سیاه و سفید بیمهی ایران
این خواب تا کی ادامه دارد؟
با روی کار آمدن دولت سیزدهم به طور ناگهانی، بیمه ایران از زیاندهی ۱۰ سالهاش خارج شد و با رشدی بیسابقه مواجه شد اما چگونه ظرف کمتر از ۲ سال این شرکت بیمهای بزرگ از زیاندهی خارج شده است؟
به گزارش ایلنا، در چند سال اخیر گزارشهای مثبتی از بیمه ایران منتشر شده است که اگر صحت داشته باشد، میتواند بسیار خوشحالکننده باشد. ادعای سودده شدن بیمه ایران از سال ۱۴۰۱ آغاز شد و تا پایان دولت سیزدهم هم ادامهدار بود. بر اساس گزارشها، بیمه ایران توانسته است در رشته اتومبیل تولید حق بیمهای ۳۰ درصدی را به دست آورد. همچنین ادعا شده که تعداد بیمهنامههای صادر شده نیز ۲ درصد افزایش یافته است.
اما این ادعاها به همین جا ختم نمیشود. مدیریت وقت بیمه ایران با ادامه انتشار ارقام رشد تصاعدی، به رشتههای بیمههای اموال مانند بیمههای مهندسی و آتشسوزی اشاره کرده و رشدهای ۲۵ و ۳۵ درصدی را نتیجه تلاشهای مدیران بیمه ایران در دولت سیزدهم معرفی کرده است.
شبهه اول
این ادعاها در حالی مطرح میشوند که تا قبل از دولت سیزدهم، خبری از رشد افسارگسیختهی بیمه ایران نبود و با روی کار آمدن دولت سیزدهم به طور ناگهانی، این شرکت بزرگ بیمهای از زیاندهی ۱۰ سالهاش خارج شد و با رشدی بیسابقه مواجه شده است، شاید بتوان تعجب ناشی از این ادعا را که بیمه ایران توانسته است در مدت کوتاهی از ۱۰ سال زیاندهی خارج شود و روند صعودی به خود بگیرد، با خبر باورنکردنی اختلاس بیمه ایران در سالهای دولت محمود احمدینژاد مقایسه کرد؛ هر دو حیرتآور و باور نکردنی هستند! با این تفاوت که نهایتا مشخص شد که معاون اول رییس جمهور وقت آنچنانکه تبلیغ میشد چندان پاکدست و خداترس نبود.
البته کارشناسان مستقل نمیتوانند این ادعا را تایید کنند که چگونه یک شرکت با سابقه ۱۰ سال زیاندهی توانسته است به این سرعت از زیان خارج شود. شایان ذکر است؛ که در همان دوران، ادعاهایی مانند کاهش تورم، کاهش بیکاری، ایجاد رشد اقتصادی و بازگرداندن شرکتها و کارخانههای بزرگ به چرخه تولید مطرح میشد که اغلب غیرواقعی بودن این ادعاها توسط کارشناسان و رسانهها با مستندات متقن برای عموم مردم بازتاب چشمگیری داشت. گزافهگویی نیست اگر ادعاهای مدیران بیمه ایران را نیز از این دسته بدانیم؛ چرا که کارشناسان خبره این حوزه، چنین ادعاهایی را بیپایه و اساس دانسته و نقدهای اساسی به آنها وارد میکنند.
زیان ادامه دارد
ادعای خروج بیمه ایران از زیان ده بودن در حالی مطرح شده است که در اواخر سال ۱۴۰۲، مسئولان وقت به زیان انباشته ۹ هزار میلیارد تومانی این شرکت اذعان داشتند.حسن شریفی، مدیرعامل وقت بیمه ایران، در گفتوگویی صراحتاً این زیان را تایید کرده است. از سخنان شریفی چنین بر میآید که این زیان همچنان پابرجاست. عجیبتر اینکه روند زیانسازی که طی ۱۰ سال به زیان انباشته ۹ هزار میلیارد تومانی رسیده بود، ظرف کمتر از ۲ سال به ناگاه متوقف شده و بیمه ایران از زیاندهی خارج شده است.
هنوز مشخص نیست که بیمه ایران چگونه توانسته است به این تغییرات مثبت دست یابد. اما حتی در سالهای قبلِ از این تحول بزرگ، اگر بیمه ایران توانسته بود سودهایی کسب کند، برخی از این سودها به دلیل سرمایهگذاریهای خارج از ضوابط آییننامههای شورای عالی بیمه بوده است. سوالی که مطرح کردنش خالی از لطف نیست این است که مسئولانی که در دولت سیزدهم مدیریت بیمه ایران را به دست گرفتند، تا چه حدی روند غیرقانونی سودسازی مدیران دوره پیش را ادامه دادهاند؟
از طرفی، چه تغییرات بزرگی در اقتصاد کشورمان رخ داده که چنین تحولی در بیمه ایران را شاهد باشیم؟ وقتی این سوالات و مسائل را در کنار پایین بودن ضریب نفوذ بیمه در ایران قرار میدهیم، شک و تردیدها رنگ و بوی علمیتری به خود میگیرند. مردمانی که برای نان فردای خود در تکاپویی بیفرجام هستند، چرا باید درآمد خود را که حتی سفرهشان را هم پر نمیکند، برای بیمه هزینه کنند؟
در حال حاضر، صنعت بیمه ایران اولویت مردم نیست. نان، مسکن، شغل و فرزندان مشکلاتی هستند که اگر سرپرست خانواده بتواند از عهده آنها برآید، شاید و فقط شاید نیمنگاهی هم به بیمه داشته باشد. بیجهت نیست که حداقل ۸ میلیون نفر از مردم کشور بیمه نیستند و بیمه را در اولویت زندگی خود نمیدانند. طبق ادعای مسئولان دولت چهاردهم، ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. جامعهای که چنین میزانی از فقر اقتصادی را تجربه میکند، چگونه میتواند دارای صنعت بیمهای شکوهمند باشد؟ صنعتی که ۱۰ سال در زیان بوده و به ناگاه یک شبه وارد فاز سودسازی میشود... با کدام مشتری و با کدام رشد اقتصادی؟!