یونس شکرخواه:
بینالمللی شدن جشنواره میراثفرهنگی سبب آشنایی جهان با ادبیات و هویت و سنت ما میشود
داور بخش «میراث دیجیتال» سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی، بینالمللی شدن این جشنواره را موجب آشنایی مردم جهان با ادبیات و هویت و سنت ما دانست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یونس شکرخواه، داور بخش «میراث دیجیتال» سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی درباره چرایی برگزاری این جشنواره و اهداف کلیدی آن بیان کرد: جشنوارهها اساسا به وجود میآیند تا رقابت ایجاد کنند و سعی میشود برای شرکتکنندگان و بینندگان آن جشنواره یا بوسیله چاپ آثار نهایی جشنواره در یک کتاب، سرمشق به وجود بیاید ولی مضمون جشنوارهها دامنه فراگیری متفاوتی دارد. مثلا یک جشنواره درباره بهترین سیلندر ماشین یا بهترین یادداشت درباره سیلندر ماشین برگزار میشود که این دامنه مخاطب را ممکن است کم کند، اما در یک جشنوارهای مثل جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی میتوان با هر پلتفرم و فرمتی به صورت مکتوب یا دیداری و شنیداری این اتفاق را جلو برد و چون میراثفرهنگی بخشی از هویت همه ماست، مورد توجه قرار میگیرد. یک بنایی مثل تخت جمشید را در نظر بگیرید فرقی ندارد عرب یا کرد هستید، تخت جمشید بخشی از هویت بالیدنی شماست که میتوانید به آن ببالید و بگویید که این کار اجداد من است.
وی درباره تاثیر برگزاری این جشنواره روی مردم عنوان کرد: دامنه مخاطبان جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی گسترده است. درست است که موضوعش فرهنگ است اما بسیاری از جوانب فرهنگی برای ما روشن نیست؛ به خصوص وقتی در یک حیطه جغرافیایی خاص زندگی کردیم ممکن است از همسایگان و بقیه سرزمینمان اطلاعاتی نداشته باشیم یا فرصت نکرده باشیم یک بنا یا یک مراسم جمعی را از نزدیک ببینیم. شاید عکسهای قالیشویی اردهال را دیدیم ولی از نزدیک در آنجا حضور نداشتیم. بنابراین من فکر میمیکنم چون کثرت مخاطب در برابرمان است هرچقدر شاخهها و بخشهای جشنواره گسترده شود، جشنواره را جذابتر میکند. همانطور که فرمتهای مختلف در جذابیت جشنواره موثر است مثلا اگر مرتبط با موضوع یک جشنواره بتوانیم فیلم ببینیم، صدا و گرافیک به ویژه گرافیک روی وب داشته باشیم با استقبال مواجه میشود و همه ترجیح میدهند چنین چیزی را ببینند. من شخصا ترجیحم آن چیزی است که تحت عنوان تی تی ال (Through The Line Marketing) شناخته میشود، آن مجموعهای که بتواند درون وب قرار بگیرد که خوشبختانه جشنواره آنها را دیده است و انواع آن را لحاظ کرده و برایش فراخوان داده است.
داور بخش «میراث دیجیتال» سومین جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی راهکار موفقیت این جشنواره را دبیرخانه دائمی دانست و گفت: اگر دبیرخانه دائمی ایجاد کنیم دیگر نیاز نیست که سالی یک بار در یک فاصله زمانی مشخص فراخوان بدهیم. از روز بعد از اختتامیه جشنواره سوم افراد فرصت دارند بهترین اثرشان را به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند و دبیرخانه باید آنها را در شاخههایی که اعلام شده است، سامان دهد. دومین نکتهای که پیشنهاد دارم این است که فردیت این موضوع حفظ شود. شما به عنوان یک روزنامهنگار میخواهید اثر بفرستید، همکار شما هم که فیلمبرداری میکند میخواهد اثر بفرستد، اینجا باید نهادهایی که ذیربط با فرهنگ هستند از وزارتخانهها تا انجمن خوشنویسان تا نهادهای دیگری که در حوزه فرهنگ فعالیت میکنند، فکت شیت بدهند. یک بخش به نظر من دبیرخانه است که همیشه محصول دریافت و سر فرصت و با فراغ بال گزینش کند و فراوانی گیرد. در بخشی که کمتر اثر ارسال شد، فعالیت بیشتری انجام شود، فراخوان داده شود و نهادهای مرتبط ورود کرده و فعالیت کنند.
وی درباره تاثیر چنین جشنوارهای بر حفظ اصالت و قدمتی که میراثفرهنگی دارد، گفت: این جشنواره نیست که باید اصالتسنجی کند. اتفاقا اگر یک اثر از جشنواره پخش شود که بگویند این اثر جعلی بوده است، جشنواره درس بزرگی میگیرد. بنابراین باید از نهاد مربوطه فکت شیت گرفته شود تا مشخص شود که یک اثر اورجینال است یا خیر. ممکن است ما بفهمیم یک اثر یا یک شیء مکشوفه در یک جایی که کسی برایش گزارش تحقیقی نوشته، آنقدر که فکر میکردیم قدیمی نبوده است اما من این را نگرانکننده نمیبینم.
شکرخواه درباره تاثیر بینالمللی شدن جشنواره گفت: اگر کسی میخواهد درک بهتری از تاریخ و فرهنگ داشته باشد باید به ایران سفر کند تا ببیند که پدران ما چطور آبیاری کردند، چطور کاریز ساختند، چطور ما در سرزمینی بیآب و علف زندگی کردیم، ببیند ما چطور لباس میدوزیم، چطور مهمانی میگیریم. همه همه اینها برای جهان درس است، انگار کشور ما یک موزه بسیار بزرگ است و یک جایی سرشار از ظرافت و نازکی و شکنندگی است و آنجا باید با احتیاط راه رفت و اگر کسی هوس یورش به سرزمین ما را داشته باشد، پیش از حمله از سوی همه منع میشود، چون این میراث برای همه مردم است و یک حافظه و ثروت جهانی است.
وی ادامه داد: بنابراین اگر جشنواره بینالمللی شود، کسانی که برای حضور در جشنواره به ایران میآیند، به تدریج با این ادبیات و هویت و سنت آشنا میشوند. کشور و سرزمینی که ریشه دارد، مثل درخت ریشهدار است که سخت زمین میخورد، اما باید اول به خودمان اثبات شود. من بینالمللی شدن این جشنواره را به فال نیک میگیرم و باید بسیار قدردان کسانی بود که به این فکر افتادند.
این روزنامهنگار پیشکسوت، میزان موفقیت چنین جشنوارهای بر انتقال ارزشهای میراثی به نسل زد را مورد ارزیابی قرار داد و عنوان کرد: این طبقهبندی نسلها چیزی است که در سایر کشورها بیشتر رایج شده است، اما برای این موضوع یک قالب نریختهاند که وقتی زد تمام میشود حتما آلفا شروع شود یا مثلا نسل میلینیوم واقعا فقط در همان سال ۲۰۰۰ گفتند ما میلینیومی هستیم. این طبقهبندی بیشتر در رابطه با ابزارهای ارتباطی است. اتفاقا همه نسلها در سرزمینی که تاریخ و خط کهن، ادبیات و مناسبات دارد، بزرگ میشوند. من متولد ۱۹۵۷ هستم که به عنوان نسل خاموش شناخته میشود، اما آیا نسل قبل از من هیچ حرفی برای گفتن نداشتهاند؟ خیر، در آن زمان مدیا به اندازه الان نبوده است اما این بدان معنا نیست که آنها نادان بودند و ما خیلی دانا شدیم.
وی افزود: بعضی اوقات شما کنار اقیانوس اطلاعات، باز هم تشنهاید و نمیدانید چرا این تشنگی رفع نمیشود. من به این خطکشیها کاری ندارم اما فکر میکنم آدمها در برابر کار هنرمندانه مکث میکنند، حتی یک بچه کوچک هم به موسیقی واکنش نشان میدهد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر این عقیده وجود دارد که این نسل جدید درگیر مسئله میراثفرهنگی نیستند، به این دلیل است که آنها را درگیر این موضوع نکردهایم تا در معرض آن قرار گیرند. دانشگاهی که من در آن تدریس میکنم یک دانشگاه بینالمللی است. دانشجوهای غیرایرانی این دانشگاه از بازار سنگهای رنگی میخرند و دستشان میکنند. اگر یک کتاب خوب هم از همان دانشگاه به او بدهیم روی میزش میگذارد و به دیگران میگوید من اینجا رفتهام. اگر از او برسیم این خطوطی که در مقابل در ورودی میبیند چیست، میکگوید اشعار سعدی است و حتی برخی از آنها را ترجمه میکند. هرچقدر چنین اتفاقاتی بیشتر شود و بودجه سازمانهای فرهنگی به حد کفایت رسید درست پیش رفتهایم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این جشنواره برای ارتقای آگاهی عمومی در مورد ضرورت حفاظت از میراثفرهنگی در مقابل تهدیداتی که امروزه شاهد هستیم، برنامهای دارد یا خبر، گفت: این کار جشنواره نیست که آگاهی عمومی ایجاد کند. جشنواره محصولات دیگران را قضاوت میکند. هرچقدر آن نوع محصولات در زمینه تاکید بر ضرورت حفظ یک بنای تاریخی بیشتر باشد، مطمئن باشید اجازه میدهند یک سریال در تخت جمشید ساخته شود، به شرط اینکه استانداردهای لازم را رعایت کند؛ چه از نظر ایمنی و حفاظت و چه از لحاظ مسائل دیگر.
عضو شورای سیاستگذاری جشنواره بینالمللی چندرسانهای میراثفرهنگی درباره اینکه آیا این دوره نسبت به دورههای قبل جشنواره نوآوری خاصی داشته است، بیان کرد: مثلا در دورههای پیش کلاس و لکچر و سخنرانی بود که خیلی خوب بود. همین اتفاقی که تصمیم به بینالمللی شدن جشنواره گرفته شده شجاعانهترین تصمیم بوده است، چون یک تصمیم آسمانی و بیپایهای نیست. استطاعت فرهنگی در ایران بالاست چه از جنبه متریال و تاریخی و مواد و چه از نظر فرهنگی و آیینی. بینالمللی شدن یک پرش بزرگ است که دبیر جشنواره و همکارانشان در وزارت میراثفرهنگی به آن رسیدگی کردند و این دستاورد خیلی بزرگی است، یعنی نشان میدهد که جشنواره هم محکم قدم برداشته و هم خوب فهمیده است که به کجا میرود.