خبرگزاری کار ایران

در گفتگو با کارگردان فیلم «۷۶۰۰» مطرح شد؛

بچه‌های محروم در دوران کرونا چگونه درس می‌خواندند؟

بچه‌های محروم در دوران کرونا چگونه درس می‌خواندند؟
کد خبر : ۱۵۱۳۲۴۵

بهروز باقری با اشاره به اینکه در دوران کرونا اشکالات بسیاری در مدیریت‌ها وجود داشت و شرایط تحصیل در شهرستان‌ها بسیار سخت بود، تأکید کرد: که باید تجربیات این دوران را با سینما به ثبت برسانیم. در فیلم «۷۶۰۰» فقر و کمبود امکانات لازم را برای دانش‌آموزان محروم به تصویر کشیدم.

بهروز باقری، کارگردان فیلم سینمایی «۷۶۰۰» که این روزها در گروه هنر و تجربه سینماهای کشور اکران خود را پشت سر می‌گذارد، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: فیلم سینمایی «۷۶۰۰» دومین تجربه فیلم بلند من است. پیش از این یک فیلم بلند با موضوع کودک همسری ساختم و چند جشنواره خارجی نیز توانست جایزه دریافت کند اما متأسفانه به آن پروانه نمایش داده نشد. پس از این فیلم قصد داشتم فیلمی جدی با موضوع روز بسازم که یک روز شاهد صحنه‌ای بودم و چند دانش‌آموز را دیدم که روی تپه‌ای مشغول درس خواندن هستند و تصمیم گرفتم درباره تحصیل در دوران کرونا فیلم بسازم.

باقری خاطرنشان کرد: با این دانش‌آموزان ارتباط گرفتم و تحقیق کردم تا متوجه شوم که فقر و کمبود امکانات لازم چه مشکلاتی برای آن‌ها به وجود آورده است. متأسفانه شرایط درس خواندن در دوران کرونا در روستاها اصلاً خوب نبود و محرومیت‌های بسیاری برای آن‌ها وجود داشت که‌ عدم آنتن‌دهی مناسب به گوشی‌ها به محرومیت‌های موجود افزوده بود و شرایط را سخت‌تر کرده بود.

وی افزود: دیدن صحنه درس خواندن بچه‌ها روی تپه‌ها برای من جرقه‌ای بود که عنوان اولیه انتخاب شده برای فیلمم «اینجا آنتن نمی‌دهد» بود و به همراه خانم احدی‌نژاد شروع به نگارش این اثر کردیم که فیلمنامه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جایزه گرفت و آن زمان این فیلمنامه کوتاه بود که من تصمیم گرفتم فیلمنامه بلند این اثر را بنویسیم و از آنجا که خانم احدی‌نژاد با آقای علی اوسیوند در یک فیلم همکاری داشتند، ساخت این اثر را به ایشان پیشنهاد دادند و خوشبختانه آقای اوسیوند فیلمنامه را دوست داشتند.

این کارگردان درباره عنوان «۷۶۰۰» برای این فیلم سینمایی گفت: ۷۶۰۰ کدی است که وقتی خلبان‌ها ارتباط رادیویی‌شان قطع می‌شود، ارسال می‌کنند و این نشانه خوبی بود برای اینکه ما نشان دهیم ارتباط این بچه‌ها قطع شده و از طرفی شخصیت اصلی فیلم هم آرزو داشت که روزی خلبان شود.

باقری درباره ثبت روزهای کرونا و وضعیت کشور در آن دوران اظهار کرد: در این فیلم یک شخصیت روحانی داریم که آقای صلواتی این نقش را بازی کرده است. او در صحنه‌ای به عنوان روحانی مسجد درب مسجد را قفل می‌کند تا کسی به آنجا نرود تا کسی به کرونا مبتلا نشود اما خادم مسجد بدبینانه می‌گوید که این یک بازی است تا کسی نتواند به مسجد برود چرا که در گذشته هم نمونه‌های اینچنین وجود داشته ولی هیچ‌گاه مسجد را تعطیل نکردند. این اتفاقات که حتی درب مسجد قفل می‌شود تا کسی به آنجا نرود در دوران کرونا برای من اتفاقاتی جالب توجه بود. به نظر من این اتفاقات هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود و لازم است ما تجربیات دوران کرونا را به ثبت برسانیم و آسیب‌ها و اشکالات آن دوران را گوشزد کنیم که در صورت تکرار چنین وضعیتی دیگر آن خطاها و اشتباهات تکرار نشود. اگر دوباره جهان دچار یک اپیدمی شد و دوران قرنطینه به زندگی ما برگشت دیگر نباید اجازه دهیم که بچه‌های محصل در روستاها و شهرستان‌ها با معضلاتی مثل‌عدم آنتن‌دهی گوشی‌های موبایلشان مواجه شوند.

وی افزود: چندی پیش شاهد بودم که در یک مرکز درمان یک پزشک خرابکاری کرده بود و من از دایی‌ام که پزشک است دلیل این اتفاق را پرسیدم و او به من گفت که این فرد فارغ‌التحصیل دوران کرونا و تحصیل آنلاین است و نمونه‌های بسیاری هستند که به دلیل آن دوران و شرایط تحصیل از سطح علمی پایین‌تری نسبت به دیگر افراد در رشته تخصصی خود برخوردار هستند. با وجود اینکه چند سال از آغاز شیوع کرونا در کشور ما گذشته من به شخصه فیلمی ندیده‌ام که بخواهد درباره تعطیلی جامعه در دوران کرونا قصه‌اش را روایت کند و «۷۶۰۰» را می‌توان اولین فیلمی دانست که صرفاً به این موضوع می‌پردازد و ضعف‌های مدیریتی آن دوران را در حوزه تدریس در شهرستان‌ها گوشزد می‌کند؛ شرایط تدریس در روستاها واقعاً نامساعد بود و این مشکل تنها به دانشجوهای پزشکی مربوط نمی‌شود، مهندس‌ها و دانشجویان ادبیات هم با این مشکلات روبرو هستند و سطح علمی این افراد نسبت به فارغ‌التحصیلی‌های سال‌های قبل معمولاً پایین‌تر است و به نظر من برای جلوگیری از این وضعیت بهتر بود به جای تدریس آنلاین به طول کل مدارس دو سال تعطیل می‌شدند.

این کارگردان درباره استفاده از خاطرات کودکی‌اش در نگارش فیلمنامه «۷۶۰۰» گفت: در این فیلم مخاطب با چندین داستان مواجه است. من به طور کل در فیلمنامه‌هایم چندین داستان روایت می‌کنم و به همین دلیل تجربیات و خاطرات دوران کودکی‌ام را هم در فیلمنامه «۷۶۰۰» گنجانده‌ام و قصه‌هایم را از هیچ جایی برداشت نکرده‌ام و مربوط به شناخت و تجربیات شخصی خودم بود.

وی درباره روایت قصه این اثر در اصفهان اظهار کرد: متأسفانه شرایط کار برای هر حرفه‌ای در تهران بسیار بهتر از دیگر شهرستان‌ها است و این در حالی است که امکان فراهم کردن شرایط مساعد در شهرستان‌ها هم وجود دارد. همه قصه‌های من در روستاها روایت می‌شوند و به لحاظ بصری هم دوست ندارم وقتی دوربین را آماده ضبط می‌کنم، در قابم اتوبان، ساختمان‌های بلند، ماشین‌ها و ترافیک و… دیده شود، به لحاظ بصری روستاها برایم چشم‌نوازتر هستند و چون رشته تحصیلی من نقاشی است این صحنه‌ها برایم دلچسب نیستند و من به رنگ‌های متنوع و طبیعت علاقه دارم و اصفهان به آن شرایط و فضایی که من علاقه دارم، نزدیک است.

این کارگردان در ادامه اظهار کرد: چند وقت پیش یک منتقد فیلم من را دیده بود و در نقدش به این نکته اشاره کرده بود که این فیلم هوایی تازه در سینمای ایران است. من و اصغر فرهادی، سیاوش زرین‌آبادی و علی خودسیانی از فارغ‌التحصیل‌های انجمن سینمای جوان اصفهان هستیم. دوران ما، دورانی بود که با «دونده» امیر نادری سینما را شناختیم، با عشق و خاطره «خانه دوست کجاست؟» تپه‌های اطراف خانه‌مان را بالا رفتیم و با «قصه‌های مجید» کیومرث پوراحمد خاطره داریم و قطعاً از این آثار که درخشان‌ترین آثار دوران ما بود تأثیر گرفته‌ام و جالب است بگویم که برخی منتقدان برای نقد من از این جمله استفاده می‌کنند که تو متعلق به دهه ۶۰ هستی؛ در حالیکه طبیعی است که من از این فیلمسازان بزرگ دوران شروع فیلمسازی‌ام تأثیر گرفته باشم و فکر می‌کنم کسانی که از فیلم‌های مطرح آن دوران مثل «دونده»، «خانه دوست کجاست؟»، «کیسه برنج» و «قصه‌های مجید» خوششان می‌آید احتمالاً از دیدن این فیلم لذت خواهند برد.

وی افزود: چند وقت پیش یکی از تهیه‌کننده‌های سینمای ایران که برای ساخت یک فیلم با او صحبت می‌کردم به من همین جمله را می‌گفت که فیلم‌های تو مربوط به دهه ۶۰ است و بچه‌های امروز با دنیای آیفون، گیم‌های کامپیوتری و… آشنا شده‌اند و من در پاسخ گفتم که ما چرا باید دنباله‌روی این وضعیت باشیم؟ اینکه بچه‌های امروزی «بن تن» و بازی‌های کامپیوتری را دوست دارند ما می‌توانیم فیلم «۷۶۰۰» را یک عتیقه ببینیم و می‌توانیم به بچه‌هایمان بافت‌ها و فضاهای قدیمی را که هنوز هم وجود دارد نشان دهیم. ما در فرهنگمان احترام به بزرگ‌تر را داریم و می‌توانیم همین ارزش‌ها را به بچه‌ها یادآوری کنیم. من به این فکر نمی‌کنم که کودکان و نوجوانان امروز به چه چیزی علاقه دارند بلکه دوست دارم فیلم‌های فیلمسازان بزرگ دهه ۶۰ را زنده کنم.

باقری درباره شرایط اکران این فیلم سینمایی گفت: چند شب پیش فیلم را با مخاطبان در سینما دیدم و خوشحال شدم که مردم در صحنه‌هایی که می‌خواستم غمگین شوند، غمگین شدند و در صحنه‌هایی که می‌خواستم برایشان هیجان‌انگیز باشد، هیجان‌زده شدند و با فیلم ارتباط برقرار کرده بودند ولی به هر حال فیلم من در کنار آثاری چون «تگزاس ۳» اکران شده که فروش این آثار با «۷۶۰۰» اصلاً قابل قیاس نیست اما فکر می‌کنم این فیلم در ذهن مخاطبان خود ماندگار شود.

این کارگردان تصریح کرد: متأسفانه در شهر خودم اصفهان مورد بی‌مهری قرار گرفته‌ام اما در شهرهای دیگر از جمله تهران شرایط بهتری حاکم است. بسته فیلم «سیمرغ» که کارگردان‌هایش دوستان من هم هستند در اصفهان برایشان اکران می‌گذارند ولی برای من که این فیلم را در همین استان ساختم و خودم اهل اصفهان هستم، چنین شرایطی ندارم.

وی در پایان اظهار کرد: فیلم بعدی من «من ماندی هستم» نام دارد که آن اثر هم در ژانر کودک است و پروانه ساختش را به تازگی گرفته‌ام. من از اولین کسانی هستم که توانست مجوز تهیه‌کنندگی استانی بگیرد. پیش‌تر ما فیلمسازان در شهرستان‌ها با مشکلی مواجه بودیم که باید برای گرفتن پروانه ساخت به سراغ تهیه‌کننده‌هایی می‌رفتیم که اکثراً در تهران هستند و مبالغ بالایی برای اینکه فقط پروانه ساخت دریافت کنند، از ما می‌گرفتند و با تمهیدی که سازمان سینمایی داشت مجوز تهیه‌کننده استانی برای فیلمسازان شهرستانی صادر شد و ما دیگر به تهران وابسته نیستیم و باید بگویم که این از اقدامات خوب دولت سیزدهم در حوزه سینما بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز