دوتارنواز تایبادی در گفتوگو با ایلنا؛
آرشیو کاملی از بزرگان دوتار خراسان تهیه کردهایم/ دوتارنوازی اغلب اساتید تایباد به سبک جدم نظرمحمد سلیمانی است/ بودجه جشنوارهای که دبیری آن را برعهده دارم، هفتصدهزار تومان است
سلمان سلیمانی درباره شیوه نوازندگی دوتار در شرق خراسان و تایباد میگوید: نواختن دوتار در سبک جدم استاد نظرمحمد به شیوه پنجهای یا اصطلاحأ پنجنوازی است و این شیوه به لحاظ اجرایی پتانسیل زیادی دارد و دارای تکنیک بالایی است؛ زیرا هر پنج انگشت مورد استفاده قرار میگیرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سلمان سلیمانی دوتارنواز و مدرس موسیقی اهل تایباد، از نوادگان استاد نظرمحمد سلیمانی دوتارنواز مطرح موسیقی مقامی خطه خراسان است و از کودکی تاکنون به صورت تخصصی دوتارنوازی را ادامه داده است. سلیمانی که همواره تلاش دارد سبک نوازندگی نظیرمحمد سلیمانی را زنده نگه دارد، در جشنوارههای مختلف حضور یافته و در دوازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان نیز موفق به کسب مقام دوم در بخش دوتار جنوب و شرق خراسان شده و در سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر نیز به دوتارنوازی پرداخته است. سلمان سلیمانی که بر فنون و تکنیکهای دست راست و چپ در دوتارنوازی اشراف کامل دارد، در گفتگوی پیشرو درباره وضعیت موسیقی مقامی در خراسان و تایباد و سبک و سیاق نوازندگی در مناطق مختلف خراسان توضیح داد.
فعالان عرصه موسیقی نواحی معمولا با چه دشواریهایی مواجه هستند و برای فعالیت مستمر با چه کاستیهایی روبرو هستند؟
واقعیت این است که تا به حال از سوی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی شهرستان تایباد هیچگونه حمایتی از ما نشده است. البته نه فقط وزارت ارشاد، بلکه باقی ارگانها و نهادها نیز از موسیقی و هنرمندان و عرصه موسیقی حمایت نمیکنند؛ نه حمایت معنوی و نه حمایت مالی. متاسفانه نه فقط در تایباد که در شهرهای بزرگ نیز نسبت به موسیقی نواحی و فعالان این عرصه هیچگونه حمایتی وجود ندارد و حتی این بیتفاوتیها در تهران نیز وجود دارد. بهطور مثال سال گذشته در سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر که مهمترین رویداد هنری کشور است حضور داشتم، اما در کمال تعجب هیچ حمایتی از ما صورت نگرفت. شما حساب کنید از شهر تایباد تا تهران سه هزار کیلومتر راه است و طی آن مسیر احتمال وقوع اتفاقات بسیاری وجود دارد، با این حال سختیها را به جان خریدیم تا فقط یک شب اجرا داشته باشیم. به هر حال این آمد و رفت هزینه بسیاری برای ما دارد و شخصأ برای حضور در جشنواره فقط هشتصد هزار تومان از جیب خودم هزینه کردهام تا به تهران بیایم و بازگردم. زمانی که جشنواره تمام شد و به شهرمان بازگشتیم به من پیام دادند و از من شماره حساب خواستند و در نهایت پانصدهزار تومان به حسابم واریز کردند. نکته عجیب برای من این است که چرا جشنوارهای با بودجهای بیش از یک میلیارد تومان به من سلمان سلیمانی تنها پانصد هزار تومان میدهد؟ این رقم توهینآمیز است. اتفاقأ به متولیان جشنواره گفتم همان بهتر که این رقم ناچیز را هم به ما ندهید آنها نیز گفتند شرایط برای همه یکسان است. سوال من این است که آن یک میلیارد و خردهای که به جشنواره موسیقی فجر اختصاص دارد، کجا رفته و به چه کسانی رسیده و سهم کدام گروهها بوده است؟
وزارت ارشاد شهرستان تایباد و استان خراسان رضوی، برای حمایت از شما اقدامی نمیکند؟
به هیچوجه. در رابطه با نحوه همکاری مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تایباد با هنرمندان مشکلات بسیاری وجود دارد. باور کنید حتی پول چایی و قند ما را نیز حساب میکنند و میگویند با خودتان چای و قند بیاورید. معنی این درخواست این است که آنها هیچ بودجهای ندارند تا به ما بدهند. حتی جشنوارههایی که در تایباد وجود دارند با هزینه شخصی برگزار میشوند. به طور مثال خودم مسئولیت برگزاری سالانه یک جشنواره را به عهده دارم و هزینه برگزاری آن با خودم است، از هنرمندان و اساتید مختلف برای حضور در جشنواره دعوت به عمل میآورم و در آخر مبلغی را از جیب خودم در پاکت میگذارم و تقدیمشان میکنم. ببینید من خودم دبیر جشنوارهام و مسئولیت انجمن موسیقی شهرستان تایباد را به عهده دارم و چند سالی است دبیر آن هستم و به جز آن در رویدادهای دیگر نیز به عنوان دبیر اجرایی حضور دارم. ارشاد به ما میگوید پول و بودجه را از هرکجا میخواهید تهیه کنید و ما تنها مکان برگزاری را در اختیار شما قرار میدهیم. این چه حمایتی است؟ برای طلب بودجه باید به اداره بروم تا نهایتأ دویست هزار تومان به من بدهند. به شورا هم که بروم میگویند مثلا نمیتوانند بیش از دویستهزارتومان به ما بدهند. شاید تعجب کنید اما بودجه جشنوارهای که دبیری آن را به عهده دارم، هفتصدهزار تومان است و برای برگزاری باشکوه آن از جیبم هزینه میکنم.
کیفیت جشنوارهها در خطه خراسان که یکی از قطبهای مهم موسیقی مقامی است در چه حد است؟
در جشنوارههایی که برگزاری آنها به عهده من است از اکثر اساتید، پیشکسوتان و هنرمندان خطه شرق و خراسان دعوت به عمل میآید و به طور معمول آنها نیز در این رویدادها شرکت میکنند. پس از حضور در سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر به این نتیجه رسیدم که سطح کیفی جشنوارههای خطه شرق به لحاظ اجرایی و کیفی از رویداد مهمی چون جشنواره موسیقی فجر بالاتر است. به طور کلی، اگر قرار باشد به کیفیت جشنوارهها نمره بدهم به جشنوارههای تایباد نمره صد میدهم و نمره آخرین دوره جشنواره موسیقی فجر از نظر من بین سی تا چهل است.
از نحوه و روند فعالیتهای هنری خودتان و دیگر دوتارنوازان شهر تایباد بگویید.
چند سالی است در منطقه تایباد هرهفته جمعه شبها، دورهمی «انجمن موسیقی» برگزار میکنیم و مکان آن اداره وزارت ارشاد قدیم تایباد است. این دورهمی به هیچ وجه از سوی مراجع دولتی حمایت نمیشود و توسط من و هنرمند عزیز خلیل شیری برگزار میشود و هزینههای آن را خودمان تقبل میکنیم. دورهمی «انجمن موسیقی» تشکل پرباری است و هنرمندان و هنردوستان در آن حاضر میشوند و از دانش و اطلاعات یکدیگر استفاده میکنند. اساتید و پیشکسوتان نیز در این دورهمی شرکت میکنند و نوجوانها نیز در آن جلسات آموزش میبینند. برگزاری دورهمی هنرمندان شهر تایباد بر اساس عشق به موسیقی منطقه شکل گرفته و قصدمان این است که داشتههای فعلی را به آیندگان منتقل کنیم.
با استاد نظرمحمد سلیمانی چه نسبتی دارید و از میان اساتید بهنام موسیقی خراسان در حال حاضر چه کسانی در قید حیات هستند؟
من نبیره پسری استاد نظرمحمد سلیمانی هستم. در منطقه تایباد از نسلی که پیرو سبک مرحوم نظرمحمد سلیمانی بودند، اساتیدی چون حسین رحمتاللهی در قید حیات هستند که ایشان را به عنوان دایرهالمعارف موسیقی مقامی تایباد میشناسند. استاد مولا جمشیدی نیز یکی دیگر از اساتید به نام موسیقی مقامی تایباد است که در نوازندگی دوتار صاحب سبک هستند. جمشیدی نام خانوادگی طایفهای در تایباد است که در نحوه نوازندگی دوتار شیوه و سبک خاص خودشان را دارند و شیوه ایشان استاد جمشیدی به «آوازمولا» معروف است. سبک «آواز مولا» تا آن حد شناخته شده است که مثلا وقتی میخواهند بگویند فلان مقام را بزن، میگویند آن را به سبک «آواز مولا» بزن. خوشبختانه استاد مولا جمشیدی در قید حیات هستند، اما سنشان بالاست. خطه خراسان و شهر تایباد اساتید و پیشکسوتان قدیمی دیگری نیز دارد و تعدادشان حداقل هشت تا ده نفر است که در حال حاضر برای نام بردن از آنها حضور ذهن ندارم.
چقدر از داشتههای این بزرگان استفاده شده و شما به عنوان یکی از هنرمندان تایباد چقدر و چگونه از داشتههای این بزرگان استفاده کردهاید؟
خوشبختانه طی چند سال اخیر با همراهی برخی از دوستان به اندازه یک آرشیو کامل از این بزرگان اطلاعات جمع کردهایم تا به این ترتیب آنها را برای آیندگان به امانت نگه داریم.
درباره سبکهای رایج دوتار نوازی در منطقه خراسان توضیح دهید، اینکه نحوه نواختن و خوانش موسیقی مقامی آن مناطق به چه شکل است و نسبت به هم چه تفاوتهایی دارند؟
موسیقی منطقه ما یعنی موسیقی خراسان به لحاظ تنوع موسیقایی به دو بخش تقسیم میشود؛ موسیقی شمال خراسان و موسیقی جنوب خراسان، البته منظورم تقسیمبندیهای جغرافیایی نیست. درباره سبک موسیقی جنوب خراسان که شهرهای سرحد شرق خراسان یعنی تایباد، تربت جام، باخرز و خواف را دربرمیگیرد، باید بگویم شیوهای که تقریبا هفتاد، هشتاد درصد اساتید از آن پیروی میکنند سبک جد بزرگوارم مرحوم نظیرمحمد سلیمانی است. من به اتفاق دیگر استادان مشغول تدریس و آموزش این سبک در تایباد، مشهد، تهران و دیگر شهرها هستیم تا آن را رواج دهیم.
پس از فوت استاد نظرمحمد سلیمانی چه کسی یا چه کسانی به راوج شیوه ایشان پرداختند؟
استاد نظرمحمد سلیمانی در سال 1357 دارفانی را وداع گفتند و پس از ایشان در دهه شصت، استادی چیرهدست با نام استاد عبدالله سروراحمدی سبک استاد نظر محمد را رواج دادند. پس از ایشان، یعنی از دهه هفتاد به بعد، هنرمندان منطقه ما سبک استاد نظرمحمد را جدیتر گرفتند و آن را به دیگران آموزش دادند. در حال حاضر نیز مکتب استاد نظرمحمد علاقمندان بسیاری دارد و آنهایی که در خارج از کشور ساکن هستند از طریق پیامرسانهایی چون «اسکایپ»، «ایمو» و دیگر نرمافزارهای موجود آموزش میبینند.
ساختار سازدوتار در مناطق تایباد و شهرهای نواحی آن با ساختار ساز دیگر مناطق خراسان چه تفاوتهایی دارد؟
کاسه دوتار مناطق سرحد شرق خراسان حدود 150 سال پیش خربزهای شکل بوده و شباهت زیادی به سازهای فعلی نداشته است در حالی که دوتارهای فعلی کاسهای بزرگ دارند و شبیه هندوانهاند و میتوان گفت از استانداردهای لازم برخوردار نیستند. دوتار منطقه تایباد خربزهای شکل و کشیده است و گلو دارد و به لحاظ موسیقایی صدای آن صدای اصلی دوتار است و هرآنچه غیر از این دیدید ساز اصیل منطقه ما نیست و صدای آن نیز همان صدایی نیست که از دوتار اصلی منطقه تایباد میشنویم. یعنی اینکه صدای دوتارهایی که در حال حاضر توسط سازندگان دیگر مناطق میشنوید اصالت لازم را ندارد. این را هم بگویم که در حال حاضر نحوه و شیوه ساخت ساز دوتار در منطقه تایباد تحت نظارت اساتید انجام میشود و تلاشمان بر این است که این ساز بر اساس ویژگیهای اصلی آن ساخته شود؛ هرچند سازندگان ساز این منطقه از اساتید و پیشکسوتان ما هستند اما این نظارت و مدیریت همواره وجود دارد تا این امانت برای آیندگان حفظ شود.
سبک نواختن ساز دوتار منطقه شرق خراسان با دیگر سبکهای رایج منطقه چه تفاوتهایی دارد؟
شیوه و سبک نواختن دوتار در سبک استاد نظرمحمد به شیوه پنجهای یا اصطلاحأ پنجنوازی است و مضرابی نیست؛ که البته این دوشیوه نیز هرکدام فلسفه خود را دارند. در منطقه تایباد وقتی میخواهند به نوازندهای بگویند دوتار بزن میگویند «پنجهای برای ما بزن»، نمیگویند «مضرابی بزن». پنجه زدن به لحاظ اجرایی پتانسیل زیادی دارد و دارای تکنیک بالایی است؛ زیرا در این شیوه هر پنج انگشت مورد استفاده قرار میگیرد. نمیخواهم بگویم شیوه مضرابی غلط است و اصلا قصدم این نیست که اساتید این شیوه و نحوه نواختنشان را زیر سوال ببرم و کلا با اینگونه نظرات مخالفم، اما به هرحال در این شیوه از یک انگشت استفاده میشود و دارای تکنیک بالایی نیست و دامنه صدایی کمتری دارد. به هر حال مضرابی نواختن نیز برای خود شیوهای است، اما طبق پژوهشها و پیشینه ساز دوتار، شیوه پنجهنوازی از اصالت بیشتری برخوردار است و به اصطلاح اصلتر و نابتر است و اساتید گذشته ما نیز به صورت پنجهنوازی به نواختن ساز دوتار میپرداختند. استاد نظرمحمد مقام نوایی را با همین شیوه نواخته و کاست ایشان را که گوش میدادم، متوجه شدم ایشان طی 13 دقیقه نوازندگی، بیست و هفت تکنیک به کار برده است. خوشبختانه هنرجویان بر اساس تحقیق و تفکر شیوه نوازندگی خود را برمیگزینند و اغلب آنها به سبک پنجهنوازی گرایش دارند.
نوع آموزش موسیقی مقامی خطه خراسان به چه شکل است؟ آموزش موسیقی مقامی منطقه خراسان در حال حاضر بر اساس نت است یا به صورت سینه به سینه به هنرجویان و علاقمندان انتقال داده میشود؟
خودم از هفت سالگی به شیوه گوشی یا همان سینه به سینه دوتارنوازی را آموختهام. یعنی با گوش دادن یک به یک کاستها و قطعات نوازندگی را آموختهام و در این زمینه استاد خاصی نداشتم و اجراهایی که از من میبینید و میشنوید بر همین اساس است. البته یکی دو جلسه خدمت استاد رحمتاللهی رفتهام و تکنیک پنجه شکسته را از ایشان آموختهام و به طور کلی استاد خاصی نداشتهام. در زمینه آموزش نیز به هر دو روش سینه به سینه و نت هنرجویان را آموزش میدهم و دیگر اساتید نیز طبق هر دو روش به آموزش شاگردانشان میپردازدند؛ اما خب در منطقه ما روش سینه به سینه نسبت به شیوه نت نتایج بهتری دارد. آموزش نوازندگی به شیوه نت نیز وجود دارد، اما فقط در ترمهای اول و در آن حد که هنرجو با پردهها، صداها و چگونگی پنجه زدنها آشنا شود و پس از آن باید به قطعات و مقامها گوش دهد و نواختن آنها را بیاموزد که این مرحله نیز تحت نظر استاد و مدرس طی میشود. مورد دیگر اینکه نواختن موسیقی مقامی امری حسی است و از طرفی در مقام نوازی حدود بیست و هفت یا بیست و هشت تکنیک برای دست راست و دست چپ وجود دارد که نوشتنی نیستند و نمیتوان آنها را در قالب نت پیاده کرد که اگر اینطور بود اساتید پیش از ما اینکار را انجام میدادند و آنها را مکتوب میکردند. به طور مثال شیوه نواختن «الله مدد» بر اساس حس و حال نوازنده متفاوت است. ممکن است این مقام را الان به شیوه دیگری بزنم و ساعتی بعد بر اساس حس و حالم آن را به گونهای دیگر بنوازم. بنابراین هنرجویان ساز دوتار در منطقه خراسان فقط باید مقامهای مختلف را گوش دهند تا گوششان تربیت شود و تنها در این صورت است که میتواند نوازنده خوبی شود.
وضعیت معیشتی هنرمندان و پیشکسوتان و اساتید موسیقی منطقه تایباد به شکل است و آنها از چه راهی ارتزاق میکنند؟
اهالی موسیقی منطقه تایباد متاسفانه وضعیت معیشتی خوبی ندارند و همانطور که گفتم هیچکس از آنها حمایت نمیکند و حتی اساتید و پیشکسوتان ما نیز از این لحاظ وضعیت مناسبی ندارند. اگر به خانه هنرمندان این منطقه بروید متوجه خواهید شد که خانه اغلب آنها گلی و مخروبه و قدیمی است. حتی بیمه هنرمندان منطقه نیز با اشکال مواجه است. از طرفی آموزش نیز مقوله مناسبی برای کسب درآمد نیست و در مقایسه با سازهایی مثل گیتار و دیگر سازهای مشابه، تدریس دوتار آنچنان درآمدی ندارد، مگر اینکه استاد مربوطه شناخته شده باشد.