یادی از خداوندگارِ تارِ ایران؛
چه شورها که شهناز به پا میکند+فیم و صوت
جلیل شهناز را در موسیقی ایرانی با لقب خداوندگار تار میخواندند. امروز ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ چهارمین سالمرگ زندهیاد جلیل شهناز محسوب میشود و به همین مناسبت داریوش طلایی یادداشتی درباره او منتشر کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ داریوش طلایی در این یاداشت که با عنوان "شاهنازِ تار" در کانال تلگرامیاش منتشر کرده، آورده است:
به مناسبت چهارمین سالروز درگذشت استاد جلیل شهناز
شاهنازِ تار
جلیل شهناز بیشک یکی از شاخصترین استادان موسیقی ایران است که نام تار با نام او گره خورده است. اوج فعالیت او دوران نوازندگی در رادیوست. او طی دهههای متمادی در رادیو ایران با ساز تخصصیاش، تار، چه بهصورت برنامههای تکنوازی و چه با همراهی دیگر استادان و خوانندگان موسیقی ایرانی بخش مهمی از موسیقی کلاسیک و هنری سنت اصیل موسیقی دستگاهی ایرانی را بهشکلی تمامعیار ارائه کرده است. نگارنده در برنامهای پژوهشی که تحت عنوان «مکاتب تارنوازی» در بهمن ۱۳۸۳ در تالار رودکی ارائه کرد تارنوازی جلیل شهناز را در کنار دو استاد دیگر تارنوازی رادیو ایران، لطفالله مجد و فرهنگ شریف، ذیل «مکتب تارنوازی رمانتیک ایرانی» طبقهبندی کرد.
نوازندگی شهناز سبکی از نوازندگی است که کاملاً او را از نوازندگان قبل از رادیو متمایز میسازد، چه نوازندگان دورۀ قاجار، چه نوازندگان دوران بعد مشروطه و چه سبک علینقیخان وزیری، یا سبکهای نوازندگان ادارۀ فرهنگ و هنر و هنرستان موسیقی و غیره. شهناز نوعی نوازندگی تغزلی دارد، به این مفهوم که با ساز آواز میخواند. او جملات آوازی را به بهترین نحو با تمام حالتها، نوانسها، مالشها، آکسانها و لحنهای آوازی با تار بهشکلی یگانه و زیبا اجرا میکند. بیجهت نیست که استاد بزرگ آواز ایران محمدرضا شجریان او را نوازندۀ محبوب خود و بلکه موسیقیدان محبوب خود میداند، چنانکه شخصاً از او شنیدهام که با تار شهناز تمرین آواز کرده و کوشیده است جملات سازی او را بهصورت آواز بخواند. اما کار شهناز به این جملات آوازی محدود نیست؛ او، جز بخش آغازین اجراها، در توالی و تداخل و جایجای جملات تغزلیاش، چهارمضرابها و قطعات ضربی خاص خود را میافزاید که همگی را بهصورت بداهه در هم ادغام کرده و با سونوریتهای بسیار گرم و دلنشین مناسب با رنگ و صدای ضبط رادیو و باب طبع مخاطب عام و خاص اجرا میکند. چهارمضرابهای رِنگگونۀ شادیبخش و حرکتآفرین از شاهکارهای شهناز است که هر شنوندۀ ایرانی را به وجد میآورد، وجدی عمیق و خالص، از همان جنس که از مشاهدۀ آثار معماری و کاشیکاریهای بینظیر اصفهان به انسان دست میدهد.
دیگر از خصوصیات او استعداد بینظیر در ملودیپردازی است، بهشکل خلقالساعه. همین وجه ملودیپردازیْ ساز او را به سازی عامهپسند و مردمپسند تبدیل کرده است. در مقایسه با سبکهای دیگر (همچون سبک قاجاری، شهنازی و وزیری)، که بیشتر به ارائۀ آوازها و مدهای ایرانی با ریزها و تحریرها و بالا و پایینها و الگوسازیها میپردازند، جلیل شهناز مدام ملودی پشت ملودی خلق میکند، چنانکه میتوان بر روی بسیاری از قطعات ضربی او شعر گذاشت و به صورت تصنیفهایی مردمپسند عرضه کرد. افزون بر تمام این خصوصیات، ساز او لحنی خاص دارد و گویی مزهای از حاضرجوابی و شیرینزبانی اصفهانی در آن عجین است، همانگونه که گویش خاص او در بیان خاطرات و نکتههای عمیقِ موسیقیْ لبریز از ظرافت و رندی بود و مجموع اینها برای مخاطبِ آشنا معجونی از لطافت و جذابیت را فراهم میآورد.
فعالیت حرفهای او در موسیقی دورهای طولانی را دربرمیگیرد و خوشبختانه بهیمن فعالیت مستمرش در رادیو ضبطهای بسیاری از او بهیادگار مانده است. همانطور که خود در مصاحبهای گفته است، استعداد خارقالعادهاش در تارنوازی در کودکی بروز یافت و، پس از نوازندگی در رادیو اصفهان در دوران نوجوانی، از سال ۱۳۲۴ یعنی از ۲۴سالگی مقیم تهران شد و تا آخرین لحظات عمر پربارش، یعنی نزدیک به نودسالگی، همیشه فعال و خلاق و بارور بود.
شهناز، بهسیاق استادان واقعی موسیقی، بر ابعاد مختلف نوازندگی و خوانندگی اشرافی جامع داشت. از نوازندگی تنبک، کمانچه و سهتار گرفته تا خوانندگی از پس همه برمیآمد، هرچند نام جلیل شهناز با نام تار، شاهساز ایرانی، عجین شده است، چنانکه با استقبال از شعر عارف قزوینی باید گفت: چه شورها که شاهناز بهپا ز تار میکند.
روحش شاد و یادش گرامی.
در لینک فوق اجرای جلیل شهناز در تلویزیون ملی در دستگاه ماهور که ازجمله اجراهای ماندگار این استاد تار نوازی کشورمان محسوب میشود را تماشا میکنید.