وعده های تو خالی
دیگر چه نیازی به رفتن کیروش بود، با او حداقل خوب دفاع میکردیم!
تیم ملی ایران از زمان حضور امیر قلعه نویی در تیم ملی همواره صحبت از جوانگرایی و فوتبال تهاجمی زده میشد که تا این لحظه هیچکدام از آن ها عملی نشده است.
به گزارش ایلنا، از زمان حضور مجدد امیر قلعه نویی بر روی نیمکت تیم ملی ایران صحبت از تغییر نسل، بازی رو به جلو و تهاجمی و دستاورد های بزرگ زده شد و ژنرال برنامه های خود برای تیم ملی را در این جملات خلاصه کرد.
با گذشت دو سال از شروع کار امیر قلعه نویی در تیم ملی هیچکدام از این وعده ها محقق نشد که هیچ بلکه تیم ملی از لحاظ فنی بازی به بازی دارد نقاط ضعف خود را نشان میدهد. در مقطعی که کارلوس کی روش هدایت تیم ملی را بر عهده داشت منتقدان او همواره به او حمله میکردند و او را به خاطر فوتبال تدافعی، استفاده کردن از بازیکنان محدود و عدم دعوت بازیکنان جوان او را مورد سرزنش قرار میدادند.
زمان رفتن مربی پرتقالی از فوتبال ایران فرا رسید و ژنرال با ماموریت هایی که کی روش در موفق شدن آن ها عاجز ماند روی نیمکت تیم ملی نشست و سکان هدایت یوز ها را بر عهده گرفت. اولین چالش جدی او جام ملت های آسیا بود که به مانند تورنمنت های گذشته در مرحله نفرین شده نیمه نهایی از حضور در فینال بازماندیم.
همچنان انتقاد از عملکرد سینوسی تیم ملی در جام ملت های آسیا وجود دارد، به طوری که شاگردان امیر قلعه نویی در فاز دفاع تنها در بازی مقابل هنگ کنگ توانستند دروازه خود را بسته نگهدارند و نمایش های ضعیف آن ها در بازی هایی مانند هنگ کنگ، سوریه و در طرف مقابل بازی خوب تیم در مقابل امارات و ژاپن.
اما مهم ترین بازی ما در مقابل قطر که شاید اگر تیم کمی خوش شانس بود میتوانستیم پس از سال ها به فینال رقابت ها راه پیدا کنیم. اما مهم ترین موضوع فاز دفاع تیم در همان بازی بود و یاران اکرم عفیف با 3 خلق موقعیت 3 گل را به ثمر رساند!
اما پس از پایان جام ملت ها قرار بود جوان گرایی در تیم ملی رقم بخورد. استارت این کار با خداحافظی بازیکنی به نام امید ابراهیمی رقم خورد و در کنار او احسان حاج صفی دیگر به تیم ملی دعوت نشد. به ظاهر این یک قدم خوب به سمت جوانگرایی بود و اهالی فوتبال را امیدوار به یک تغییر اساسی کرد اما هرچه گذشت این امید کم رنگ تر شد.
در اردوهای گذشته بازیکنان جوانی مانند: حسین نژاد، محمد امین حزباوی، محمد قربانی و سعید سحر خیزان به اردوی تیم ملی دعوت شدند اما به هیچکدام از آن ها فرصت چندانی داده نشد. شاید اگر ترکیب تیم ملی در زمان کی روش را با ترکیب فعلی تیم ملی در آخرین بازی تیم مقابل کره شمالی را کنار هم بگذاریم تفاوت چندانی وجود نداشته باشد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه عدم دعوت بازیکنانی است که همچنان پاسخی برای آن ها داده نشده است. هر چند که انتخاب بازیکن یک تصمیم تخصصی و شخصی یک سرمربی است و باید همواره احترام گذاشت اما چرا بازیکنانی مثل احمد نوراللهی، دانیال اسمائیلی فر و رامین رضائیان به تیم ملی دعوت نمیشوند؟ هرچند که دعوت نشدن احمد نور به دلیل اختلاف با کادر فنی است اما میشد با کمی مدیریت و گفتو گو این اختلافات را کنار گذاشت.
جدا از بحث جوانگرایی سبک فوتبال تیم ملی نیز مورد انتقاد اهالی فوتبال بود و امیر قلعه نویی با نمایش یک بازی تهاجمی وارد میدان شد. در بازی های گذشته تیم ملی چه مقدار یوز ها در فاز حمله موفق بودند؟ آیا خلاقیت فردی بازیکنانی مانند سردار آزمون، مهدی قایدی و مهدی طارمی در فاز حمله گره گشای تیم ملی نبوده است؟
میراث کی روش یک خط دفاع سازماندهی شده و یک تیم منسجم در حالت لو بلاک (یک سوم عقب زمین) و یک دفاع منطقه ای در وسط زمین بوده است که بازی اخیر مقابل کره شمالی نشان میدهد خیلی وقت است خبری از آن دفاع نیست. بنظر میرسد تا این لحظه هیچکدام از وعده های کادر فنی فعلی محقق نشده است و تیم ملی در شرایط خوبی قرار ندارد. اشتباه نیست اگر بگوییم با کارلوس کی روش حداقل خوب دفاع میکردیم.