جنجالهای افزایش ظرفیت پزشکی ادامه دارد؛
افزایش ظرفیت پرستاری آری؛ افزایش ظرفیت پزشکی نه!/ میخواهند کارانه پزشکی و هزینههای مردم را بالا ببرند/ چرا یک پزشک در «خاش» ۳۰۰ میلیون تومان حقوق میگیرد؟!
جدا از همه تناقضها در سیاستگذاریهای حوزه بهداشت، آنچه باید ملاک داوری و عمل قرار بگیرد، منافع مردم در عرصه «سلامت» است؛ چه با توجه به استانداردهای منطقهای و جهانی، کمبود پزشک داشته باشیم و چه نداشته باشیم و چه این کمبود، به کاستی تعداد پزشک متخصص مربوط باشد یا به عدم تمایل پزشکان متخصص به کار و خدمت در مناطق محروم، هم نمایندگان مجلس و هم مجموعه سیاستگذاران باید فقط یک چیز را در نظر بگیرند: منافع و مصالح مردم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چند روزی است که طرح دوفوریتی نمایندگان مجلس برای افزایش ظرفیت پزشکی در کنکور سراسری، جنجال به پا کرده است. ماجرا از آنجا شروع شد که آمار سازمان جهانی بهداشت در خصوص سرانه پزشک در ایران در رسانهها منتشر شد و پس از آن کارشناسان و متخصصان نظرهای متفاوتی را در این خصوص مطرح کردند.
بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی در حال حاضر حدود ۱۳۹ هزار پزشک اعم از پزشک عمومی و متخصص در جامعه داریم که این عدد شاخص ۱.۷۴ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر را نشان میدهد. نمایندگان با استناد به همین آمار طرحی را کلید زدهاند که قرار است سرانه پزشک را به استانداردهای جهانی نزدیک کند.
در طرحی که نمایندگان مجلس آن را امضا کردهاند، آمده است: «طبق گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی، سرانه پزشک در ایران به ۱.۶ پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت برآورد شده است، این در حالی است که این شاخص در کشور قطر ۷.۸ و در کشور یونان ۶.۲ و در کشور یمن ۵ و در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت مابین ۳ تا ۵ پزشک و این شاخص در بسیاری از کشورهای دنیا عموما بیش از ۲ است.»
طرح نمایندگان مجلس برای افزایش ظرفیت پزشکی در کنکور، با مخالفت پزشکان، دانشجویان رشته پزشکی و وزیر بهداشت مواجه شد؛ بلافاصله پس از مطرح شدن این موضوع، وزیر بهداشت گفت: «معتقدیم که ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی و باری که بر دوش نظام سلامت بعد از فارغالتحصیلی این گروه سنگینی میکند، برای نظام سیاسی و نظام اجتماعی کشور، نیز مشکل آفرین خواهد بود.»
جنبش توئیتری ۸۰ هزار نفره
طرحِ افزایش ظرفیت پزشکی، یک جنبش توئیتری ۸۰ هزار نفری بهراه انداخت؛ به محض رونمایی از این طرح، جامعه پزشکی کشور به خصوص دانشجویان رشته پزشکی به موج اعتراض توئیتری پیوستند؛ دانشجویان توییتهای خود را با هشتگهای #افزایش_ظرفیت_تهدید_سلامت و #سیمای_ضد_سلامت منتشر کردند که این هشتگها در کمتر از ۲۴ ساعت، بیش از ۸۰هزار بار در توییتر منتشر شده است.
در این بین، کمبود پزشک متخصص یا به عبارت دقیقتر «کمبود دسترسی به پزشک متخصص» به خصوص در نواحی محروم کشور، یک واقعیت غیرقابل انکار است؛ بیست و دوم تیرماه، بهزاد کلانتری (مدیرکل دفتر مدیریت بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی وزارت بهداشت) از کمبود ۳۰ هزار پزشک متخصص در کشور خبر داد و گفت: «طبق مطالعات ما در کشور شاخص نیروی پزشکی تخصصی به طور متوسط ۰.۵ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت است. طبق برنامهریزیهایمان برای ۱۴۰۴ باید شاخص نیروی انسانی را به طور متوسط و در مجموع کل متخصصین، به ۰.۹ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر برسانیم. همچنین شاخص کل نیروهای پزشکی اعم از عمومی، متخصص و فوقتخصص در کشور ۱.۱ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت است. این شاخص در کشورهای مختلف، متفاوت است. در کشورهایی مانند ایران این شاخص بین ۱.۵ تا ۱.۷ در هر ۱۰۰۰ نفر است و در کشورهای اروپایی به ۲.۵ تا ۳ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر هم میرسد. به هر حال در کشور ما منابع در همین حد است و شاخصهایمان هم با کشورهای اروپایی فرق دارد. به عنوان مثال در کشورهایی که سه پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر دارند، استانداردهای ویزیت و پرداختشان متفاوت است، ما آن شرایط را نداریم که بگوییم باید به شاخصهای کشورهای اروپایی برسیم. البته باید طی ۲۰ سال آینده به این سمت حرکت کنیم، اما نه اینکه بگوییم پنج سال دیگر به آنها برسیم. زیرا امکانش وجود ندارد.»
در حالی موج سنگین اعتراض پزشکان به طرح افزایش ظرفیت پزشکی به راه افتاده است که طرحهای جورواجور و رنگارنگِ «افزایش ظرفیت پرستاری» همواره در دستور کار قرار گرفته است و میگیرد.
طرحهایی مانند «پرستار بیمارستانی» با «کمک پرستار» بدون نظرخواهی از فعالان صنفی پرستاران به راحتی کلید میخورد؛ سوال اینجاست که آیا کمبود نیروهای متخصص حوزه سلامت، فقط به کمبود پرستار محدود میشود یا اینکه باید کادر متخصص پزشکی نیز دچار افزایش کمّی شود؟!
میخواهند کارانه پزشکان را بالا ببرند
محمد شریفی مقدم (دبیرکل خانه پرستار) در این رابطه میگوید: «متاسفانه طی چند سال گذشته ظرفیت پذیرش پرستاران در دانشکده پرستاری را به صورت خزنده و نامحسوس بیش از ۲۰۰درصد ظرفیت افزایش دادهاند و ظرفیت پرستاری را دو برابر کردهاند. اکنون ۱۲ هزار نفر فارغالتحصیل پرستاری در کشور داریم و نمیدانم آقایان که یک نسخه برای بیماری میپیچند چرا این نسخه را دوگانه میپیچند و ظرفیت پذیرش پرستاران را دو برابر میکنند اما برای افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی، اینهمه حساسیت به خرج میدهند. این در حالی است که ما به شدت کمبود پزشک متخصص داریم و به بهانه کمبود پزشک کارانه آنها را بالا میبرند.»
وی در ادامه گفت:« آقایان برای رفع کمبود کادر پرستاری، طرح بهیاری یکساله و پرستاری بیمارستانی را در دست اجرا داشتند و ظرفیت دانشکدههای پرستاری را سرسام آورافزایش دادند این در حالی است که برای این تعداد پرستار امکانات دانشکدهها را افزایش ندادهاند؛ ما در تهران میبینیم که به جای استاد از دانشجوی ارشد پرستاری برای آموزش دانشجویان پرستاری استفاده میکنند و این سوءاستفاده است؛ خود این فرد نیاز به کارآموزی دارد اما میبینیم که از وی به عنوان مدرس آکارآموزی دوره کارشناسی استفاده میشود. در مورد ظرفیت پرستاری اینچنین رفتار میکنند این در حالی است که در مورد ظرفیت رشتههای پزشکی حساسیت به خرج میدهند درحالیکه واقعا نیاز کشور است و طبق آمارهای موجود در بخش رشتههای تخصصی پزشکی واقعا کمبود داریم بویژه در برخی گرایشها مثل جراحی اعصاب و رادیولوژی. در تهران میبینیم که یک متخصص رادیولوژی همزمان در شیفت صبح در پنج جا پروانه خود را برای کار گذاشته که البته کار نمیکند بلکه با مدرک وی تکنسین رادیولوژی کار میکند. اعتقاد دارم باید ظرفیت پذیرش در رشتههای پزشکی را بویژه در بخش تخصص اینقدر زیاد کنیم که مردم ما در مناطق محروم برای درمان مجبور به مراجعه به پایتخت نشوند.»
سیاست یک بام و دو هوا!
شریفی مقدم به سیاست یک بام و دو هوا اشاره میکند؛ اینکه پزشکان به بهانه محدود بودن و باارزش بودن تخصصشان، حقوقهای نجومی میگیرند اما از آن سو، هنگامی که قرار است این کمبود برطرف شود، با همه وجود مقاومت میورزند: «در بحث فیشهای نجومی سوال این بود که چرا به یک متخصص زنان در منطقهای همچون خاش ۳۰۰ میلیون تومان پول میدهید که جواب دادند نقطه صفر مرزی است و متخصص زنان نداریم؛ گفتیم خوب نیرو تربیت کنید یا پزشک متخصص وارد کنید. پیشنهاد ما در دوره وزارت دکتر هاشمی برای حل مشکل کمبود نیروی متخصص در مناطق محروم این بود که به جای صرف هزینههای سنگین برای ماندگاری پزشک در مناطق محروم، جراحهای بسیار خوبی را میتوانیم از کشورهای بلوک شرقی با ۷ یا ۸ هزار دلار وارد کنیم. مثل کشورهای اروپایی که به جای تربیت پرستار، پرستاران کشور ما را جذب میکنند.»
جدا از همه این تناقضها در سیاستگذاریهای حوزه بهداشت، آنچه باید ملاک داوری و عمل قرار بگیرد، منافع مردم در عرصه «سلامت» است؛ چه با توجه به استانداردهای منطقهای و جهانی، کمبود پزشک داشته باشیم و چه نداشته باشیم و چه این کمبود، به کاستی تعداد پزشک متخصص مربوط باشد یا به عدم تمایل پزشکان متخصص به کار و خدمت در مناطق محروم، هم نمایندگان مجلس و هم مجموعه سیاستگذاران باید فقط یک چیز را در نظر بگیرند: منافع و مصالح مردم.
«جامعه هدف» برای کلید خوردن چنین طرحهایی مردم عادی کوچه و خیابان هستند به خصوص آنهایی که در خاش و سراوان و پشتکوه و سنندج، در مناطق محروم زندگی میکنند؛ دوست داشتن یا نداشتن جامعه پزشکی و تمایل دانشجویان این رشته، نمیتواند ملاکِ تصمیمگیری باشد!
گزارش: نسرین هزاره مقدم