خبرگزاری کار ایران

یک اقتصاددان مطرح کرد:

بعداز جنگ قانون اساسی را در جوی آب انداختیم/مردم شاهد رژه اشرافیت در خیابان‌ها هستند/نظام قانون‌مندی نداریم که وزیران را محاکمه کند

بعداز جنگ قانون اساسی را در جوی آب انداختیم/مردم شاهد رژه اشرافیت در خیابان‌ها هستند/نظام قانون‌مندی نداریم که وزیران را محاکمه کند
کد خبر : ۶۴۶۶۹۱

حسین راغفر گفت: در اقتصادهای بی در و پیکر به همان میزان که نابرابری درآمدی داریم شاهد نابرابری در حوزه سلامت هم هستیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین راغفر، اقتصاددان در «هم‌اندیشی کالا پنداری سلامت، آثار تحولات اخیر اقتصادی-اجتماعی بر سلامت همگانی» که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: در اقتصادهای بی در و پیکر به همان میزان که نابرابری  درآمدی داریم شاهد نابرابری در حوزه  سلامت هم هستیم.

وی با اشاره به شاخص رابین هود (Robin Hood Index) که میزان عادلانه بودن توزیع ثروت در یک جامعه را نشان می‌دهد، گفت: شاخص رابین هود به ما می‌گوید اگر اندازه نابرابری در آمریکا برابر اندازه نابرابری در انگلستان شود، مرگ و میرهای ناشی از بیماری‌های قلبی ۲۵ درصد کاهش می‌یابد.

راغفر با بیان اینکه نمی‌توان بدون پرداخت به آثار نابرابری درآمدی به تحلیل نابرابری در حوزه سلامت پرداخت، گفت: نابرابری درآمدی در جوامع سرمایه‌داری ریشه‌هایی دارند و باید ریشه‌های آن را در «اضطراب‌های منزلتی» جست. اضطراب‌های منزلتی زمانی به سراغ افراد می‌آیند که می‌خواهند به گروه‌های طبقاتی که به آن تعلق دارند، فخر بفروشند تا در نهایت بتوانند محبت آنها را جذب کنند.

این اقتصاددان با بیان اینکه پس از جنگ آمدیدم و قانون اساسی را در جوی آب انداختیم، گفت: قانون اساسی را دور انداختیم تا هرجور که می‌خواهیم جامعه را اداره کنیم. بعد از جنگ هشت ساله همزمان با کنار گذاشتن قانون اساسی، حمایت از سرمایه و امنیت کارآفرینان در دستور کار قرار گرفت؛ این در شرایطی است که اصول عدالت اجتماعی (بهره‌مندی از مسکن رایگان، بهداشت رایگان و...)  تنها در قانون اساسی ذکر شده‌اند.

وی افزود: به هر روی آمدیم و در پناه سیاست‌های تعدیل ساختاری همه چیز را به دست‌های پنهان بازار سپردیم؛ حتی بهداشت و سلامت را. اینگونه فقرا را در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دادیم. باید پرسید که اگر فقرا توانایی پرداخت هزینه‌های سلامت را نداشته باشند، باید بگذاریم بمیرند؟! فروپاشی اخلاق عمومی ناشی از همین نابرابری‌های ناموجه است.

راغفر با بیان اینکه تاکید مسئولان بر شاخص‌های فردگرایی متعفن موجب اتلاف منابع در قالب مصرف‌گرایی شده است، گفت: مسئولان پس از جنگ  دنبال رشد فردگرایی و ترویج مصرف گرایی رفتند. برنامه‌های تلویزیون شاهدی بر این مدعاست. نگاه کنید که چه کالاهای لوکسی را تبلیغ می‌کنند اما می‌آیند و در برنامه‌های دیگر خود از مصرف‌گرایی و دنیاپرستی انتقاد می‌کنند.

این اقتصاددان تصریح کرد: همه اینها در مجموع زمینه نارضایتی عمومی و شورش را فراهم می‌کنند؛ چراکه مردم شاهد رژه اشرافیت در تصاویر و حتی در خیابان‌ها هستند. به هر روی طبقات پایینی جامعه، طبقات فرادست جامعه را مسئول این وضعیت می‌بینند. کسانی که این وضعیت را به وجود آورده‌اند در زمین اسرائیل و آمریکا بازی می‌کنند چراکه منابع عمومی کشور را در حلقوم یک عده خاص کرده‌اند.

راغفر با اشاره به وزیر بهداشت، گفت: اعضای هیات دولت همزمان با حضور در بخش عمومی در بخش خصوصی هم حضور دارند از این رو من اعضای هیات دولت را کاسب می‌دانم.

 این اقتصاددان با بیان اینکه افزایش نرخ ارز یک کودتا است، گفت: من اعتقاد ندارم که اینها اتفاق است شواهد به ما نشان می‌دهد که افزایش نرخ ارز از ۴ هزار تومان به ۸ هزار تومان و ۱۰ هزار تومان یک کودتا است تا نارضایتی افزایش یابد.

وی افزود: ما یک نظام قانون‌مند نداریم که وزیران را محاکمه کند این در حالی است که آنها به راحتی قانون را وسیله قرار می‌دهند و بی‌عدالتی را بر آن بنا می‌کنند. نگاه کنید که یک وزیر خود بیمارستان خصوصی دارد اینها باعث می‌شود که اعتماد مردم فرسوده شود.

راغفر با بیان اینکه جامعه سائوپولویی بیخ گوش ماست، گفت: به شهر سائوپلو در برزیل می‌گویند شهر دیوارها چراکه ثروتمندان و فقرا با دیوار از همه جدا شدند. فقرا در این شهر در گنگ‌ها و گروه‌های مواد مخدر و فحشا زندگی می‌کنند این در شرایطی است که ثروتمندان برای سفر در شهر از هلیکوپتر استفاده می‌کنند و وقتی که مجبور به تردد در شهر هستند از خودورهای ضدگلوله استفاده می‌کنند و مسلح هستند.

این اقتصاددان افزود: نابرابری در حوزه سلامت آنجا آشکار می‌شود که یک پزشک برای عمل جراحی ۱۵۰ میلیون تومان دستمزد می‌گیرد این چنین نابرابری تشدید می‌شود. وقتی فرد بیمار ببیند که توان تامین هزینه‌های درمان خود را ندارد و در فقر دست و پا می‌زند سن امید به زندگی اش پایین می‌آید. این را مقایسه کنید با کاهش سن امید به زندگی در شوروی. پس از سقوط شوروی سن امید به زندگی از ۷۸ سال به ۵۶ سال رسید. با این شرایط نگاه ما به آینده هولناک است چراکه بسیاری از خانواده‌ها هزینه پرداخت ویزیت‌های پزشکان را ندارند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز