امیرحسین طریقت در گفتوگو با ایلنا:
برای رسیدگی به وضعیت آموزشگاهها هیچ تصمیمی گرفته نشده/ آموزش آنلاین نتایج خوبی نداشته/ ملاک انتخاب استادان و نوازندگان تعداد فالورهاست
امیرحسین طریقت میگوید: به نظرم در «خانه موسیقی» هیچ اتفاق مثبتی در زمینه حمایت از اهالی موسیقی رخ نمیدهد و اینگونه نیست که بگویند شما که عضو کانون آهنگسازان هستی، مثلا تالار وحدت را با 50 درصد تخفیف اجاره کن! یا مثلا بگویند اگر قصد تولید آلبوم دارید، استودیو را ما در اختیارتان میگذاریم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با اوجگیری مجدد بیماری کرونا، دولت و وزارت بهداشت محدودیتهای جدیدی را در دستور کار قرار دادهاند. در میان مشاغلی که طی ماههای گذشته با چالشهای عدیده مواجه شدهاند، نام آموزشگاههای موسیقی نیز به چشم میخورد. طی چند ماه گذشته آموزشگاهها چه در پایتخت و چه دیگر شهرها، به دلیل تعطیلی یا عدم استقبال هنرجویان از کلاسهای حضوری، ضررهای بسیاری را متحمل شدهاند و کار برخی هم به تعطیلی کشیده است. در حال حاضر آموزشگاههای موسیقی بهطور کامل تعطیل نیستند و میتوانند با رعایت مسائل و نکات بهداشتی به فعالیت خود ادامه دهند؛ با این حال بسیاری از هنرجویان و علاقمندان موسیقی برای حفظ سلامتی خود و اعضای خانواده از حضور در کلاسها امتناع میکنند. به همین دلیل برخی آموزشگاهها با برگزاری کلاسهای مجازی و آنلاین تلاش کردهاند خلاء کلاسهای حضوری را جبران کنند که در این میان برخی از نتیجه این شیوه ناراضی هستند. امیرحسین طریقت (نوازنده تنبک، آهنگساز، مدرس موسیقی و مدیر یکی از آموزشگاههای پایتخت) جزو این دسته است.
طریقت که ابداعگر ساز «نوبانگ» است و دو گروه «داتا» و «طریقت » را سرپرستی میکند، گفت: تشکیل صنف برای آموزشگاههای موسیقی اتفاقی بسیار خوب و عالی است؛ اما به شرط آنکه قدرت اجرایی داشته باشد تا از پس انجام امور و خدماتدهی به آموزشگاهها بر آیند. در حال حاضر «خانه موسیقی» بخشهایی دارد که به زیر مجموعههای موسیقی اختصاص دارد مانند کانون سازندگان ساز، کانون نوازندگان سنتی، کانون خوانندگان موسیقی، کانون پژوهشگران، کانون مدرسان و کانون آهنگسازان حال آنکه وجود این بخشها بیفایده است. آنها فقط از اعضا سالی حدود صد هزارتومان به عنوان حق عضویت دریافت میکنند که هیچ نتیجهای ندارد و در قبالش هیچ خدماتی ارائه نمیشود.
در حال حاضر با توجه به اوجگیری مجدد بیماری کرونا آموزشگاه شما چه وضعیتی دارد؟
پس از بحران کرونا و ایجاد دستورالعملهایی مبنی بر جلوگیری از شیوع بیماری، آموزشگاه ما از دهم اسفند تا اردیبهشت ماه تعطیل بود. اتفاقا بعد از این دوره برگزاری کلاسهای آنلاین به ما پیشنهاد شد و ما نیز مدتی طبق این روش به آموزش هنرجویان پرداختیم، اما بر اساس تجربیاتم در این زمینه باید بگویم متاسفانه آنطور که باید نتایج مثبتی نداشته و بازخوردهای خوبی از این شیوه نگرفتهایم.
برخی از استادان این شیوه را برای همه مقاطع مناسب نمیدانند.
همینطور است. به نظرم، کلاسهای آنلاین برای هنرجویانی که تازه به یادگیری موسیقی پرداختهاند اصلا مناسب نیست. شخصا از آموزش به شیوه آنلاین رضایت ندارم، اما بنا به شرایط و وضعیت موجود مجبور بودیم آن را تجربه کنیم. در همین راستا تعدادی هنرجو گرفتیم و به آموزش آنلاین آنها پرداختیم و پس از مدتی نیز برگزاری کلاس به این شیوه را تعطیل کردیم. از لحاظ استقبال علاقمندان و هنرجویان نسبت به سال گذشته در همین مقطع، شاید ده درصد افت داشتهایم و تنها تعداد کمی از هنرجویانمان کاهش یافتهاند.
آموزشگاه در حاضر حاضر چه وضعیتی دارد؟
وضعیت فعلی آموزشگاه ما بد نیست و ما نیز حین برگزاری کلاسها نکات ایمنی و تمام پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم و نسبت به رعایت قوانین تاکید داریم. مثلا اینکه هنرجویان بدون ماسک و دستکش اجازه ورود ندارند. با این تفاسیر باید بگویم از لحاظ استقبال علاقمندان و هنرجویان نسبت به سال گذشته در همین مقطع، شاید ده درصد افت داشتهایم و تنها تعداد کمی از هنرجویانمان کاهش یافتهاند.
با اوجگیری مجدد کرونا، این امکان وجود دارد که آموزشگاهها نیز دوباره تعطیل شوند؟
بله این احتمال وجود دارد.
برای تولید آلبوم «راز خیام» با صدای سالار عقیلی که حدود 140 میلیون تومان هزینه داشت، نزد حمیدرضا نوربخش رفتم، گفت ما بودجهای نداریم تا به وسیله آن از اثرتان حمایت کنیم. تنها توانستم حدود پنج میلیون تومان از «خانه موسیقی» وام بگیرم. وامی که اول هر ماه و پیش از فرا رسیدن موعد، تماس میگرفتند و پرداخت قسط را یادآوری میکردند
با طولانی شدن بحران، امکان تعطیلی برخی مراکز موسیقی وجود دارد. در چنین شرایطی وجود یک صنف ه حد کمک کننده خواهد بود؟
به نظرم «خانه موسیقی» و «انجمن موسیقی» همیشه و از همه نظر مظلوم واقع شدهاند. یادم هست میخواستم آلبومی را با آهنگسازی خودم و تنظیم آقای بهزاد عبدی منتشر کنم که «راز خیام» نام داشت و سالار عقیلی خواننده آن بود. حدود 140 میلیون تومان هزینه این اثر شد؛ زیرا رقم دستمزد خواننده بالا بود و از طرفی نیز ارکستر ناسیونال اوکراین نیز با ما همکاری کرده بود و همه اینها هزینه داشت. زمانی که نزد آقای حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی) رفتم، ایشان گفت ما هیچ بودجهای نداریم تا به وسیله آن از اثرتان حمایت کنیم. با اینکه آلبوم اثری فاخر محسوب میشد و به رباعیات خیام میپرداخت، تنها توانستم حدود پنج میلیون تومان از «خانه موسیقی» وام بگیرم. وامی که به خاطرش اول هر ماه و پیش از فرا رسیدن موعد، تماس میگرفتند و پرداخت قسط را یادآوری میکردند. بنا به همه این اتفاقات، میدانم که «خانه موسیقی» و «انجمن موسیقی» در شرایط بحرانی فعلی نمیتواند هیچ کمکی به ما کنند. با اینکه بیمه «خانه موسیقی» نیستم و از طریق آموزشگاه بیمه شدهام، اما تنها کاری که توانستهاند انجام دهند این بوده که بیمه سه ماه اول سال اعضا را بپردارند. قرار بود بیمه بیکاری به ما بدهند که مبلغ آن در ازای سه ماه حدود 400 هزارتومان بوده است. به طور کلی هیچ حمایتی وجود ندارد.
وجود کانونهای زیرمجموعه «خانه موسیقی» بیفایده است. فقط از اعضا سالی صد هزارتومان به عنوان حق عضویت دریافت میکنند که هیچ نتیجهای ندارد و در قبالش خدماتی هم ارائه نمیشود
آیا میتوان گفت قصوری به «خانه موسیقی» و «انجمن موسیقی» وارد نیست، زیرا قدرت مالی ندارند، در این صورت آیا زمان آن نرسیده که آموزشگاههای موسیقی صاحب صنفی مستقل شوند؟
اگر این اتفاق بیفتد بسیار خوب و عالی است؛ اما به شرط آنکه قدرت اجرایی داشته باشند تا از پس انجام امور و خدماتدهی به آموزشگاهها بر آیند. در حال حاضر «خانه موسیقی» بخشهایی دارد که به زیر مجموعهها اختصاص دارند و کانون سازندگان ساز، کانون نوازندگان سنتی، کانون خوانندگان موسیقی، کانون پژوهشگران، کانون مدرسان و کانون آهنگسازان برخی از آنهاست. وجود چنین بخشهایی بیفایده خواهد بود و فقط از اعضا سالی حدود صد هزارتومان به عنوان حق عضویت دریافت میکنند، که هیچ نتیجهای ندارد و در قبالش خدماتی ارائه نمیشود. به نظرم در «خانه موسیقی» هیچ اتفاق مثبتی در زمینه حمایت از اهالی موسیقی رخ نمیدهد و اینگونه نیست که بگویند شما که عضو کانون آهنگسازان هستی، مثلا تالار وحدت را با 50 درصد تخفیف اجاره کن! یا مثلا بگویند اگر قصد تولید آلبوم دارید، استودیو را ما در اختیارتان میگذاریم.
سال گذشته قرار شد به اتفاق وحید تاج در تالار وحدت به نفع سیلزدگان کنسرت برگزار کنیم و مدیرعامل پیشین بنیاد رودکی نیز گفت از شما حمایت میکنیم اما دو ساعت مانده به اجرا برق سالن را قطع کردند. به این دلیل که ما برای اجاره سالن، شبی 12 تومان قرار داد بسته بودیم و آنها میگفتند حال قرارداد به شبی 14 تومان افزایش یافته است
در این مدت آیا مسئولان خانه یا انجمن موسیقی با آموزشگاهداران جهت شنیدن صحبتها و مشکلاتشان نشستی برگزار کردهاند؟
خیر به هیچوجه. اصلا جلسهای برگزار نشده و مسئولان مربوطه هیچ سراغی از ما نگرفتهاند. به همین دلیل است که میگویم هیچگونه حمایتی وجود ندارد. حتی یادم هست سال گذشته قرار شد به اتفاق آقای وحید تاج پس از نامهنگاریهای بسیار و عقد قرارداد در تالار وحدت به نفع سیلزدگان کنسرت برگزار کنیم، مدیرعامل پیشین بنیاد رودکی از شما حمایت میکنیم که این اتفاق نیفتاد. عوامل سالن، دو ساعت مانده به اجرا برق سالن را قطع کردند. به این دلیل که ما برای اجاره سالن، شبی 12 تومان قرار داد بسته بودیم و آنها میگفتند قرارداد به شبی 14 تومان افزایش یافته است. در ادامه ما گفتیم قرارداد نوشتهایم و بر اساس آن باید 12 میلیون تومان بپردازیم، اما مسئولان مربوطه گفتند آن قرارداد باطل است و تا زمانی که ما به تفاوت را نپردازید، نمیتوانید اجرا کنید! در نهایت برق را قطع کردند و چراغهای سالن خاموش شد و اعضای ارکستر پنجاه نفره ما در سالن و لابی تالار وحدت میچرخیدند و راه میرفتند. آنقدر به ما استرس وارد شد که مبلغ مربوطه را از اعضا میگرفتم. مثلا به یکی از بچهها میگفتم تو پنجاه تومان بده و از دیگری صدتومان و دویست تومان میگرفتم و از آن یکی مبلغی دیگر. در نهایت مابهالتفاوت اجاره سالن (که کلا چهار میلیون بود) را جور کردیم تا کنسرتمان برگزار شود.
یعنی اگر مبلغ ما به تفاوت را نمیپرداختید، نمیتوانستید کنسرت برگزار کنید؟
قطعا اجرایمان کنسل میشد. حتی ما بلیت فروخته بودیم و به مسئولان نیز گفتیم، که آنها در پاسخ گفتند اشکالی ندارد و بلیتهای مردم را پس دهید.
چرا این موضوع را همان زمان رسانهای نکردید؟
زمانی برای اینکار نداشتیم، زیرا همانطور که گفتم دو ساعت به اجرا مانده بود. قرار بود ساعت 18:00 یک اجرا و ساعت 21:00 نیز اجرای دیگری داشته باشیم که مسئولان ساعت 15:00 برق سالن را قطع کردند. پس از برگزاری کنسرت نیز نمیخواستیم حاشیه ایجاد کنیم. حال شما حساب کنید اگر «خانه موسیقی» از ما حمایت میکرد چنین اتفاقی رخ نمی داد. من عضو پیوسته خانه موسیقی هستم که در میان اعضا، بالاترین درجه محسوب میشود. اگر چنین حمایتهایی وجود داشت به «خانه موسیقی» میرفتیم و میگفتیم به جای شبی 12 میلیون از ما شش یا پنج میلیون تومان بگیرید و آنها نیز میپذیرفتند و برای ما تخفیف یا تسهیلاتی قائل میشدند. متاسفانه تا به حال چنین حمایتهایی وجود نداشته است.
شما سازی را ابداع کرده بودید که «نوبانگ» نام داشت. این ساز چه وضعیتی دارد و آیا آن را آموزش میدهید؟
بله سال 1385 از ساز «نوبانگ» استقبال بسیاری شد و اینکه «خانه موسیقی»، استادان حسین علیزاده و ابراهیم قنبریمهر و دیگر اساتید فن آن را تایید کردند. از طرفی کارگاه ساز سازی آقای حلمی نیز، صد نمونه از آن را تولید کرد. در آلبوم «نقش خیال» همایون شجریان با این ساز نوازندگی کردم و سال 1385 نیز با همراهی گروه «طریقت» در فرهنگسرای نیاوران با آن اجرا داشتم. به طور کلی در آن سال استقبال زیادی از ساز «نوبانگ» شد و هنوز هم اینگونه است و هنرجویان همچنان برای یادگیری آن به آموزشگاه میآیند. خودم نیز آلبومی با محوریت ساز «نوبانگ» دارم که نتهایش را نوشتهام و در مرحله ورود به استودیو و ضبط است، سپس باید امور مربوط به مجوز و انتشار آن را انجام دهم تا در دسترس مخاطبان و علاقمندان قرار گیرد.
در حال حاضر ملاک انتخابها تعداد فالوور افراد است. هرکس فالوورهای بیشتری داشته باشد، پرکارتر است و از او در گروهها بیشتر استفاده میکنند
شما در زمینه نگارش و تالیف آثار مکتوب نیز فعال هستید. بگویید در زمینه ساز تنبک چقدر با کمبود منابع مکتوب مواجهیم؟
متاسفانه چند سالی است همه چیز ظاهری شده است. مخصوصا با عمومیت یافتن فضاهای مجازی. قبلا فقط فیسبوک بود و به قول یکی از دوستان استادان فیسبوکی را داشتیم و حال با وجود فضایی چون اینستاگرام اوضاع بدتر شده است. تعداد استادان اینستاگرامی بسیار زیاد شده و از طرفی معیار انتخاب استادان و نحوه استفاده از نوازندگان در آلبومها و کنسرتها تغییر کرده است. در حال حاضر ملاک انتخابها تعداد فالوور افراد است و هرکس فالوورهای بیشتری داشته باشد، پرکارتر است و از او در گروهها بیشتر استفاده میکنند. این رویه معضل بزرگی است که باعث بروز مشکلاتی می شود و بسیار غم انگیز است. در حال حاضر نوازندگان درجه یک ما خانهنشین شدهاند و حتی استاد خودم، آقای محمود فرهمند نیز چنین وضعیتی دارد. اتفاقا یک بار به اینستاگرام ایشان سر زدم و دیدم فقط حدود 800، 900 نفر فالوور دارند. اگر افرادی چون استاد فرهمند در حال حاضر خانهنشین هستند در مقابل، بسیاری از جوانان، بدون رزومه مشخص و کارنامهای درخور، فقط به این دلیل که فالوورهای بسیار دارند مورد توجه و مشغول فعالیتند. همه اینها باعث شده تولیدات موسیقایی (بخصوص در بخش سازهای کوبهای) با چالش مواجه شود تا جایی که میتوان گفت در زمینه آلبوم و آثار مکتوب با موضوع و محوریت سازهای کوبهای با کمبود مواجهیم. اگر توجه کنید، در گذشته آثاری توسط استادان مطرح در زمینه آثار کوبهای منتشر میشدند که منبع و معیار بودند.
برخی موبایل را مقابل خودشان قرار دهند و از نوازندگی بسیار سطح پایین خود فیلم میگیرند و آن را در صفحه شخصیشان منتشر میکنند
حتی گاهی برخی موبایل را مقابل خودشان قرار دهند و از نوازندگی بسیار سطح پایین خود فیلم بگیرند و آن را در صفحه شخصیشان منتشر کنند تا بازدیدهای بیشتری داشته باشند و بر تعداد فالورهایشان بیفزایند. به این دلیل که علاقمندان تحت تعلیم افراد ناکاربلد، یادگیری را از سطحی پایین آغاز میکنند و بر همان اساس رشد خواهند کرد.
پیشتر گروهی داشتید که «داتا» نام داشت. آیا همچنان فعال است؟
بله یکی از گروههایمان «داتا» است. این گروه آخرین بار دو سال پیش در تالار وحدت روی صحنه رفت و قطعاتی محلی را اجرا کرد و در حال حاضر به دلیل وجود بیماری کرونا تعطیل است، بخصوص اینکه سن برخی از اعضای گروه پایین است و والدینشان به آنها اجازه حضور و فعالیت نمیدهند. با برادرانم گروه دیگری داشتیم که «طریقت» نام دارد. گروه «طریقت» که کوچک و کم تعداد بود، گسترش یافت و به ارکستری پنجاه نفره تبدیل شد. اتفاقا کنسرت سال گذشتهمان با ارکستر «طریقت» بود که با همراهی بچههای ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی به خوانندگی وحید تاج روی صحنه رفت و «حبس دنیا» نام داشت و اشعار انتخابی نیز از سرودههای مولانا و خیام بود. فکر میکنم تا چند روز آینده، سامانه «نماوا» فیلم کنسرت را پخش کند. چاپ دوم کتاب «نت به نت» با تالیف خودم نیز به همراه دیویدی تصویری در حال انتشار است. و اینکه، فعالیتهای آموزشی نیز دارم و با هنرجویان گروه تشکیل میدهیم و اجراهای هنری داریم.
گفتگو: وحید خانهساز