حمید برزگر در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
تلویزیون میتواند از تهران تمرکززدایی کند/ مرگ و میرها «بیست کویید» را از کمدی خارج کرد
حمید برزگر معتقد است در جامعه امروز تفاوتهای فرهنگی به حداقل رسیده و تفاوتها بیشتر به خردهفرهنگها مربوط میشوند و به طور کل خانوادههای ایرانی با سنت و مذهب به نوعی اتصال دارند.
حمید برزگر نویسنده سریال تلویزیونی «بیست کویید» که این روزها از شبکه سه سیما در حال پخش است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره نگارش فیلمنامه این سریال گفت: نگارش فیلمنامه «بیست کویید» از سوی تهیهکننده این سریال به من پیشنهاد شد و تهیهکننده سریال تأکید داشت که فیلمنامهای با موضوع کرونا نوشته شود که به حواشی آن بپردازیم و در حال و هوای شیرینی روایت شود.
برزگر خاطرنشان کرد: «بیست کویید» سریال طنز یا کمدی نیست و با این رویکرد نوشته نشده است و تلاش ما بر این بود که سریال فضایی شیرین داشته باشد. در ادامه قصه ما شاهد اتفاقاتی مثل مرگ و میر ناشی از کرونا را خواهیم دید و بهتر بود که ما در پرداختن به ماجرای کرونا که باعث شد افراد بسیاری عزیزان خود را از دست بدهند، از فضای کمدی فاصله بگیریم.
وی در ادامه افزود: ما با این ملاحظه از فضای کمدی فاصله گرفتیم اما بر این عقیده نیستم که نباید و نمیتوان درباره ویروس کرونا سریال یا فیلم کمدی ساخت. هیچ ایرادی ندارد که چنین اثری هم ساخته شود؛ همانطور که ما فیلمهایی با موضوعات جنگ و دفاع مقدس داشتیم که کمدی بودند اما برای ساخت چنین اثری به نظر من نیاز به زمان داریم و بهتر است از درگیری ما با بحران کرونا بگذرد و بعد به سراغ فضاهای کمدی برویم.
«بیست کویید» با تلخی و شیرینی همراه است
این نویسنده تأکید کرد: در این سریال با وجود فضای شیرینی که دارد شاید مرگ و میر ناشی از کرونا هم خواهیم بود و فضا تا حدی تلخ میشود و ما به کادر درمان و شهدای درمان نیز پرداختهایم. «بیست کویید» اثری دراماتیک است که بخشهایی شیرین و بخشهایی تلخ دارد.
برزگر درباره انتخاب شهر مشهد برای روایت قصه این سریال تلویزیونی گفت: روایت قصه «بیست کویید» در شهر مشهد پیشنهاد تلویزیون بود و از آنجا که تهیهکننده و بسیاری از عوامل اصلی سریال خودشان اهل مشهد بودند این اشتیاق برای روایت قصه سریال در این شهر بیشتر بود. به شخصه تمرکززدایی از تهران را سیاستی پسندیده میدانم. جمعیت تهران هر روز رو به افزایش است چراکه همه چیز در این شهر متمرکز شده و در سینما هم همین وضعیت وجود دارد و بسیاری از علاقهمندان به سینما که خارج از تهران و در شهرستانها هستند برای دنبال کردن علایق خود به تهران میآیند اما رویکرد تلویزیون برای پرداختن به دیگر شهرها میتواند این تمرکز را از بین ببرد و من ساخت سریالهایی چون «بیست کویید» را خارج از تهران اتفاق بسیار مثبتی میدانم.
وی افزود: طرح این سریال بر اساس روایت در شهر مشهد نوشته شد ولی اگر این شهر تغییر میکرد تفاوت چندانی به وجود نمیآمد و تغییرات در جزئیات بود.
نویسنده سریال «ساختمان پزشکان» در ادامه اظهار کرد: در سطوحی از تعاملات اجتماعی تفاوتها وجود دارند. ایران کشوری است که در آن قومیتهای مختلف زندگی میکنند اما فرهنگی کلی در جامعه امروز یکسان است و خرده فرهنگها هستند که تفاوتها را ایجاد میکنند و تفاوتها در ادبیاتی است که استفاده میکنند یا برخی لغات و... این تفاوتها آنقدر اساسی نیست که موجب جدایی فرهنگها و قومیتها از یکدیگر شود. برای دستیابی به جزئیات از دوستان مشهدیام کمک گرفتم و از آنجا که کارگردان و تهیهکننده این اثر خودشان اهل مشهد بودند به من بسیار کمک کردند. علاوه بر این بازیگران سریال «بیست کویید» همگی اهل خراسان هستند و در اجرا با وجود اینکه من دیالوگها را بدون در نظر گرفتن لهجه مشهدی نوشته بودم آنها دیالوگها را بومی کرده و این به فضاسازی کار کمک بسیاری کرده است. تفاوتها فقط مربوط به زبان نمیشود و در مسائل دیگر نیز دیده میشود که پرداختن به آنها به فضاسازی اثر کمک میکند.
قصه «بیست کویید» دور از واقعیت نیست
این نویسنده در ادامه تأکید کرد: سریال «بیست کویید» به درخواست تهیهکننده و تلویزیون نوشته شد که تلویزیون خواستار ساخت سریالی شیرین درباره کرونا بود و من با در نظر گرفتن این رویکرد قصه این سریال را نوشتم. در سریالهایی که به شیوع کرونا پرداختهاند معمولاً به معضلات افراد درگیر این بیماری یا کادر درمان و... پرداخته شده است اما در این سریال ما سعی کردیم قصهای را روایت کنیم که کاراکتر این سریال به دلیل درگیریهایی که دارد و به واسطه نیاز خودش درگیر ماجرای کرونا میشود.
برزگر در ادامه گفت: آنچه که در این سریال شاهد هستیم در جامعه نیز وجود دارد. در قصه «بیست کویید» شاهد هستیم که یک پسر جوان به دوست خواهرش علاقهمند میشود و تصمیم میگیرد که با او بیشتر آشنا شود و ازدواج کند و این ماجرایی دور از واقعیت نیست اما قطعاً شکلهای دیگری از ارتباط نیز در جامعه وجود دارد که نمیتوان منکر آنها شد اما نشان دادن آنها در سیاستهای تلویزیون نیست و صداوسیما هم مثل همه تلویزیونهای دنیا سیاستها و خط قرمزهایی دارد که در صورت همکاری با این رسانه باید این خط قرمزها را رعایت کنید. با این حال من همواره در نگارش سریالهایی اینچنین سعی دارم به واقعیت نزدیک شوم و به نظرم این اتفاق در آثار تلویزیون امکانپذیر است و قصه ما هم قصهای دور از واقعیت نیست.
نشانههای سنت و مذهب در همه خانوادههای ایرانی دیده میشود
این فیلمنامهنویس درباره انتخاب قصه خانوادهای مذهبی در سریال «بیست کویید» گفت: انتخاب خانواده مذهبی درخواست تلویزیون و تهیهکننده بود. به نظر من مذهب در خانوادههای ایرانی نقش پر رنگی دارد و هر خانوادهای به نوعی به مذهب و همچنین سنت متصل است.
وی افزود: شاید این نشانهها در فضای مجازی کمرنگتر باشد اما اگر تصویر غالب در این فضا را کنار بگذاریم و به جامعه برگردیم خیلی از خانوادهها به خانواده قصه «بیست کویید» شباهت دارند و به نظر من سنت هنوز از جامعه ما رخت نبسته است.
لهجه، اثر را باورپذیرتر میکند
برزگر درباره نقش لهجه در جلب نظر مخاطب گفت: لهجه همیشه به باورپذیرتر شدن اثر کمک میکند اما قطعاً لهجههایی که شیرینی دارند میتوانند در همراه کردن مخاطب نقش داشته باشند که با این حال من اصلاً این موضوع را در نگارش فیلمنامه این سریال لحاظ نکردم و فقط میدانستم که قرار است دیالوگها با لهجه بیان شود و من بر این موضوع متکی نبودم.
وی افزود: بی ارتباط بودن فیلم یا سریال با فرهنگ و خرده فرهنگهای موجود در اثر مثل لهجه و استفاده سطحی از آن تنها در جهت اینکه فضایی شیرین و دلنشین به اثر اضافه شود قطعاً نمیتواند توجیهپذیر باشد اما قطعاً در شرایطی که اثر شما با آن فرهنگ در ارتباط است و استفاده از لهجه میتواند مثل یک ادویه در غذا باشد که آن را لذیذتر و دلپذیرتر کند.
برزگر در پایان درباره نزدیک بودن محصول نهایی به فیلمنامه این اثر گفت: دو عامل همواره باعث میشوند که محصول نهایی با فیلمنامه متفاوت باشد. یکی از این عوامل اصلاحیه است که همیشه هم وجود دارد و اگر شما اصلاحیه را اعمال نکنید قطعاً فیلم و سریالتان ساخته یا نمایش داده نمیشود. برای «بیست کویید» هم اصلاحیه اتفاق افتاد اما آنچنان نبود که به کلیت اثر لطمه وارد کند. نکته دوم به اقتضاعات تولید مربوط میشود، معمولاً در زمان فیلمبرداری مسائلی چون لوکیشنها، آب و هوا، اتفاقات و... باعث میشوند که اثر با فیلمنامه تفاوتهایی داشته باشد. به همین دلیل فکر میکنم نهایتاً دو درصد از فیلمنامهنویسها اگر با این پرسشی درباره شباهت محصول نهایی با فیلمنامه مواجه شوند با خوشحالی اعلام میکنند که بله دقیقاً فیلم همان است که من نوشته بودم.