در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
«بانوی سردار» هیچ انگیزه سیاسی ندارد/ روایت برخی از قسمتهای زندگی بیبی مریم به صلاح نبود/ قهرمانهایی که با انگلیسها مبارزه کردهاند، خود به خود بهروز میشوند/ خانههای کوچک ما اجازه انجام تفکیکهای سنی را نمیدهد
پرویز شیخ طادی ضمن بیان اینکه «بانوی سردار» به هیچ وجه انگیزه سیاسی ندارد، گفت: خوب است که رنگ تلویزیون را با نشان دادن چهره قهرمانان و شخصیتهایی که در جامعه خود موثر بودند، تغییر دهیم. چراکه این افراد به جای اینکه از شرایط تاثیر بگیرند، بیشتر تاثیر گذاشتهاند. به نوعی تابع جبر اجتماعی نبودند و اراده یک جامعه را سمت و سو داده و در آن تغییر ایجاد کردهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سریال «بانوی سردار» روایت مقطعی از زندگی بیبی مریم اولین بانوی سردار ایرانی است که با ایستادگی در مقابل انگلیسها تبدیل به اسطوره قوم بختیاری میشود. پرداختن به یک قهرمان زن ایرانی را میتوان واکنش به جریانهایی معرفی کرد که این روزها گرایشهای غربی را در بین بسیاری از بانوان ایرانی ایجاد کرده است. این مجموعه ۱۲ قسمتی هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه سیما روی آنتن میرود. به این بهانه با پرویز شیخ طادی که کارگردان سریال «بانوی سردار» را برعهده دارد، به گفتگو پرداختیم.
«بانوی سردار» به هیچ وجه انگیزه سیاسی ندارد
انسانها از ابتدای پیدایش تاکنون تغییرات عمدهای نکردهاند
آیا سریال «بانوی سردار» با این هدف تولید شده که واکنشی به جریانات الگوساز غربی برای بانوان ایرانی باشد و از طریق روایت زندگی اولین بانوی سردار ایرانی، الگویی متناسب با فرهنگ ایرانی را برای آنها به ارمغان آورد؟
حرکت به سمت روایت زندگی شخصیتهایی همچون بیبی مریم، به هیچ وجه انگیزه سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی ندارد. به شخصه به دنبال این نبودم که بگویم جامعه به این موضوع نیاز دارد و بر اساس آن بخواهیم استراتژی داشته باشیم. علت آن هم این است که ما به محض اینکه دفتر تاریخ هر استانی را بازمیکنیم، گنجینههای بسیاری در آن یافت میشود. یعنی اگر به طور رندم و بدون اینکه محاسبهای داشته باشیم هم، دست در این گنجینه ببریم، محصول دستمان میآید. محصولات آن هم به روز است و به هر کدام آنها که دست میزنیم، میبینیم که به گونهای به اتفاقات روز مرتبط میشود و یا با جریانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مناسبت دارد. فکر میکنم دلیل این موضوع این باشد که انسانها از ابتدای پیدایش تاکنون تغییرات عمدهای نکردهاند. به نوعی همه آرمانخواه، ارزشخواه و عدالت طلب هستند و این موضوعات در فطرت همه وجود دارد. به همین دلیل میبینیم که در داستان بیبی مریم هم همین اتفاق رخ داده است.
در این مجموعه میبینیم که بیبی مریم هم با انگلیس و هم با روسها میجنگد و به طور کلی با بیگانگان مشکل دارد. به نوعی این شخصیت اجنبیستیزی، اشغالگری ستیزی و عدالت طلبی را همراه خود دارد. اگر به سراغ شخصیتهای تاریخی دیگر خود هم برویم، میبینیم که همین ویژگیها را دارند. حال زمانی میبینیم که به جای روس و انگلیس با پرتغالیها جنگیدند که باز هم مقاومت و دفاع از وطن، ناموس و شرف است. به هر کدام از این موارد که توجه کنیم، متوجه میشویم که به جهت مقاومت میتوانیم آن را با امروز مطابقت دهیم.
قهرمانهای تاریخی ما خود به خود به روز میشوند
اکنون هم کشور در شرایط جنگ اقتصادی با آمریکا قرار دارد و این سریال نیز به زمانی مربوط میشود که با انگلیسها در حال جنگ بودیم. آیا این همزمانی جنگ با بیگانه، فکر شده نبوده و صرف علاقه به تاریخ به سراغ آن رفتهاید؟
از شما میپرسم، اکنون چند سال است که انگلیس در حال جنگ با ماست؟ حداقل ۱۵۰ سال بوده که ما در حال مکافات کشیدن از این موضوع هستیم. قبل از آنها پرتقالیها بودند، در دورهای مغولها و همین طور کشورها و قومهای دیگر.
در واقع هر زمان شما قهرمانی را از تاریخ بیرون میکشید که با انگلیسها مبارزه کرده است، خود به خود به روز میشود. درگیری ما با انگلیس در هر زمانی یک میزانی داشته و اکنون نیز جنگ نفتکشها در آن مطرح است. اما یک دورهای قبل از این موضوع نیز سفارتخانههای این کشور چقدر علیه ما توطئه انجام دادند؟ در دورهای وارد آبهای سرزمینی ما شدند و مجبور به گرفتن سربازهای آنها شدیم. اگر آن زمان هم بانوی سردار پخش میشد باز قصه آن به روز بود. به نوعی در سالهای اخیر این موضوع برای ما همیشه به روز بوده است.
تغییر رنگ تلویزیون با نشان دادن چهره قهرمانان تاریخی
در هر شرایطی میتوان مقاومت کرد
نکته متمایزکننده این سریال قهرمان آن بوده که بیبی مریم؛ بانوی ایرانی است که یکی از اسطورههای ایران به شمار میآید. زن مستقلی که ویژگیهای یک قهرمان را داشته و متفاوت از تصویر ارائه شده در سریالهای دیگر است که گاه حکایت از ضعف زنان ایرانی دارند. نشان دادن بیبی مریم در این برهه زمانی چطور حادث شد؟
اگر تاریخ خود را زیر و رو کنیم؛ شخصیتهایی بسیاری همچون بیبی مریم داریم. به عنوان مثال قدمخیر یکی از این شخصیتهاست که در جنوب به همین شکل با همسرش مبارزاتی را علیه رضاخان و انگلیسها داشت. روایت داستان زندگی این شخصیتها، کار خیلی سختی به شمار میآید، اما ما نیاز داریم که به این حوزهها هم مراجعه کنیم و در بین فضای مجموعههای تلخ، بیهویت و قهرمانهایی که قهرمان نیستند و شخصیتهای ضعیفی که حتی نمیتوانند روی احوالات خودشان تاثیرگذار باشند، نفسی تازه کنیم.
در واقع ما خیلی زیاد در سریالهایمان شخصیتهای خنثی داریم و خوب است که رنگ تلویزیون را با نشان دادن چهره قهرمانان و شخصیتهایی که در جامعه خود موثر بودند، تغییر دهیم. چراکه این افراد به جای اینکه از شرایط تاثیر بگیرند، بیشتر تاثیر گذاشتهاند. به نوعی تابع جبر اجتماعی نبودند و اراده یک جامعه را سمت و سو داده و در آن تغییر ایجاد کردهاند.
این موارد در جامعه ما خیلی مهم هستند. چراکه به این صورت میتوانیم بگوییم حتی در دورهای که بسیار بدتر از دوران دیگر بوده است، میشود کارهایی انجام داد.
واقعا اواخر قاجار و اوایل پهلوی یکی از بدترین و بیثباتترین دورانهای کشور بوده است. چراکه کشور از سه ناحیه روس، انگلیس و آلمان اشغال شده بود و خود جریان حکومت هم پایش را روی گلوی مردم گذاشته بود. روایت آدمهای تاثیرگذار آن دوران به ما نشان میدهد که در چنین موقعیت استثنایی که دیگر نمیتوان تصور کرد که روزگاری بدتر و خشنتر از آن هم میتواند وجود داشته باشد، اما میبینیم که میشود ایستاد و مقاومت کرد.
روایت برخی از قسمتهای تاریخی زندگی بیبی مریم به صلاح نبود
شخصیتهایی همچون بیبی مریم پازلهای یک تغییر اساسی را شکل دادهاند
میتوان این طور نتیجه گرفت که به نوعی سریالهایی همچون بانوی سردار، یادآور دوران سختتری هستند که ما در تاریخ خود داشتهایم. به این ترتیب قصد دارید با یادآوری این موضوع به مردم بگویید که باید شرایط سخت را تحمل کنند و خود را به مقاومت عادت دهند؟
نه فقط تحمل، بلکه تغییر. بیبی مریم و شخصیتهای مشابه که فقط تحمل نمیکردند؛ بلکه در تغییر شرایط نقش داشتهاند. شاید یک تنه نتوانستند همه چیز را تغییر دهند ولی از سویی پازلهای یک تغییر اساسی را شکل دادهاند. این تغییر اساسی ممکن است همان سال نتیجه ملموسی نداشته باشد اما اگر در یک فرایند تاریخی به آن نگاه کنیم، باید بگوییم، شاید یکی از کسانی که پازل انقلاب و اعتراضات مردمی را ایجاد کرده و با این کار تاریخسازی انجام داده، بیبی مریم بوده است.
شاید این مدل کارها بهانهای باشد که نسیمی را به تلویزیون بیاورد و روحی را در آن بدمد. به این ترتیب انگیزهای در هنرمندان ایجاد میشود تا به این حوزهها ورود پیدا کنند. اما از همه اینها گذشته، ما در این مجموعه، از زندگی بیبی مریم اقتباس کردهایم. چون زندگینامه ایشان در ۱۲ قسمت نمیگنجید و نیازمند یک بودجه به شدت سنگین بود. علاوه بر این نیز روایت برخی از قسمتهای تاریخی آن، اصلا به صلاح نبود.
در ابتدا قرار بود تنها یک تله فیلم از داستان زندگی بیبی مریم ساخته شود اما وقتی تحقیقات را انجام دادم، اعلام کردم که این مجموعه حداقل باید ۱۰۰ تا ۱۲۰ قسمت باشد، اما اعلام کردند که بودجه این کار را ندارند و قرار بر این شد که مجموعهای ۱۲ قسمتی از آن ساخته شود و به برههای از زندگی بیبی مریم بپردازد.
در این مجموعه، مقطعی از زندگی بیبی مریم مطرح میشود که در آن بیشتر به خانواده و تربیت فرزندان پرداخته شده است. همچنین اینکه چگونه یک زن میتواند هم اهل خانه باشد و فرزندانش را تربیت کند و هم دستی در مدیریت جامعه داشته باشد و با قدرت خود بتواند قشون را فرماندهی کند، مورد توجه قرار گرفته است.
اکنون هم وضعیت خیلی از زنان ما هم به همین صورت است و خیلی از خانمها که در رشتههای ورزشی، علمی و حتی خانهداری و نگهداشتن یک خاندان و فامیل در حال کارند، به شدت موفق هستند. به نوعی افرادی همچون بیبی مریم در جامعه ما وجود دارند، منتها ما به سراغ آنها نمیرویم و در سریالها و فیلمهای خود مدام به سراغ نشان دادن ضعفها و تلخیها میرویم.
داشتن همسر، نقض استقلال نیست
با تصویر کردن قهرمانان تاریخی خود میتوانیم احوالات و تعبیرهایمان را تغییر دهیم
سریالهای ایرانی گاها تصویر مستقلی از زنهای ایرانی ارائه نمیدهند، اما در سریال بانوی سردار به نوعی شاهد این اتفاق هستیم. فکر میکنید میتوان زمینه تغییر این نگرش را ایجاد کرد که زین پس ما تصویر زن ضعیف مفلوک را در تلویزیون نبینیم؟
به طور کلی همه زنهای جهان به عینه مستقل هستند. متنها ما گاهی احساس میکنیم که آنها به دلیل داشتن همسر، استقلال ندارند. در صورتی که داشتن همسر نقض استقلال نیست. به عنوان مثال شخصیت بیبی مریم همسر داشت اما به عنوان یک مخلوق خداوند مستقل بود و حرکت خود را انجام میداد و همسر و تمام خانواده را متاثر میکرد. از این منظر ذاتا جوهره زن و مرد در ابتدا مستقل بوده و استقلال آنها نیز قابل احترام است.
این اشتباه بوده که ما در فیلم و سریالهای خود نشان میدهیم، زن مستقل نیست، در صورتی که مستقل است. از سوی دیگر نیز آموختههای اشتباهی داشته و از سنتهای غلط پیروی میکنیم، که همین موضوع سبب این برداشت خطا میشود. به نوعی به همین دلیل است که در فیلمها شاهدیم، اغلب خانمها خانهنشین هستند و اتفاقا در خانهداری هم ضعیف هستند.
به طور کل ما زنانی را به تصویر میکشیم که بیشتر ضعیف هستند. نه اینکه مستقل نباشند، بلکه وابسته هستند. البته گاهی اوقات یک نفر به فرد قدرتمندی وابسته است. این موضوع هیچ اشکالی ندارد. چراکه تصمیم شخصی خود فرد بوده و به نوعی از ناحیه استقلال خودش در این باره تصمیم گیری کرده است.
اما اگر رسانه بیاید و زن را به گونهای ضعیف نشان دهد که این موضوع به صورت آمار در ذهن مخاطب شکل گیرد و این طور تصور شود که همه زنان ذاتا ضعیف هستند و برای گریه و زاری، درد کشیدن و اینکه ما را متاثر کنند و از مخاطب اشک بگیرند، آمدهاند، اشتباه است. البته گاهی ما از آن طرف بام میافتیم که باز هم درست نیست. با تصویر کردن قهرمانان تاریخی خود میتوانیم احوالات و تعبیرهایمان را تغییر دهیم.
به طور کلی در این سالها شاهد بودیم که حتی اگر تلویزیون زن قدرتمندی را به تصویر میکشد، آن زن زیر سایه مردی مهربان بوده یا اینکه باید برای بچه و همسرش فداکاری کند. نداشتن الگوی متوازن برای تصویر این موضوع در تلویزیون از کجا ناشی میشود؟
عدم مطالعه روانشناسی، جامعه شناسی و تاریخ و مواردی از این دست در این موضوع تاثیر گذار است. اگر دوستان جامعه خود را نشناسند و تنها اخبار و حوادثی که در جامعه ایجاد میشود را بخوانند، تصویری برای آنها شکل میگیرد که شاید آنچنان درست نباشد. گاهی باید در این اخبار کمی عمیقتر شده و به دلایل ایجاد این موضوعات در جامعه پرداخته شود. همچنین از آن عمیقتر این بوده که ریشهیابی تاریخی را برای این موارد انجام دهیم. به نوعی هر اتفاق، عارضه و موضوع اجتماعی که قرار است به آن پرداخته شود نیازمند کارشناسی روی آن است.
امروز تلویزیون موثرترین عضو خانواده ایرانی است
وقتی به سینمای جهان نگاهی میاندازیم شاهد این هستیم که بعد از ساخت فیلمهایی همچون «جانی گیتار»، نگرش حاکم به زنان در جامعه دچار تغییرات اساسی میشود. فکر میکنید برای تغییر نگاهی که نسبت به خانمها به عنوان جنس ضعیف در جامعه هست، تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی تا چه حد میتواند تاثیرگذار عمل کند؟
اکنون میتوان گفت که تلویزیون موثرترین عضو خانواده است. واقعا جای تاسف دارد ولی باید بگویم زمانی موثرترین عضو خانوادهها پدربزرگها و مادربزرگها بودند ولی الان موثرترین عضو خانواده تلویزیونی شده که هیچ تجربهای ندارد. تلویزیون در مسائل مختلف بیتجربه و پر از خطا بوده و همین موضوع خیلی خطرناک است.
به نوعی در شرایط فعلی همه مسائل از تلویزیونی مطرح میشود که خودش کمتجربه و گاهی بیتجربه و پر از خطاست. گاهی ما برنامههایی را میبینیم که مملو از تناقض هستند. به عنوان مثال در رابطه با مسائل اجتماعی، الگوهای اسلامی و انسانی صحبت میکنند اما بعد از آن برنامهای پخش میشود که به نوعی تبلیغ مصرفگرایی بوده که کاملا غیرضروری است. یعنی برنامههای این رسانه با یکدیگر کاملا در تضاد و گاهی هم در تناقض است.
تلویزیون یک زمانی مرجع اصلاح بود ولی الان نیست و ما ناچاریم که در فیلمهایمان رده سنی ۱۲- و ۱۴- را حک کنیم. برای دیدن این برنامهها نیز ناچاریم بچههایمان را بخوابانیم، در صورتی که خانههای ما کوچک است و اصلا اجازه انجام چنین تفکیکبندیهایی را به ما نمیدهد. بر همین اساس عامه جامعه نمیتوانند تن به این تفکیکبندیها بدهند. در صورتی که اگر این مهمترین عضو خانواده بتواند وظیفه خود را درست انجام دهد و رسالتش را درک کند، آنوقت میتواند موثر باشد و خیلی از مسائل ما را حل کند.
کلام آخر...
هر زمان که میخواهم وارد زندگی یک شخصیت تاریخی شوم، عدهای شروع به ایجاد موانعی میکنند و انگار اصلا دلشان نمیخواهد که این شخصیتها در جامعه مطرح شوند. همچنین افرادی به دنبال این هستند که ببینند کجای کار ما با تاریخ تطبیق نیست که با مطرح کردن آن مشکلاتی را ایجاد کنند. از این مهمتر این بوده که افراد حتی تفاوت کار اقتباسی با مستند را نمیدانند که من به شخصه برای این موضوع متاسفم.
لازم است بگویم که اگر ما برای ساخت سریالها مدام ممانعت ایجاد کنیم، برای سریال ۱۲ قسمتی همچون «بانوی سردار» دو سال زمان طی میشود. از سوی دیگر انرژی هنرمندان که نیروهای کشور هستند، تلف میشود که آسیب و ضرر است. دوستان کمی راحتتر بگیرند و بگذارند که کارمان را انجام دهیم.
از رمانهای معروف دنیا صدها تئاتر و نمایش ساخته شده که کارهای ضعیف و قوی در آن بوده است ولی مسیر راه آن رمانها و بیبی مریم همچنان باقی است. حال پرویز شیخ طادی میآید و از این مسائل الهام میگیرد و بخشی از آن را میسازد. ولی چند سال بعد ممکن است کسی بیاید که با کیفیت خیلی بهتری بتواند مجموعه بیبی مریم را برای خود کند.
گفتگو: حامد قریب