سرپرست گروه موسیقی «بهار باد» در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
همه زیر یک پرچم زندگی میکنیم؛ اما قوانین یکسانی نداریم/ هنرمندان نواحی برای برگزاری کنسرت میجنگند

داوود رضایی نوازنده کمانچه که یکی از اعضای گروه «تال» است، امسال با گروه «بهار باد» در هفدهمین جشنواره موسیقی نواحی حضور یافته است. او با طرح مشکلاتی که در مسیر هنرمندان موسیقی نواحی وجود دارد، گفت: جشنواره برای شرکتکنندگان هیچ عایدی مالی ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی نواحی ایران را نمیتوان به چند منطقه و روستا دستهبندی کرد. بدون اغراق تنوع موسیقی نواحی مختلف به اندازه گستره جغرافیایی و فرهنگی ایران است. این در حالی است که این موسیقیها که اساس آنها مقامها و نواها هستند بر اساس منش و اقلیم و فرهنگ هر شهر و دیار شکل گرفته و ادامه حیات دادهاند. ساز بندیها آنقدر متنوع است که نمیتوان آنها را به یک، دو یا دهها ساز دستهبندی کرد این یعنی میتوان تعداد کثیری از نوازندگان و خوانندگان را برای هر منطقه پیشبینی کرد. اما این همه هنرمند از سراسر ایران چقدر فرصت دارند تا هنر خود را به سمع و نظر مخاطبان و هنرمندان و استادان برسانند؛ بدون شک تعداد افرادی که موفق به این کار شوند؛ بسیار محدود است. اغراق نیست اگر بگوییم تنها بستر تخصصی و مناسب برای حضور هنرمندان موسیقی نواحی، جشنوارهای با همین محوریت است که امسال هفدهمین دوره آن در استان هرمزگان و شهر بندرعباس برگزار میشود.
دبیری جشنواره امسال به عهده فواد توحیدی است. او موسیقیپژوه است و سالها روی موسیقی مناطق مختلف ایران کار کرده است. توحیدی در نشست خبری جشنواره موسیقی نواحی امسال بیان کرد؛ تلاش شده شرکتکنندگان رویداد امسال از میان افراد و گروههایی انتخاب شوند که یا تاکنون در جشنواره حضور نیافتهاند یا از زمان حضور آنها سالها گذشته باشد. بر همین اساس میتوان امیداور بود که در جشنواره هفدهم، شاهد اجراهای جدیدی از هنرمندان سراسر کشور باشیم.
«بهارباد» یکی از گروههایی است که از استان لرستان در جشنواره هفدهم موسیقی نواحی حضور یافته است.
گروه موسیقی «بهار باد» از استان لرستان با سرپرستی داوود رضایی، در هفدهمین جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران،قطعاتی از موسیقی لُری را برای نخستین بار به اجرا میگذارد.
آواز باستانی «مور و هوره»، رقص آیینی «سنگین سماء» و بازنمایی آیینهای لُری کمتر شنیدهشده آثاری هستند که گروه «بهارباد» در سومین روز جشنواره، مورخ یکشنبه هفتم اردیبهشتماه به اجرای آنها پرداخت.
داوود رضایی نوازنده کمانچه و سرپرست این گروه در گفتگو با ایلنا؛ به جزییات حضور گروهش در جشنواره موسیقی نواحی هرمزگان پرداخت و در رابطه با اوضاع موسیقی در استان لرستان توضیحاتی ارائه کرد.
بخشی از اجرای گروه «بهارباد»/ این اجرا مربوط به جشنواره نواحی نیست
به عنوان سوال اول از سابقه و قدمت گروه «بهار باد» بگویید.
گروه «بهارباد» چند سالی است فعالیت خود را آغاز کرده است. این گروه در همان ابتدا از طریق حضور در جشنواره زاگرسنشینان به میزبانی بروجن واقع در استان چهارمحال و بختیاری، فعالیت اجرایی خود را آغاز کرد و در این رویداد رتبه اول گروهنوازی را کسب کردیم. در ادامه بود که به اتفاق دوست عزیزم احسان عبدیپور نوازنده سورنا، به کرمان رفتیم، اما گروه اسم دیگری داشت. سپس گروه «بهار باد» فعالیتهای جدی خود را ادامه داد. البته پیش از تشکیل این گروه خودم مشغول فعالیتهای جدی بودم و با گروههای دیگر همکاری داشتم.
با کدام گروهها؟
من با گروه «تال» و آقای فرج علیپور همکاری دارم و چند سالی در گروه «سازینه» با پیمان بزرگنیا کار کردهام. با آقای شاهو عندلیبی هم همکاریهایی داشتهام.
موسیقی لرستان و بهرهگیری از سازهای تخصصی دیارتان، تا چه حد برایتان اهمیت داشته است.
ما اصولا روی موسیقی خودمان تمرکز داریم و در هفدهمین جشنواره موسیقی نواحی نیز از سازهای بومی و محلی خودمان بهره میبریم. سورنا، کمانچه، دهل و تنبک سازهای ما هستند.
منظورتان از کمانچه همان «تال» است؟
بله همینطور است و خودم آن را مینوازم.
جشنواره موسیقی نواحی ویترینی از مقامها و نواهای سراسر ایران است. شما و اعضای «بهارباد» قرار است در جشنواره چه آثاری را بنوازید؟
ما در جشنواره موسیقی نواحی مناطق لکنشین و لرستان را اجرا خواهیم کرد. اینطور بگویم که اجرای ما رپرتواری از موسیقیهای لری و لکی است.
نظرتان درباره جشنواره موسیقی نواحی ایران و تاثیرش بر ارتقاء موسیقی مناطق مختلف کشور، چیست؟
متاسفانه نسبت به موسیقی نواحی کشور بیمهریهایی وجود دارد و همین موضوع بر اهمیت جشنواره موسیقی نواحی میافزاید. این رویداد باید ارتقاء یابد و مشکلاتش حل شود؛ هم به لحاظ بودجه و هم زمان و مکان برگزاری. این جشنواره که همواره حاشیههایی داشته، سالی یک بار برگزار میشود و بالاخره باید مشخص شود که اصلا قرار است برگزار شود یا خیر؟ اصلا بهتر است برگزار شود یا خیر؟ اگر قرار است برگزار شود، باید بودجهای درخور داشته باشد.
از چند و چون برگزاری جشنواره امسال و نحوه میزبانی بندرعباس بگویید.
برای حضور در دوره هفدهم قرار است به هر نوازنده ده میلیون تومان بدهند و پنج میلیون هم برای ایاب و ذهاب خواهند داد. آیا این مبلغ برای رفت و آمد گروهی چند نفره کافی است؟ همانطور که گفتنید جشنواره امسال در هرمزگان برگزار میشود و خب این استان به لحاظ مسافتی با لرستان فاصله دارد. اگر بخواهیم با مبلغی که به ما دادهاند با اتوبوس به بندرعباس برویم سیزده الی چهارده ساعت طول خواهد کشید! این زمان کم نیست و باعث خستگی خواهد شد. واقعا بعد از این مسیر طولانی چگونه باید با آن خستگی روی صحنه برویم و اجرا کنیم. در رابطه با گروه خودمان مثال میزنم؛ من قرار بود در اجراهای جشنواره خودم بخوانم؛ اما این امکان میسر نیست به این دلیل که اگر خسته باشم نمیتوانم بخوانم. واقعا اگر استراحت نکنم، نمیتوانم روی صحنه بخوانم. بعد قرار شد یکی از دوستان خواننده گروه باشد. او به من گفت در بندرعباس آشنا و فامیل دارم و نهایتا یک روز زودتر عازم میشوم تا استراحتی کرده باشم و منتظر میمانم و شما و اعضای گروه برسید. این موارد معضلهایی هستند که وجود دارند.
در ادامه با چه وسیلهای به بندرعباس میروید؟
قرار بر این شد یک روز زودتر با قطار عازم شویم. هزینهای که برای ایاب و ذهاب به ما دادهاند کم است و ناگریز باید با قطار سفر کنیم. خودتان میدانید که مسافرت با قطار نیز زمان زیادی میطلبد و روزمان را خواهد گرفت. برای برگشت هم پیگیری کردیم و به ما گفتند برای روز دوشنبه هشتم اردیبهشتماه که زمان برگشت است، قطار نیست. معلوم نیست باید چه کنیم! باید ببینیم چگونه و با چه وسیلهای میتوانیم به شهرمان باز گردیم.
تصمیم منطقهای و حرفهای این است که دبیرخانه جشنواره از قبل خودش به این قضیه ایاب و ذهاب بیاندیشد. اصلا به جای اینکه مبلغی برای این مقصود به شرکتکنندگان داده شود، باید خودشان بلیتها را تهیه کنند؛ نه اینکه بگویند این پول و خودتان بیاید.
بله درستش همین است. باید بلیتها را خودشان را بگیرند. به نظر شما زمانی که این کاستیها وجود دارد آیا بهتر نیست جشنواره برگزار نشود؟
انتخاب شهر میزبان خیلی مهم است؛ در این رابطه باید مسافت جغرافیایی و مسیرهای هموار برای مسافرت اندیشیده شود. این موضوع خیلی برای هنرمندان نواحی مهم است.
باور کنید جشنواره موسیقی نواحی برای ما در حد یک دیدار با هنرمندان و بچههای مناطق دیگر است. الگویی ارائه میشود و ما دورهم هستیم وگرنه این رویداد از لحاظ مالی هیچ عایدی برای شرکتکنندگان ندارد.
شاید به همین دلیل است که گروهها با تعداد کمی از اعضا روی صحنه میروند. اگر هم غیر از این باشد به هرحال همواره برای حضور اعضای بیشتر گروهها سقفی تعیین شده است. تنخواه و مبلغی که میدهند، آنقدر نیست که بخواهید مثلا گروهی بیست نفره را روی صحنه ببرید.
بله همینطور است. محل اسکان هم چالش دیگری است. همین چند روز پیش با ما تماس گرفتند و گفتند عکس کارت ملیهایتان را بفرستید برای انجام کارهای اسکان. بعد هم در هتل ساکن شدیم. موضوع این است که در کل باید برای گروهها جایگاه قائل شد. به هرحال هر کدام از نوازندگان گروه «بهار باد» برای خود اعتبار و جایگاهی دارند و سالها کار کردهاند. خودم سالهاست در عرصه موسیقی فعال هستم. منظورم البته صرفا این دوره از جشنواره نیست و حرفم این است که شأن هنرمندان موسیقی نواحی ایران، باید حفظ شود.
البته جشنواره همواره تلاش کرده به سطح و اعتبار هنرمندان و اساتید برای حضور توجه داشته باشد. برگزارکنندگان خودشان در جریان این مشکلات هستند و برای رفع آنها تلاش میکنند.
امید که چنین باشد. و خب این را هم در نظر داشته باشید که اطلاعرسانی جشنواره باید قوی باشد. زمانی که جشنواره مهمی چون موسیقی نواحی که تنها رویداد تخصصی حال حاضر است، برگزار میشود باید اطلاعرسانی قویتری داشته باشد.
از جشنواره بگذریم و به موسیقی لرستان بپردازیم. آیا در لرستان، موسیقیهای فولک و آیینهای موسیقایی همچنان مخاطبان خود را دارد یا اینکه با ریزش جدی مواجه بودهایم؟ خودتان میدانید که موسیقی ظاهرا پاپ و تلفیقات و تبلیغات پر زرق و برق، چه به روز موسیقی اصیل و با قدمت ما آورده است.
من صرفا درباره موسیقی منطقه خودمان یعنی لرستان صحبت میکنم و در پاسخ به سوالتان باید بگویم، مردم دیار ما واقعا موسیقیمان را دوست دارند و حمایت میکنند. اما خب موضوع این است که بالاخره ما نیز باید موسیقیمان را به لحاظ شنیداری برای مخاطب، را ارتقا دهیم. سعی ما این است در قالب موسیقی نواحی و تلاش برای حفظ آن، آثاری به روز را به مخاطبان ارائه دهیم.
در اینباره مثال بزنید؛ چه تمهیداتی برای به روزتر کردن آثار و اجراهایتان انجام میدهید؟
بگذارید گروه آقای فرج علیپور را مثال بزنم. ما در کنار سازهای اصیل و سنتی منطقهمان یک بیس را نیز را نیز به گروه افزودهایم. قرار هم نیست که این ساز مثلا سولو (تکنوازی) بنوازد یا کارهای دیگری انجام دهد. نوازنده این ساز صرفا دیگر نوازندگان را همراهی میکند. در حال حاضر قشر جوان چنین چیزهایی میخواهد. یا مثلا گاه نیز درامز به دیگر سازها اضافه میشود. چنین سازهایی اصلی نیستند بلکه باید نقش زیر صدای موسیقی محلیمان را داشته باشند.
به طور قطع، نمیتوان درباره تغییرات مقاومت کرد و در نهایت گروهها مجبور میشوند گوشهای از کار را به این دسته از سازها اختصاص دهند. البته نمیتوان در موسیقی با قدمت مناطق مختلف کشور، دست برد و خب هر گروه با هر موسیقی که دارد باید برای حفظ مخاطبان تلاش کند.
همینطور است و من به جرات به شما میگویم که «تال» یکی از بهترین گروههای موسیقی نواحی ایران است. این را بر اساس تجربه میگویم. من و اعضای «تال» در هر شهر و منطقه کنسرت دادهایم، خدا را شکر مورد استقبال مردم قرار گرفتهایم. حین برگزاری کنسرتها، سالن همیشه پر است. حتی پیش آمده که بلیت به خودمان نرسیده تا به خانوادههایمان بدهیم. این موارد یعنی مسیری درستی را پیش گرفتهایم.
به نظر میرسد یکی از کارهای مهمی که دبیرخانه جشنواره موسیقی نواحی میتواند انجام دهد، دادن اجرای عموم به گروههای منتخب و برگزیده است.
بیان کردن چنین موضوعی راحت است؛ اما اتفاق نمیافتد. گاه میشنویم که چنین صحبتهایی مطرح میشود، اما متاسفانه انجام دادنش کار راحتی نیست. همه اینها به میزان بودجه بستگی دارد. اگر بودجه به اندازه باشد من نوعی به عنوان سرپرست گروه نوازندگان حرفهایتری را به جشنواره میآورم و قاعدتا اجرای بهتر و قویتری خواهیم داشت. درست است که بنا به آنچه گفته شده ما در جشنواره دو اجرا داریم؛ اما کیفیت کار خیلی مهم است. بنابراین میتوان اینگونه گفت که تامین بودجه و اختصاص بیشتر بودجه، با کیفیت جشنواره و اجرای گروهها رابطه مستقیم دارد. در این صورت شک نکنید که هنرمندان بزرگ و معتبر هر منطقه به جشنواره میآیند.
سالهاست که بزرگان موسیقی غایبان اصلی جشنواره موسیقی نواحی هستند. جشنواره موسیقی فجر نیز سالهاست دچار چنین وضعیتی است.
سوال این است که بودجه دریافتی کاملا برای جشنواره میشود؟ من درباره یکی از دورههای جشنواره موسیقی نواحی که چند سال پیش در کرمان برگزار شد، شنیدم که رقم بودجه شش میلیارد تومان بوده است. نمیدانم این خبر چقدر صحت دارد. اما اگر چنین رقمی، آن هم چند سال پیش به جشنواره داده شده، این سوال مطرح خواهد شد که این مبلغ کجا و چگونه هزینه شده؟! از طرفی، مطمئنا وقتی چند سال پیش بودجه شش میلیارد بوده، الان خیلی بیشتر است. واقعا مگر ما چند نوازنده فعال داریم؟ منظورم فعال به معنای واقعی است. شما فرض بگیرید دویست نوازنده فعال داریم یا حتی بیشتر. اگر پای شش میلیارد پول وسط است اصلا این مبلغ را بین نوازندگان فعال تقسیم کنند. اگر دویست نوازنده را در نظر بگیریم نفری سی میلیون به آنها تعلق میگیرد. اصلا نه رستوران میخواهیم و نه هتل! به آن نوازندگان فعال کمک کنید. این مبلغ را به کسانی بدهید که واقعا نیاز دارند.
بودجه جشنواره امسال هنوز اعلام نشده؛ اما قرار است این اتفاق بیفتد و رقم اعلام شود. از اینها که بگذریم، وضعیت برگزاری کنسرت در لرستان چگونه است؟ البته پاپ که در همه شهرها مسیر خودش را میرود و منظور صرفا موسیقی سنتی و نواحی است.
واقعیت این است که برای برگزاری چنین رویدادهای خودمان میجنگیم. واقعیت دیگری که به ما امید و انگیزه میدهد این است که مردم چنین موسیقیهایی را میخواهند؛ لااقل در رابطه با گروهی مثل «تال» یا «بهار باد» اینگونه است و ضرر نمیکنیم. مردم طوری استقبال میکنند که در نهایت ما ضرر نمیکنیم.
مسئولان ارشاد و مدیران فرهنگی در این میان چه نقشی دارند؟
متاسفانه مسئولان بیشتر هوای تهیهکنندگان پاپ را دارند. البته در میان مسئولان استان نیز برخی واقعا دغدغه موسیقی نواحی را دارند. یکی از همین مسئولان دغدغهمند، در جلسهای، پیشنهادی را مطرح کرد که جالب بود و میتوان آن را در همه شهرها اجرا کرد. پیشنهاد این بود که تهیهکنندگان و کنسرتگذاران یک کنسرت محلی و یک کنسرت سنتی برگزار کنند و بعد از آن است که به آنها اجازه داده خواهد شد تا یک کنسرت پاپ را نیز روی صحنه ببرند.
پیشنهاد بدی نیست هرچند تا رسیدن به مرحله اجرا زمان بسیار میخواهد.
بله اما این طرح را نه تنها در لرستان؛ بلکه در تمام استانها میتوان اجرا کرد. مگر نمیگوییم پاپ امروز بد است؟ پس چگونه است که مجوز میگیرند. باید برگزاری کنسرتهای سنتی و محلی هم تسهیل شود. بله کنسرت پاپِ فلان خواننده خوب میفروشد؛ اما این نوع موسیقی مخاطبان خودش را دارد. قاعدتا این دسته از مخاطبان به کنسرت ما که محلی و سنتی است، نمیآیند. هر سبک و سیاق مخاطبان خودش را دارد و باید همواره به این دستهبندی توجه داشته باشیم. متاسفانه رسانهای چون تلویزیون نیز به موسیقی نواحی بیتوجه است. شبکههای صدا و سیما در هر جشن و مناسبت فقط به موسیقی پاپ توجه دارند و خوانندگان این عرصه را به برنامهها دعوت میکنند.
کافی است اشعار فاخر، کلام و مقامهای موسیقی نواحی را با برخی از ترانههای پاپ مقایسه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم.
همینطور است. و من باز هم روی تاثیر صدا و سیما بر اهمیت یافتن موسیقیهای مختلف تاکید میکنم. بگذارید در این رابطه مثالی بزنم. من اثری به اسم «کاویار» به معنی یار آبیپوش را، با هزینه خودم تولید کردم که به لحاظ شعر و کلام هیچ مشکلی ندارد. صدا و سیمای خرمآباد این اثر را منتشر نمیکند، اما صدا و سیمای ایلام آن را پذیرفت و نشر داد! این تناقض برای من سوالبرانگیز است. اگر اثر من مشکلی دارد یا شعر و کلام آن دچار ابتذال یا کاستی و ایراد است، چگونه است که شبکه ایلام آن را میپذیرد و پخش میکند؟! مگر قوانین یکی نیستند؟! من در ایلام بودم که از طرف صدا و سیمای این استان با من تماس گرفتند و گفتند بیاید و به ما بپیوندید؛ چون با لرستان اجرای مشترک داریم و پخش مستقیم است. من پاسخ مثبت دادم و گفتم میآیم؛ اما فقط آهنگم را پخش کنید. و تاکید کردم که اگر این کار امکانپذیر نیست، که نمیآیم. در ادامه پذیرفتند و یکی از مسئولان مربوطه گفت من آهنگت را پخش میکنم. سپس رفتم و آهنگ پخش شد. توجه داشته باشد که این اثر از تلویزیون ایلام پخش شد، اما صدا و سیمای خرمآباد آن را نپذیرفت! سوالم این است که مگر قوانین یکسان نیست؟
مطمئنا ادارههای ارشاد استانها و شعبات انجمن موسیقی ایران واقعا بضاعت مالی ندارد تا به هنرمندان نواحی کمک مالی کنند. اما از حمایتهای دیگر بخشها بگویید.
من عضو صندوق اعتباری هنر هستم، اما حمایت خاصی در کار نیست. در اوایل عضویت، مبلغی، حدود یک میلیون تا یک و نیم میلیون تومان، دریافت کردم اما دیگر تکرار نشد. یکی از مسئولان نیز در خرمآباد خیلی از هنرمندان حمایت میکرد؛ منتهی خب حمایتها محدود بود.
مشکل این است که اگر مدیرانی دغدغهمند هم داشته باشیم، آنها به دلایل بیرونی و ایرادت سیستماتیک اداری که وجود دارد، خیلی زورشان به اوضاع نمیرسد و نمیتوانند همه معضلات را حل کنند.
کافی است به اوضاع مالی نوازندگان پاپ نگاهی بیندازید و آن را با زندگی هنرمندان اصیل نواحی مقایسه کنید تا همه چیز دستتان بیاید. هنرمندان خوب عرصه موسیقی نواحی مثلا از شمال کشور یا هر منطقه دیگر باید به جنوب بروند برای پنج یا ده میلیون تومان! آن هم در اوضاع نابسامانِ اقتصادی! اساتید بسیاری در دوره خودشان هرگز مورد حمایت قرارنگرفتند و دیده نشدند. پدر بزرگ من مقامنواز سورنای ایران بوده اما در آن دوره که فعالیت میکرد، هنوز رسانهها تا این حد جدی نبودند؛ ایشان هفتاد و چهار مقام نواخته بود. شاید باور نکنید، اما هنوز آن آثار را منتشر نکردهایم. واقعا زندگی امروز چنین اجازهای نمیدهد و برای انجامش، جدا از هزینه زمان لازم است؛ زیرا باید مجوز دریافت کنیم.
تعداد چنین استادانی در گستره موسیقی ایران کم نیست.
جز آلبومهای پدر بزرگ، خودم نیز سه آلبوم دارم که پس از چندین سال هنوز منتشرشان نکردهام.
بالا بودن هزینهها و نبود حمایتها، انتشار یک آلبوم را برای هنرمند به کاری بس دشوار تبدیل کرده است.
بله و خب دیگر کسی موسیقی را روی سیدی گوش نمیدهد. حال چند سالی است انتشار آلبوم به پلتفرمهایی چون بیپتونز و دیگر بسترها محدود شده است. در نهایت نیز آثار در فضای مجازی و کانالها و صفحات مرسوم منتشر میشود و تمام.
عموما آثارتان را چگونه و با چه حمایتهایی تولید و منتشر میکنید؟
من تمام آثارم را با هزینه خودم و از جیب خودم میسازم و در آخر هم بازگشتی وجود ندارد. سالهاست برای دل خودم و به عشق مخاطبانی مرا دنبال میکنند، کار میسازم؛ و همین است که اهمیت دارد.
به جز حضور در جشنواره موسیقی نواحی، قرار نیست در آیندهای نزدیک اجرا داشته باشید؟
انشالله روز بیست و ششم اردیبهشتماه که روز گلونی (سربند و نوعی روسری که زنان لر، زنان لک و زنان کرد به سر میبندند) است، به اتفاق استاد علیپور و اعضای گروه «تال» در سالن وزارت کشور روی صحنه خواهیم رفت.
گفتگو: وحید خانه ساز