیون تومان بپردازم؛ تازه همه چیز را معمولی و ساده می‌خرم؛ سه میلیون تومان برای من واقعاً سنگین است و این پول جدای هزینه‌های ریز و درشتی است که مدارس دولتی به شیوه‌های مختلف از خانواده‌ها می‌گیرند؛ تازه هزینه سرویس هم هست؛ وقتی من با داشتن کار و درآمدِ یازده میلیون تومانی نمی‌توانم راحت هزینه‌های تحصیل در بخش دولتی را فراهم کنم، خانواده‌های حداقل بگیر و کم درآمد، چه باید بکنند؟!

قدسی، زنی است سرپرست خانوار که در یکی از پاساژهای شمال غرب تهران، شاگرد مغازه است و ماهی ۴ میلیون تومان می‌گیرد، برای روزی ده ساعت کار مدام! او که مادر یک فرزند است و همسرش فوت کرده؛ می‌گوید: باید پدر و برادرم کمک کنند که بتوانم لوازم التحریر و کتاب بخرم؛ هنوز هیچ خریدی نکرده‌ام ولی فکر می‌کنم لاقل باید ۲ تا ۳ میلیون تومان برای چیزهای بسیار ساده بدهم تا فرزندم بتواند به مدرسه برود؛ یک ماه حقوق من می‌شود خرید لوازم مدرسه فرزندم!

و البته خانواده‌های کم درآمد، حداقل بگیر یا بدون سرپرست بسیاری هستند که هیچ کمکی از هیچ جا به آن‌ها نمی‌رسد؛ خانواده‌هایی که شبانه روز زحمت می‌کشند و نان حلال در می‌آورند اما دستمزدشان برای تامین هزینه‌های زندگی اصلاً کافی نیست؛ این خانواده‌ها این روزها از «کالایی شدن و پولی شدن آموزش» رنج می‌برند و به گفته‌ی احسان سهرابی (فعال کارگری و نماینده کارگران در شورای حفاظت فنی) اگر بازگشت به الزامات اصل ۳۰ قانون اساسی جدی گرفته نشود، با این تورم سنگین هزینه‌های تحصیل، موج ترک تحصیل و محرومیت آموزشی در راه خواهد بود.

چرا اصل ۳۰ قانون اساسی فراموش شد؟

او ادامه می‌دهد: اصل ۳۰ قانون اساسی می‌گوید «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد» این وسایل آموزش و پرورش رایگان، چرا فراهم نشده‌اند؛ آیا وسایل رایگان آموزش به این معناست که یک خانواده کارگری برای تهیه کتاب درسی پول بپردازد یا نگران خرید لوازم تحصیلی باشد؛ به دلیل‌ عدم پایبندی به این اصل قانونی، دانش آموزان مستعدی بوده‌ و هستند که فقط به خاطر هزینه‌های سنگین تحصیل و فقر خانواده، ناخواسته منجر به ترک تحصیل می‌شوند.

سهرابی از بی‌انضباطی بازار در آستانه‌ی مهرماه انتقاد می‌کند و می‌گوید: ابتدا باید بازار نوشت‌افزار را کنترل کنند؛ چرا برخی از صنوف مرتبط با آموزش، خسارات تعطیلی دوران کرونا را از جیب مردمان فرودست جبران کنند؟! دستگاه‌های نظارتی کجا هستند که یک مدادرنگی ساده را نزدیک صد هزار تومان قیمت زده‌اند و از استیصال خانواده‌هایی که باید فرزندانشان را به مدرسه بفرستند، جیب‌هایشان را پر پول می‌کنند؟ هیچ نظارتی نیست نه در بحث بازار و فروش لوازم آموزشی و نه در مقوله‌ی هزینه‌های اجباری مدارس؛ گزارشاتی داریم از مدارسی که تاکید بر یک نوع لباس فرم خاص دارند و آنهم قصه خودش را دارد و قیمتی که در استطاعت مردم نیست…

او نسبت به هزینه‌های سنگین فردی و اجتماعیِ ترک تحصیل و پیوستن به خیل عظیم کودکان کار هشدار می‌دهد: امروز کودکان کار بسیاری در مخازن زباله دیده می‌شوند که به دنبال یک لقمه نان در آلودگی و میکروب و بیماری هستند؛ حق این کودکان در این سنین، تحصیل و بازی است که متاسفانه از آن محرومند؛ اما با رها کردن آموزش در دستان بیرحم بازار، فردا این کودکان زباله گرد، چند برابر می‌شوند؟

آموزش «کالا» نیست

براساس قانون اساسی، آموزش «کالا» نیست، وسایل آموزش و پرورش هم «کالا» نیست؛ چرا باید خانواده‌ها حداقل سه تا چهار میلیون تومان فقط برای آماده‌سازی دانش آموزان برای ورود به مدرسه بپردازند. امروز وسایل رایگان برای تحصیل شایسته اساساً فراهم نیست، از آن دانش آموز جنوب کرمانی یا سیستانی گرفته که سر کلاس درس از فرط گرسنگی غش می‌کند تا آن فرزند کارگر ساده‌ی حاشیه تهران که به خاطر سنگینی هزینه ها، حتی نمی‌تواند دیپلم بگیرد؛ به راستی چرا هزینه‌های یک درس خواندن ساده، نجومی شده است، مگر تحصیل رایگان با تامین تمام وسایل آن، یک الزام نیست؟

گزارش: نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز