در نشست «افکار عمومی و رسانهها در ایران» مطرح شد:
تلویزیون با گسترش دایره حذف مخاطب، ضریب نفوذ خود را کاهش داده/ برونافتادگان رسانهای، صدای سیاسیشان را به خیابان میبرند
سبحان یحیایی گفت: رسانه ملی باید از دایره نامخاطبانش کم کند. هرچه دایره حذف بیشتر شود ضریب نفوذ کاهش مییابد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست تخصصی «افکار عمومی و رسانهها در ایران» توسط انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با مدیریت عباس کاظمی عصر روز یکشنبه (۱۳ آبان) در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست عباس عبدی درباره «تحول افکار عمومی در ایران»، سیدوحید عقیلی درباره «سیر تکوینی افکار عمومی در دوران معاصر»، علی ربیعی درباره «افکار عمومی، رسانه و سیاست»، سبحان یحیایی درباره «برونایستادگان رسانههای دولتی و افکار عمومی» و زهیر صباغپور درباره «اخبار جعلی، شبکههای اجتماعی و افکار عمومی» صحبت کردند.
سید وحید عقیلی در این نشست گفت: تاکید من روی سیر تکوینی افکار عمومی است تا از این نگرش تاریخی دورانی که در آن هستیم را بهتر درک کنیم.
عقیلی ادامه داد: افکار عمومی بهقدری در دهه اخیر دچار تغییر شده که با آنچه پیش از این انتظار داشتیم تفاوت کرده و حتی برعکس شده است. معتقدم تکنولوژی کاری کرده که همه چیز دستخوش تغییر و دچار تجدیدنظر مفهومی شود.
او با بیان اینکه پنج دوره را در افکار عمومی میتوان مشخص کرد، گفت: نخست از زمانی که تاریخ بشریت ثبت و ضبط شد و تا قرون وسطی ادامه یافت چون ارتباطات شفاهی بود و تاثیرگذاری بر افکار عمومی وجود نداشت. دوره دوم رنسانس و دوره سوم از عصر رنسانس تا قرن نوزدهم است که در قرن نوزده نگاه به انسان و جایگاهش مطرح میشود. دوره چهارم از قرن نوزدهم تا آخر قرن بیستم است که اولین بار افکار عمومی به عنوان مفهوم اجتماعی مطرح میشود و در نهایت دوره پنجم که دوره معاصر است و از هزاره سوم شروع شده و به فضای مجازی رسیده است. که تعاریف قبلی را به سوی نابودی برده.
عقیلی با بیان اینکه «کمکم اصطلاح افکار عمومی جایش را به دیپلماسی عمومی داده» گفت: دو مقوله دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی شاکلههای آن هستند.
او همچنین با بیان اینکه ما سه دوره ارتباطات سیاسی داریم که عصر چهارم آن در راه است، گفت: دوره اول نقش رسانه ضعیف و دوره دوم به کمک اینترنت انجام میشده. دوره سوم عصر فضای مجازی و دوره چهارم دوره وب چهار است که در آن دیپلماسی عمومی بسیار پیچیده شده.
عقیلی با اشاره به مفهوم واقعیت حاد یا فرا واقعیت، تحقیقاتی که در تاثیر فضای مجازی بر افکار عمومی انجام شده را بسیار کم خواند و گفت: در دوره کنونی به دلیل آمیخته شدن اقتصاد و فرهنگ کسانی که میخواهند روی افکار عمومی سلطه داشته باشند راهها و الگوهایی دارند که جامعه علمی هیچ تحقیق شایستهای درباره آن نکرده است.
او در پایان با اشاره به مساله «سایبردموکراسی» این پرسش را مطرح کرد که «آیا واقعا سایبردموکراسی ارائه کننده دموکراسی برای آحاد جامعه است یا نه؟»
علی ربیعی دیگر سخنران این نشست درباره «افکار عمومی، رسانه و سیاست» با بیان اینکه «از شاخصهای ایران امروز تغییر است و سرعت تغییر افکار عمومی به شدت افزایش یافته» گفت: این تغییر سریع برای همه جوامع خطرناک است چراکه پیشرفت و ثبات جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
ربیعی با اشاره به اینکه «جای بحث دارد که چرا در اصول اولیه دین و نوع نگاه و دوست داشتن خدا و نگاه افکار عمومی به مسائل اجتماعی و اقتصادی هر سال تغییر زیادی میبینیم» گفت: خصوصیات اول ایران امروز تغییر سریع افکار عمومی و سپس کم شدن دورههای آن و افزایش تنوع کوهانهای افکار است. از سوی دیگر به رقم تنوع، شاهد نزدیکی آنها بهم بودهایم.
او ادامه داد: خصلت بعدی بحران مرجعیت و اقتدار است که امروز میبینیم در شکلگیری افکار عمومی سلبریتیها نقش ایفا میکنند. همچنین بدبینانه شدن افکار عمومی و کاهش مجموعه اعتمادها و فکر کردن به اینکه ما موفق نمیشویم و سیاسی شدن افکار عمومی دیگر شاخصههاست.
ربیعی همچنین درباره مساله رسانه گفت: امروز با فوروارد مطالب در فضای مجازی افکار عمومی را سامان میدهیم، از طرفی افکار عمومی به شدت رسانهای و کنشی واکنشی شده، سیاستورزی از فضای بسته به حوزه عمومی گسترش یافته و نهادهای سیاستگذار دچار اخلال شدند.
ربیعی همچنین در جمعبندی سخنانش و با طرح این پرسش که چه باید کرد؟ گفت: باید بهدنبال افزایش آزادی در رسانهها بهخصوص روزنامههایی باشیم که مسئولیت دارند. بدترین حالت برای کشور این است که افکار عمومی در خارج از کشور شکل بگیرد. باید برگردیم به رسانههای آزاد و مسئول داخل.
ربیعی راهکار دیگر را اخلاق در رسانهها؛ خواند و گفت: باید به دنبال گفتگو باشیم؛ اگر میخواهیم ثبات پیدا کنیم نیاز به شنیدن داریم و باید باب گفتگوی بزرگ را با یک جنبش عظیم اجتماعی باز کنیم.
سبحان یحیایی نیز در این نشست درباره «برونایستادگان رسانههای دولتی و افکار عمومی» با اشاره به مفهوم برونایستادگان رسانهای گفت: کسانی که رسانههای دولتی را تحریم کردهاند بهطور مشخص صداوسیما و نسبت آن با محذوفان و برون افتادگان از مواردی است که میخواهم دربارهاش صحبت کنم.
یحیایی با تاکید بر اینکه در حاکمیت و دولت نسبت به لایههای زیرین افکار عمومی بیتوجهیم، گفت: افکار عمومی مفهوم سلب نیست و تصویر واحدی ندارد.
او ادامه داد: هر رسانهای یک مخاطب خیالی برای خود دارد و بر مبنای آن مرزگذاری به تولید و نشر محتوا دست میزند این مرزبندی و پرت کردن بخشی از جامعه به خارج از دایره مخاطب تصمیم کلیدی است که چه بخشی از «عموم مردم» محرم و نامحرم یا بازنمایی شود، در رسانههای اختصاصی این مرزبندی پسندیده است. اما رسانه ملی باید از دایره نامخاطبانش کم کند و عموم مختلف را مورد توجه قرار دهد. هرچه دایره حذف بیشتر شود ضریب نفوذ کاهش مییابد.
یحیایی خاطرنشان کرد: گروههای برون افتاده سیاسی کنشگری فعال اجتماعی در جامعه پیدا نمیکنند و در کنار برونافتادگان رسانهای که آرامند قرار دارند اما این انرژی متراکم و قابلیت تحول و تغییر در انرژی اجتماعی و سیاسی در بزنگاههای مهم دارد. انسداد صدا و خفگی و محرومیت سیاسی کنار فاصلهگذاری رسانهای مثل پایی بر گلو شده و انرژی انباشته ایجاد میکند. وقتی این افراد رسانه یا کانالی برای احزاب سیاسی داشته باشند امکان صدا و بروز نظر دارند در غیر این صورن این انرژی در یک بزنگاه ظاهر میشود. مثلا در اعتراضهای خیابانی که قرار است صدای سیاسی را به خیابان بیاورد چون انرژی متراکم جمع شده و جایی برای بروز ندارد. خیایان جایگزین رسانهاش و امکان کنشگری سیاسیاش میشود.
یحیایی ادامه داد: افکار عمومی شکل فیزیکی یافته و آرایش انسانی متفاوتی از خیابان پیدا میکند. این انسدادهای سیاسی و رسانهای صدای تازهای شکل میدهند و دیگر راه پیمایی آرامی در انتظار نیست. در ادامه توده بیشکل پنهان نامتراکم وقتی غیر عقلانی و پیشبینیناپذیر میشوند سیاستگذار هم رفتار دستپاچه و غیر عقلانی در قبال آن به خرج میدهند.
او با اشاره به راهکار، تصریح کرد: چارهاش آنی و دفعی نیست؛ باید به سمت کاستن از خشونت پنهان آنها و باز شدن راههای ارتباط رفت. برای کاستن از نامعتبرسازی همواره رسانهای، باید برون افتادگان به رسمیت شناخته شوند و دولت پاسخگوی همه آحاد و افکار عمومی باشد.
زهیر صباغپور نیز در این نشست درباره «اخبار جعلی، شبکههای اجتماعی و افکار عمومی» صحبت کرده و به موضوع فیکنیوز پرداخت و گفت: اوج جستجوی کلیدواژه فیکنیوز یا افکار جعلی در سال ۲۰۱۶ بود که ترامپ رییسجمهور امریکا شد، برگزیت اتفاق افتاد و دیکشنریهای آکسفورد واژه «فراتر از حقیقت» را به واژگان خود اضافه کردند. و در این سال فیکنیوزها به شدت نفوذ داشتند.
صباغپور با بیان اینکه «اخبار جعلی جدید نیست اما چرا الان مهم شده؟» گفت: با رشد تکنولوژی نوید زندگی بهتر داشتیم اما اتفاقی که میافتد این است که در قفسی به دام افتادهایم و به افکاری که مدام به خرج جامعه داده میشود بدون اینکه سلاحی دست مردم داده شده باشد تا در برابر اتفاقاتی که در این فضا ممکن است برایشان رخ دهد مسلح و آماده باشند.