گردشگری فرهنگی؛ در جستجوی آداب و رسوم بکر و زنده در شرق
گردشگری فرهنگی حرکت انسانها برای بازدید از جاذبههای فرهنگی محسوب میشود که با هدف به دست آوردن اطلاعات و تجربه جدید، برای ارضای نیازهای فرهنگی انجام میگیرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، توسعه گردشگری به عنوان یک پدیده فرهنگی، گسترش دهنده فرصتهای تبادل فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان است و گردشگری فرهنگی حرکت انسانها برای بازدید از جاذبههای فرهنگی محسوب میشود که با هدف به دست آوردن اطلاعات و تجربه جدید، برای ارضای نیازهای فرهنگی انجام میگیرد. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، درصد بالایی از گردشگری بینالمللی با انگیزۀ فرهنگی بوده که بهطور چشمگیری این فرایند رو به افزایش است.
از تخت جمشید تا بازار سرپوشیده تبریز، از سازههای آبی شوشتر تا موزه ایران باستان، از نقش جهان و مسجد شیخ لطفالله تا نقش رستم و ارگ بم و صدها خانه تاریخی تنها بخش کوچکی از داشتههای تاریخی ایراناند که این سرزمین وسیع را به یک مقصد مهم برای گردشگران فرهنگی در سراسر جهان بدل کرده است. اما گردشگری فرهنگی تنها به بازدید از آثار و ابنیه تاریخی محدود نمیشود؛ صنایع دستی متنوع و آداب و رسوم متعدد اقوام مختلف ایرانی هم در این گنجینه عظیم میگنجند.
همچنین باید گفت که گردشگری تاریخی، طیف بزرگی از گردشگری فرهنگی را تشکیل میدهد که با توجه به اهمیت بالای خود به صورت مجزا به آن پرداختیم. اما علاوه بر موزهها، سایتهای تاریخی، باستانشناسی و معماری، در این گونه از گردشگری میتوان روی میراث فرهنگی ناملموس و صنایع دستی متمرکز شد که ظرفیتهای فراوانی برای جذب گردشگران خارجی دارد؛ گردشگری که به دنبال یافتن آداب و رسوم بکر و زنده راهی شرق میشود تا اصالت واقعی را در آن تجربه کند.
سفر به نقاط دوردست جهان برای گردشگر فرهنگی فرصتی برای کسب اطلاعات و ارضای نیازهای فرهنگی است؛ چراکه بخشی از جریان گردشگری در چارچوب گردشگری فرهنگی، تضاد فرهنگی را پشت سر گذاشته و با قبول فرهنگ میزبان یعنی مناطقی که از آن بازدید میکنند بیشتر به دنبال شناخت از فرهنگ بومی است. و چه جایی بهتر از خاورمیانه و به خصوص ایران برای پاسخ به نیاز شناخت این فرهنگهای بومی زنده؟
جنبههای علمی مردم شناسی و میراث فرهنگی ناملموس ایران مانند آداب و رسوم، فرهنگ، نوع معیشت و... بخش مهمی از این جاذبهها هستند؛ از دهها آئین عزاداری محرم در شهرها و روستاهای ایران که به گونههای مختلف برگزار میشود تا مراسم آئینی مرتبط با کشاورزی، نوروز، شب یلدا، جشنها و عروسیها و رقصهای محلی و آئینهایی که مرتبط با تغییر فصل بودهاند. برخی از این آئینها در طول سالها رو به فراموشی رفته یا گستره عمل به آن محدود به مناطق کوچکی شده اما برخی دیگر به مرور زمان رنگ و بوی دیگری گرفته و پرقدرتتر از گذشته همچنان در سراسر شهرهای ایران زندهاند.
در کنار این آئین و رسوم، صنایعدستی نیز از جنبههای قدرتمند گردشگری فرهنگی ایرانی است؛ هنر دست زنان و مردان ایرانی که برای رفع نیاز شخصی و فروش به کار میرفته و امروز برخی از آنها ساخته میشود تا زینت خانههای شهری و حتی گردشگران علاقهمند خارجی باشد. از فرش و گلیم و ورنی و قالی و دیگر دستبافتههای عشایری و روستایی تا سفال و معرق و منبت و سوزندوزی و صدها صنعت دیگر که محصول هنر دست کسانی است که قدر معجزه سر انگشتان خود را میدانند و آن را برای خلق یک محصول هنری و کاربردی به کار میگیرند.
اهداف شکلگیری گردشگری فرهنگی در یک منطقه وابسته به تدارک فرهنگی و ارائه جذابیتهای موجود، پشتیبانی محلی و منطقهای از گردشگری فرهنگی در مفهوم ساختار اجتماعی و سازمانی و همچنین وجود جاذبههای فرهنگی و طبیعی در تلفیق با هم و شکل دادن به یک چشمانداز فرهنگی است؛ بنابراین شکلگیری این گونه گردشگری و همراه با آن افزایش آگاهی ساکنان محلی درباره مضرات و منافع گردشگری فرهنگی میتواند مفید واقع شود. در این میان، حمایت از میراث بوم شناختی و دستیابی به شرایط لازم برای حفظ جمعیت محلی در هر منطقه از جمله دیگر نیازهاست. دوباره کشف کردن و اهمیت یافتن امتیازات فرهنگی گمشده ساکنان محلی، امکان تشخیص و توسعه آگاهیهای منطقهای در بعد فضایی و هویت فرهنگی و توسعه فزاینده یک احساس خوب تعلق به یک فرهنگ و ایجاد زیر بناهای اقتصادی در یک دوره بلندمدت و افزایش اشتغال در یک اقتصاد در حال رکود میتواند از دستاوردهای موثر گردشگری فرهنگی برای یک کشور باشد که ضرورت توجه به داشتههای آئینی و صنایع دستی و آثار تاریخی این مرز و بوم را برای توسعه گردشگری فرهنگی بیش از پیش جدی میکند.