فاضل جمشیدی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
رادیو در پخش موسیقی عدالت را رعایت کند/ «عود»، «ویلون» و «هارپ» ایرانی قابلیت صادرات دارند
فاضل جمشیدی، خواننده موسیقی ایرانی که چندی پیش به عضویت کمیسیون تسهیل و تجارت اتاق بازرگانی تهران درآمده درباره چالشهای صادرات و ورادات ساز گفت: در این رابطه به خانه موسیقی نامهای سهبندی نوشته و منتظر پاسخ مسئولان مربوطه هستیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از موضوعات مهم در همه هنرها وجود امکانات سختافزاری است. بدون شک برای تولید یک فیلم سینمایی با کیفیت علاوه بر عوامل حرفهای آنچه اهمیت دارد تهیه امکانات به روز و ابزار و تجهیزات جدید است. در هنرهای دیگر نیز این روال به نوعی دیگر وجود دارد. یک نقاش برای خلق اثر به متریال و امکانات و رنگهای با کیفیت نیاز دارد تا اثری ماندگار خلق کند. موسیقی نیز چنین هنری است. بدون شک رکن اصلی تمام آثار و قطعات نوازندگان هستند. آنها هستند که باید با تبحر و صدا دهی مناسب خروجی ارکستر و تولیدات استودیویی را تضمین کنند. پس با این حساب باید ساز را یکی از ابزارهای مهم موسیقایی دانست. با توجه به تنوع بسیار سازها و تعدد سبکها تعداد سازها بیش از حد تصور است. برخی سازها که ریشههای مقامی و سنتی دارند توسط ساز گران در کشور ساخته میشوند. اما سازهای غربی اعم از بادیها، زهیها، کلاویهایها و دیگر ادوات وارداتی هستند. در زمینه وارادات و حتی صادرات ساز همواره محدودیتهایی وجود داشته است.
فاضل جمشیدی، خواننده موسیقی ایرانی که خود در زمینه صادرات و وارادت فعالیتهای رسمی داشته، درباره این موضوع با ایلنا گفتگو کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
به طور کلی فعالیتهای شما محدود به موسیقی نبوده و شنیدهایم که در رابطه با صادرات و وارادت ساز نظرها یا پیشنهاداتی داشتهاید. در این رابطه کمی توضیح دهید.
من سالها در کنار کار و فعالیتهای فرهنگی و موسیقایی به ویژه در دهه هفتاد تا هشتاد، به عنوان خواننده با ارکستر ملی ایران همکاری داشتهام و اینکه ارکستر سمفونیک تهران نیز یکی، دو اجرا داشتهام. بله درست میگویید و من به جز اینها در زمینه کارهای بازرگانی و صادرات غیر نفتی فعال بودهام.
در حال حاضر در اتاق بازرگانی سمت دارید؟
بله. چند وقتی است به عضویت کمیسیون تسهیل و تجارت اتاق بازرگانی تهران درآمدهام. طی حضوری که دارم و طی برگزاری جلسات در اتاق بازرگانی مباحثی جدی مطرح شد. یکی از این بحثها که آن هم جدی بود و با حضور سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان مطرح شد، راجع به کالاهای مختلف مورد نیاز مردم بود و حاضران درباره این موضوع اظهار نظر میکردند. نحوه بررسیها، چگونگی مقابله با چالشها و حمایتهایی که باید از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان صورت گیرد، برخی از مسائل مطرح شده بود. ما دیدیدم در این جلسات به هر موردی پرداخته میشود؛ از لبیات گرفته تا گوشت و کفش و لباس. به نظرم تنها موردی که اهمیتش ناشناخته مانده بود و کسی به آن فکر نکرده، بحث نظارت بر کالاهای مورد نیاز جامعه هنری و هنرجویان موسیقی است.
در ادامه با مطرح شدن مقوله ساز و وارادت و موارد مربوط به آن، مسئولان مربوطه در شورایی که دارید، چه نظری داشتند؟
مسئولان سازمان حمایت به من گفتند اگر قرار است که ما کاری انجام دهیم، باید متولیان موسیقی اعلام نیاز کنند و احساس درد خود را مطرح نمایند. به قول حافظ؛ «چو دَرد در تو نبیند که را دوا بکُند». به هرحال چنین درخواستی از سوی مسئولان سازمانِ حمایت مطرح شد که اعلام درد کنید و بگویید مشکل کجاست. در ادامه ما نیز سعی میکنیم در رفع مشکلات بکوشیم. من هم در ادامه نامهای خطاب به خانه موسیقی ایران نوشتم.
اگر بخواهیم مشکلات ساز را به طور کلی از زبان شما بشنویم، توضیحتان چیست؟
الان در کشور ما ساز قیمتهای سرسامآوری دارد؛ هر چند میدانیم تولیدکنندگان ساز که اعضای محترم خانه موسیقی هستند و حتی آنهایی که آزاد فعالیت میکنند، به دشواری کار میکنند و دچار گرفتاریهایی هستند. با احترام به این دسته از هنرمندان باید گفت مردم بدون حساب و کتاب و با قیمتهای بالا به خریداری ساز میپردازند. این قضیه حال به معضلی جدی تبدیل شده! این گران بودنهای بدون حساب و کتاب در همه رشتهها و سبکها وجود دارد.
لوازم یدکی سازها چه؟ وقتی سازی در کشوری دیگر تولید میشود، قاعدتا لوازم یدکی وقطعات هم ساخت همان کشور است.
حال میتوان به نوعی از این مقوله وارداتی (لوازم یدکی) عبور کرد؛ اما نمیتوان از ساز یک نوازنده که دست اوست و هنر اوست، فاکتور گرفت. وگرنه میتوان به سازمان حمایت مراجعه کرد و گفت مثلا فاکتور این پیچ ویلون را از گمرک بگیر و آن را ده درصد بالاتر به فروش برسان.
با این حساب «خانه موسیقی»، «دفتر موسیقی» و حتی «انجمن موسیقی ایران» در رابطه با مقوله واردات و صادرات ساز، هیچگاه مطالبهگر نبودهاند.
بله مطالبهگر نبودهاند. پیشتر هم همین را گفتم. به این دلیل که این موضوع اصلا طرح نشده و شاید اولینبار است که مطرح میشود. یعنی طرح یا چهارچوبی برای مقولاتی چون وارادت ساز و صادرات ساز که شما به آن اشاره کردید، تعریف نشده است.
در نهایت نامهای که نوشتید چه سرنوشتی پیدا کرد؟
من بلافاصله پس از تاریخ سوم مهرماه گذشته به آقای داریوش پیرنیاکان و هیئت مدیره خانه موسیقی نامهای در سه بند نوشتم. در نامه مطرح کردم که اخیرا مباحثی طرح شده و درباره مواردی که گفتم، توضیحات لازم را ارائه کردم. گزارش کردم و خواهش نمودم که سریعا مصوبه کرده و اقدام نمایند. در ادامه به من اطلاع داده شد که خانه موسیقی موضوع را در جلسه هیئت مدیره مطرح کرده و قرار بر این شده که اقداماتی را انجام دهند. حال امیدوارم آنها پاسخگو باشند.
و دومین مبحث مطروحه در نامه به خانه موسیقی درباره چه موضوعی بود؟
دومین بخشی که در نامه سهبندی به آن پرداختم درباره حمل ساز در خطوط هوایی و ممنوعیت بردن آن توسط هنرمند به داخل هواپیما بود. در نامه توضیح دادم که این ممنوعیت و سپردن ساز به بخش بارِ پرواز، آنرا مورد آسیب جدی قرار میدهد و این در حالی است که خطوط هوایی در مقابل آسیبها مسئولیتی قبول نمیکنند. اتفاقا چندی پیش در این رابطه کمپینی هم راه افتاده بود. گویا در جلسه خانه موسیقی این موضوع نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
ممنوعیت بردن ساز در هواپیما در خطوط هوایی کشورهای دیگر هم مرسوم است؟
تا آنجایی که به یاد دارم نوازنده سازش را با خودش به داخل هواپیما میبرد. نمیدانم و به هرحال در مقوله کارشناسی ماجرا دخالتی نمیکنم. میخواهم بگویم این موضوع نیز در نامه سهبندی مطرح شد و امیدوارم به نتیجه برسد. موضوع این است که خانه موسیقی و دیگر نهادها و مسئولان دولتی موظف هستند به بررسی موضوع بپردازند که آیا این ممنوعیت قانونی است یا غیر قانونی؟
بند سوم نامه درباره چه مواردی است؟
بند سوم بر اساس آنچه من به عنوان معاون پیشین خانه موسیقی ایران و یک جامعهشناس توضیح دادم، درباره عملکرد شبکههای رادیویی، به ویژه «رادیو آو» و «رادیو پیام» و عدم عدالت آنها نسبت به پخش موسیقیهاست. قرار بر این بوده که یک فولکوریک، یک سنتی و یک پاپ پخش شود. چرا تهیهکنندگان رادیوهای «پیام» و «آوا»، دهتا دهتا موسیقیهای پاپ کم ارزش پخش میکنند. دربند سوم نامه به خانه موسیقی گفتیم چرا این موضوع و این کارزار ما را پیگیری نمیکنید؟
هر سه بند توسط خانه موسیقی بررسی شده؟
آقایان گفتند ما بررسی کردهایم و هر سه را اقدام خواهیم کرد.
موضوع فقط وارادت ساز نیست و ما سازندگان زبدهای داریم که سازهایشان قابلیت صادرات دارد. در این زمینه نیز صحبت یا اقدامی صورت گرفته؟
من خودم صادر کننده هستم و صادرات داروی ایران را به عهده داشتهام و آقایان هم میدانند. من در دارو پخش بودم و بعد به خانه موسیقی رفتم؛ لذا از این منظر به سوالتان پاسخ خواهم داد. همیشه به سازندگان ساز میگویم به سازمانهای اقتصادی وصل شوید و صادراتتان را منظم کنید. به آنها توصیه میکنم شرکتهای تجارتی را پیدا کنند و مدیر صادرات داشته باشند اما دوستان سلیقهای، شخصی و انفرادی عمل میکنند که اصلا خوب نیست. اگر سازندگان ساز ما و بچهها و اعضا خانه موسیقی، همچنین آنهایی که در زمینه فروش ساز کار اقتصادی میکنند، بیایند و عضو اتاق بازرگانی شوند و وصل شوند، اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. ممکن است مقداری مالیات را هم متحمل شوند اما از فروش شخصی و انفرادی فراتر خواهند رفت.
اما خیلی از دوستان سازنده میگویند اگر انفرادی به فروش و ارسال ساز بپردازند، راحتترند. حتی به گمرک هم شاید مبالغی بپردازند.
بله و خب این اشکال ماست. این دسته از دوستان باید در نوع نگرششان تجدید نظر کنند و خانه موسیقی نیز باید به آنها کمک کند. در این صورت است که اتفاقات مثبتی رخ خواهد داد.
دومین نمایشگاه صنعت موسیقی ایران برگزار شد و به پایان رسید. نظرتان درباره این رویداد و دیگر برنامههای مشابه چیست؟
بله در جریان آن هستم و به شدت با برگزاری نمایشگاه صنعت موسیقی موافقم. اتفاقا در اولین دوره که سال گذشته برگزار شد به برج میلاد رفتم و سازها را دیدم. با سازهای خیلی خوبی در رویداد پارسال مواجه شدم و باید بگویم سازندگان برای ساخت سازها خیلی زحمت کشیده بودند. این دوستان هنرمند انگیزه خیلی زیادی برای فعالیت داشتند. همانطور که میدانید این رویداد فعلا بینالمللی نیست و امیداورم روزی این گستره ایجاد شود و شاهد برگزاری نمایشگاهی بینالمللی در کشور باشیم. ضمن اینکه من به دوستان برگزارکننده و شرکتکننده گفتهام؛ شما باید در ابتدا واحد صادرات درست کنید و سپس به بازاریابی بپردازید. این یعنی مارکتینگ. در کشورهای عرب و کشورهای آسیایی میتوان در این زمینه کارهای مثبتی انجام داد. ویلون و چنگهای ما میتوانند در اینگونه کشورها بازار خوبی داشته باشند.
یعنی ما «چنگ» یا همان «هارپ» را در داخل تولید میکنیم؟
بله و اتفاقا سازندگان در این زمینه خوب عمل کردهاند. حتی این دسته از سازها را میتوان با چنگهای ژاپنی، انگلیسی و برندهای اروپایی مقایسه کرد. عود هم ساز دیگری است که میتوان آنها را در کشورهای عربی به فروش رساند. باید بگویم سازندگان در زمینه ساخت عود هم خوب و باکیفیت عمل کردهاند. نسبت به دومین دوره نمایشگاه صنعت موسیقی نیز نظر مثبتی دارم. اگر برگزارکنندگان سعی کنند این رویداد را بینالمللی برگزار کنند و از کشورهای منطقهای برای حضور دعوت به عمل آورند، اتفاقات بهتری نیز رخ خواهد داد. در این صورت هم در مقوله فروش و هم در مقوله خرید تعاملات لازم و مثمر ثمر صورت میگیرد.
با توجه به فعالیتهای جدیتان در عرصه صادرات و واردات حاضر به همکاری با برگزارکنندگان نمایشگاه صنعت موسیقی هستید؟
بله چرا که نه. من سال قبل به دوستان برگزارکننده دوبار صحبت کردیم و قرار شد کمکشان کنم، اما متاسفانه دعوتی به عمل نیامد تا این همکاری صورت گیرد. اما اگر سال آینده بخواهند در سومین نمایشگاه صنعت موسیقی که در حال برگزاری است، کنارشان خواهم بود.
به عنوان سوال آخر از فعالیتهایتان در زمینه موسیقی و خوانندگی بگویید.
یک اثر را به آهنگسازی آقای آریانپور و شعری از استاد شفیعیکدکنی خوانده بودم که منتشر شد. با توجه به مکاتبات انجام شده قرار است با ارکستر ملی همکاری دوبارهای داشته باشم. البته سمفونی فلکالافلاک را هم داریم که دو سال برای آن زحمت کشیدیم و به دلیل شهادت رئیس جمهور آقای رییسی و همراهان ایشان، متوقف شد. حال این پروژه قرار است دوباره راه بیفتد. در این رابطه ستادی در حال راهاندازی است که من نیز عضو آن هستم. انشالله در ماه اردیبهشت نیز سمفونی را در قلعه فلکالافلاک اجرا خواهیم کرد.
گفتگو: وحید خانهساز