گزارشی از نمایشگاه آثار نقاشیخط «محسن دائی نبی» در گالری چهار؛
آنجا که حروف به سماع درآمدهاند
محسن دائی نبی این روزها آثار نقاشیخط خود را به گالری چهار آورده تا مخاطبان به نظاره سماع حروف بنشینند.
به گزارش ایلنا، گالری چهار این روزها نمایشگاه انفرادی از آثار محسن دائی نبی برپا کرده که همچون نام آن، «بر مدار سماع» است.
دائی نبی در این نمایشگاه ۱۱ اثر نقاشیخط را که همگی آنها در سال جاری خلق شدهاند اغلب در فرمهای آزاد و رهای سماع به تماشا گذاشته است. آثار او نگاهی صادقانه به سیاه مشقها دارد که با کنترلی هوشمندانه در چگونگی ارتباط فرمهای تصادفی و بهرهگیری زیباییشناسانه از آنها اجرا شده است. کرشمه حروف الفباى ایرانی براثر گردش قلم در دستان هنرمند، ترکیببندی منحصر به فردی را به وجود آورده که گویی حروف به سماع درآمدهاند. چرخیدن و دوران سماع گران، جنب و جوش و دینامیسمی منحصر بفرد به تابلوها بخشیده که در تضادی شدید با حالت و ژست مکاشفه گون سماع گران است. این حرکت ِتوام با سکون و آرامشِ فیگورها، کیفیتی راز آمیز به آثار میبخشد. انتزاع و سادگی ذن گونه نقاشیهای دایی نبی، اغلب تاثیراتی از مینی مالیسم را به همراه دارد. این آثار اشباع شده و سبک یافته با خطوط سرکش، حسی بازیگوشانه با طنین سنت خوشنویسی ذن را به مخاطب اثر میبخشد.
هر چند در پوستر نمایشگاه اشاره شده که این آثار نقاشیخط هستند، با این حال دشوار است اگر بخواهیم آنها را در دسته بندی خاصی قرار دهیم. دائی نبی در این باره میگوید: عبارت ترکیبی نقاشیخط را از روی ناچاری و مسامحتاً باید به کار برد؛ زیرا این عبارت نمیتواند جامع جمیع آثاری باشد که محصول ذوق آزماییهای هنرمندان این عرصه است. برای مثال عبارت "آشپزی" نیز این چنین است. در زبان فارسی به هر غذا درست کردنی آشپزی میگویند؛ هرچند که مشخصاً آشی در کار نباشد. بنابراین در استفاده از عبارت نقاشیخط و یا خط نقاشی گاهی دچار سوءتفاهم هستیم. یک کفه این اصطلاح نقاشی است و کفه دیگرش خط. به نظر بنده آنجا که در یک اثر غلبه نقاشی بر خط باشد، بهتر است آن را نقاشیخط بنامیم و آنجا که خط بر نقاشی میچربد بهتر است خط نقاشی خوانده شود. بنده آثار مجموعه سماعم را نامی نمینهم؛ بلکه صحیحتر آن است که مجموعه حاضر را حاصل اندیشهها و احوال خود بنامم.
در نگاهی انضمامی و مصداقی، میتوان گفت آثار این نمایشگاه سماع گران قونیه را در حال سماع و چرخش بدنها همراه با حالتی خلسه گون به تصویر میکشد؛ هرچند خود هنرمند آثارش را در ارتباط با اندیشههای مولوی میداند و نه در انتساب به فرقه یا گروهی خاص. این مجموعه در عین سادگی و مینی مال بودن، شبیه فرماننویسیهای دوران قاجار هستند، با مهرهای شخصی هنرمند که هویت ایرانی دارند.
دائی نبی این مجموعه را عصارهای میداند از آنچه طی این سالها آموخته؛ شامل خوشنویسی و گرافیک. هر اثر حاصل مراقبه اوست. رفتاری که هنرمند در کل مجموعه کرده، رفتاری است که در سنت خوشنویسانه کلاسیک ما وجود ندارد. این آثار به سنت خوشنویسی شرق دور که به سبک ذن معروف است نزدیک است. در سنت کلاسیک خوشنویسی شاگرد نزد استاد تلمذ میکند و ممکن است بعد سالها ممارست و تمرین به مرتبه استادی برسد.
دائی نبی در توضیح سنت خوشنویسی شرق دور میگوید: در سیاق خوشنویسان مکتب ذن برای مثال کلمه عشق را به صدها مدل مینویسند. در ذن آثاری که در لحظه حال خلق میشوند الزاما باید خیلی تند و سریع اجرا شوند؛ چون حسی که در لحظه حال هست چند لحظه بعد محو میشود. برای همین در این روش از خوشنویسی اختصار و گزیده نویسی مطرح است. این در حالی است که در خط نستعلیق کلمهای چون عشق با اصول و قواعد از پیش تعیین شده و به یک شکل مشخص نوشته میشود. نقاشی و خطاطی من بر اساس یک ایده است؛ نوعی بداهگی در نوشتار و نقش زدن و خلق اثر است.
دائی نبی، خود از قوالان و اهل طرب است. او دستی در خوشنویسی، شاعری و آواز دارد و همینها مصالح اصلی کار اوست. این هنرمند در آثارش، سلوک و سماعی در چرخش خطوط را به نمایش میگذارد که از رهگذر طریقت معرفت و معنا در حقیقت این هنر حاصل میشود. در این نمایشگاه تابلویی متمایز از بقیه آثار به چشم میخورد که به نوعی ذکر تصویری کلمه» هو «است و در آن عنصر بداهگی در نوشتار به منتهای درجه خود میرسد.
پرسشی که شاید بعد از تماشای تابلوهای دائی نبی به ذهن برسد این است که نقش کردن سماع گران چرخان با حالتی خلسه گون چه نسبتی با دنیای امروز دارد و اصولاً ضرورت خلق این آثار در زمانه ما، چیست؟ هنرمند به این سوال چنین پاسخ میدهد:» در عالم هنر هیچ کس جای کس دیگری را تنگ نکرده است و قرار نیست سلیقهها یکسان باشد. مثلاً نقاشانی سالها درخت میکشند و یا دیگری فریفته اسب است. آن یکی شیفته زن است. من هم خود را وامدار مولانا میدانم که چنین میگوید:
گر این سلطانِ ما را بنده باشی
همه گریند و تو در خنده باشی
وگر غم پُر شود اطراف عالم
تو شاد و خرم و فرخنده باشی
بنابراین اخبار عجیب و غریب دنیای امروز را به اهلش میسپارم و در خلوت خود با مولانا و افکار معرفت اندیشانهاش قلم میزنم. او طرفدار صلح است و به وارستگی توصیه میکند و عشق را درمان همه دردها میداند.
محسن دائی نبی متولد ۱۳۵۲ تهران است. او با خوشنویسی پا به عرصه هنرهای تجسمی گذاشت و در شانزده سالگی به درجه ممتاز انجمن خوشنویسان ایران دست یافت.
تحصیلات دانشگاهیاش در رشته گرافیک و کارشناسی ارشد پژوهش هنر بوده است. هجده نمایشگاه انفرادی و حدود شصت نمایشگاه جمعی داخلی و برون مرزی را در کارنامه هنری خود دارد. در زمینه شعر و موسیقی نیز آثار منتشر شدهای دارد که شامل سه کتاب شعر و سه آلبوم موسیقی است. دائی نبی عضو انجمن طراحان گرافیک ایران و عضو انجمن خوشنویسان ایران است و در نقاشیخط شیوهای منحصر به فرد دارد.
نمایشگاه آثار نقاشیخط محسن دائینبی با عنوان» بر مدار سماع «تا ۲۸ آبانماه از ساعت ۱۶ تا ۲۱ در نگارخانه چهار واقع در شریعتی، نرسیده به پل سیدخندان، کوچه اشراقی، شماره ۴ میزبان هنردوستان است.