در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
چرا تأمین اجتماعی نمیتواند بدهی خود را از دولت بگیرد؟
یک فعال کارگری گفت: رئیس سازمانِ تأمین اجتماعی گفته این سازمان از ابربدهکار به ابرطلبکار تبدیل شده است و بدهی خود را از کارفرمایان و نهادهای غیردولتی گرفته است؛ باید گفت آفرین به تیم قوی مطالبهگران دستگاهها که بدهیها را از سازمان وصول کردند، اما چرا نمیتوانید بدهیِ کلانِ خود را از دولت وصول کنید؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، احسان سهرابی (فعال کارگری) با انتقاد از کاهشِ خدماتِ سازمان تأمین اجتماعی برای بیمهشدگانِ این سازمان گفت: فلسفه سازمان تأمین اجتماعی ایجاد رفاه عمومی، برطرف کردنِ فقر و محرومیت، حمایت از اقشار و گروههای هدف خدمات اجتماعی از جمله بیسرپرستان، از کار افتادگان، معلولان و سالمندان است. اهداف رفاه و تأمین اجتماعی که در اصول ۳و۲۱و ۲۸و۲۹و ۳۱ و ۴۳ قانون اساسی آمده است، اقتضاء میکند تأمین اجتماعیِ ما نظامی کارآمد، توانمندساز، عدالتبنیان، کرامتبخش و جامع باشد.
وی گفت: آنچه در قانون اساسی به عنوان تأمین اجتماعی آمده با آنچه امروز مردم به عنوان صندوق تأمین اجتماعی میشناسند، تفاوت دارد. دولت وظیفهی قانونی خود در حوزهی تأمین اجتماعیِ فراگیر را برعهدهی صندوقِ عمومیِ تأمین اجتماعی گذاشته و با این کار، توان این صندوق برای انجامِ وظایف و ارائهی خدماتی که برعهدهاش است را محدود کرده است.
سهرابی افزود: در حال حاضر حکمرانیِ بخشنامهها به جای قانون، حقوق کارگرانِ عضو این صندوق را نقض کرده است. بحرانِ صندوقِ تأمین اجتماعی در سالهای جاری، این صندوق را برای انجامِ حداقلیترین وظایفِ خود نیز مستأصل کرده است. برای حل این بحران، اصلاحاتِ پارامتریک و مولفههایی چون کاهشِ معافیتهای مشاغل سخت و زیانآور، افزایش سن بازنشستگی، تغییر مبنای محاسبهی سن بازنشستگی مطرح شده و امسال نیز یکی از این اصلاحات، یعنی افزایش سن بازنشستگی محقق شد.
این فعال کارگری گفت: با آسیبشناسیِ دقیق و بیطرفانه میشد از ورود سازمان به چنین بحرانی جلوگیری کرد. زمانی از تحقیق و تفحص مجلس صحبت شد، اما واقعا خروجیِ عملکردِ تیم تحقیق و تفحص چه بود؟ چرا کارگران و بازنشستگان خروجیِ عملکردِ این تیم را ندیدند؟ کارگران و بازنشستگان صرفا بارِ کاستیهای سازمان را به دوش میکشند و هر روز خدماتِ دریافتیشان از سازمان کاهش پیدا میکند.
سهرابی گفت: رئیس سازمانِ تأمین اجتماعی در سخنانی گفته است این سازمان از ابربدهکار به ابرطلبکار تبدیل شده است و بدهی خود را از کارفرمایان و نهادهای غیردولتی گرفته است؛ باید گفت آفرین به تیم قوی مطالبهگران دستگاهها که بدهیها را از سازمان وصول کردند، اما چرا نمیتوانید بدهیِ کلانِ خود را از دولت وصول کنید؟ دولت به عنوان بزرگترین بدهکار سازمان تأمین اجتماعی، همواره از زیر بارِ طلب خود فرار کرده و حتی مصوباتِ مجلس هم نمیتواند دولت را ملزم به پرداختی بدهیِ خود به این سازمان کند.
این فعال کارگری تأکید کرد: وقتی مدیران تأمین اجتماعی از سوی دولت انتخاب میشوند، چطور میتوان انتظار داشت که برای وصولِ بدهیِ سازمان قاطعانه مقابل دولت بایستند؟ تعیین مدیرانِ این صندوق از سویِ وزیر کار یک فرآیندِ معیوب است، چراکه صندوق تأمین اجتماعی یک صندوقِ عمومی و متعلق به کارگران است و بیشترین درآمدِ آن از حقِ بیمهی کارگران تأمین میشود، پس این کارگران و بازنشستگان هستند که باید برای مدیریتِ این صندوق تصمیم بگیرند نه دولت.
سهرابی گفت: بارِ کمبودِ منابعِ سازمان را کارگران و بازنشستگان به دوش میکشند، اما سهمی در مدیریتِ منابعِ این صندوق ندارند و بدتر اینکه این صندوق از هیچ حمایتی از سوی دولت برخوردار نیست؛ در حالیکه منابعِ صندوقهای دیگر، مستقیم از سوی دولت تأمین میشود.
این فعال کارگری تاکید کرد: دولت نه بدهیِ خود را با این سازمان صاف میکند و نه منابعِ نظارتیِ خود را گسترش میدهد تا کارفرمایان از زیر بارِ تعهداتِ بیمهای خود فرار نکنند. بسیاری از کارگران بیمه نمیشوند، برخی از کارگرانِ متوسط بگیر به عنوان کارگرِ حداقل بیگر معرفی میشوند تا بیمه کمتری برای آنها رد شود و قانونِ طبقهبندی مشاغل نیز مغفول مانده است. تداومِ این شرایط صندوق تامین اجتماعی را با مشکل مواجهه کرده و هزینهی این وضعیت را کارگران میدهند.