لاریجانی در جمع دانشگاهیان چین:
ایران در سیاستهای خود تحت تاثیر بادهای موسمی سیاسی قرار نمیگیرد
چین، در دهه های اخیر با رشد اقتصادی ستایش برانگیزی حرکت کرد و با سیاست خارجی مستقل خود توانسته در صحنه بین المللی به عنوان یک قطب تأثیر گذار ظاهرشود
رئیس مجلس در دانشگاه مطالعات خارجی پکن گفت: تثبیت منافع ملی طرفین ایجاب میکند به قلمروهایی توجه شود که دو کشور ریشههای تاریخی مستمری از نظر ارتباطات دوستانه و تجاری داشتهاند.
به گزارش ایلنا، علی لاریجانی در جمع استادان و دانشجویان این دانشگاه با طرح چرایی پایدار ماندن دوستی ایران و چین در طول زمان و آن هم در شرایط پرتغییر جهان معاصر گفت که حفظ منافع ملی کشورها و پایداری آن به زمینه های استوار نیاز دارد.
وی افزود: روابط شکننده دولتها یا سستی و بی ریشگی دولتها در تصمیمات، عواملی هستند که کشورهای دیگر را از طراحی روابط درازمدت با آنها باز می دارد.
وی اظهار داشت: منافع ملی یک کشور صرفا منافع مادی و اقتصادی نیست، هرچند یک عامل مهم محسوب می شود بلکه تاثیر گذاری در منطقه، نقش آفرینی در صحنه بین المللی، قدرت در ایجاد امنیت منطقه ای و بین المللی و قابلیت ایجاد همگرائی در سایر کشورها، رشد دامنه نفوذ فرهنگی و سیاسی همگی در نظریه منفعت ملی یک کشور ذی مدخل است.
رییس مجلس شورای اسلامی گفت: ایران و چین دو کشوری با ریشه تاریخی و تمدنی عمیق هستند، آغاز تاریخ روابط ایران و چین به نخستین تماس میان دو دولت به سال ۱۴۰ یا ۱۴۱ پیش از میلاد باز میگردد، آن زمان خاندان " هان " در چین و " اشکانیان " در ایران فرمانروایی می کردند.
وی گفت: در سال ۱۱۵ پیش از میلاد وو دی امپراطور چین به دلیل گشایش در داد و ستد خود، سفیری را به دربار مهرداد دوم پادشاه اشکانی فرستاد سپس دو طرف سفیرانی را میان یکدیگر ردو بدل نمودند، جهانگردانی از چین از ایران دیدار نمودند و محصولاتی را به همدیگر معرفی کردند که برجسته ترین آنها ابریشم بود.
وی افزود: مسیر بازرگانی این کالای ارزشمند از چین به اروپا از ایران می گذشت و راه ابریشم نام گرفت، لذا تمدن کهن دو کشور و تعامل دوستانه دو ملت ایران و چین در طول تاریخ به طوری که این دوستی در فرهنگ دو کشور و همبستگی فرهنگی نیز تجلی پیدا کرده و لی بای شاعر بلند آوازه چین را به غزل سرایی در دوستی دو ملت واداشت.
لاریجانی تصریح کرد: یک پتانسیل با ارزش در سمتگیریهای امروزین دو کشور وجود دارد، یعنی تثبیت منافع ملی دو کشور ایجاب می کند به قلمروهایی توجه کنند که ریشههای تاریخی مستمری از نظر ارتباطات دوستانه و تجاری داشته اند و ایران و چین از این مزیت برخوردارند. حتی در سخت ترین شرایط که در ایران حکومت دیکتاتوری شاه وجود داشت که از اقمار آمریکا بود و در چین حکومت مائو، که از نظر سیاسی کاملاً متفاوت بودند، ملت ایران بر خلاف حکومت دست نشانده شاه نگاه مثبتی به چین داشت و این نشان می دهد روابط دو کشور در بین توده های مردم زمینههای دوستی پایداری یافته است.
به گفته لاریجانی، در دهههای اخیر، چین و ایران هر دو وارد شرایط جدیدی شدهاند، ملت ایران یک حکومت دیکتاتور وابسته به آمریکا را در ۳۴ سال پیش سرنگون کردند و با انقلاب اسلامی حکومتی دمکراتیک را جایگزین آن کردند به گونه ای که امروز همه ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران براساس آرای ملت شکل می گیرد.
وی خاطرنشان کرد: در طول این سه دهه، صنعت، خدمات مهندسی و کشاورزی در ایران رشد چشمگیری داشته و به دلیل تحریمهای غرب پس از انقلاب اسلامی وجنگ صدام علیه ایران در اکثر رشته های صنعتی نظیر صنعت فولاد، صنعت پتروشیمی، صنعت سیمان، صنعت خودروسازی، صنعت شیمیایی، صنایع دارویی، صنایع پیشرفته نظیر نانو، بایوتکنولوژی، فناوری اطلاع رسانی، هسته ای، سلولهای بنیادین، هوافضا، گامهای اساسی برداشته شد.
وی خطاب به دانشجویان چینی گفت: دانشگاهها در ایران توسعه جدی یافت به شکلی که در هر شهر حداقل یک دانشگاه تاسیس شد و البته در ایران که حدود یکهزار شهر وجود دارد، خدمات بهداشت و درمان به همه روستاها برده شد. مدرسه، راه، تلفن، برق رادیو تلویزیون، اینترنت و گاز به روستاها داده شده و البته این یک سرمایه گزاری زیر بنایی پرخرجی بود اما لازمه عدالت و توسعه آینده توجه به روستاها بود تا در زمینه محصولات استراتژیک کشاورزی به خود کفایی برسیم بطوریکه امروز در اکثر نیازهای کشاورزی یا خودکفا و یا در نزدیکی آن هستیم.
رییس مجلس شورای اسلامی در این نشست به مباحثسیاست خارجی پرداخت و اظهار داشت: ملت ایران راه مستقلی را پیگیری و از مظلومان دفاع کرد و در مقابل قلدری برخی کشورهای غربی، نظیر آمریکا ایستاد لذا نقش موثری در از بین بردن نظریه بیمارگونه مدیریت تک قطبی برجهان داشت که اگر در زمان بوش و جنگ طلبی آنان در عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین، این مقاومت شکل نمی گرفت، امروز دنیا گرفتار یک دیکتاتوری بین المللی می شد.
وی گفت: از طرف دیگر چین، در دهه های اخیر با رشد اقتصادی ستایش برانگیزی حرکت کرد و با سیاست خارجی مستقل خود توانسته در صحنه بین المللی به عنوان یک قطب تأثیر گذار ظاهرشود و برای رشد آینده خود به انرژی نفت و گاز پایدار نیازمند است و همچنین برای نقش آفرینی در آسیا نیازمند دوستانی همفکر در سیاست خارجی است.
لاریجانی ادامه داد: ایران یکی از ستونهای موثر در تامین این دو خواسته بوده و ممکن است برخی کشورها موقتا بعضی از نیازهای چین را در زمینه انرژی برآورده سازند اما گذشته آنان و هم تحولات سیاسی در وضعیت فعلی منطقه دورنمای پایداری را برای آنان تصویر نمی کند اما ایران نشان داده است که در سیاستهای خود پایدار و تحتتاثیر بادهای موسمی سیاسی قرار نمی گیرد.
به باور لاریجانی، در یک ارزیابی کلی آینده صحنه جهانی تلقی آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی چه از نظر اقتصادی و چه قابلیت مدیریت امنیتی و سیاسی دچار بهم ریختگی شده و تنها می توان آن را یکی از بازیگران صحنه جهانی پنداشت.
وی گفت: اروپا با تلاشهای زیاد نوعی همگرایی اقتصادی، سیاسی و امنیتی برای خود دست و پا کرده که گرچه شکننده اما روی هم رفته از ظرفیت یک قطب بازیگر برخورد است.
رییس مجلس شورای اسلامی افزود: روسیه در دو دهه اخیر توانسته خود را تا حدودی بیابد و نقش سیاسی و امنیتی خود را در صحنه جهانی بازسازی کند گرچه از نظر اقتصادی قدرت لازم را ندارد اما باتوجه به توانمندیهای دیگر، این کشور از ظرفیت تأثیرگذار خوبی برخوردار است.
وی خاطرنشان کرد: در دهه های اخیر آسیا تنها قاره ای است که از رشد اقتصادی شتابان برخوردار بوده و چین یکی از ستونهای مهم آن است، اکثر کشورهای مهم منطقه دارای ظرفیتهای خالی برای بالفعل شدن در قلمرو اقتصادی بودند و هستند و این وضعیت، آینده قدرتمندی برای این منطقه رقم می زند. شاید مهمترین ضعف آسیا در این است که نتوانسته این شتاب در قدرت اقتصادی را با همگرایی سیاسی و امنیتی همراه کند و جایگاه جدیدی در صحنه جهانی بیابد که عوامل زیادی در این امر دخالت دارد.
رییس مجلس افزود: اما ایران و چین و روسیه در دوسوی آسیا از درک مشترک بهتری در زمینه سیاسی و امنیتی علاوه بر منافع اقتصادی برخوردارند و می توانند پایه این جایگاه بازیگری منطقه ای و بین المللی باشند. همانگونه که در مسأله جنگ افروزی در سوریه، این نقش آفرین تأثیر بی بدیل خود را در جلوگیری از یک بحران فراگیر نشان داد و اگر نبود نقش موثر این سه کشور، با تفکر ساده انگارانه غرب در این ماجرا و نقش تخریبی برخی کشورهای منطقه، شاهد جنگ وسیع و کشتار زیاد مردم و گسترش انفجارآمیز جریانهای تروریستی در منطقه بودیم.
رییس مجلس شورای اسلامی گفت: با همه این توانمندیهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی نمی توان ادعا کرد که امروز از همه این ظرفیتها بخوبی استفاده می شود که این نقص وجود دارد که باید بانگاه راهبردی به آسیب شناسی این نقایص پرداخت و علاج کرد.
لاریجانی با ذکر مثالی، استفاده نشدن از ظرفیت قدرتهای آسیایی را تشریح کرد و گفت: مثلاً در انقلابهای منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه چه در مصر، تونس، لیبی، یمن، بحرین، این نقش تأثیر گذار نبوده در حالی که می توانست با تحولات ملتها، نقش بی بدیل داشته باشد.
لاریجانی افزود: فقد چنین تحرکی طبعاً مشکلاتی هم بوجود آورده است. نظیر آنچه در لیبی شاهد هستید که پس از دخالت نظامی ناتو همچنان مشکلات جدی در آن کشور وجود دارد، ملتهایی که در این کشورها علیه دیکتاتورهای وابسته قیام کردند عموماً نسبت به دخالت غرب بدگمان هستند و به عکس نسبت به کشورهای مهم آسیایی با حسن نیت برخورد می کنند، اما از این مزیت بهره جسته نشد. یا در دخالت نظامی امریکا درعراق، گرچه در یک فضای ملتهب و احساسی صورت گرفت و گرچه دیکتاتوری صدام سرنگون شد اما به چه قیمتی؟!
وی افزود: بیش از یک میلیون نفر عراقی دراین سالها کشته و مجروح شدند، آیا شر صدام با یک همگرایی منطقه ای و بین المللی به نحوساده تری از بین نمی رفت؟ یا در بحران سازی غرب درموضوع هسته ای ایران آیا امکان نداشت که موضوع از مسیر معقول تری حل و فصل شود؟ یا در ماجرای جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه مردم لبنان که افراد شرور بین المللی طراحی کرده بوند، گرچه با مقاومت سرسختانه حزب الله و ملت لبنان به شکست اسراییل و آمریکا منجرشد، اما آیا با نقش آفرینی بیشتر سایر قطب ها نمی شد جلوی این ستم بین المللی راگرفت؟ همه اینها نشان می دهد جای تامل جدی در نقش آفرینی این قطب تأثیر گذار وجود دارد.
رییس قوه مقننه تاکید کرد: شرایط جهانی از نظر جانمایی قدرتهای تأثیرگذار، امروز وضعیت سیال یافته و در حالت شکل گیری جدید است از وضعیت یکجانبه گرایی که می خواستند بر دنیا تحمیل کنند فاصله گرفته ایم و شرایط ژله ای سیاسی فعلی به سوی یافتن شکل جدید است.
وی ادامه داد: مدیران سیاسی که نگاهی روزمره دارند، در بازی کوچک وارد شده و به قدرتهای قبلی مجال بازسازی جایگاه خویش می دهند اما مدیران سیاسی که از تفکر استراتژیک برخوردارند، زمان را به نفع منافع ملی وصلح پایدار مصادره می کنند و از منافع خرد روزمره می گذرند تا در شرایط سیال جهانی، جایگاه قدرتمند و تأثیر گذاری را برای آینده رقم بزنند.