خبرگزاری کار ایران

نشست ایلنا با انجمن‌های فعال در صنعت نشر:

آیا اتحاد انجمن‌ها و اتحادیه ناشران شدنی‌ست؟

آیا اتحاد انجمن‌ها و اتحادیه ناشران شدنی‌ست؟
کد خبر : ۲۲۹۸۰۲

حتی وقتی میلیون‌ها نفریم؛ صدایمان شنیده نمی‌شود چه رسد به زمانی که گروه‌گروه باشیم / اقتصاد نشر مثل دیگر بخش‌های اقتصادی بیمار است. فرق کتاب این است که ریشه‌ی مملکت را می‌زند. کسی هم حساسیتی نشان نمی‌دهد.

نهادهای صنفی و انجمن‌های متعددی در حوزه نشر فعالیت می‌کنند و هرکدام سعی دارند تا در حوزه تخصصی خود و براساس نیازها و دغدغه‌های خاص هر بخش؛ به بررسی و حل مسائل مربوط به اعضا اقدام کنند. ناشران بین‌المللی؛ لزوم وجود نهادی برای پیگیری مسائل مربوط به گمرک و شرکت‌های بازرگانی فعال در صنعت نشر را مبنا و اساس شکل‌گیری انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی می‌داند. ناشران آموزشی؛ زنان ناشر و ناشران کودک و نوجوان هم هرکدام دلایل مختص به خود را برای پایه‌گذاری یک انجمن جداگانه از اتحادیه معرفی می‌کنند. اما به واقع اصل و اساس وجود چنین انجمن‌های جداگانه‌ای در صنعت نشر و کتاب چیست؟ این انجمن‌ها و اتحادیه ناشران تا حد توانسته‌اند از حقوق صنفی و سندیکایی اعضای خود دفاع کنند؟ تعامل انجمن‌ها با اتحادیه در چه سطحی است و چرا با هم‌افزایی انجمن‌ها و اتحادیه سعی نمی‌شود تا قدرت چانه‌زنی و اهرم فشار به دولت و وزارت ارشاد افرایش یابد؟ انجمن‌ها که به صورت تخخصی در حوزه‌های مختلف نشر مشفول هستند تا چه حد امکان مقابله با تولید کتاب‌های بی‌کیفیت را دارند؟

 

خبرگزاری ایلنا؛ در نشستی با حضور شهروز گهواره‌ای(رئیس هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی)، حامد میرزابابایی(رئیس هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی)، عبدالعظیم فریدون(رئیس هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان) و مریم جدلی(رئیس هیئت مدیره انجمن فرهنگی زنان ناشر)؛ بیشتر دنبال بیان نیازها و دغدغه‌های ناشران و کتابفروشان از زبان این انجمن‌های صنفی بوده و قضاوت درباره چند و چون برنامه‌ها؛ روش‌های اجرایی و مرزبندی افراد و گروه‌ها را به خواننده مطلب واگذار می‌کند.

این نشست با بررسی تاریخچه‌ای از شکل‌گیری و اقدامات هرکدام از انجمن‌ها آغاز شد، پرسیدیم هرکدام از انجمن‌ها چگونه به وجود آمدند؟ چند عضو دارند؟ چه برنامه‌ها و اهدافی دارند؟

گهواره‌ای:انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی در واقع بعداز اینکه دیدیم بعضی از مطالبات ما ناشران دانشگاهی پاسخ داده نمی‌شود و در اتحادیه ناشران؛ صندلی برای دفاع از حقوق ناشران آموزشی وجود ندارد؛ شکل گرفت. حتی در زمان ریاست حسن کیائیان در اتحادیه؛ نشست‌هایی برای بررسی ویژه مسائل نشر دانشگاهی برگزار می‌کردیم که در اصل باعثشکل‌گیری انجمن ما در ۱۲ – ۱۳ سال پیش است. در حال حاضر هم ۱۴۰ عضو از تهران، شهرستان و حتی از میان ناشران دولتی داریم. اساسنامه انجمن هم شامل مواردی از قبیل آموزش – تولید کار کیفی و پیگیری درون صنفی ناشران دانشگاهی و… است.

میرزابایی:انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی درواقع کارگزار ناشران بین‌المللی در ایران است. آغاز کار این انجمن هم به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برمی‌گردد و زمانی که کم‌کم دو نمایشگاه کتاب وزارت علوم و وزارت بهداشت تعطیل شد؛ از آنجا که استفاده از کتاب اورجینال میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دکترا وجاهت گرفت و شاهد رشد مخاطب این کتاب‌ها از یک‌سو و کوچک شدن حمایت دولت، تغییر سیاست‌های ارزی وزارت ارشاد و تعطیلی این دو نمایشگاه بودیم؛ تصمیم گرفتیم تا با برپایی نمایشگاهی تخصصی میان بازه‌ی زمانی دو نمایشگاه بین‌المللی کتاب؛ به نوعی این شکاف و گپ میان ارتباط مخاطبان و کارگزاران کتاب‌های بین‌المللی را پرکنیم. همین نمایشگاه پایه‌ای شد برای راه‌اندازی انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی در ایران و می‌توان گفت که سابقه‌ی تولد این انجمن با اولین دوره‌ی نمایشگاه کتب کاربردی و دانشگاهی برابر است.

همزمان با کاهش قیمت ارز هم تعداد فعالان این حوزه بیشتر شد و درحال حاضر ۲۸ عضو داریم. البته تعدادی از فعالان کتاب‌های بین‌المللی هم هستند که چون شرایط اساسنامه را دارا نبودند یا تمایل نداشتند؛ به عضویت انجمن درنیامده‌اند. از میان اعضا شاید فقط شهرکتاب را بتوان به نوعی نهادی دولتی دانست که آن فعالیتی واسپاری شده را انجام می‌دهد و به‌صورت سازمان‌یافته در دست شهرداری نیست. اهداف این انجمن هم حمایت و حفاظت از منافع کارگزاران ناشران بین‌المللی در ایران، برگزاری نمایشگاه کتب کاربردی و دانشگاهی، حمایت مالی لازم از اعضا و تسهیل قوانین مربوط به حوزه گمرگ و ارز و… است.

فریدون:انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان اولین تشکل نشر بعداز اتحادیه ناشران و کتابفروشان است. ناشران فعالی در حوزه کودک وجود داشتند اما نگاه تخصصی در تولید کتاب کودک وجود نداشت و حتی چیزی به نام نمایشگاه محلی، استانی و مدارس هم برگزار نمی‌شد. همین ضرورت کنار هم قرار گرفتن؛ موجب جمع شدن چند ناشر بزرگ دور هم و تشکیل این انجمن شد. اواخر دهه ۶۰ عده‌ای از ناشران فعال در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان با هدف تجمیع فعالیت‌ها و مطالبات دور هم جمع شدند و این انجمن را تشکیل دادند. درحال حاضر بالغ بر ۷۰ عضو داریم، البته از آنجایی که انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان به نوعی در عضوگیری سختگیری می‌کند؛ تعدادی از ناشران حوزه کودک و نوجوان هنوز عضو انجمن نشده‌اند.

۵۰ تا ۷۰ درصد تولید کتاب‌های کودک و نوجوان کشور در دست ناشران عضو انجمن است و بالای ۹۰ درصد از ناشران برگزیده سال و کتاب‌ سال هم از انجمن هستند. متولی تشکیل فروشگاه‌های شهر کتاب هم به نوعی انجمن ناشران کودک و نوجوان بود و اگر همین انجمن هم در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان فعالیت نمی‌کرد؛ مشخص نبود چه بلایی بر سر کتاب کودک و کودکانمان می‌آمد.

سال ۹۳ را می‌توان بحرانی‌ترین سال کتاب بعداز انقلاب دانست. شرایط کتاب و نشر در حال حاضر اسف‌بارتر از حد تصور است. با مثالی؛ عمق فاجعه را در حوزه کودک و نوجوان بیان می‌کنم تا شرایطی که انجمن ما در آن فعالیت می‌کند را بهتر بشناسید.

سال ۹۳ تولید کتاب کودک و نوجوان در کشور ۲۵۰۰ عنوان در تیرازی ۸ میلیونی بود. اگر جمعیت کودک بالای ۲ سال ما که مخاطب اصلی کتاب کودک و نوجوان هستند را درنظرم بگیریم که عددی بالغ بر ۱۳ میلیون نفر است، این یعنی که ما در ۸ ماه گذشته از سال ۹۳ نتوانسته‌ایم فقط یک کتاب برای هر کودک تولید کنیم. تازه این عدد درصورتی است که کتاب‌های زرد، کتاب‌های رنگ‌آمیزی و کتاب‌های بی‌کیفیت این حوزه را هم در این آمار و ارقام درنظر بگیریم. یعنی اگر قرار باشد از همین امروز در بسته‌ی سلامت خانوار کتاب هم گنجانده شود؛ نمی‌توانیم در هر بسته برای کودک یک کتاب بگذاریم. در سال‌های گذشته هم اوضاع بهتر از این نبوده است و سال ۹۲یک کتاب برای هر کودک تولید شده بود و سال ۸۷ هم با اختلاف ۵۰-۱۰۰ عنوان تقریبا همان عدد تیراژ را داشتیم. سال ۸۲ هم تولید کتاب کودک فقط نزدیک به ۱۸ میلیون بود.

این آمار و ارقام به خوبی نشان می‌دهد که طی ده سال اخبر نتوانسته‌ایم به راحتی یک کتاب برای هر کودک ایرانی تولید کنیم و بعداز یک دهه نه تنها پیشرفتی در این زمینه نداشته‌ایم بلکه عقب هم رفته‌ایم. در این وضعیت و درحالی که ۴/۳ کارها در انبار خوابیده، شهرداری هم می‌آید در این انبارها را می‌بندد و می‌گوید چرا تجاری نشدید! به همین دلیل است که بچه‌های گذشته شعر و داستان حفظ بودند اما نسل امروز هیچ مطلبی از فرهنگ و ادب کشورش نمی‌داند.

 

میرزابابایی:وضعیت بغرنج کتاب در کشور یک حقیقت است و حتی دکتر صالحی هم با احتیاط تحت عبارت «بحران» از آن نام برد. این آمار و ارقامی که جناب فریدون هم به آن اشاره کرد تنها مربوط به بخش تولید کتاب است و این تعداد عناوین و تیراژ به معنی فروش رفتن تمام این کتاب‌ها نیست. در همین حوزه کتاب‌های بین‌المللی اگر نگاه کنیم یک کاهش و نزول اساسی را در گردش مالی صنعت نشر شاهد خواهیم بود. به‌عنوان مثال اگر نمایشگاه کتب کاربردی و دانشگاهی ۳ سال قبل در ده روز برگزاری رقمی نزدیک به ۱میلیارد می‌فروخت که با محاسبه قیمت دلار آن زمان؛ ۱ میلیون دلار گردش مالی این نمایشگاه می‌شد. امسال چنانچه علی‌رغم تمام مسائل و مشکلات همان رقم فروش را حفظ کند با این قیمت دلار تنها نزدیک به ۳۰۰هزار دلار می‌شود که این یعنی ۷۰ درصد کاهش در گردش مالی نشر بین‌الملل. این مسئله را هم درنظر داشته باشید که البته میزان فروش هم قطعا همان مبلغ سال‌های گذشته نمی‌شود و کارگزار نشر بین‌المللی که نصف بودجه آن سال‌ها را دارد؛ نمی‌تواند کتاب‌های جدید و بروز را از ناشر خارجی خریداری کند و این کاهش فروش و گردش مالی را تا ۸۵ درصد افزایش می‌دهد. اگر آمارهای تولید و فروش را کنار هم بگذاریم باید بجای نشست؛ یک مراسم فاتحه‌خوانی برای صنعت نشر کشور برگزار کنیم.

جدلی:یکی از انگیزه‌های مهم در شکل‌گیری هر انجمنی و انجمن فرهنگی زنان ناشر؛ همدلی و هماهنگی قشری است که اعضایش در یک موضوع مشترک هستند. متاسفانه مشکلی که بیشتر انجمن‌ها و اعضای آن‌ها را درگیر کرده؛ این است که اعضای انجمن‌ها فکر می‌کنند انجمن یعنی هیئت مدیره و مابقی حاضران در انجمن فقط یک عضو ساده هستند که هیچ مسئولیتی ندارند. انجمن فرهنگی زنان ناشر سعی داشته تا تجربه‌های ناموفق را تکرار نکند و با برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی تخصصی برای زنان ناشر به حرفه‌ای عمل کردن آن‌ها کمک کند. فعالیت رسمی انجمن هم ۴سال است که به صورت رسمی آغاز شده اما از ۸ سال قبل زنان ناشر در نشست‌هایی دور هم جمع می‌شدیم و مسائل و دغدغه‌هایمان را باهم مطرح می‌کردیم و از هم مشورت می‌گرفتیم. انجمن ما فعلا ۸۰ عضو دارد که از این تعداد ۱۵ عضو از ناشران غیرتهرانی و ۳۰ عضو هم غیرناشر و مولف یا مترجم هستند.

آیا هدفی که ناشران در گروه‌های مختلف را برای راه‌اندازی انجمن های تخصصی ترغیب کرده تنها برگزاری چند نمایشگاه‌ تخصصی‌ست؟ انجمن‌ها کدام کار ویژه را خارج از اتحادیه انجام می‌دهند که با عضویت در یک اتحادیه‌ی مشترک قادر به عملی کردن آن نیستند؟

 

گهواره‌ای‌:هر انجمنی که تشکیل می‌شود یک اساسنامه دارد. اهداف و مسئولیت‌‌هایش تعریف می‌شود. برگزاری نمایشگاه تنها بخشی از برنامه‌های انجمن‌های نشر است که آنهم به‌خاطر تقویت فروش اعضاست. انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درکنار برگزاری نمایشگاه وظیفه دارد مشکلات درون صنفی اعضا و ناشران دانشگاهی را حل و فصل کند. انجمن ما برای هرچه بهتر انجام دادن وظایفی که در اساسنامه مشخص شده؛ کارگروه‌های مختلفی به‌نام کارگروه آموزش، کارگروه حقوقی(برای پیگیری مسائلی مثل کپی‌های غیرمجاز)، کارگروه رفاه(برای هماهنگی استفاده اعضا از مراکز ورزشی و مجموعه‌های تفریحی) و کارگروه نمایشگاه را تشکیل داده است. در بحثآموزش هم هیچ تداخل کاری با اتحادیه نداریم، بلکه به‌صورت تخصصی‌تر و براساس مسائل و مشکلات خاص نشر دانشگاهی خود اقدام می‌کنیم. در کل انجمن ما پیگیر مطالبات و نیازهایی است که به دلیل ویژه و تخصصی بودن در حوزه دانشگاهی؛ در اتحادیه فکری به حالشان نشده و رسیدگی به آن‌ها هم اصلا جزو وظایف و برنامه‌های اتحادیه نیست.

فریدون:در تمام دنیا NGO و نهادهای مردمی وجود دارد. می‌توانیم بگوییم چرا این نهادهای مدنی تشکیل می‌شود؟ آیا وجود همزمان تعدادی از این نهادها واقعا موازی‌کاری است؟ این تعدد انجمن و نهاد یعنی هم‌پوشانی و هم‌یاری برای بلند کردن یک بار سنگین که کسی به تنهایی از عهده حل‌ و فصل آن برنمی‌آید. کارکرد هرکدام از این انجمن‌ها درجهت توسعه کار و برداشتن باری از دوش سازمان‌های دیگر است. اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران یک نهاد صنفی مادر است و چون جزو شواری اصناف است؛ فعالیت‌هایش قواعد قانونی و حقوقی دارد. انجمن‌های مختلف صنعت نشر درواقع بازوهایی هستند که با انجام کارهای تخصصی به نوعی بخشی از حجم کاری را از دوش اتحادیه بر‌می‌دارند. ضمن اینکه برخی کارها مثل آموزش تخصصی در زمینه کتاب کودک از عهده اتحادیه برنمی‌آید و قرار نیست اتحادیه به خیلی موارد ورود پیدا کند. اتحادیه مثل وزارت ارشاد؛ جایگاه حقوقی دارد و حتی خیلی از کارهایی اجرایی را باید واسپاری کند. اگر در میان فعالیت انجمن‌ها و اتحادیه موازی‌کاری هم پیش بیاید؛ شاید خیلی خوب نباشد اما ضرررسان و مخل منافع هم نیست. علاوه بر این تعدادی از اعضای انجمن‌ها به هر دلیلی عضو اتحادیه نیستند و نهادی باید باشد که به نیازها و خواسته‌های آن‌ها هم فکر کند. انجمن‌ها معمولا دنبال مطالبات تخصصی حوزه‌ی خودشان هستند نه پیگیر موضوعات عام صنعت نشر که ازسوی اتحادیه درحال انجام است. درمورد نمایشگاه‌ها هم باید گفت که اکثر انجمن‌ها یک تعاونی هم دارد و این تعاونی‌ها کارهای اقتصادی را انجام می‌دهند و برگزاری نمایشگاه‌ها هم درواقع برعهده تعاونی‌هاست.

هنوز برخی از ناشران که عضو انجمن‌ها هم هستند به عضویت اتحادیه درنیامده‌اند، اتحادیه هم به‌عنوان یک نهاد صنفی ضعف‌های عمده‌ای دارد و توان چانه‌زنی بالایی برای به‌دست آوردن خواسته‌های ناشران ندارد. فکر نمی‌کنید اگر عادت انجام کارها به‌صورت فردی را کنار بگذاریم و توان انجمن‌ها به اتحادیه منتقل شود، اعضای اتحادیه افزایش یابد و کارگروه تخصصی در اتحادیه تشکیل شود؛ آیا اهرم فشار و قدرت چانه‌زنی اتحادیه ناشران بیشتر نمی‌شد؟ در آن‌صورت آیا بازهم عملکرد اتحادیه‌ ناشران و کتابفروشان به‌عنوان نهاد صنفی اینقدر کمرنگ و ناملموس بود و در قبال وزارت ارشادی که تمام سایت‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را در خدمت خودش می‌خواهد؛ جدی‌تر و قدرتمندتر وارد عمل نمی‌شد؟

میرزابابایی:تعاریف باید از اتحادیه و کار صنفی روشن باشد و در بستر تعریف مشخص جلو برویم. درمورد نمایشگاه‌ها علت وجودی را با علت غایی مخلوط کردید و از ته به سر رفتید. ممکن است تشکل‌ها بر محور نمایشگاه شکل گرفته باشند اما به این معنی نیست که هدف نهایی انجمن‌ها هم نمایشگاه است.

NGO یک مفهوم عام است که می‌تواند خود اتحادیه را هم شامل شود. انجمن‌های نشر درواقع یک سازمان مردم‌نهاد هستند‌ و بستر شکل‌گیری سازمان مردم‌نهاد مهم است. کشور ما مولد شکل‌گیری نظام‌های صنفی و انجمن‌های مردم‌نهاد نیست. تولد اینگونه سازمان‌ها و نهادها که بعضا کار صنفی هم انجام می‌دهند در حقیقت یک آوانس و امتیاز بود که نظام‌های کاپیتالیستی به قشر کارگر و متوسط پایین دادند تا یک رخصتی باشد برای جلوگیری از شکل‌گیری تفکرات کمونیستی که با وعده‌ها و برنامه‌های حمایت‌های کارگری رشد می‌کردند. بستر تولد ‌NGO‌ یک نظام اقتصادی آزاد و باز و یک نظام سیاسی و فرهنگی خاص بوده است. خواستگاه اتحادیه‌های صنفی و نهادهای سندیکایی هم یک تفکر لیبرال است و قصد این است که این نهادها مجالی داشته باشند تا صدایشان را بلند کنند و مطالباتشان را مطرح کنند. ما آن خواستگاه و بستر را ندایم، پس اگر از اتحادیه و انجمن در جامعه ایران حرف می‌زنیم باید توقعات و استاندارهایمان را بومی‌سازی کنیم. نباید درخواست‌های اورجینال و اصیل از اتحادیه و انجمن‌های ایرانی داشته باشیم. تقاضا، توقع و زمین زراعتی ما با غرب متفاوت است. مثلا اگر ما برای حل مشکلی که در یک نمایشگاه داریم به اعضایمان بگوییم همه اعتصاب کنند؛ تبدیل به یک مشکل امنیتی می‌شود، اما در آلمان پرواز‌های بین‌المللی لغو می‌شوند و تعبیر امنیتی هم از این اعتصابات نمی‌کنند.

بستر کار و ابزار فشار برای انجمن‌ها و اتحادیه‌ها در ایران مشخص است. ما در واقع نمایندگانی هستیم که از طرف همکاران خود انتخاب شده‌ایم تا برویم و با وزارت ارشاد صحبت کنیم، همین. دراصل ما تنها مترجم صحبت‌های وزارت ارشاد برای همکاران و مترجم خواسته‌های همکارات برای وزارت ارشاد هستیم. متاسفانه از هر دوطرف هم مورد بازخواست قرار می‌گیریم. همکارانمان می‌گویند در قبال ارشاد کوتاه آمدید و وزارتخانه‌ هم می‌گوید دارید زیاده‌روی می‌کنید.

شما یک توقع ایده‌آل از اتحادیه و انجمن دارید که باتوجه به بستر جامعه ما نشدنی است. همین بحثآموزش در قانون اتحادیه فقط یک الزام تکلیفی است که تمام سندیکاها و اتحادیه‌ها ملزم به اجرای آن هستند و داشتن کمسیون آموزش در هر اتحادیه‌ای از نظر قانونی الزامی است. آموزش در اتحادیه‌های ما تکلیفی است نه فرهنگی. ممکن است این آموزش در اتحادیه ما که یک کالای فرهنگی مبادله می‌کند؛ کمی بار فرهنگی بگیرد اما اصل اتحادیه یک نهاد اقتصادی و بازرگانی است. نگاه فرهنگی و بازرگانی اتحادیه متفاوت است و اگر آموزش هست تکلیف قانونی است که عمده‌اش هم بر مدار اقتصاد می‌گردد. همانطور که قبلا هم اشاره شد انجمن‌های مختلف در صنعت نشر منشعب شدند به دلیل توقعات و اهداف خاصی که اعضای هر انجمن دارند.

در انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی خیلی از اعضا اصلا ناشر نیستند و یک شرکت خصوصی هستند اما فعال در حوزه نشر و فرهنگ هستند. انجمن ما باید کار این‌ اعضا را پیگیری کند. در نیازها و خواسته‌های انجمن‌ها تفاوت و افتراق هست، همسوگری هم هست. جاهایی هم هست که ممکن است منافع انجمن‌های مختلف در تضاد با هم قرار بگیرند که می‌توانیم بنشینیم و با حرف حلش کنیم. مواردی هم هست که فقط مختص به انجمن خاصی است مثل گمرک که مربوط به ناشران بین‌المللی می‌شود و اتحادیه دستور کاری برای پیگیری آن ندارد، درست هم نیست زمان و انرژی اتحادیه صرف حل مشکل عده‌ای محدود از اعضا بشود.

منفعت مجزای انجمن‌ها دلیل نمی‌شود که نتوان در اتحادیه کنار هم نشست و در مورد مسائل کلان چانه‌زنی کرد. در مورد انجمن‌ها و اتحادیه همیشه هم همگرایی و هم‌افزایی ندیدیم. ما وقتی میلیون‌ها نفر هم می‌شویم حرفمان و صدایمان تاثیر‌گذار نیست و شنیده نمی‌شود چه برسد به زمانی که گروه گروه شده‌ایم. چرا تجمیع میان انجمن‌ها و اتحادیه صورت نگیرد تا توان عملکرد اتحادیه یالا برود؟

جدلی:تمام انجمن‌ها و اتحادیه درنهایت برای حل مسائل اعضا تلاش می‌کنند. در یک خانواده هم اگر تعداد اعضا زیاد باشد همه نمی‌توانند مستقیما با پدر خانواده در ارتباط باشند و گاهی مادر را واسطه می‌کنند تا خواسته‌هایشان را مطرح کند. تشکیل انجمن‌ها ما به این معنی نیست که میان ما و اتحادیه اختلاف و افتراق است. برای خیلی از موارد هم در نهایت هم از اتحادیه پیگیری می‌کنیم و سوال می‌پرسیم. انجمن زنان ناشر و دیگر انجمن‌ها حتی اعضا را هم تشویق می‌کنیم که به اتحادیه ملحق شوند. فقط مسئله این است که وقتی می‌بینیم اتحادیه کاری انجام نمی‌دهد و درواقع از پس انجام کاری برنمی‌آید خودمان وارد عمل می‌شویم، باید هماهنگ شویم تا جاهایی که اتحادیه می‌تواند مطالبات را پیگیری کند از طرف این نهاد صنفی اقدام کنیم.

فریدون:تضارب آرا همیشه هم بد نیست و می‌تواند خوب هم باشد. افتراق و تضارب جایی بد است که مانع‌تراشی کند و باعثخنثی کردن اثرات فعالیت‌های مختلف شود. تعارض و تضارب نباید ما را از حرکت بترساند. نفس وجود انجمن درست است و می‌تواند حتی به اتحادیه هم در راحت‌تر انجام دادن امور کمک کند.

از تفاوت بستر فعالیت اتحادیه و انجمن در ایران و کشورهای دیگر صحبت شد، فکر نمی‌کنید تجمیع قدرت و یکی شدن انجمن‌ها و اتحادیه به بسترسازی برای فعالیت اصیل و اورجینال اتحادیه کمک کند؟

میرزابابایی: پیش‌فرض شما مشکل دارد چون فکر می‌کنید بالا بردن قدرت چانه‌زنی یک راه دارد و آنهم یکی شدن و اتحاد است. بالا بردن قدرت چانه‌زنی در تجمیع و اتحاد نیست. اگر به شما هم بگوییم چرا فلان خبر را کار نکردید؛ می‌گویید محدودیت ما را درک کن اما شما نمی‌خواهید محدودیت‌های ما را درک کنید. بهترین منفعت تضارب آرا را در تعدد رسانه‌ها می‌توان دید. هر رسانه سعی می‌کند اخبار را شفاف‌تر، درست‌تر و در کوتاه‌ترین زمان منتقل کند که در نهایت باعثمنفعتی به نام شفاف شدن وقابع و اخبار می‌شود. اگر همه خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها همسو بودند این تقابل برای یافتن خبر درست پیش نمی‌آمد. درست مثل اینکه اگر انجمن ناشران بین‌المللی وجود نداشت دغدغه‌ی گمرک اصلا در اتحادیه مطرح نمی‌شد، اما حالا می‌توانیم برویم به اتحادیه بگوییم در حل این مشکل با ما همراه باشد. البته اینگونه همراهی ها هم به معنی تبدیل شدن به یک کل واحد نیست. به عبارت دیگر کثرت در عین وحدت عامل قدرت است.

گهواره‌ای:ما در انجمن فرهنگی ناشران آموزشی شرایطی فراهم کردیم که همراهان انجمن در اتحادیه هم عضو شوند و این یعنی ما مشکلی با اتحادیه نداریم. تعدد زیرشاخه و زیرمجموعه در هر صنفی وجود دارد و تنها مختص به صنعت نشر نیست، نظام مهندسی هم علی‌رغم اینکه یک نهاد صنفی متمرکز دارد اما زیرشاخه‌های زیادی مثل بتون، خردگی و… هم دارد.

این فکر اختلاف میان انجمن‌ها و اتحادیه سه – چهار ماهی هست که مطرح شده. دلیلش هم این است که برخی کاندیداهای انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان برای جمع کردن صحبت‌هایی کردند که بوی دسته‌بندی و جداسازی مثلا ناشران عمومی از دانشگاهی را می‌داد. اساسا ساختار هیئت‌مدیره اتحادیه این دوره ترکیب‌بندی شده و دسته‌بندی می‌بینیم اما در دوره های قبل اتحادیه یکدست بود. فکرهای نو به اتحادیه اضافه شده و همین مسئله شاعبه تفرقه را به وجود آورده است. کار صنفی درنهایت وظیفه اتحادیه است. انجمن‌ها تنها موارد تخصصی حوزه خودشان را پوشش می‌دهد و هیچ عنادی با اتحادیه ندارد. ما مشاوره تخصصی به اتحادیه می‌دهیم. مثلا اتحادیه ناشران دانشگاهی را در نمایشگاه محل دور و نامناسبی اسکان می‌داد که ما به عنوان انجمن ناشران دانشگاهی مطرح کردیم و اتحادیه مشکل ما را فهمید و مسئله را اصلاح کرد.

 

فریدون:اتفاقا در همین دوره از انتخابات اتحادیه با تمام این دسته‌بندی‌هایی که وجود داشت؛ شاهد بودیم که رای‌گیری در همان دور اول تمام شد و انتخابات به دور دوم نکشید. این یکی از نکات مثبت تضارب و افتراق است که قبلا هم صحبتش شد. اتحادیه هم یک تعاونی دارد وقتی باید وحدت صورت بگیرد تا حرفمان بهتر شنیده شود در تعاونی دورهم جمع می‌شویم و تعاونی آشنا جایی است که ما یکدست هستیم و قدرتمان را نشان می دهیم.

اشاره‌ای هم به تولیدات بی‌کیفیت در صنعت نشر شد. انجمن‌ها بیشترین ظرفیت را برای بالا بردن کیفیت تولیدات نشر دارند. آیا اساسا انجمن‌ها برنامه‌ریزی خاصی برای ورود به این موضوع دارند؟ آیا ورود به این حوزه و برخوردهای قهری با تولیدکنندگان چنین آثاری برای انجمن‌ها تعریف شده؟ از آنجاکه گرفتن مجوز نشر یک حق فردی‌ست و نمی‌توان به فرد گفت به شما مجوز داده نمی‌شود، چگونه می‌توان جز استفاده از راهکار محدودیت در مجوز دادن؛ کتاب‌های بی‌کیفیت و ناشران آن‌ها را محدود کرد؟

گهواره‌ای:باید استانداردهای تولید کتاب به ناشران آموزش داده شود اما مادام که ناشر غیرحرفه‌ای وجود دارد؛ تضمینی برای حل این معضل وجود ندارد. حتی سازمان استاندارد هم تعریف مشخصی از کتاب با کیفیت ندارد. رقابت‌های بی‌جا، پروانه‌های متعدد نشر باعثاین کتابسازی‌ها شده است. سوبسید کاغذ و وام‌های مختلف دلایلی شد برای گرفتن مجوز متعدد. جمع ناشران حرفه‌ای تمام حوزه‌ها ۲۰۰ – ۳۰۰ تا هم نمی‌شود. می‌گویند پخش مناسب نیست اما خیلی از این مشکلات توزیع ناشی از همین غیرحرفه‌ای بودن ناشران است.

میرزابابایی:ما به‌عنوان انجمن ناشران بین‌المللی خیلی اصرار داریم ایران قانون کپی‌رایت را قبول کند اما ناشران دانشگاهی مخالف هستند چون منافعشان را به شدت تهدید می‌کند. اگرچه وقتی پای یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم قانع می‌شوند که این قانون درنهایت به نفعشان است. با قبول این قانون؛ ترجمه‌های موازی و بی‌کیفیت هم نخواهیم داشت. اگر بازار کتاب ما تجارتی شده باید قوانین بازار رقابتی را هم بدانیم و بپذیریم. در این صورت کارگروه تخصصی حقوقی در حوزه نشر دانشگاهی نیازی نیست تا به مسائل کپی غیرمجاز رسیدگی کند.

نابسامانی در حوزه کتاب‌های بین‌الملل چند دسته است. اولین دسته به تحریم‌ها مربوط می‌شود که دست ما و وزارت ارشاد هم نیست و آقای ظریف باید حلش کند. وقتی شب نمایشگاه ناشر می‌گوید به خاطر تحریم نمی‌توانم شرکت کنم چه کاری از دست ما برمی‌آید؟ قیمت ارز هم مشکل دیگری است که باعثمی‌شود کتاب گران باشد و مخاطب توانایی خریدش را نداشته باشد. کتاب‌های بی‌کیفیت در حوزه بین‌الملل را هم ما به شدت پیگیری می‌کنیم. مثلا شرکتی که کارهای کتاب‌سازی شده را به نام اورجینال می‌فروخت از انجمن اخراج کردیم. عنوان‌سازی و کتاب‌سازی در حوزه بین‌الملل کم نیست و انجمن ما روی این قضیه حساس است اما مثلا همین شرکتی ما اخراج کردیم و حتی غرفه‌اش در نمایشگاه بسته شد حالا رفته در نمایشگاه استانی شرکت کرده و ما همین مسئله را هم داریم پیگیری می‌کنیم.

 

جدلی:در هر صنفی کار خلاف و بی‌کیفیت وجود دارد. نه اینکه کتاب بی‌کیفیت نداریم اما کسانی هم هستند که اینقدر خوب کار کرده‌اند که در فرانکفورت و بلونیا جایزه برده‌اند. من فکر نمی‌کنم این موضوع اینقدر جای نگرانی داشته باشد.

فریدون:چرا در شیر و ماست روغن پالم پیدا شد؟، چرا کارخانه‌های خودروسازی ما ماشین‌های بی‌کیفیت تولید می‌کنند؟ زمانی که بستر سلامت اقتصادی از بین رفت همه بیماری‌ها می‌توانند خودشان را نشان بدهند. وقتی اقتصاد به هم ریخت تولید کننده می‌گوید کیفیت به‌صرفه و اقتصادی نیست. اقتصاد نشر ما هم مثل دیگر اقتصادهای کشور بیمار است ولی کتاب فرقش این است که ریشه مملکت را می‌زند و هیچکسی هم حساسیت نشان نمی‌دهد. اگر بخواهیم برای یک کتاب کودک استاندارد هزینه کنیم، نمی‌توانیم بیشتر از ۳ کتاب منتشر کنیم و کسب و کارمان می‌خوابد. من زمانی کتاب در قطع رحلی و با تعداد برگ بالا کار می‌کردم و فروش می‌رفت. الان یک کتاب ۱۲ صفحه‌ای سالم نمی‌توانم منتشر کنم. اقتصاد اگر سالم باشد بستر رشد مهیا می‌شود. در این شرایط تولید کتاب با همین کیفیت خودش جای تشکر دارد. ‌

گزارش: زهرا حاج محمدی

 

ارسال نظر
پیشنهاد امروز