خبرگزاری کار ایران

عماد حسینی مطرح کرد؛

«استاد» حامی حقوق زنان است نه فمنیست‌ها

«استاد» حامی حقوق زنان است نه فمنیست‌ها
کد خبر : ۱۵۴۹۴۱۷

عماد حسینی اظهار کرد: من ترجیح می‌دهم که اگر قرار است برچسبی به فیلم من زده شود، این فیلم در دسته فیلم‌هایی در دفاع از حقوق زنان قرار بگیرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «استاد» اولین اثر سینمایی عماد حسینی در مقام کارگردان به حساب می‌آید که برای اولین بار در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و این روزها بر پرده سینماهای کشور در حال نمایش است.

«استاد» فیلمی اجتماعی است و موضوعی را دنبال می‌کند که در سال‌های اخیر بارها به یکی از موضوعات اصلی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی ایرانی‌ها در فضای مجازی تبدیل شده است و نظرات مختلفی درباره آن وجود دارد.

در خلاصه داستان این فیلم که به تهیه‌کنندگی بهروز افخمی ساخته شده آمده است: «گلنوش برای مهاجرت و ادامه‌ی تحصیل به توصیه‌نامه‌ی استاد ادریس که معمار و نقاش مشهوری است نیاز دارد اما ماجراهایی برای او و استادش پیش می‌آید که شرایط را پیچیده می‌کند.»

به بهانه اکران «استاد» با کارگردان آن گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

ایده و ساختار «استاد» چگونه شکل گرفت؟

ماجرای «می‌تو» که در جهان اتفاق افتاد، پس از مدتی شاهد شکل‌گیری این جریان در ایران بودیم که مطرح‌ترین اتفاق این جریان در ایران درباره یک استاد نقاش بسیار مشهور بود و روایت‌های متعددی درباره ایشان مطرح شد که حتی ابعاد جهانی پیدا کرد و مجلات خارجی با افرادی که این روایت‌ها را مطرح کرده بودند مصاحبه‌هایی داشتند و این موضوع در جامعه ما بسیار شنیده شد.

برای اولین بار بود که زنها در جامعه ایران بدون هیچ ترس از قضاوت شدن روایت‌هایی اینچنین را مطرح می‌کردند. من و پیام لاریان که به نظر من یکی از بهترین نمایشنامه‌نویس‌ها در ایران است به این موضوع فکر کردیم که آیا می‌شود فیلمنامه‌ای با این موضوع نوشت یا خیر.

نمایشنامه «اولئانا» را قبلاً خوانده بودیم و اجرای صحنه‌ای این نمایشنامه را هم دیده بودیم. در مرحله اول به این فکر کردیم که اقتباسی از این نمایشنامه داشته باشیم اما به این نتیجه رسیدیم که فضای این نمایشنامه برای یک فیلم بلند آنقدر دراماتیک و جذاب نیست و در عین حال نیاز به بومی‌سازی جدی دارد. در نهایت نمایشنامه «اولئانا» برای تعریف یک موقعیت داستانی در ذهن ما جرقه زد و به سمت نگارش یک فیلمنامه اورجینال رفتیم.

عنوان استاد اشاره به یک جایگاه دارد که معمولاً جایگاهی در مسند قدرت به حساب می‌آید. چقدر نقد جامعه مردسالارانه و ایجاد موقعیت‌های اعمال قدرت را در نظر داشتید؟

مسئله اصلی این فیلم همین موضوع قدرت است وگرنه رابطه استاد و دانشجو می‌تواند اشکال مشروعی در فرهنگ‌های مختلف داشته باشد. موضوع اصلی این است که وقتی شما در مسند قدرت قرار می‌گیرید و زنی را وادار به تمکین می‌کنید مسئله تعرض به وجود می‌آید و ماجرای «می‌تو» هم اساساً ماجرای سوءاستفاده از قدرت است و شاهد هستیم در سینمای دنیا هم زنانی که به این مسئله اعتراض داشتند تأکیدشان بر این بود که افرادی در جایگاه تهیه‌کننده که بسیار قدرت دارند از این قدرت برای دست درازی به زنان سوءاستفاده می‌کنند و این مسئله در بین برخی بازیگران مرد مطرح هم وجود دارد.

کاراکتر زن در استاد محافظه‌کار است و نامزدش انتقام می‌گیرد. آیا این رویکرد در فیلمنامه برای فاصله گرفتن از این بوده که فیلم به اثری صرفا فمینیستی تبدیل شود؟

من ترجیح می‌دهم که اگر قرار است برچسبی به فیلم من زده شود، این فیلم در دسته فیلم‌هایی در دفاع از حقوق زنان قرار بگیرد تا اینکه عنوان فمینیستی به این فیلم داده شود. من در مقام کارگردان و پیام لاریان در مقام نویسنده تلاش کردیم که به واقعیت داستان نزدیک شویم و برای همین با حقوق‌دان، روانشناس و حتی با دو تن از قربانیان تعرض در موقعیتی مشابه صحبت کردیم و سعی کردیم به واقعیت نزدیک شویم.

حتی روایت‌های منتشر شده در ماجرای «می‌تو» را در نسبت به اساتید مشهور خواندیم. اگر همان روایت‌های مشهوری که درباره آن استاد، مطرح شده بود را بخوانید به ماجراهایی می‌رسید که زن پس از دوازده سال آن را اعلام می‌کند. طبیعی است که زنان در روزهای نزدیک به ماجرای اتفاق افتاده دچار التهاب و سکوت شوند. تلاش ما ارائه چهره‌ای واقعی از زنی بود که در این واقعه مظلوم واقع شده است.

برای خلق شخصیت گلنوش چقدر به نزدیک بودن او به زنان و دختران امروز و همچنین زنان سنتی جامعه ایران توجه داشتید؟ از نظر شما او در چه قشری از زنان جامعه ما قرار می‌گیرد؟

گلنوش دانشجوی معماری است و در عین حال اشاره می‌کند که زبان بلد است و به فکر مهاجرت است. از دوستان و قصه‌هایش تعریف می‌کند و در این صحبت‌ها متوجه می‌شویم که گلنوش دختری امروزی است و متعلق به جامعه متوسط شهری است.

با توجه به اینکه «استاد» روایتی متفاوت با اظهارات قبلی بهروز افخمی در مورد «می‌تو» دارد چگونه با ایشان به تعامل رسیدید؟

درباره این موضوع بهتر است از آقای افخمی سوال بپرسید. من این فیلم را در حمایت از حقوق زنان و به خصوص زنانی که مظلوم واقع شدند، ساخته‌ام. زنانی که روایتهایشان را در «می‌تو» مطرح کردند و در آن بیانیه معروف به بیانیه ۸۰۰ زن نقش داشتند؛ آن‌ها این قصه‌ها را روایت کردند و کسی به آن‌ها توجه نکرد و هیچ رسیدگی درستی هم صورت نگرفت.

اگر آقای افخمی نظری خلاف این مسئله مطرح کرده‌اند، نظر خودشان است. زمانی که فیلمنامه نوشته می‌شد آقای افخمی در جریان این اثر نبودند و مشاور ما هم آقای محمدرضا اصلانی بود. ما حتی فیلمنامه که تمام شد با تهیه‌کننده دیگری کار تولید و فیلمبرداری را شروع کردیم اما متأسفانه بیماری آقای معجونی باعث شد که فیلمبرداری متوقف شود، ما لوکیشن و خیلی از عوامل پشت صحنه را از دست دادیم و در شروع مجدد پروژه با آقای افخمی همکاری کردیم. ما فیلمنامه را در اختیار ایشان قرار دادیم و ایشان حتی یک کلمه تغییر در فیلمنامه ایجاد نکردند و آن را از منظر سینمایی یک فیلمنامه جذاب دیدند و پذیرفتند که تهیه‌کننده این اثر شوند. حضور ایشان باعث شد که ما دوباره بتوانیم پروانه ساخت دریافت کنیم چون وزارت ارشاد عزمش را جزم کرده بود که به این اثر پروانه ساخت ندهد و هر تهیه‌کننده دیگری را هم که معرفی کرده بودیم وزارت ارشاد با این اثر مخالفت کرده بود.

بسیاری بر این عقیده‌اند که «می‌تو» مسئله‌ای است که در کشور ما به حاشیه رفته است و بهروز افخمی نیز در نشست فیلم در جشنواره فجر به کهنه شدن موضوع «می‌تو» اشاره کرد، آیا به نظر شما جامعه ما از این موضوع گذر کرده است؟

به هیچ‌وجه جامعه ما از این ماجرا عبور نکرده است. این ماجرا یک ماجرای داغ و جدی است و اصلاً کسی درباره‌اش فکری نکرد که ما بخواهیم از آن گذر کنیم. هیچ اقدامی صورت نگرفت و اصلاً کسی حرف این زنها را نشنید و من فکر می‌کنم تازه اگر با این زنان وارد دیالوگ شویم قدم اول برداشته شده و فرهیختگان، صاحب‌نظران و اندیشمندان آن زمان است که باید بیایند و همفکری کنند تا در این ماجرا قدمی رو به جلو بردارند.

این معضل نیاز به سیاستگذاری، قانونگذاری و تضمین‌های قانونی برای حل این ماجرا دارد که متأسفانه هنوز هیچ اقدامی در راستای حل آن صورت نگرفته و اگر هم چنین اقدامی صورت می‌گرفت اصلاً نمی‌توان آن را یک مسئله ساده دانست که می‌توان انتظار داشت در مدت زمانی حدوداً دوساله آن را حل و فصل کرد.

در اکران خصوصی فیلم به این نکته اشاره داشتید که این فیلم علیه فراموشی است، آیا معضلی که «استاد» مطرح می‌کند از نظر شما به فراموشی سپرده شده است؟ آیا گذر زمان بر تازه بودن موضوع «استاد» تأثیر گذاشته است؟

به نظرم نمی‌آید که این ماجرا فراموش شده باشد و دیگر نیاز به کار در این زمینه وجود نداشته باشد. امیدوارم فیلم من به عنوان تنها فیلمی که درباره این موضوع ساخته شده به عنوان یک حقیقت در تاریخ باقی بماند و حرکتی رو به جلو برای رفع این معضل باشد.

در این دو سال که فیلمم اکران نشده بود، بنده به عنوان کسی که در هیئت علمی دانشگاه هستم و سمت اجرایی هم دارم با موارد مشابهی از ماجرایی که در «استاد» روایت می‌شود، مواجه بودم و نمی‌توانم بگویم که این معضل حل شده و دیگر نیاز به کار و صحبت ندارد.

آیا در طراحی شخصیت‌ها و قصه، اتفاق یا شخصیتی واقعی را در نظر داشتید؟

ما روایت‌های واقعی متعددی را خوانده بودیم اما یک روایت را به طور مشخص مبنای کار قرار ندادیم هر چند که این روایت‌ها قطعاً در شکل‌گیری قصه تأثیرگذار بوده‌اند.

آیا محدودیت‌های سینما، در پیش‌روی قصه و به خصوص پایان‌بندی تاثیرگذار بوده است؟ نسخه نهایی به آنچه که در نظر داشتید چقدر نزدیک است؟

طبیعی است که فیلمنامه‌نویس و کارگردانی که می‌خواهند در سینمای ایران کار کنند محدودیت‌های قانونی را می‌دانند و کارشان را پیشاپیش با توجه به همین محدودیت‌ها طراحی می‌کنند. ما هم پیشاپیش این محدودیت‌ها را در نظر داشتیم اما با وجود این در هر دو نوبتی که برای این اثر پروانه ساخت گرفتیم با سختی توانستیم کارمان را پیش ببریم. جالب است که پروانه ساخت اول «استاد» در دولتی اصطلاحاً اصلاح‌طلب درخواست شد و با وجود اینکه ما به همه جوانب فکر کرده بودیم به سختی پروانه ساخت صادر شد اما خوشبختانه هیچ بخشی از فیلم حذف نشد. به نظر من هنرمندان تقریباً با مسائلی که ممکن است احساسات جامعه را جریحه‌دار کند آشنا هستند و هنرمندان با فرهنگ و دغدغه‌مند خودشان اولین کسانی هستند که حفظ این حریم‌ها را در نظر می‌گیرند.

آیا از شرایط اکران رضایت دارید؟

از شرایط اکران رضایت ندارم. اگر فیلم‌های کمدی حد و اندازه‌ای از سطح فرهنگی را رعایت کنند من هیچ مشکلی با سینمای کمدی ندارم اما مصادف شدن اکران این فیلم با کمدی‌هایی که ژانرهای دیگر را در سینما می‌بلعند شرایط را برای «استاد» سخت‌تر کرده است. به نظر من این مسئله به خودی خود یک آسیب جدی در سینمای ایران است.

فیلم «استاد» یک فیلم تک لوکیشن با بودجه‌ای اندک است و ما طبیعتاً بودجه‌ای هم برای تبلیغات نداشتیم و شرکت پخش این اثر هم با وجود همه لطفی که در حمایت از این فیلم داشتند شاید امکان بیشتری برای تبلیغات آن ندارند. خوشبختانه کسانی که فیلم را دیده‌اند از آن رضایت دارند اما به دلیل تبلیغات ضعیف خیلی از افراد اصلاً اسم این فیلم را نشنیده‌اند. متأسفانه بخشی که در تبلیغات به عنوان تبلیغات فرهنگی به حساب می‌آید و می‌تواند شامل یک فیلم جدی شود در حداقل‌ترین اندازه به فیلم ما اختصاص داده شده است به شکلی که مسئولان می‌توانند بگویند از این فیلم حمایت کرده‌اند اما در واقع ما با یک حمایت صوری یا یک تظاهر به حمایت روبرو هستیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز