خبرگزاری کار ایران

وقتی صدای هنر و تمدن ایرانی در قلب تهران می‌پیچد

وقتی صدای هنر و تمدن ایرانی در قلب تهران می‌پیچد
کد خبر : ۱۵۵۹۱۴۷

در رویداد تدکس TEDxUniversityOfTehran با موضوع "شهر متمدن"، جرقه‌ای از ایده‌ها و تفکرات نوآورانه به اشتراک گذاشته شد؛ این رویداد که با حمایت جین وست برگزار شد جایی بود که خلاقیت و میراث فرهنگی دست در دست هم، مسیری روشن به سوی آینده‌ای بهتر را ترسیم کردند.

در رویداد تدکس TEDxUniversityOfTehran با موضوع "شهر متمدن"، جرقه‌ای از ایده‌ها و تفکرات نوآورانه به اشتراک گذاشته شد؛ این رویداد که با حمایت جین وست برگزار شد جایی بود که خلاقیت و میراث فرهنگی دست در دست هم، مسیری روشن به سوی آینده‌ای بهتر را ترسیم کردند.

در این شهر متمدن، مهندسان و متخصصان همچون معماران آینده با دانش و اراده خود در قلب تغییرات می‌درخشند و نقشی کلیدی در ساخت دنیایی پایدار و پیشرفته، ایفا می‌کنند. از طراحی سازه‌های نوین گرفته تا توسعه زیرساخت‌های ضروری، این قهرمانان بی‌نام و نشان با پشتکار و دقت پایه‌های تمدنی زیباتر، هوشمندتر و ماندگارتر را بنا می‌نهند.

در دل هیاهوی تهران جایی که گذشته و حال دست در دست یکدیگر داده‌اند، صدایی شنیده می‌شود؛ صدای هنری که از دل تاریخ می‌آید و تمدنی که ریشه‌هایش در خاک این سرزمین تنیده شده است. تهران، این شهر پر از شور و زندگی، همچون پلی است که اصالت فرهنگی و نبوغ مدرن ایرانی را به هم پیوند می‌دهد.

این روزها، شاید بیشتر از هر زمان دیگری، نیاز داریم تا در کنار پیشرفت‌های مدرن و نوآوری‌های جدید، به ریشه‌های فرهنگی خود بازگردیم و اصالت ایرانی را زنده نگه داریم. صدای هنر و تمدن در قلب تهران، یادآور تاریخ پرافتخارمان است و در عین حال، انگیزه‌ای برای ساختن آینده‌ای متمدن‌تر و زیباتر. در این مسیر، بیایید نگاهی بیاندازیم به این اتحاد زیبا میان هنر کهن و شهر مدرن، که در جای‌جای تهران به چشم می‌خورد و ما را به ژرفای هویت ایرانی پیوند می‌دهد.

در این رویداد تدکس، سخنرانان برجسته‌ای حضور داشتند که با ارائه‌های الهام‌بخش و اطلاعات ارزشمندشان، ما را به دنیایی از تاریخ و فرهنگ جذاب تهران دعوت کردند. در ادامه، با این سخنرانان و دیدگاه‌های آموزنده‌ی آن‌ها بیشتر آشنا می‌شویم.

حجت میرزایی

حجت میرزایی، عضو هیات علمی دانشگاه و رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی، با سخنان خود در تدکس تهران تلنگری به همه ما زد. او با نگاهی عمیق به مشکلات اقتصادی، از تأثیر این چالش‌ها بر زندگی روزمره شهری گفت و به مسائلی اشاره کرد که بسیاری از ما روزانه با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنیم.

از قیمت بنزین و سیاست‌گذاری‌های غلطی که نه تنها اقتصاد بلکه کیفیت زندگی ما را هم تحت تأثیر قرار داده‌اند صحبت کرد. حجت میرزایی تأکید کرد که اصلاح این مسیر نیازمند تصمیمات شجاعانه و سخت است؛ تصمیماتی که اگرچه ممکن است در ابتدا چالش‌برانگیز باشند، اما می‌توانند آینده‌ای روشن‌تر و پایدارتر را برای شهر و جامعه‌مان به ارمغان آورند.

سخنان او ما را دعوت به تفکر کرد، به این که با دیدی بازتر به مشکلات نگاه کنیم و درک کنیم که تغییرات مثبت نیازمند شجاعت و تصمیم‌گیری‌های آگاهانه است. حجت میرزایی یادآور شد که هر یک از ما می‌توانیم نقشی در بهبود جامعه داشته باشیم؛ اگر که به جای فرار از مشکلات، با آن‌ها روبرو شویم و به سوی راه‌حل‌های سازنده قدم برداریم.

پیروز حناچی

پیروز حناچی شهردار سابق تهران، در سخنان الهام‌بخش خود از تاریخچه تهران و جایگاه ویژه این شهر در ایران سخن گفت. او به ما یادآوری کرد که تهران، با تمام چالش‌ها و مشکلات زیرساختی‌اش، همچنان پتانسیل بالایی برای پیشرفت و تبدیل شدن به یک شهر بهتر و زیباتر دارد.

آقای حناچی با مثال‌هایی از شهرهایی مثل لندن و پکن، ما را با تجربه‌های موفق دیگر کشورها در مسیر پاکسازی و بهبود شرایط شهری آشنا کرد. او اشاره کرد که در دهه ۵۰ میلادی، سوزاندن زغال سنگ در لندن باعث مرگ ۳۰ هزار نفر شد، اما با اتخاذ تصمیمات درست و قطع استفاده از زغال سنگ، لندن توانست الگویی برای پاکسازی شهری شود. پکن هم، که روزگاری آلودگی زیادی داشت، امروز با تعطیلی کارخانه‌های آلاینده‌اش، به یکی از پاک‌ترین پایتخت‌های جهان تبدیل شده است.

وقتی صدای هنر و تمدن ایرانی در قلب تهران می‌پیچد

ایشان معتقد است که تهران نیز می‌تواند از این تجارب، بهره‌مند شود. او تأکید کرد که کاهش سرعت در شهر نه به معنای کاهش سرعت خدمات، بلکه به معنای ایجاد مسیرهای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری است تا شهروندان بتوانند با آرامش بیشتری شهر خود را تجربه کنند و از فضاهای شهری بهره ببرند.

همچنین با اشاره به بحث‌های تغییر پایتخت، این ایده را بیشتر سیاسی دانست و تأکید کرد که تهران همچنان ظرفیت‌ها و امیدهای بسیاری برای آینده‌ای بهتر دارد. سخنان او، نگاهی مثبت و الهام‌بخش برای همه ما بود که باور کنیم با اصلاحات و تصمیم‌گیری‌های درست، تهران می‌تواند به شهری پاک، پایدار و جذاب تبدیل شود؛ شهری که ما و نسل‌های آینده بتوانیم به آن افتخار کنیم.

مریم جلالی

سرکار خانم مریم جلالی، معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران، در سخنان خود نگاهی عمیق به سازه‌ها و دست‌سازهای ایرانی داشت؛ یادآور شد که پیشینیان ما در طراحی و ساخت محصولات، به بهره‌وری و سرعت فکر نمی‌کردند و به جای آن، زمان و دقت بسیاری را صرف می‌کردند تا اثری ماندگار و ارزشمند خلق کنند.

مریم جلالی با ظرافت به جزییات شهرهای ایرانی اشاره کرد و گفت: شهرها مجموعه‌ای از تفاوت‌ها و مزیت‌ها هستند که در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. جزییاتی که شاید به تنهایی بی‌معنا باشند، اما در کنار هم، یک فرهنگ غنی و بی‌نظیر را به نمایش می‌گذارند. جلالی تأکید کرد که قصد ندارد ارزش سرعت و بهره‌وری مدرن را زیر سؤال ببرد؛ بلکه می‌خواهد بگوید که می‌توانیم با بهره‌گیری از فرهنگ و میراث گذشته خود، به شیوه‌ای متناسب با زندگی پرسرعت امروز سازگار شویم و مدل منحصربه‌فرد خودمان را در پیش بگیریم.

وقتی صدای هنر و تمدن ایرانی در قلب تهران می‌پیچد

ایشان در پایان صحبت‌هایش یادآور شد که فرهنگ، سیال و همواره در حال حرکت است. به جای آنکه بخواهیم فرهنگ جامعه و شهر را مدیریت کنیم، باید بگذاریم این فرهنگ به شکل طبیعی خودش به زندگی و هویت ما جهت بدهد و با ایجاد تعامل سازنده، ما را در مسیر رشد و تحول هدایت کند. سخنان مریم جلالی، تلنگری بود برای همه ما که از میراث گرانبهای فرهنگی‌مان به عنوان راهنمایی برای ساخت آینده‌ای روشن‌تر بهره بگیریم.

نادر کشتکار

نادر کشتکار، مدیرعامل میکامال کیش، با روایت داستانی از مردی چهل‌ساله که رؤیاهای بزرگ و دور از دسترس در سر داشت، جرقه‌ای در ذهن و قلب مخاطبانش روشن کرد. او گفت که این مرد در ابتدا به بن‌بست رسیده بود و به دلیل فشارها و شکست‌ها دچار افسردگی شده و زندگی خود را تمام‌شده می‌دید. اما یک تغییر کوچک اما عمیق، زندگی او را دگرگون کرد؛ او از پروژه‌محور بودن دست برداشت و با تمرکز بر انسان‌ها، به موفقیت دست یافت. این تغییر در دیدگاه، راهی تازه پیش روی او گذاشت و او را قادر ساخت تا بزرگ‌ترین رؤیای خود را با سرمایه‌ای عظیم، بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار، به واقعیت نزدیک کند.

کشتکار با گرمی از همکاری‌اش با مرحوم هوشنگ سیحون، استاد بزرگ معماری ایران، یاد کرد. او خاطره‌ای از این تعاملات نقل کرد و گفت که یکی از آموزه‌های سیحون برای او همچون چراغی در مسیر پرپیچ و خم زندگی بوده است.

کشتکار با روایت این تجربه‌ها، تلنگری به همه ما زد: گاهی برای رسیدن به آرزوهایمان، کافی است انسان‌ها را ببینیم و به جای اینکه تنها به پروژه‌ها فکر کنیم، با همدلی و توجه به نیازهای انسانی، به سوی آینده‌ای روشن‌تر گام برداریم.

حمیدرضا پژمان

حمیدرضا پژمان تهیه‌کننده، مجموعه‌دار و بنیان‌گذار مجموعه پژمان، داستانی را روایت می‌کند که سرشار از درس‌های بزرگ و لحظه‌های پر از تلاش و تغییر است. او سخنانش را با یادآوری تبلیغ معروف پیتزا هات و گورباچف در روسیه آغاز کرد؛ خاطره‌ای از دورانی که تجربه زندگی در دهه ۶۰، همراه با جنگ و انقلاب، خاطراتی خاص و فراموش‌نشدنی برایش به جا گذاشت. پژمان، با بهره‌گیری از این تجربه‌های زیستی، وارد مسیری شد که ایده موزه آرگو را در ذهنش شکل داد؛ او باور داشت که تهران، این شهر پر جنب‌وجوش و زنده، به یک مرکز فرهنگی در مقیاس جهانی نیاز دارد.

پژمان در این راه با چالش‌های زیادی مواجه شد. او در زمان امضای برجام و بازگشت شرکت‌ها و افراد خارجی به کشور، به شدت به رویکردی بین‌المللی و جهانی فکر می‌کرد. اما با تغییرات سیاسی و خروج آمریکا از برجام، تمام شرکای خارجی یکی پس از دیگری کنار کشیدند. این اتفاق، پژمان را به بازنگری واداشت؛ او دریافت که برای موفقیت باید نگاهی بر پایه‌ی اقلیم و فرهنگ ایرانی داشته باشد. با این تغییر دیدگاه، پروژه کارخانه آرگو را آغاز کرد و این بار با اتکا به توان داخلی و هویت ایرانی، به دستاوردهای ارزشمندی رسید.

داستان حمیدرضا پژمان، نمونه‌ای است از قدرت تحول و تطبیق‌پذیری؛ مسیری که نشان می‌دهد گاهی موفقیت در تغییر نگرش و بازگشت به ریشه‌های فرهنگی و هویتی نهفته است.

مجتبی جباری

مجتبی جباری ملی‌پوش سابق تیم ملی فوتبال و فعال فرهنگی، نه تنها به عنوان یک ورزشکار بلکه به عنوان یک پیشگام در عرصه توسعه ورزشی در کشور شناخته می‌شود. او با تجربه‌های خود از قطر و مجموعه اسپایک، گام‌هایی بلند برای تغییر چهره فوتبال ایران برداشته است.

آقای جباری در مورد معماری شهر دوحه و تأثیر آن بر توسعه ورزشی و اجتماعی سخن می‌گوید. «معماری شهری باید به گونه‌ای باشد که امکانات ورزشی در دسترس عموم قرار گیرد. شهری مانند دوحه با طراحی دقیق و فکر شده، محیطی فراهم کرده که جوانان می‌توانند نه تنها ورزش کنند بلکه در این فضا رشد کنند و یاد بگیرند.»

وی همچنین به برنامه صد ساله ژاپن برای فوتبال اشاره می‌کند، که نشان‌دهنده آینده‌نگری و سرمایه‌گذاری در استعدادهای جوان است. جباری بر این باور است که کودکان در یک شهر متمدن و مدرن باید به امکانات ورزشی دسترسی آسانی داشته باشند. این دسترسی نه تنها به ورزش کردن آنها کمک می‌کند، بلکه فرصتی برای یادگیری و رشد را نیز فراهم می‌آورد.

اما آیا تهران در این زمینه به اندازه کافی پیشرفت کرده است؟ جباری می‌گوید: «شهر تهران هنوز در تأمین این امکانات به چالش‌های بزرگی مواجه است. برای تغییر این وضعیت، نیاز داریم تا به تغییرات زیرساختی بپردازیم و از افراد با پیشینه کار با جوانان و استعدادها دعوت کنیم. این افراد می‌توانند به تربیت کودکان کمک کنند تا حتی اگر به ورزشکاران حرفه‌ای تبدیل نشدند، در دیگر زمینه‌ها مانند فیزیوتراپی یا مدیریت مالی موفق باشند.»

مجتبی جباری به ما یادآوری می‌کند که موفقیت در فوتبال تنها به این معنا نیست که همه کودکان باید بازیکن حرفه‌ای شوند؛ بلکه باید فضایی فراهم کنیم که آنها بتوانند در هر زمینه‌ای به بهترین نسخه از خود تبدیل شوند. او با دیدی امیدبخش و پر از انگیزه، به نسل جدید پیام می‌دهد که آینده روشن است، به شرطی که زیرساخت‌های مناسب و افراد کارآمد در کنارشان باشند.

این الگوی موفق، نشان‌دهنده این است که هر تغییر کوچکی در زیرساخت‌ها می‌تواند تأثیر بزرگی بر نسل آینده داشته باشد و مجتبی جباری، با تلاش‌هایش، مسیری را برای آن‌ها هموار می‌کند.

حسنا اسماعیل بیگی

حسنا اسماعیل بیگی، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی و توسعه، در سخنرانی الهام‌بخش خود ما را به دنیای شگفت‌انگیز هنر و فرهنگ ایرانی برد. او با عشق و شور، از زیبایی‌های فرش‌های ایرانی گفت؛ فرش‌هایی که طرح‌ها و نقش‌هایشان برگرفته از باغ‌ها و گلستان‌های شهری و معماری ایرانی است. هر گل و بوته، هر نقش و نگار، روایتگر داستانی از این سرزمین است.

خانم دکتر اسماعیل بیگی همچنین به طرح کوبه‌ها و درهای قدیمی، قنات‌ها و شیوه‌های ساخت‌وساز اشاره کرد که همه با اقلیم این سرزمین سازگار شده‌اند و در گذر زمان، سبک معماری ایرانی را شکل داده‌اند. او با زبانی ساده و تأثیرگذار نشان داد که چگونه این هنرها و معماری، هویت فرهنگی ما را می‌سازند و اصالت ما را در قلب هر نقش و نگار حفظ می‌کنند.

سخنان او تلنگری بود که ما را به عمق هویت و اصالت ایرانی برد، جایی که هنر و طبیعت در هم تنیده شده‌اند و هرکدام، روایت‌گر بخشی از فرهنگ غنی و تمدن باشکوه این سرزمین هستند.

نقش و حمایت جین وست در رویداد تدکس دانشگاه تهران

رویدادهای TEDx به عنوان بسترهایی برای تبادل ایده ها و الهام بخشی به افراد، نقش مهمی در ارتقای آگاهی و دانش عمومی دارند. در این میان، حمایت های مالی و معنوی از سوی شرکت ها و نهادهای مختلف می تواند تأثیر بسزایی در کیفیت و موفقیت این رویدادها داشته باشد. یکی از شرکت هایی که به حمایت از رویداد TEDx دانشگاه تهران پرداخته، جین وست است.

جین وست به عنوان بزرگترین برند مد و فشن کشور که حضوری آنلاین و آفلاین پررنگی در این صنعت دارد باور دارد که با حضور در شهرهای مختلف (40 شعبه و 60 هزار متر زیربنا)، تأثیری مثبت و سازنده بر جای بگذارد. حضور این برند معتبر فقط به فروشگاه محدود نمی‌شود و تلاش می‌کند با معماری‌های منحصربه‌فرد و رنگ‌های شاداب محصولات(بیش از 40 رنگ)، به زیبایی فضای شهری اضافه کرده و جامعه‌ و شهر را به رنگ و حال خوب و زیبایی بیاراید؛ هدف جین وست ایجاد فضاهایی است که هویت شهرها را گرامی بدارند و الهام‌بخش پیشرفت باشد.

سخن آخر

در قلب تهران، شهری که به عنوان مرکز فرهنگ و هنر ایران شناخته می‌شود، صدای هنر و تمدن ایرانی همواره به گوش می‌رسد. این صدا نه تنها نمایانگر تاریخ و هویت غنی ماست، بلکه نشان‌دهنده آرزوها و تلاش‌های نسل‌های مختلف برای حفظ و ترویج فرهنگ ایرانی است.

امروز ما در دورانی قرار داریم که نیاز به بازتعریف هویت فرهنگی و هنری خود داریم. از پروژه‌های فرهنگی و هنری گرفته تا فعالیت‌های ورزشی و اجتماعی، همه باید به هم پیوسته و در راستای ارتقاء کیفیت زندگی و توسعه فردی و اجتماعی حرکت کنند.

بیایید صدای هنر و تمدن ایرانی را در قلب تهران به یک حرکت اجتماعی و فرهنگی تبدیل کنیم؛ حرکتی که همه ما را به هم متصل می‌کند و موجب رشد و شکوفایی استعدادهایمان می‌شود. این صدای هنری، باید شبیه به پلی باشد برای نسل‌های آینده، تا آنها نیز با افتخار به میراث فرهنگی خود ادامه دهند و در ساختن آینده‌ای بهتر مشارکت کنند.

ویدیو رویداد

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز