سرپرست پروژه باستانشناسی ریوی خبر داد:
کورههای آجرپزی ۳۰ درصد محوطه هخامنشی ریوی را تخریب کردهاند/ کشف تدفینهای چمباتمهای در گورستان عصر مفرغ/ احتمال کشف یکی از مراکز ساتراپی "پَرثَوَ"
کورههای آجرپزی ۳۰ درصد محوطه هخامنشی ریوی را تخریب کردند این درحالی است که تدفینهای چمباتمهای در گورستان عصر مفرغ ریوی کشف شده و این احتمال میرود که ریوی یکی از مراکز ساتراپی "پَرثَوَ" هخامنشیان باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محوطه تاریخی ریوی در یک کیلومتری غرب روستای نجف از توابع شهرستان مانه و سملقان خراسان شمالی قراردارد و بر اساس پژوهشهای باستانشناسی در این محوطه تاریخی شواهد مهمی از استقرارهای مربوط به دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی بدست آمده است.
از آنجا که کاوش در «ریوی» میتواند زوایا و نقطههای تاریک از روند و جریان فرهنگی شمال شرق کشور را روشن کند که برای جامعهباستان شناسان حائز اهمیت است، با محمدجواد جعفری (سرپرست ایرانی پروژه بینالمللی باستانشناسانی محوطه تاریخی ریوی) درباره آخرین نتایج کشفیات باستانشناسی در این منطقه گفتگو کردیم.
کاوشهای سال ۹۶ در محوطه تاریخی ریوی منجر به کشف بقایایی از یک شهر هخامنشی شد. به جرات میتوان گفت کشف شواهدی از امپراتوری هخامنشی در شمال شرق کشور بسیار هیجانانگیز است. از یافتههای این کاوش برایمان بگویید.
از آنجا که در ریوی با یک مجموعه شهری روبهرو هستیم و محوطه بسیار بزرگ است، هر سال بخشهای مختلف آن را کار میکنیم و حدود ۲ سال است که روی یکی از کاخها و یکی از ساختمانهای بزرگ متمرکز هستیم که احتمال میدهیم، بایگانی حکومتی یا معبدی بزرگ باشد. از آنجا که ساختمانهای این مجموعه بزرگ است نمیتوان طی یک یا دو سال آن را کاوش کرد از این رو نیاز است تا چندین فصل و چند سال روی آنها متمرکز شویم تا بتوانیم آن را از دل خاک بیرون بیاوریم و حفاظت کنیم.
محوطه تاریخی ریوی در سال ۱۳۴۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید اما پژوهشهای باستانشناسی در ریوی از سال ۱۳۹۱ آغاز شده است و روند این پروژه تا ۵ سال آینده نیز با همکاری موسسه باستانشناسی آلمان ادامه خواهد داشت. این محوطه طی سالهای آینده تبدیل به پایگاه میراث فرهنگی و سایت موزه خواهد شد و امیدواریم کارهای باستانشناسی ادامه یابد.
امسال نیز تمرکزمان روی دو ساختمان بزرگ است تا بتوانیم بیشتر آن را بشناسیم و بتوانیم از آن محافظت کنیم. درواقع تاکنون بقایای یک تالار ستوندار در بخش جنوبی محوطه و بقایای یک ساختمان بزرگ خشتی مربوط به دوران هخامنشی تا اشکانی در مرکز محوطه و یک گورستان مربوط به عصر مفرغ (چهارهزارسال قبل) در بخش شمالی را کشف کردهایم.
آیا در ساختمانی که از آن به عنوان بایگانی حکومتی یاد میشود، الواح یا نوشتههایی که مرتبط با هخامنشیان باشد، پیدا کردهاید؟ این نوشتهها چه چیزهایی برای گفتن به ما دارند؟ آیا اشیای دیگری در کاوشهایتان بدست آوردهاید؟
یکی از دلایل ما در خصوص کاربرد بایگانی ساختمان بزرگ خشتی کشف شده در مرکز محوطه، کشف تعدادی اثر مُهر گِلی در یکی از اتاقهای این ساختمان است. بر روی یکی از اشکال جانوری این اثر مهرها یک نگارش دو حرفی به خط آرامی (خط رایج نگارش در دوران هخامنشی و اشکانی) وجود داشت. نقوش اثر مهرها شامل اشکال مختلف هندسی و حیوانی و انسانی بود که اطلاعات ارزشمندی در خصوص نظام اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن دوران و همچنین هنر و فرهنگ آن مردم را بازگو میکند. "اثر مهر گلی" کاربرد مهر و موم امروزی را دارد که از آن برای بستهبندی و ثبت یک کالا استفاده میشد که امضای انباردار یا دفتردار نیز روی آن نقش بسته است.
در سال جاری شاهد بازگشت بخشی از الواح هخامنشی بودیم که از قضا مربوط به ساختمان بایگانی تخت جمشید بودهاند و نوشتههای روی آنها اطلاعات خوبی از روش داد و ستد و تجارت و روش اداره اقتصادی در دوره هخامنشیان در اختیار ما گذاشته است. مهرهای گلی که در ریوی بدست آوردید چه پیامهایی از دوره هخامنشیان برای ما به همراه دارند؟ روی این مهرها چه اشکال حیوانی، جانوری و... نقش شده و چه معنایی میتواند داشته باشد؟
هنوز کتیبههای بدست آمده، خوانده نشدهاند و نیاز است تا بخشی از مطالعات را روی خواندن آن متمرکز کنیم. این مهرها به خط آرامی نوشته شدهاند و اشکال حیوانی، هندسی روی آنها نقش شده است. در این میان کارشناسانی برای خواندن خط آرامی داریم اما پروسه آن زمانبر خواهد بود.
نقوش حیوانی مانند اسب، شیر و گوزن روی این مهرها پیدا شده است و نقوش هندسی کشف شده نیز مانند سایر نقاط ایران است. البته برای نخستین بار است که در محدوده شمال شرقی ایران، اثر مهرهای گلی از دوره هخامنشیان بدست میآید. این مهرها نیز مانند سایر مهرهای بدست آمده در دوره هخامنشیان به منظور داد و ستد و بازرگانی و مهروموم کردن خمرهها و بستههای اقتصادی که قرار بود جابه جا شوند، استفاده میشدند.
در جریان فصل هفتم کاوش بینالمللی باستانشناسی در محوطه تاریخی ریوی، به همراه گل مهرهای(اثر مهر)، خمرههایی بزرگ نیز پیدا شده است. این خمرهها برای نگهداری از چه چیزهایی مورد استفاده قرار میگرفتند؟
غلات و مشروبات در این خمرهها نگهداری میشد. ضمن آنکه داد و ستد نیز بر روی این محصولات بود و احتمال میدهیم برای انجام داد و ستد این محصولات از این خمرهها استفاده میکردند.
با توجه به یافتههای جدیدی که از دوره هخامنشیان در شمال شرق کشور بدست آمده، آیا میتوان بین این یافتههای جدید و آنچه در گذشته در بخش مرکزی کشور و در تخت جمشید از هخامنشیان بدست آمده بود، ارتباط برقرار کرد؟ آیا بر اساس الواح و مهرهای گلی بدست آمده، میتوان متوجه شد گستره فعالیت بازرگانان در دوره هخامنشیان تا چه اندازه بود و کدام بازرگانان از شمال شرق تا فلات مرکزی فعالیت داشتند؟
در منابع تاریخی آمده است که خراسان نیز بخشی از امپراتوری هخامنشیان بود و بعدها در دوره اشکانیان و ساسانیان نیز بخشی از این شاهنشاهیها بود. اما اطلاعات باستانشناسی ما دراین خصوص بسیار ضعیف است. شهرها و روستاهای خراسان که در دوره هخامنشی ایالت "پَرثَوَ" نام داشت را نمیشناسیم. اکنون کاوش در محوطه ریوی به ما کمک میکند تا یافتههای باستانشناسی دراین خصوص داشته باشیم.
ضمن آنکه هنوز ارائه اطلاعاتی درخصوص سیستم بازرگانی آن دوره بر اساس مهرهای گلی بدست آمده در ریوی، زود است و مطالعه آنها به زمان بیشتری نیاز دارد. درحال حاضر حدود ۱۵ اثر مهر پیدا کردهایم و باید تعداد بیشتری از الواح و مهرهای گلی بدست بیاوریم.
در کاوشهای ریوی یک ساختمان بزرگ که از آن به عنوان کاخ یاد میشود نیز پیدا شده است. آیا توانستهاید پی ببرید که این کاخ متعلق به کدام پادشاه بوده؟ چه پلانهای معماری یا یافتههای باستانشناسی در این ساختمان بدست آوردید؟
پلان این ساختمان یک کاخ را نشان میدهد و پایه ستونهای سنگی در آن پیدا کردیم. اما هنوز نمیدانیم کاخ کدام پادشاه بوده است. امیدواریم در سالهای آینده نوشتههایی در خصوص اینکه این کاخ مربوط به کدام پادشاه است بدست بیاوریم.
در این کاخ نیز پایه ستونهای سنگی پیدا شده است آیا شاهد استفاده از تزیینات رایج در دوره هخامنشان اعم از لوتوس و اسفنکسها و... در ستونهای این کاخ هستیم؟
تاکنون چنین تزییناتی پیدا نکردهایم اما پایه ستونهای بدست آمده به پایه ستونهای اوایل دوره هخامنشیان حتا اشکانیان شبیه هستند. بنظر می رسد ساختمان این کاخ برای یک مدت طولانی از دوره هخامنشیان تا اشکانیان مورد استفاده قرارگرفته است.
گورستانی که در ریوی کشف کردید مربوط به عصر مفرغ است. در این گورستان مردمان کدام فرهنگ دفن شدهاند؟
در ریوی علاوه بر شهری که قدمت آن از دوره هخامنشیان شروع میشود و تا دوره ساسانیان ادامه داشت، یک گورستان کشف شد که قدمت آن به دوره اواخر عصر مفرغ یعنی حدود ۳۷۰۰ سال قبل میرسد. یعنی قبل از آنکه شهر دوره هخامنشی و اشکانی شکل بگیرد آن گورستان در آنجا قرار داشت.
به نظر میرسد این گورستان مربوط به مردم کوچرو بود که در مناطق شمال شرقی ایران زندگی میکردند که در باستانشناسی شمال شرق به فرهنگ تدفینی سومبار معروف است. این گورستان در سال ۱۳۹۷ کشف شد.
در گورستان کشف شده با چه نوع تدفینهایی روبهرو هستیم؟ این سبک از تدفین چه اطلاعاتی از مردم فرهنگ سومبار در اختیار ما میگذارد؟
تدفینهای رایج در این گورستان به روش چمباتمهای است و ظروف سفالی و اشیای سنگی و مفروغی در این گورها بدست آمده است. ظروف بدست آمده، اشکال خاص اواخر دوره مفرغ را دارند و ظروف لولهدار، دستهدار و پایهدار و ظروف خاکستری هم پیدا شده است. هرچند سفال خاکستری در اواخر عصر مفرغ فلات مرکزی هم پیدا شده اما هنوز نمیتوانیم بر اساس این یافتهها درخصوص رفت و آمد این کوچروها از فلات مرکزی به شمال شرق یا برعکس سخن گفت.
یک کریدور ارتباطی جغرافیایی بین شمال خراسان و دشت گرگان وجود دارد که عشایر از این مسیر برای کوچ استفاده میکنند و عشایر کُرد در تابستان به سمت ارتفاعات قوچان و شیروان میروند و در زمستان به سمت پستیهای مراوه تپه و دشت گرگان میروند. این الگوی استقرای کوچ بر اساس گورستانی که در ریوی از دوره مفرغ پیدا کردیم تا ۳۷۰۰ سال قبل عقب میرود و نشان میدهد که مردم فرهنگ سومبار هم همین کریدور ارتباطی بین ارتفاعات قوچان و مراوه تپه را برای کوچ استفاده میکردند و ریوی یکی از استقرارگاههای موقت آنها بود.
دانشگاه هامبورگ و دانشگاه یزد، به صورت مشترک کار ژئومورفولوژی و مطالعات جغرافیایی و دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه مونیخ کار مطالعات ژئوفیزیک را در محوطه ریوی انجام میدهند. آیا نتایج این تحقیقات اعلام شده است؟
تنایج اولیه ژئومورفولوژی اعلام شده اما منتشر نشده است.این تحقیقات وضعیت ریوی را یک منطقه بکر استقراری نشان میدهد که در دشت سملقان تنها جای مناسب استقرار بزرگ شهری به لحاظ ویژگیهای طبیعی بود. وجود تپه ماهورها، بالا بودن از سطوح آب و آبگیرها و دسترسی به منابع آب مانند رودخانهها و چشمهها و نزدیکی به کوهستان و دامنه کوه این منطقه را برای استقرار مناسب کرده است. بررسیهای ژئوفیزیک نیز چند فصل در ریوی انجام شده و نتایج این بررسی برای انتخاب محل گمانههای کاوش استفاده شده است.
مدتی است خبرها از شروع فعالیتهای مرمتی در محوطه تاریخی ریوی حکایت دارند. از تمهیدات مرمتی و حفاظتی که برای این محوطه در نظر گرفتهاید، بگویید.
مهمترین عامل تخریب محوطه تاریخی ریوی فعالیت کورههای آجرپزی بود که با کمک استانداری متوقف شدهاند. عوامل دیگر تخریب، فعالیتهای کشاورزی و عوامل جوی است که با تهیه ضوابط عرصه و حریم کنترل میشوند. علاوه بر این اقدامات لازم است تا همه ساله ساختمانهای خشتی و اشیاء کشف شده نیز مرمت و نگهداری شوند تا زمینه برای حضور گردشگر در محوطه فراهم شود. همچنین با توجه به اینکه بخشی از محوطه ریوی به دلیل فعالیت کورههای آجرپزی تخریب شده بود، لازم است تا بخشهای تخریب شده را محاظت و مرمت کنیم تا تخریبات بیشتر نشوند. علاوه بر فعالیت مرمتی دو نگهبان دائمی نیز در محوطه ریوی مستقر هستند چراکه طی سالهای گذشته شاهد حضور حفاران غیرمجاز بودیم.
امسال با همکاری استانداری و دانشگاه بجنورد طرح سایت موزه گردشگری ریوی را نهایی میکنیم تا بتوانیم آن را اجرا کنیم. امسال از حوزه گردشگری برای انجام کارهای زیرساختی، بودجه داریم. ایجاد سرویسهای بهداشتی و اصلاح راه دسترسی، انجام خواهد شد.
روند برداشت خاک توسط کورههای آجرپزی متوقف شده و درحال تغییر کاربری کورههای آجرپزی به فضاهای گردشگری هستیم که میتوانند تبدیل به اقامتگاه بومگردی یا مکانی برای خدماترسانی به گردشگران شوند.
فعالیت کورههای آجرپزی در محوطه ریوی چه اندازه به این محوطه تاریخی آسیب وارد کرده است؟
این کورههای آجرپزی، ۳۰ درصد از بخشهای مرکزی و جنوبی محوطه را کاملا تخریب کردهاند. این درحالی است که محوطه تاریخی ریوی در سال ۱۳۴۶ با شماره ۷۲۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده بود. اما بعد از انقلاب و در دهه ۶۰ شاهد فعالیت کورههای آجرپزی در این محوطه مستقر شدند و نمیدانیم این کورهها به چه شکل مجوز گرفته و این محوطه تاریخی را تخریب کردند.
اکنون نیز قصد داریم سایت گردشگری ریوی را در همان ۳۰ درصد تخریب شده، ایجاد کنیم. نباید فراموش کرد که محوطه ریوی یکی از مهمترین استقرارهای تاریخی در شمال شرق کشور است که بقایای باستانشناسی از دورههای مفرغ، آهن، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و اسلامی را در خود جای داده است.
آیا در حال حاضر با توجه به اهمیت محوطه تاریخی ریوی، فعالیت کورههای آجرپزی در محوطه متوقف شده است یا همچنان در حال تخریب هستند؟
با کمک استانداری و سازمان صنعت و معدن و حمایت دستگاه قضایی اکنون روند خاکبرداری این کورها متوقف شده و صرفا محدود به استفاده خاکهای دپو شده گذشته است تا روند تغییر کاربری و انتقال آنها به مکان دیگری انجام شود. بعد ازتغییر کاربری بدون شک درآمدهای اقتصادی حاصل از فعالیت گردشگری برای مالکین این کورهها قابل مقایسه با تولید آجر نیست. خوشبختانه در این خصوص حمایت مردم و افکار عمومی بسیار تاثیرگذار بود.
بر اساس یافتههای باستانشناسی محوطه تاریخی ریوی، آیا میتوان گفت شغل عموم جامعه در دوره هخامنشیان که در این منطقه زندگی میکردند، چه بود؟ اهمیت این منطقه به لحاظ استقرار چگونه است و چه ارتباطی بین ریوی و سایر استقرارهای اطراف آن وجود داشت؟
در دوره هخامنشیان شغل بیشتر مردمی که در ریوی استقرار داشتند، کشاورزی و دامداری بود. بیشتر محوطههای استقراری انسانی اطراف آنها در حوزه مسائل سیاسی و داد و ستدشان با محوطه ریوی متمرکز بودند. در ۲۵۰۰ سال پیش، ریوی مرکز استقرار انسانی دشت سملقان بود.
بر اساس نوشتههای کتیبه بیستون، میدانیم وقتی داریوش هخامنشی پادشاه میشود، مناطق و ساتراپیهای (استانها) مختلف بر علیه او شورش میکنند یکی از ایالتهایی که بر علیه او شورش میکنند ایالت پرثو یا ایالت پارت است. از این رو پدر خود، ویشتاسب را برای سرکوب این شورش میفرستد که پیروز و شاه آن ایالت میشود.
این کتیبه نشان میدهد که این ایالت مهم بود که داریوش پدر خود را برای اداره آن میفرستد اما اکنون اطلاعات باستانشناسی که به ما بگوید این ایالت دقیقا کجا بود و مرکز آن کجاست، در دست نداریم. ریوی اطلاعات خیلی خوبی از یکی از مراکز این ایالت در اختیار ما میگذارد. احتمال دارد که ریوی یکی از مراکز ایالت پرثو بوده باشد. این فرضیه نیازمند تحقیق و کسب اطلاعات بیشتر است.
در کشفیات اخیر که در ریوی انجام دادید آیا زیورآلات یا اشیایی که نشان دهنده تفکر و آیینی خاص در میان مردمان ریوی در آن دوره باشد، بدست آوردهاید؟
خیر. هنوز اطلاعات دقیقی درخصوص آیین و تفکر مردم ریوی نداریم.
از سال ۱۳۹۵ موسسه باستانشناسی آلمان هم همکار مشترک شما در مطالعات باستانشناسی ریوی شد. هدف از این همکاری مشترک چیست و چه نتایجی تاکنون دربرداشته است؟
اهمیت پژوهشهای باستانشناسی در محوطه تاریخی ریوی و محدود بودن امکانات پژوهشی ما در استان خراسان شمالی باعث شد تا از سال ۱۳۹۵ مطالعات به صورت مشترک توسط باستانشناسان ایرانی و آلمانی انجام شد. باستانشناسی به عنوان یکی از علوم پایه انسانی از جمله علوم جدیدی است که عمر آن بیشتر از دو صده نیست و نمیتوان بدون استفاده از ابزارهای پیشرفته و تئوریهای جدید جامعه علمی جهانی، به آن پرداخت. ماهیت علمی فعالیتهای باستانشناسی و شوق کشف فرهنگها و پیچیدگیهای جوامع گذشته بشری از جمله دلایل گرایش دانشمندان جوامع انسانی به این علم است. علاوه بر این سرزمین ایران یکی از مناطق مهم تحولات جوامع گذشته انسانی بوده که بسیار در علم باستانشناسی حایز اهمیت است و پژوهشگران خارجی زیادی علاقمند به فعالیت در جغرافیای ایران فرهنگی (سرزمینهای تحت تاثیر فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی) هستند.
نقش پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان شمالی در پیشبرد اهداف این پروژه چگونه بوده است؟
پژوهشگاه میراث فرهنگی و پژوهشکده باستانشناسی کشور از سال ۱۳۹۱ از این پروژه حمایت کردند و تمامی روند مربوط به انعقاد تفاهمنامه همکاری مشترک باستانشناسان ایرانی و آلمانی و صدور مجوزها، در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور انجام میشود. در حال حاضر پژوهشهای باستانشناسی محوطه تاریخی ریوی به مدت ۷ سال ادامه داشته و با توجه به تمدید ۵ ساله این تفاهمنامه قرار است تا این مطالعات تا سال ۱۴۰۳ ادامه داشته باشد.
اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان شمالی هم مجری برنامه و تامینکننده مالی و پشتیبانی این پروژه است. استان خراسان شمالی یکی از استانهای جدید در تقسیمات سیاسی کشور است و متاسفانه دانستههای باستانشناسی ما از این استان علیرغم غنای فرهنگی آن بسیار اندک است.
گفتگو: معصومه دیودار