اهمیت موسیقی مقامی و ساز تنبور در گفتوگو با کارشناسان؛
تنبور چرا مقدس شد؟ / مسئولان در نگاه خود به موسیقی مقامی تجدیدنظر کنند
فرید الهامی نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی مقامی تنبور میگوید: اگر موسیقی مناطق و نواحی را از موسیقی ایرانی حذف کنیم تقریبا چیزی از آن باقی نمیماند که همین موضوع گواهی است بر اهمیت موسیقی مقامی، یعنی موسیقی ردیف و دستگاهی ما کلا برگرفته از گوشههای موسیقی اقوام مناطق مختلف است که آن هم کامل انجام نشده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی مقامی قدیمیترین گونه موسیقی است که از لحاظ تاریخی بسیار کهن است و پیشینه آن به دوران خسرو پرویز ساسانی بازمیگردد و ایجاد آن را به باربد، خنیاگر دربار خسرو پرویز نسبت میدهند. آنطور که میگویند در زمان باربد شمار پردهها هفت عدد بوده و پس از او شاگردانش تعداد آنها را به دوازده رساندهاند. درباره چگونگی ایجاد واژه مقام نیز راویاتی وجود دارد. برخی از مورخان میگویند واژه مقام اولین بار در قرن هفتم هجری به کار رفته است. برخی دیگر نیز اعتقاد دارند که این واژه، توسط قطبالدین شیرازی در رساله «درة التاج لغرة الدباج» به کار رفته و برخی دیگر آن را به عبدالقادر مراغهای، موسیقیدان قرن نهم هجری نسبت دادهاند.
با وجود فراز و نشیبهای بسیار تاریخی و اجتماعی طی قرون گذشته، همواره این تهدید وجود داشته که بخشهایی از موسیقی مقامی و جزییات آن از میان برود یا مورد تحریف قرار گیرد که با یاری اقوام مناطق مختلف ایران و استمرار روش انتقال سینه به سینه تا حدودی از گزند آسیبها به دور مانده است. اقوام مختلف همواره تلاش کردهاند تا این امانت گرانبها را پاس دارند و آن را به نسلهای بعد برسانند.
قوم کرد و تاثیر آن بر بقای موسیقی مقامی و ساز تنبور
در میان اقوام مختلف، قوم کرد در زمینه پاسداری از موسیقی مقامی تلاشهای بسیاری کرده است. شاید به این دلیل که موسیقی مقامی در منطقه کرمانشاه و توابع آن با عرفان و طریقت گره خورده است و دلیل دیگر این دوام، وجود ساز کهن تنبور است که در مناطق کردنشین سازی مقدس به حساب میآید. اگر به قدمت و پیشینه ساز تنبور توجه کنیم، متوجه امانتداری کردها خواهیم شد. ساز تنبور طی قرون گذشته از لحاظ ساختاری تغییرات فاحشی نکرده و تغییراتش آنقدر جزیی بودهاند که بر کلیت این ساز و نحوه نواختن آن تاثیر زیادی نگذاشتهاند. یعنی اینکه اصالت ساز تنبور با وجود اتفاقات و وقایع تاریخی بسیاری که در مناطق کردنشین رخ داده، از آماج حملات و گزندهای احتمالی حفظ شده است.
تنبور کهنترین و مقدسترین ساز ایرانی
تنبورکهنترین ساز زهی ایرانی است و آن را مادر سازهای زهی میدانند و مورخان و کارشناسان قدمت آن را پنج الی شش هزار سال تخمین زدهاند. دیکشنری «گراو» که به سازهای مختلف تعلق دارد با ارائه مستندات، تنبور را متعلق به هزار و پانصد الی دوهزارسال پیش از میلاد میداند و در متون پهلوی به این نکته اشاره شده است که اردشیر بابکان تنبور مینواخته است. طبق روایتهای افسانهای؛ رستم در خوان چهارم با تنبور مقام تهرز را مینواخته و برخی نیز مقام باریه را متعلق به دربار ساسانیان میدانند.
فارابی فیلسوف و دانشمند ایرانی در «موسیقی الکبیر» به طور مفصل درباره انواع تنبور و فواصل و کوکهای آن توضیح داده و شاعرانی چون شیخ جنید بغدادی، فردوسی، منوچهری دامغانی، نظامی گنجوی، صائب تبریزی، حافظ، بیدل دهلوی و وفا کرمانشاهی در آثارشان به کرات از تنبور سخن گفتهاند و مولوی نیز بارها در شعرهایش از این ساز نام برده است که بر وجه عرفانی آن میافزاید.
خاستگاه تنبور و مناطقی که در حفظ تنبور و مقامهای آن موثر بودهاند
تنبور از دیرباز تاکنون در مناطق کردنشین و لرنشین ارزش والایی داشته و در واقع شکلگیری تنبور به فرمِ مقامی از دوران شاه خوشین لرستانی (نزدیک به هزار سال پیش) آغاز شده است.
منطقه گوران واقع در استان کرمانشاه را کهنترین مرکز رواج تنبور و مقامهای آن میدانند. اعتقادات مذهبی مردم منطقه گوران و دیگر مناطق استان کرمانشاه باعث شده مقامهای تنبور بدون تحریف و تغییر بر جای بماند و از گزند تغییرات حفظ شوند.
صحنه یکی دیگر از شهرهای استان کرمانشاه دیگر منطقهای است که مردم آن نسل به نسل از تنبور و مقامهای آن پاسداری کردهاند و براین ساز ارزش والایی قائلند. البته باید گفت نوع کوک ساز، شیوه نواختن و خوانش مقامها در دو منطقه صحنه و گوران متفاوت است تا آنجا که سبک تنبورنوازی و اجرای مقامها را به دو گونه صحنه و گوران تقسیمبندی میکنند.
به گفته فرید الهامی در کتاب «هزاره تنبور»، تنبور در چهار حوزه صحنه، گوران، دلفان (بخشهایی از کوهدشت و نورآباد در استان لرستان) به طور متمرکز و در مناطق آذری زبان (از جمله تبریز، همدان و زنجان) به صورت پراکنده نواخته میشود.
اساتید تاثیرگذار و مطرح تنبور مناطق مختلف
همانطور که گفته شد شیوه تنبورنوازی به طور کلی در همه مناطق یکسان است، اما وجود جزییاتی که بر اساس شرایط جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی و آیینی به وجود آمده، سبک و سیاق نواختن آن را توسط اساتید تحت تاثیر قرار داده و تقسیمبندیهایی را رقم زده است.
بزرگان منطقه کرمانشاه:
کیخسرو پورناظری و علیرضا فیض بشی پور.
بزرگان منطقه گوران:
سیدشمسالدین حیدری، کادار منهویی، سیدقاسم افضلی، سیدمحمود علوی، سیدولی حسینی، لالو بدرخان، آمیرزاسیدعلی کفاشیان، علیاکبر مرادی، طاهر میرویسی و سیدتیمور مهرابی.
بزرگان منطقه صحنه:
نورعلی الهی، سیدلطفالله شاهابراهیمی، سیدفرجالله شاهابراهیمی، سیدامرالله شاه ابراهیمی، نعمتالله مکری (جیحونآبادی)، سیدایاز قزوینهای، بابا غلم منفردنیا (همتآبادی)، حسین روحتافی، سیدحمیدخان احمدی، امیر حیاتی، سیدخلیل عالی نژاد، رامین کاکاوند، سیدآرش شهریاری و فرید الهامی.
بزرگان منطقه دلفان (لرستان):
امامقلی امامی و نجفعلی میرزایی
بزرگان منطقه ایلام:
درویش احمد ولی بیگی.
جشنوارهها و تاثیر آنها بر ماندگاری موسیقی و گونههای مختلف آن
جشنوارههای هنری در همه جای دنیا همواره از اهمیت بالایی برخوردار بودهاند؛ و دلایل این اهمیت واضح و مشخص است. به هر حال طی روزهای برگزاری جشنوارههای هنری به طور متمرکز بر آن هنر بخصوص پرداخته میشود و هنرمندان آن عرصه با گردهمایی در مکانی معین و در زمانی مشخص به تعامل و معاشرت میپردازند و آثار یکدیگر را مورد ارزیابی قرار میدهند و در نهایت درجه کیفی آثار تعیین میشود. در کشور ما نیز به طور کم و بیش به جشنوارههای هنری بها داده شده است؛ هرچند همواره در این زمینه کاستیها و نارضایتیهایی وجود داشته و نوع برگزاری رویدادهای هنری همواره انتقادهایی را در پی داشته است.
جشنواره موسیقی فجر و تاثیر آن بر کیفیت موسیقی نواحی اعم از مقامی و فولکوریک
جشنواره موسیقی فجر یکی از رویدادهای مهم هنری است که سیوچهارمین دوره آن درحال برگزاریست. این رویداد هنری، طی این سالها به طور کم و بیش انواع گونههای موسیقی را مورد توجه قرار داده است از موسیقی کلاسیک و پاپ گرفته تا موسیقی اصیل و سنتی و سبکهای دیگر، در این میان یکی از گونههای مهم و با اهمیت، موسیقی مقامی است.
البته باید گفت موسیقی مقامی به طور کم و بیش مورد توجه برگزارکنندگان جشنواره فجر بوده و به طور کلی طی سیوسه دوره قبلی جشنواره تا حدودی به موسیقی فولکوریک و موسیقی مقامی پرداخته شده و امسال نیز گروهها و نوازندگان موسیقی مناطق مختلف در جشنواره حضور دارند؛ اما در میان آنها جای موسیقی مقامی منطقه کرمانشاه (صحنه، گوران،لکستان، دلفان) خالی است که دلیل آن را باید از دبیرخانه و هیئت انتخاب جشنواره پرسید.
حیدر کاکی، سرپرست گروه «لاوچ»، دانش آموخته موسیقی، نوازنده تنبور، تار وسه تار و پژوهشگرعرصه موسیقی که علاوه بر نگارش آثار و مقالات مختلف، آوانگاری و نتنویسی کتاب «تهرزهای باستانی تنبور» به روایت علیاکبر مرادی را به عهده داشته، درباره چگونگی پرداختن جشنواره موسیقی فجر به موسیقی مقامی گفت: جشنواره موسیقی فجر در دهه هفتاد عملکرد خوبی داشت که دلیل عمده آن حضور آقای محمدرضا درویشی بود. گویا نهادهای ذیربط در آن مقطع توجه بیشتری به موسیقی مقامی داشتند.
کاکی درباره وضعیت فعلی جشنواره موسیقی فجر و چگونگی توجه متولیان آن به موسیقی مقامی گفت: در حال حاضر رویکرد مسئولان وزارت ارشاد و برگزارکنندگان جشنواره، وجه اقتصادی موسیقی است. آنها نظرشان این است که موسیقی مقامی و نواحی سود اقتصادی زیادی ندارد، که البته دلیل آن مشخص است. اگر توجه کنید در همه جای دنیا موسیقی جدی مخاطبان کمتری دارد و حتی در کشورهای اروپایی نیز افراد کمی به موسیقی موتسارت و بتهوون گوش میدهند؛ لذا باید برای این گونهها، سوبیسیدی در نظر گرفته شود. به هرحال موسیقی مقامی گونهای موزهای است و باید حفظ شود.
سیدوحید شاه ابراهیمی نوازنده، آهنگساز، پژوهشگر موسیقی مقامی و سرپرست گروه «آلابرز»، درباره تاثیر جشنواره موسیقی فجر نسبت به شناساندن موسیقی مقامی تنبور به عموم جامعه میگوید: پیش از آنکه جشنواره کرمان توسط استاد درویشی راهاندازی شود، جشنواره موسیقی فجر در دهه شصت نگاه جدیتری به موسیقی مقامی داشت. در همان دهه یعنی در سالهای 1366، 1367 و 1368 گروه تنبورنوازان «شمس» به سرپرستی کیخسرو پورناظری در جشنواره فجر حضور مییافت و در همان مقطع بود که مرحوم سیدخلیل عالینژاد در رشته تکنوازی تنبور مقام اول را کسب کرد.
شاه ابراهیمی با اشاره به اینکه طی این سالها جشنواره فجر موسیقی مقامی را به صورت جنبی مورد توجه قرار داده است، گفت: یکی از دلایل عدم حضور گروههای تنبورنوازی و فعالان موسیقی مقامی منطقه غرب کشور در جشنواره فجر امسال، کمبود بودجه است، تا آنجا که بخشی از مقوله مالی گروهها از طریق فروش بلیت تامین میشود و به جز آن بودجه دیگری وجود ندارد. یعنی بهطور واضح جشنواره امسال صرفأ کنسرتی است که هزینه آن از گیشه تامین میشود.
وجه تجاری موسیقی و تاثیر مخرب آن بر موسیقی مقامی
باتوجه به سیاستها و عملکرد اجرایی مسئولان ذیربط در پرداختن به گونهها و سبکهای مختلف موسیقی به نظر میرسد در دنیای امروز، وجه تجاری موسیقی، کلیت و حتی جزییات آن را تحت تاثیر قرار داده و در این میان موسیقی نواحی (فولکوریک و مقامی) که بار اقتصادی و سودآوری زیادی ندارد، آنطور که باید مورد توجه متولیان و مسئولان نیست.
فرید الهامی، سرپرست گروه «فردوسی»، پژوهشگر و نوازنده آلبوم «هزاره تنبور» که آهنگسازی آلبوم «درفش کاویانی» با صدای شهرام ناظری را به عهده داشته و در تولید چند اثر با او همکاری کرده و تجربه اجراهای داخلی و برون مرزی دارد، اینگونه نظر میدهد: زمانی میگفتند هنرمند باش و هرچه خواهی باش، حال باید گفت کار بازاری بساز و هرچه خواهی باش! زیرا در حال حاضر وجه تجاری موسیقی از دیگر جنبههای آن مهمتر شده است. واقعأ چرا نباید بخشی از بودجه موسیقی کشور به موسیقی نواحی اختصاص یابد؟ از طرفی بخشی از بودجه موجود باید صرف فعالیتهای تحقیقاتی و اجرایی گردد که متاسفانه اینگونه نیست.
حیدر کاکی نیز درباره چگونگی حمایت متولیان از موسیقی مقامی میگوید: واقعیت این است که متولیان فرهنگ و هنر نه تنها به موسیقی مقامی و ساز تنبور، بلکه کلا به ارتقا موسیقی نواحی هیچ کمکی نکردهاند و اگر اتفاقی نیز افتاده، بانی و مسبب آن هنرمندان بودهاند.
جشنواره موسیقی نواحی کرمان
بیش از یک دهه است که موسیقی نواحی به صورت اختصاصی در جشنوارهای به همین نام مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرد و دوازدهمین دوره آن قرار است مانند ادوار گذشته در شهر کرمان برگزار شود.
سیدوحید شاهابراهیمی درباره کم و کیف جشنواره موسیقی نواحی کرمان میگوید: به طور کلی دولتهای مختلف توجه کم و معدودی به موسیقی مقامی داشتهاند و جشنواره کرمان نیز با اینکه به صورت مستمر در کرمان برگزار میشود اما رویداد محدودی است. چندی پیش فراخوان جشنواره را دیدم و متوجه شدم که در بخش گروهنوازی تنها سه گروه حضور دارند.
فرید الهامی نیز درباره وضعیت فعلی موسیقی نواحی میگوید: عدم رسیدگی به موسیقی مناطق مبحثی اساسی و بسیار بنیادی است. به نظر میرسد متولیان فرهنگی و رسانهای مانند وزارت ارشاد، صداوسیما و تهیهکنندگان عرصهی موسیقی در این زمینه به نوعی کمکاری کردهاند.
دیگر جشنوارههای مقامی کشور
طی این سالها به جز جشنواره موسیقی نواحی کرمان که به موسیقی نواحی اختصاص دارد، چند جشنواره دیگر نیز در مناطق غرب کشور راهاندازی شدهاند که منحصرأ به موسیقی مقامی اختصاص دارند و در زمینه شناخت استعدادهای برتر موسیقی مقامی تلاشهایی کردهاند. جشنواره «زاگرسنشینان»، «جوان» و «کهن آواهای تنبور» رویدادهایی هستند که به موسیقی مقامی اختصاص دارند.
در جشنواره موسیقی «جوان» که دوازدهمین دوره آن مردادماه امسال برگزار شد، استعدادهای جوان موسیقی ایران از سراسر کشور به اجرا میپردازند. جشنواره «کهن آواهای تنبور» نیز رویداد دیگری است که با حمایت و تلاش علی اکبر مرادی پس از افتتاح «خانه تنبور» در روستای بانزلان واقع در شهرستان دالاهو راهاندازی شده و دومین دوره آن شهریورماه با حضور ۲۰۰ شرکتکننده از نوازندگان و خوانندگان استانهای کردنشین برگزار شد.
سیدوحید شاهابراهیمی درباره اهمیت این جشنوارهها میگوید: یکی از رویدادهای هنری که عملکرد خوبی داشته و تاکنون چند دوره از آن برگزار شده جشنواره «جوان» است. این جشنواره به همت آقای علی اکبر مرادی شکل گرفته و ایشان بودند که پیشنهاد برگزاری آن را به آقای هومان اسعدی دادند. در این جشنواره موسیقی تنبور با دیتیل و جزییات مورد بررسی قرار میگیرد. یعنی شرکتکنندگان طی حضورشان در این رویداد هنری در زمینه مقامها باهم به رقابت میپردازند.
شاه ابراهیمی در ادامه سخنانش میگوید: در حال حاضر با توجه به گستردگی موسیقی نواحی در مناطق مختلف ایران، کمتر استانی را میتوان سراغ داشت که با دریافت بودجه به برگزاری جشنوارههای تخصصی همان منطقه بپردازد و آن جشنواره خروجی خوبی داشته باشد. در این میان جشنواره «زاگرسنشینان» رویداد موثری است که در زمینه موسیقی مقامی نقش راهبردی دارد که یازدهمین دوره آن در شهریور ماه امسال برگزار شد و من به اتفاق گروهم در دورههای دوم، ششم و هفتم آن حضور داشتیم. البته این جشنواره نیز دامنه وسیعی ندارد و به مناطق زاگرسنشین محدود میشود.
وی با تاکید بر اینکه کیفیت جشنوارهها به بودجه و رقم آن بستگی دارد، ضمن ابراز رضایت از برگزاری جشنواره «کهن آواهای تنبور» میگوید: در حال حاضر تنها جشنوارهای که به صورت مقامی و نه بداههنوازی برگزار میشود، رویدادی است که دو سال است به همت آقای مرادی در «خانه تنبور» برگزار میشود و اتفاق خوبی است. در دوره اول منحصرأ به موسیقی مقامی تنبور پرداخته شد که من نیز به اتفاق گروهم در آن حضور داشتم. در دوره بعدی که امسال برگزار شد موسیقی کردی شهرها و استانهای کردنشین مدنظر بود و تنبور یکی از سازهایی بود که به آن پرداخته شد.
حیدر کاکی نیزمعتقد است جشنواره موسیقی «جوان» بهترین اتفاق سالهای اخیر است و جشنواره «کهنآواهای تنبور» نیز که توسط آقای علی اکبر مرادی آینده خوبی دارد.
جشنوارهای جدید که از امسال برگزار خواهد شد
سیدوحید شاهمرادی از برگزاری جشنوارهای جدید در اردیبهشتماه سال آینده خبر داده است. او در اینباره اینگونه توضیح میدهد: در حال حاضر شورایی را تشکیل دادهایم و قرار است جشنوارهای را در شهر صحنه طراحی کنیم که به صورت تخصصی به ساز تنبور و مقامهای آن بپردازد و مسئولان وزارت ارشاد کرمانشاه نیز از آن استقبال کردهاند و مشتاق برگزاریاش هستند. بنا به دلایلی دوره اول این جشنواره به صورت منطقهای برگزار خواهد شد، البته برگزاری و تدام چنین جشنوارهای بودجه زیادی میطلبد و مجبور شدیم بخشی از آن را از شهرداری و فرمانداری و بخشهای دیگر تامین کنیم، زیرا وزارت ارشاد به تنهایی قادر به تامین بودجه نبود و خب زمانی که جشنوارهای به صورت منطقهای برگزار میشود بودجه بیشتری میطلبد.
چرا موسیقی مقامی اهمیت دارد؟
موسیقی نواحی ایران از قدمت بالایی برخوردار است. به طور کلی موسیقی مقامی را اساس موسیقی دستگاهی میدانند و ایجاد مقوله ردیف در موسیقی مدتها پس از موسیقی مقامی به وجود آمده است و این موضوع گواهی بر اهمیت موسیقی مقامی در ایران است.
فرید الهامی درباره اهمیت موسیقی مقامی و لزوم پرداختن به آن میگوید: اگر موسیقی مناطق و نواحی را از موسیقی ایرانی حذف کنیم، تقریبا چیزی از آن باقی نخواهد ماند که همین موضوع گواهی است بر اهمیت موسیقی مقامی و فولکوریک. یعنی موسیقی ردیف و دستگاهی ما کلا برگرفته از گوشههای موسیقی اقوام مناطق مختلف است که آن هم کامل انجام نشده است.
الهامی معتقد است: ساز تنبور از تولد تا مرگ در زندگی مردم یارسان نقش دارد و آنها با ساز تنبور سلوک میکنند. مردم یارسان از سدههای پیشین میراثدار این فرهنگ بوده و هستند. تنبور برای ایشان قداست ویژهای دارد و این ساز را ساز ذکر و عبادت میدانند و در مراسم آیینی خود از آن استفاده میکنند. درست به خاطر همین جایگاه ویژه تنبور است که پیشینیان یارسان از آن تنها برای اجرای مقامها استفاده میکردهاند.
نکتهای که در این میان وجود دارد این است که مبنای شکلگیری آثار مقامی، نت نیست و اینگونه کهن، توسط استادان و پیران این عرصه به صورت سینه به سینه به نسلهای بعد انتقال یافته است. گرچه طی سالها و دهههای اخیر اساتید مختلف مقامهای موجود را براساس نت تنظیم کردهاند، اما به هرحال آنچه باعث ماندگاری آثار مقامی شده همان نقل سینه به سینه است که این روزها کمتر وجود دارد؛ زیرا جز چند نفر، اغلب اساتید و پیران موسیقی مقامی دار فانی را وداع گفتهاند و آنها که در قید حیاتند از عدم حمایت متولیان فرهنگی دلگیرند و این عدم حمایت انگیزه زیادی برای آنها باقی نگذاشته است.
البته همواره راهکارهایی برای ادامه روند موسیقی مقامی وجود دارد و در دنیای تکنولوژی محور امروز، میتوان شیوههایی را به کار گرفت تا نسلهای بعد این گونه کهن را دنبال کنند یا لااقل در جریان روند آن باشند و تاریخچه و پیشینه آن را بدانند. شاید توجه بیشتر به موسیقیدانان مقامی روند بهتری را رقم بزند، آنهم در کشوری که رویدادهای مهم موسیقی محور آن محدود به چند جشنواره معدود است.
عدم وجود آثار مکتوب و کمبود منابع در موسیقی مقامی
میتوان گفت، آنچه که باعث مهجور ماندن ساز تنبور و موسیقی مقامی مرتبط با آن شده، عدم وجود آثار مکتوبی است که بر مبنای پژوهش و تحقیق به رشته تحریر درآمده باشند. اگر توجه کنیم جز چند کتاب، منابع موثق و مکتوب در زمینه موسیقی مقامی تنبور وجود ندارد. یکی از آثار مهم و کارآمد که میتوان آن را به عنوان منبع مورد مطالعه قرار داد، کتاب «تنبور از دیر باز تاکنون» است و به جز آن آثار دیگری نیز توسط اساتید تنبور به رشته تحریر درآمدهاند که یا جنبه آموزشی دارند یا به نکات اجرایی و موسیقیایی مقامها پرداختهاند.
فرید الهامی که آلبوم «هزاره تنبور» را براساس مقامهای تنبور «یارسان» منتشر کرده و به نوعی میتوان آن را رپرتواری از مقامهای «باستانی»، «حقانی»، «مجازی» و ساختههای معاصر به حساب آورد، درباره این آلبوم که شامل چهار «دی وی دی» و یک کتاب است، میگوید: آلبوم «هزارهی تنبور» برداشت من از مقامهای باستانی، حقانی، مجازی و ساختههای معاصر است و با محوریت منطقه صحنه به همراه مقامهای منطقهی گوران، دلفان و مناطق آذریزبان طراحی شده که میتواند مورد توجه علاقهمندان تنبور قرار گیرد.
الهامی درباره چگونگی تحقیقاتش در زمینه موسیقی مقامی و در نهایت تولید آلبوم «هزاره تنبور» میگوید: برای ساخت این آلبوم سالها تحقیق کردهام. به طور دقیقتر از اواخر دوران دبیرستان که بر ساز تنبور تمرکز کردم، تحقیقات درباره آن را نیز آغاز کرده و هر جا که سخن از تنبور بود به آن توجه میکردم و هرگاه روایتی متفاوت از مقامها میشنیدم، آن را مورد توجه قرار میدادم. همچنین خدمت اساتید مختلف رفته و از وجودشان بهرهها بردهام؛ زیرا شیوهی نواختن هر کدام از اساتید طعم و رنگ خاص خودش را داشت و حالِ بخصوص آنها، بر شیوه نوازندگیشان تاثیر میگذاشت. من برای تولید آلبوم «هزارهی تنبور» که اثری پژوهشی محسوب میشود، 15 سال تحقیق و پژوهش کردهام و این پانزده سال بخشی از عمر من است و متاسفانه در طول آن سالها و پس از آن هیچ حمایتی از من و اثرم نشده است.
سیدوحید شاهابراهیمی که در حال حاضر مشغول پژوهش درباره موسیقی مقامی و پیشینه تاریخی ساز تنبور است، درباره چگونگی حمایت از فعالیتهای تحقیقاتی میگوید: در مقوله پژوهش کیفیت بسیار مهم است و این در حالی است که محققان و پژوهشگران از سوی مسئولان و مراجع دولتی مورد حمایت قرار نمیگیرند. به طور مثال من اگر به پژوهشکده فرهنگ و هنر یا وزارت ارشاد بروم و بگویم در حال تحقیق درباره تاریخچه تنبور هستم، میگویند بودجه نیست و اگر باشد بسیار ناچیز است. به همین دلیل فعالان پژوهشگر مجبورند از سرمایه شخصی خود هزینه کنند و از زندگیشان مایه بگذارند که برای آنها سود اقتصادی در پی نخواهد داشت. اگر افرادی مثل من دست به فعالیتهای پژوهشی میزنیم تنها دلیلش عشقی است که به موسیقی مقامی و ساز تنبور داریم.
حیدر کاکی نیز درباره فعالیتهایش در زمینه تولید و انتشار آثار پژوهشی میگوید: طی این سالها که در زمینه آموزش، اجرا و برگزاری کنسرت فعال بودهام هیچیک یکی از مسئولان با من تماس نگرفتهاند و در این زمینه از من حمایتی نشده است. البته تشکری هم نشده، چه برسد به آنکه حمایتی صورت گیرد.
کاکی با اشاره به اینکه کتاب «تنبور از دیرباز تاکنون» اثری بسیار مفید و ماندگار است، درباره وجود آثار مکتوب و منابع مفید در زمینه موسیقی مقامی میگوید: من و برخی دیگر از فعالان عرصه پژوهش آثاری را در قالب کتاب و مقاله منتشر کردهایم اما واقعیت این است که در زمینه موسیقی مقامی همچنان با کمبود منبع مواجهیم. تنبور و موسیقی تنبور پتانسیل بسیار بالایی دارد و تا سالهای سال میتوان به آنها پرداخت. فواصل، گامهایی که در ساز و موسیقی تنبور مورد استفاده قرار میگیرند، همچنین آوانگاریها تنها برخی از مباحثی هستند که میتوان همواره به آنها پرداخت.
وی درباره دلایل عدم فعالیت هنرمندان در زمینه نگارش و انتشار آثاری درباره موسیقی مقامی و تنبور میگوید: شخصا چند کتاب در ذهن دارم، اما انرژی و انگیزهای برای نگارش و انتشار آنها وجود ندارد؛ زیرا در این زمینه حمایتی از هنرمندان و محققان صورت نمیگیرد. به هرحال باید در ابتدا حمایتی وجود داشته باشد تا پروژهای کلید بخورد و آغاز شود. البته اگر حمایتی هم وجود نداشته باشد در نهایت کار خودم را میکنم، اما اگر ادامه حیات میسر نباشد، تمام داشتههای اشخاص مطلع در زمینه موسیقی مقامی به فراموشی سپرده خواهد شد که جای تاسف دارد.
با اینکه هنرمندان به طور کلی از حمایت متولیان و مراجع ذیربط نسبت به موسیقی مقامی و ساز تنبور راضی نیستند و همواره در این زمینه با کمبود منابع مواجهایم، اما فرید الهامی نسبت به این موضوع نظر مثبتتری دارد. او میگوید: درست است که آثار مکتوب زیادی در زمینه تنبور وجود ندارد؛ اما به هرحال آثار ضبط شدهای از اساتید و بزرگان نسل قبل وجود دارد و البته آثاری از تنها روای زنده حال حاضر تنبور، استاد طاهر یارویسی نیز موجود است و فرد محقق میتواند برای کسب اطلاعات از آنها استفاده کند.
الهامی میگوید: در حال حاضر بهترین روایتی که ازمنطقه گوران وجود دارد و به اصل آن نزدیکتر است روایات استاد طاهر یارویسی است.
با این تفاسیر به نظر میرسد مسئولان و متولیان موسیقی کشور باید در منظر و نگاه خود نسبت به موسیقی مقامی تجدیدنظر کنند و بودجه و زمان بیشتری را صرف آن کنند زیرا تلاشهای با ارزش هنرمندان عرصه موسیقی نواحی و مقامی اتفاقی مبارک اما یکسویهایست که بدون یاری و حمایتهای دولتی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.