خبرگزاری کار ایران

نگاهی به جاودانه‌ترین آلبوم موسیقی نواحی ایران؛

زخمه‌هایی که اخوان ثالث را گریه انداخت+فیلم و صوت

زخمه‌هایی که اخوان ثالث را گریه انداخت+فیلم و صوت
کد خبر : ۵۷۴۳۰۱

نوار کاست را مرتضی کاخی برای اخوان آورده بود. روزهای آغازین بهار 1363 بود و باران می‌بارید. با اینکه سال‌ها از «زمستان» اخوان ثالث می‌گذشت اما هنوز کلامش سوز داشت؛ نوار را توی ضبط صوت گذاشت و دکمه «پلی» را فشار داد...

به گزارش خبرنگار ایلنا، نوار کاست را مرتضی کاخی برای اخوان آورده بود. روزهای آغازین بهار 1363 بود و باران می‌بارید. با اینکه سال‌ها از «زمستان» اخوان ثالث می‌گذشت اما هنوز کلامش سوز داشت. نوار را توی ضبط صوت گذاشت و دکمه «پلی» را فشار داد. «غمش در نهان خانه دل نشیند/ بنازی که لیلی به محمل نشیند...» غلامحسین سمندری دوتار می‌زد و ابراهیم شریف‌زاده می‌خواند.

نوار کاست که به آخر رسید پهنای صورت اخوان خیس بود و انگار این دوتار و آواز خراسانی، سوز «زمستان»‌اش را به شور و حرارت دیگری از جنس موسیقی گرم خراسان تبدیل کرده بود. بی‌اختیار قلم و کاغذش را برداشت و سیاهه کرد: « قربان زخمه‌های تو خون پاش و نغمه‌ریز/ «سبز پری»ست اینکه زنی یا «شتر خجو»؟/ تو با دو سیم محشر کبری به پا کنی/شش تار خویش من شکنم. یا نه؟ هان بگو...»

پایان شعر هم در بخشی از یادداشتش که درباره علت سرودن این قطعه بود نوشت: «برای استاد بزرگ حسین سمندری خوافی و حضرت آقای شریف‌زاده همراه سازش، که هنوز هیچکدامشان را ندیده‌ام، اما ساز و آوازشان را شنیدم.»

آنهایی که اخوان را خوب می‌شناختند می‌دانستند اخوان اهل گزافه‌گویی نیست و در موسیقی نیز پژوهش‌هایی داشته؛ پس باید صاحبان این دوتار و آواز چیزی ورای اجراهای معمول در چنته داشته باشند که اخوان ثالث را اینگونه به وجد آورده است. اما برای درک کیفیت و عمق اثرگذاری اجرای سمندری و شریف‌زاده برای کسانی که هیچ اثر رسمی از آنها نشنیده بودند 18 سال طول کشید تا بدانند اخوان ثالث را دقیقا چه نوع موسیقی چنین منقلب کرده است.

حدود 18 سال بعد از سروده شدن شعر اخوان، یعنی در سال 1380 آلبومی با عنوان «خون‌پاش و نغمه‌ریز» از حسین سمندری خوافی و ابراهیم شریف‌زاده توسط موسسه ماهور منتشر شد که تنها آلبوم رسمی این دو موزیسین صاحب سبک موسیقی خراسان محسوب می‌شود. به اقرار اکثریت پژوهشگران و آشنایان به موسیقی نواحی ایران، این آلبوم یکی از جاودانه‌ترین و حتی مهمترین اثر در این ژانر از موسیقی در شناساندن و ادامه روند حرکتی موسیقی خراسان است.

نقش مهم هر دو خالق این اثر یعنی حسین سمندری و ابراهیم شریف‌زاده در این آلبوم به گونه‌ای بوده که حسینعلی مردان شاهی (پژوهشگر موسیقی خراسان) درباره آن به خبرنگار ایلنا می‌گوید: موسسه ماهور یکسری آلبوم‌هایی را از بزرگان موسیقی خراسان ضبط و منتشر کرد که یکی از آنها آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» با نوازندگی دوتار استاد حسین سمندری و خوانندگی استاد شریف‌زاده بود. از گذشته‌های بسیار دور همه استاد سمندری و استاد شریف‌زاده را یک زوج هنری می‌دانستند که همواره هویت‌شان تحت تاثیر با هم بودن‌شان قرار داشت. اتفاقی که در آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» افتاده از چند منظر دارای اهمیت ویژه محسوب می‌شود. یکی اینکه بدون هر گونه تعارفی این آلبوم معرف موسیقی خراسان، در خود این استان و در خارج از مرزهای خراسان تاثیرگزارترین آلبومی محسوب می‌شود که تاکنون منتشر شده است.

در زمینه خود قطعات این آلبوم نیز نکات جالب توجهی وجود دارد؛ تا قبل از این آلبوم، نوارهای کاست و آلبوم‌هایی در موسیقی خراسان وجود داشت آوازی و سازی بودند؛ یعنی همواره یک نوازنده در کنار یک خواننده به اجرا پرداخته بود؛ مردان‌شاهی در باره این ویژگی آلبوم «خون‌پاش و نغمه ریز» نیز می‌گوید: در آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» چند قطعه بی‌کلام دیده می‌شود و همچنین چند قطعه آوازتنها بدون همراهی ساز وجود دارد که خلاف عرف بوده و تا پیش از آن چنین اجراهایی با این شکل سابقه نداشت. مثلا استاد شریف‌زاده قطعه «نوایی نوایی» را در آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» بدون همراهی ساز خواند که در هیچ آلبوم دیگر موسیقی نواحی این اتفاق نیفتاده بود. جالب اینکه این قطعه بسیار مورد اقبال مردم عادی و خواص موسیقی نیز قرار گرفت که نشان از توانمندی و جنس خاص صدای استاد شریف‌زاده دارد.

نکته دیگر اینکه تا پیش از آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» همه آلبوم‌های موسیقی خراسان به صورت آوازی و با متر باز اجرا می‌شدند اما در این آلبوم قطعات ضربی با کلام در موسیقی خراسان اجرا شده است؛ حسینعلی مردان‌شاهی درباره این موضوع می‌گوید: اجرای قطعات ضربی با کلام در موسیقی خراسان در آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» تابوشکنی محسوب می‌شد که باعث شد در موسیقی خراسان ساخت چنین قطعاتی باب شود. با اینکه تا پیش از آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» تنها خواندن اشعار عارفانه و عاشقانه به صورت آوازی در موسیقی خرسان انجام می‌شد اما استاد شریف‌زاده به سراغ خواندن ترانه‌هایی رفت که تا پیش از آن به هیچ عنوان در موسیقی خراسان انجام نمی‌شد. معروف‌ترین ترانه‌ای که استاد شریف‌زاده به سراغ اجرای آن رفت «بهار دختر عمو» بود و شاید از همه ماندگارتر در این میان «سرو خرامان» با شعر مولانا باشد که بسیار جلو ویژه‌ای در جامعه داشت. با تمام این تفاسیر در موسیقی خراسان هیچ آلبومی به اندازه «خون‌پاش و نغمه ریز» در بحث فروش و اقبال عموم و توجه خواص تا این اندازه موفق نبوده است.

با اینکه از شعر اخوان ثالث برای عنوان این آلبوم استفاده شده و نام آن را «خون‌پاش و نغمه‌ریز» گذاشته‌اند اما اثری از خود شعر در آلبوم دیده نمی‌شود. مردان‌شاهی درباره این موضوع نیز می‌گوید: یکی از شاهکارهای شعری که باعث شد یک نوازنده دوتار جایگاهی خاص پیدا کند همین سروده زنده‌یاد اخوان ثالث محسوب می‌شود. البته قیصر امین‌پور هم شعری درباره استاد پورعطایی دارد که می‌گوید « آهنگ جنون می‌زنی‌ ای پورعطایی از پرده برون می‌زنی‌ ای پورعطایی/ در چنگ نه بر چنگ که در خانه دل‌ها بر جرده خون می‌زنی‌ ای پورعطایی/از دایره عقل برون برده دلم را تو سحر و فسون می‌زنی‌ ای پورعطایی/در حیرتم و پرسشم از جمع عزیزان اینست که چون می‌زنی‌ ای پورعطایی». قالب شعر اخوان ثالث نیز در وصف پنجه‌های استاد سمندری است؛ حتی اشاره می‌کند که «سمفونی به گرد پای دو تار تو نمی‌رسد». اخوان در این شعر به استاد شریف‌زاده‌ هم اشاره می‌کند و در وصف او می‌گوید «آقا شریف‌زاده که همراه ساز بود/ بودش صدا مناسب و اشعار هم نکو». با اینکه در این آلبوم از شعر «خون‌پاش و نغمه‌ریز» استفاده نشده اما عنوان آلبوم را بسیار رندانه و هنرمندانه این شعر اخوان ثالث استفاده کرده‌اند که بسیار معرفی خوبی بوده است.

از اینجا می‌توانید قطعه دلبر رعنا از آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» را با خوانندگی ابراهیم شریف‌زاده و دوتار نوازی حسین سمندری بشنوید:

نام قطعه «سرو خرامان» نیز یکی دیگر از قطعات آلبوم «خون‌پاش و نغمه‌ریز» است که از مقام "الله مدد" وام گرفته شده و بعدها نیز محمد حقگو این اثر را برای ارکستر تنظیم کرد که توسط ابراهیم شریف‌زاده اجرا شد. قطعه «سرو خرامان» را نیز از اینجا می‌توانید بشنوید:

فیلم کوتاهی از دوتارنوازی استاد حسین سمندری و اجرای مقام اشترخجو را نیز از اینجا می‌توانید ببینید و بشنوید:

 فیلم کوتاهی نیز از اجرای قطعه سروخرامان توسط ابراهیم شریف‌زاده را از اینجا می‌توانید ببینید:

اخوان در پایان شعری که برای سمندری و شریف‌زاده سروده، آورده است: «برای استاد بزرگ حسین سمندری خوافی و حضرت آقای شریف‌زاده همراه سازش، که هنوز هیچکدامشان را ندیده‌ام، اما ساز و آوازشان را شنیدم. از دوست باذوق و ارجمندم مرتضی اخوان کاخکی سپاس که در سال نو این عیدی عجیب را آورد. گویا استاد سمندری را برای ضبط سازش یکی دوبار به خارج هم برده‌اند. شنیدم یهودی منوهین نوازنده شهیر ویولن با آن شهرت جهانی و اوج هنر نوازندگی وقتی ساز استاد سمندری را می‌شنود می‌گوید من حاضرم تمام افتخارات جهانی‌ام را در موسیقی بدهم و در عوض بتوانم پنجه‌ی این مرد روستایی را داشته باشم و از ساز چنین نغمه‌هائی بیرون آورم. استاد  سمندری دهقان ساده‌ای است در خواف خراسان. سبز پری، شتر خجو، سرحدی، فریاد، یار نازک، پرش جل، (جل نام مرغیست) مسجد نور، شیخ احمد جام  و ... همه نام های نغمه‌ها و آوازهایی است که نواخته و خوانده شده است.

مرتضی می‌گفت سمندری وقتی دو تار می‌نواخت پنجه‌اش خونین شده بود. من ابتدا می‌خواستم این قطعه را به لهجه‌ی خراسانی و روستایی بگویم تا برای استاد سمندری مانوس‌تر باشد، ولی نشد، یعنی نتوانستم، با اینهمه کوشیدم کلام هرچه ممکن است ساده‌تر باشد و پُر اوج قدمایی نگیرد.

مهدی اخوان ثالث / تهران _ فروردین 1363 (این بخش از نوشته اخوان ثالث از کتاب «تو را ای کهن بوم و در دوست دارم» نقل شده است)

شعر زنده‌یاد مهدی اخوان ثالث با عنوان «خون‌پاش و نغمه‌ریز» نیز به این شرح است:

قربان زخمه‌های تو خون پاش و نغمه‌ریز

 «سبز پری»ست اینکه زنی یا «شتر خجو»؟

تو با دو سیم محشر کبری به پا کنی

شش تار خویش من شکنم. یا نه؟ هان بگو

از پنجهٔ تو زخم جگر، خون دل چکان

مضراب من برنجی و مومی ست، سیم مو

تو زیر آب می‌بری و می‌دهی به دشت

دارد ش‌تر خجوی تو حکم ش‌تر گلو

استاد بی‌نظیر، حسین سمندری

پر از کدام چشمه و دریا کنی سبو؟

سر حدی عجیب تو فریاد قرن هاست

در آن دوتار گشته نهان، گرم‌های و هو

در پهلوی دوتار تو، شش تار بی‌گمان

چون کلهٔ انشتن باشد برِ کدو

از من به «شیخ احمد جام» تو صد سلام

آن ژنده پیل ِ زنده دل ِ صاحب آبرو

بی‌کوک ِتازه راه، دگر می‌زنی مگر

داری به ساز چند قناری نهان، بگو

ساز عزیز خویش شنیدم فروختی

کارزان تری از آن بخری، بر فلک تفو

آقا شریف‌زاده که همراه ساز بود

بودش صدا مناسب و اشعار هم نکو

آقای شهر و این همه خوش ذوق و اهل دل

لطفی کن و سلام مرا عرض کن به او

از موی «یار نازک» خود تا چه دیده است

کاین سان به درد نالد، پیری چون من دو مو

اطراف خواف بنده شنیدم که در سخن

ور او که «تل وزو» مگن و‌ای که «رادیو»

آواز پیر و ساز تو دیگر به باد داد

هم عرّ ِ رادیو و هم وزّ ِ تل وزو

چیزی نمانده بود مسلمان شویم باز

ز «الله» و «یار» گفتن آن پیر نیکخو

خنجر کشید بر جگرم زخمهٔ تو مرد

این تیغ را که کرده، بگو؛ در دلت فرو

من زیر و بم شنیده‌ام از این جهان بسی

زیر و بم تو می‌درد و می‌کند رفو

زآن زیر‌ها به گوش من آمد نهیب زور

چنگیز بود یا دگر، آن ظلم زورگو؟

باران آب و نور روان بود چون جله

خورشید و ابر گشته دوان از هزار سو

کاری هزار سازه کنی، با دو سیم، تو

رودی چنین بزرگ چسان سازی از دو جو

دولّوی خوشگل ِ تو برد دست از همه

با خال و داغ، چون جگر من هزار لو

صد سمفونی به گرد دوتارت نمی‌رسد

اینک کرال ِ بتهوون و نیز صد چنو

باشد نوای «مسجد نور» تو چون دعا

حتی دعا مخوان تو مگر پاک و با وضو

پرواز می‌دهد «پرش ِ جل» دل مرا

تا عرش می‌روم چو دعا پاک و دوست جو

هر چند مدتی ست صبوحی نمی‌زنم

گوید پزشک: نیست ترا زین ب‌تر عدو

اشکی گرفتی این سر صبحی ز من تو مرد

که م دست رفت بهر صبوحی سوی سبو

پروانه‌ام من و تو سمندر، کز آتش است

معشوق و قبلهٔ ما، سوزان و روبرو

ما و تو نسلمان به یکی اصل می‌رسد

یعنی به عشق، زنده بمانی پسر عمو!

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز