در استودیو ایلنا مطرح شد/قسمت اول
روزهای تلخ و شیرین سردار رفیعی آتانی+فیلم
فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین گفت: هر روز که بر من میگذرد اشتیاقم برای سپاه بیشتر میشود، بزرگانی بودند که در طول خدمت اثرگذار بوده و آنچه را از سپاه انتظار داشته و آرزو داشتم، در عمل در این بزرگان دیدم.
سردار رستمعلی رفیعی آتانی با حضور در برنامه گفتوگو محور ضلع سوم استودیو خبری ایلنا در پرسش به سوال درباره پیشینه و بیوگرافی خود گفت: در آتان از توابع الموت شرقی متولد شده و یک فرزند دختر و یک پسر دارم، قبل از ورود به سپاه در بسیج بوده و در دوران کوتاهی از دفاع مقدس نیز حضور داشته و در تیپ ۸۲ صاحب الأمر(عج) وارد شدم.
فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین درباره مدت زمان حضور خود در سپاه عنوان کرد: دلایل حضورم در سپاه از مدت حضورم مهمتر است؛ سال ۱۳۷۳ وارد سپاه شدم اما پیش از آن به این امر علاقه داشتم؛ مسیر زندگی انسان باید با شناخت و معرفت کامل و باتوجه به الگوی موفق میدانی شکل گیرد، روستای ما در دوران دفاع مقدس پنج شهید تقدیم کرده که دو نفر از آنها تاثیر زیادی بر جوانان داشتند.
وی ادامه داد: شهید ابراهیمی که تک پسر خانواده بود در من تاثیر زیادی داشت و اولین بار لباس سپاه را بر تن این شهید دیدم و بعدها در عملیات خیبر به شهادت رسید؛ شهید ابراهیمی ۱۵ سال در جزایر مجنون مفقودالاثر ماند، این شهدا حلقه اتصال جوانان را بیشتر میکردند.
رفیعی آتانی در تشریح تاثیرگذاری خانواده این شهید بیان کرد: این شهید پدر و مادری صبور داشت؛ مادری که ۱۵ سال چشم انتظار بود، ما او را عمه شرف صدا میزدیم و به واقع شرف آتان بود و تمام خوبیها را در آن دیدیم.
آغاز یک راه؛ در امتداد یک هدف
وی عنوان کرد: برادر بزرگم که طلبه مستقر در قم بود و از خاطرات جبهه تعریف میکرد نیز در گرایش به سپاه و حضور در جبهه تاثیرگذار بود؛ البته تاثیر اصلی وضعیت و فضایی بود که شهدای روستای آتان ایجاد کرده بودند؛ در نهایت از طریق دانشکده افسری سپاه وارد سپاه شدم و مدت زیادی از خدمت را در لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب(ع) در قم بودم، در آنجا در جانشین لشگر بودم و سه سال فرمانده لشگر ۱۰ سیدالشهدا در کرج بوده و پس از آن طی چند ماه گذشته در سپاه قزوین حاضر شدم.
فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در پاسخ به این پرسش که آیا اهدافی که درباره سپاه در ذهن داشتید برایتان محقق شد یا خیر؛ اظهار کرد: وقتی به سپاه وارد شدم آمال و آرزوهایی که در ذهن داشتم را به عینه دیدم.
وی درباره دوران تحصیلات ابتدایی خود گفت: تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در آتان بودم و چون روستا دبیرستان نداشت بخشی از این مقطع را در معلم کلایه خواندم و پس از استقرار برادم در قم و ازدواجش، ادامه تحصیلات متوسطه در قم خواندم.
این مسئول در پاسخ به اینکه روستای شما از دوران کودکی تا کنون چه تغییراتی کرده، بیان کرد: روزی که میخواستم به جبهه بروم، با کفش پلاستیکی و پیاده تا معلم کلایه آمدم، آن زمان برق نداشتیم و برای اولین بار برق را در معلم کلایه دیدم؛ اما امروز بیشتر روستاهای الموت برق، جاده آسفالت و تلویزیون دارند، البته اینها متناسب با شأن ملت ما نیست ولی خدمات زیادی انجام شده است و امیدواریم خدا به مسئولین کمک کند تا خدمات بیشتری داشته باشند.
فوت پدر؛ خاطره تلخی که تا ابد ماندگار شد
رفیعی آتانی درباره تلخترین و شیرینترین خاطره خود گفت: تلخترین خاطره زندگی من فوت پدرم بود؛ او نقطه اتکای ما بود، از نظر سواد بی سواد محسوب میشد اما در تربیت ما فوقالعاده موثر بود، سختکوشی، استمرار و پشتکار در کارها و اینکه هیچ کاری را غیر جدی نمیدید از ویژگیهای مهمش بود که هنوز هم آنها را در بسیاری از مقاطع زندگی خود تطبیق مورد توجه قرار داده و تطبیق میدهم.
وی ادامه داد: شیرینترین خاطرات من زمانی است که توفیق پیدا کردم برای ملت عزیز فداکاری کنم، در سال ۹۰ در شمالغرب بهعنوان فرمانده یگان تکاور حضور داشتم و خوشحالم که عضو کوچکی از مجموعه عظیم سپاه برای برقراری و تثبیت امنیت بودم.
فرمانده سپاه صاحب الأمر(عج) استان قزوین بیان کرد: وقتی یکی از ارتفاعات شمالغرب تصرف شد با یکی از هم روستاییها تماس گرفتم و گفتم سلام مرا به پدران شهید ابوالقاسمی و ابراهیمی برسانید و بگویید به مسیری که فرزندانشان گفتند عمل کرده و در اوج اقتداریم.
برای آرزوهای ملت ایران جان خود را فدا میکنیم
وی ادامه داد: حضور در جبهه مقاومت روزهای شیرین زندگی من بود که فرصت پیدا کردیم عقده ۱۴۰۰ سالهای که برای کمک به لشگر عاشورا و حضرت زینب(س) در دلمان مانده بود را ذرهای جبران کنیم.
رفیعی آتانی درباره بزرگترین آرزوی خود اظهار کرد: با تمام وجود میگویم که بزرگترین آرزوی من این است که چه من و چه تمام ملت ایران شأنیت و توفیق این را پیداکنند که زمینه ساز ظهور ولایت امام زمان(عج) باشند.
وی افزود: در تک جمله نمیتوانم بگویم؛ در راستای این زمینه سازی، بزرگترین آرزو و خواسته من که شبانه روزی نیست که به آن فکر نکنم، عزت و اقتدار مردم است؛ ایران تنها کشوری است که در دنیا پرچم اسلام را بلند کرد و برای اهتزار این پرچم هزینه و شهدای زیادی داد، این ملت باید در بین ملل دنیا در همه جهات بدرخشد.
رفیعی آتانی گفت: درخشش در تمام جهات زندگی، نقش آفرینی و بهرهمندی از مواهب در شأ تمام ملت ایران است و ما برای تحقق این آرزوهای ملت ایران، جان خود را هم فدا میکنیم.