«سحرخوانی» و «مناجاتخوانی» دو آیین فراموش شدهی ماه رمضان
«دف» یکی از سازهای عرفانی و معنوی موسیقی است که از کردستان به موسیقی شهری ما راه یافته. «دف» نه تنها در آیین و مراسم خانقاهی که روزگاری نه چندان دور در ماه مبارک رمضان هم بار مهم اجرای مناسک مذهبی را به دوش میکشیده است. گزارش پیش رو درباره «دفنوازی» کردها در ماه رمضان و قدمت آن است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، میتوان گفت تقریبا تمام مراسم و آیینهای ملی، حماسی و حتی مذهبی ما به نوعی از موسیقی و ریتم و ساز بهره بردهاند. این موضوع مقولهای ثابت شده است، کافی است موسیقی نواحی مختلف کشور را ورق بزنیم و مرور کنیم تا به این نتیجه مهم برسیم که در طول تاریخ «موسیقی» نقش به سزایی در تکامل فرهنگ عامه مردم داشته است.
به هرحال ایرانیان در در گذشتههای دور و نزدیک برای هر مناسبت آیینی داشتهاند و این رویه کم و بیش همچنان وجود دارد. این آیینها و مناسک را نه فقط در «کارآواها» و مشاغلی چون کشاورزی و دامداری و دیگر امور مهم گذشتگان؛ بلکله در مناسک مذهبی هم می توان دید.
شکرگزاری در طول تاریخ برای ایرانیان یکتاپرست، همواره موضوع مهمی تلقی میشده است. این شکرگزاری را میتوان در برخی شهرها، در پایان فصول و فصل برداشت محصولات کشاورزی دید. نوروز نیز همواره برای اقوام مختلف ایران جایگاهی ویژه داشته و میتوان به طور کلی آن را «نوروزخوانی» نامید که در نهایت نوعی شکرگزاری به مناسبت فرا رسیدن فصل بهار و سبزینگی تلقی میشود. اقوام مختلف ایران از گذشتههای دور همواره به نوروز اهمیت دادهاند و بار اصلی این توجه به دوش موسیقی و سازها و نواها بوده است. متاسفانه «نوروزخوانی» مانند دیگر آیینها و مناسک ملی و آیینی مانند گذشته مورد توجه نیست. اقوام کمی را میتوان سراغ داشت که هنوز و در هر شرایطی با فرا رسیدن بهار، سبزینگی را با «نوروزخوانی» پاس بدارند.
ورود اسلام به ایران و تثبیت برخی ارزشهای آیینی
از مقطعی به بعد با ورود اسلام آیینها و مناسک رنگ و بوی مذهبی و اسلامی به خود گرفتهاند. با ورود اسلام نه تنها برخی آیینها و مناسک ایرانی از میان نرفتند؛ بلکه با اعتقادات مذهبی عامه مردم آمیخته شدند و به نوعی تکامل یافتند. نمونه بارز این رویه ماه مبارک رمضان و رسوم و آیینهای مرتبطی است که توسط مردم شهرها و روستاهای مختلف مورد توجه بوده است. درست است که طی سالها و دهههای گذشته این آیینها کمتر مورد توجه بودهاند یا حتی برخی از آنها به ورطه فراموشی رفتهاند، اما همچنان وجود دارند و ماهیت اصیل آنها تا حدودی حفظ شده است. موضوعی که وجود دارد این است که اغلب استادان و پیشکسوتانی که بر موسیقی و آیینهای ماه رمضان اشراف داشتهاند، حال در قید حیات نیستند.
دولتها حامی نیستند
رضا مهدوی (موسیقی پژوه، منتقد و نوازنده سنتور) در گفتگویی که پیشتر با ایلنا داشته، دراینباره گفت: موضوع مسلم این است که بنگاه های دولتی باید به این عرصه ورود کنند.
او افزود: مسئولان هستند که باید سراغ اشخاص برجسته و استادان و پیشکسوتان بروند. من تا آن زمان که در حوزه هنری مسئولیت داشتم در حد توان، بودجه و طبق دغدغه های شخصی این موضوعات را مدنظر داشتم و به آنها میپرداختم.
او در ادامه توضیحاتش گفت: به نظرم این حوزه هنری است که باید در این زمینه فعالیتهای جدی خود را از سر گیرد و به چنین مقولات و موضوعاتی ورود کند. کلا این دولت است که باید زیر بال و پر فعالان این عرصه را بگیرد. در تمام دنیا هم این رویه در رابطه با موسیقی و گونهها و آیینهای مربوط به آن وجود دارد. کلا مباحث دینی، مذهبی و آیینی را این دولتها هستند که باید حمایت کنند.
مهدوی در پایان صحبتهایش گفت: در کشورهای اروپایی و غیر مسلمان این کلیساها هستند که باید مسئولیت بخشها و جریانات و رویدادهای مذهبی را به عهده بگیرند. واقعیت این است که متاسفانه چنین مباحث و موضوعاتی در کشور ما جدی گرفته نمیشوند.
«سحری خوانی»، «سحرخوانی» یا «سحوری خوانی» را میتوان یکی از مهمترین آیینهای رمضان تلقی کرد و «مناجاتخوانی»، «چاوشخوانی»، «الوداعخوانی»، «صلواتخوانی»،«منقبتخوانی» و «رمضانخوانی» دیگر آیینهایی هستند که در گذشته وجود داشتهاند.
متین رضوانپور (آوازخوان و موسیقیپژوه) که به طور جدی روی مقولات آیینی و مذهبی نیز تاکید دارد نیز طی گفتگو با ایلنا، بر عدم برگزاری مراسم و آیین های ماه رمضان در سالها و دهههای اخیر تاکید کرد.
او با اشاره به اینکه «مناجاتخوانی» یکی از آیینهای مهم ماه رمضان است، در اینباره گفت: در گذشته افراد مناجاتخوان یک تا دو ساعت پیش از اذان صبح بر بام خانههایشان میرفتند و با اجرای زیبای نواها؛ مردم را برای سحر و مناجات سحرگاهی از خواب بیدار میکردند.
رضوانپور در ادامه گفته وسعت جغرافیایی در گذشته دلیلی بر عدم اجرای «مناجاتخوانی » نبوده است. در این صورت مناجات خوانها به صورت چند نفری روی گلدسته های مساجد میایستادهاند و مناجات و ادعیه را به صورت تکصدایی و چند صدایی و گروهی اجرا میکردهاند.
او در پایان گفت: در صورتی که مناجات خوان ها روی گلدسته مساجد می رفته و مناجات میخواندهاند، به این نوع اجرا «گلدسته خوانی» می گفتهاند.
اجرای سیصد نوازنده کرد همزمان با فرا رسیدن نوروز/ مکان اجرا مقابل کتابخانه ملی ایران واقع در تهران
آیین «دفنوازی» کرد زبانها در ماه رمضان
اما یکی از آیینهای مرسوم در ماه رمضان «دفنوازی» است. دلیل این غرابت ماهیت عرفانی و معنوی ساز دف است که خاستگاه آن را تکایا و خانقاههای شهرهای کردنشین میدانند.
در شهرهای غرب کشور و در میان کردزبانها دف نقش مهمی در ایام ماه مبارک رمضان ایفا میکرده و هنوز هم چنین است. احتمالا عامه مردم و اهالی اقوام دیگر و شهرنشینها کمتر از دف نوازی کردستان و برخی از شهرهای کرمانشاه چیزی بدانند. البته در چند سال گذشته رسانهها بیش از قبل به این رسم با اصالت پرداختهاند. از طرفی باید گفت؛ کردستان را به عنوان سرزمین «اختیارالدینیها» می شناسند. اختیارالدین به مردمی اشاره دارد که به خواست و تمایل خود دین اسلام را پذیرفتهاند و «دف» به نوعی کامل کننده این اختیار و تمایل است.
«دفنوازی» و «سحریخوانی» ماه رمضان از نگاه هوشنگ جاوید
هوشنگ جاوید پژوهشگر عرصه موسیقی به تازگی و به مناسبت ماه رمضان در صفحه شخصی خود، درباره «دفنوازی» و ارتباط آن با ماه مبارک رمضان، توضیحاتی ارائه کرده است. او توضیح داده است: «آیین دف نوازی در سحر در حوزه ایران کهن بیشتر در مناطق غرب کشور به ویژه میان اقوام کرد ایران رایج شد و تا زمان ما نیز ادامه دارد. در این آیین، دفنوازی از خانقاه و تکایای بومی محلی ماموریت می یافت تا با خواندن اذکار خوب مذهبی و صدای خوش خود به همراه دف نوازی مردم را از خواب برانگیخته و بیدار کند و لحظات معنوی زیبایی را ایجاد نماید.»
حسن احمدی یکی از دف نوازان ماهر ماه رمضان در مهاباد
جاوید در ادامه توضیح داده است: «استاد حسن احمدی در منطقه مهاباد جزو یکی از ماهرترین این افراد بود که وی را با همکاری دوست گرانقدرم مناف ایران پناه به دو جشنواره هنرهای قرآنی و همچنین پرند ستایش دعوت نمودم، که آمد و اجرای هنر خود را انجام داد.
هوشنگ جاوید که چندین جلد کتاب با موضوع موسیقی نواحی مختلف ایران را به چاپ رسانده، در ادامه توضیحات خود با ارائه شعری از مولانا بر قدمت تاریخی «سحریخوانی» تاکید می کند.
او نوشته است: «مولانا در دفتر ششم مثنوی به اجرای این آیین در قالب کلامی کنایی اشاره دارد؛
آن یکی می زد سحوری بر دری
درگهی بود و رواق مهتری
نیم شب میزد سحوری را! به جد
گفت او را قابلی؛ کای مستمد
اولا وقت سحرزن این سحور
نیم شب نبود گه این شر و شور
کس در اینجا نیست، جز دیو و پری
روزگار خود چه یاوه میبری؟!
بهر گوشی میزنی دف؟ گوش کو؟
هوش یابد تا بداند، هوش کو؟!»
اجتماع بزرگ دفنوازان کردستان مربوط به سالهای پیش
«دفنوازی» و روال نواختن آن در ماه «صیام»
سنت «دفنوازی» در مناطق کردنشین کرمانشاه و کردستان با وجود همه فراز و نشیبها هنوز مورد توجه است و هر ساله در روستاها و برخی شهرها اجرا میشود. به طور کلی شیعهها و اهل تسنن مناطق کردزبان در ماه مبارک رمضان آیینهای مشترکی دارند و مانند دیگر مراسم در کنار یکدیگر به برگزاری آنها میپردازند. این وحدت از گذشتههای دور در میان اقوام کرد وجود داشته و هنوز هم چنین است.
عدم وجود منابع تصویری و صوتی از «دفنوازی» و «سحرخوانی» کردستان
روند برگزاری آیین «دفنوازی» رمضان در کردستان طی دو شب آخر ماه شعبان آغاز میشود؛ به این ترتیب که اهالی برای دیدن هلال ماه بر فراز کوهها و ارتفاعات میروند. در گذشتههای کمی دور اهالی روستا پس از دیدن هلال ماه فردی را به عنوان پیک به دیگر روستاها میفرستادند تا دیگران هم از فرا رسیدن ماه میهمانی خدا مطلع شوند. امروزه با وجود پدیده به نام اینترنت و تعدد و فعالیت رسانههای جمعی، اطلاعرسانی روستا به روستا دیگر مرسوم نیست اما در گذشته بسیار مورد توجه بوده است. متاسفانه از سالهای دور تاکنون تلاش چشمگیری در ضبط و ثبت دفنوازیهای ماه رمضان در کردستان و کرمانشاه صورت نگرفته و نتیجه اینکه حتی با یک جستجوی ساده در اینترنت نیز با اجراهای درخور و حتی درجه چندم مواجه نخواهیم شد. این خلاء نسلهای آینده را برای یافتن منابع و اجراهای درخور و درست و با اصالت با مشکل مواجه خواهد کرد.
«مرحبا یا شهر الرمضان»؛ سروری معنوی
همچنین در گذشته، پس از رویت هلال ماه در روزهای آخر ماه شعبان و پس از اذان مغرب و عشاء، نوای «مرحبا یا شهر الرمضان» خوانده می شده است. امروزه این نوای ملکوتی را گاه میتوان از بلندگوهای مساجد و رادیوها و شبکههای تلویزیونی استانی می توان شنید.
مرحبا شهر الرمضان با اجرای پیام عزیزی خواننده موسیقی مقامی و نواحی
«دفنوازی» سنتی پابرجا از شب اول رمضان تا آخر!
اما سنت «دفنوازی» در ماه رمضان صرفا به چند ساعت و چند روز منتهی نمی شود. «دفنوازی» در قالب آیین «مولودیخوانی» هر شب پس از اقامه نماز جماعت در مساجد و تکایا اجرا میشود. شاید امروزه «مولودخوانی» رمضان هرشب در روستاها و شهرهای کرد زبان اجرا نشود؛ اما آیینی مهم است که خوشبختانه منسوخ نشده است.
«دفنوازی» در کردستان؛ به مثابه «سحورینوازی»
همچنین در کردستان همزمان با فرا رسیدن سحر بر دف نواخته میشود. در این رسم قدیمی به جز دف، ساز «دو طبله» نیز نواخته میشود و خواننده (که گاه نوازنده نیز هست) در مدح رمضان «مدیحه سرایی» می کند. این رسم قدیمی و جالب حال دیگر مانند «سحرخوانی» در دیگر مناطق کشور سنتی منسوخ شده است. آنچه جای «دفنوازی» سحر در روستاهای کردستان را گرفته؛ «صلات» است. «صلات» ساعتی پیش از اذان در مساجد اجرا می شود تا به این ترتیب روزهداران برای صرف سحری و انجام دعا و مناجات از خواب بیدار شوند.
مراسم «دفنوازی» در جشن رمضان،مکان روستای گردشگری پالنگان واقع در استان کرمانشاه/ اجرا مربوط به سال گذشته است
جشن بزرگ پایان یافتن ماه رمضان در روز عید سعید فطر/یک ثبت جهانی
«دف» و «دفنوازی» با پایان ماه رمضان، تمام نمیشود. جشن بزرگ رمضان یکی از رویدادهای مهمی است که هر سال به مناسبت عید سعید فطر با حضور حدود۱۰۰۰ دفنواز در روستای تاریخی، گردشگری پالنگان برگزار میشود. این استمرار و اهمیت باعث شده سازمان جهانی یونسکو در مردادماه سال۱۴۰۰ این منظر و رویداد فرهنگی را ثبت جهانی کند. اما دلیل اینکه پالنگان به عنوان میزبان دف نوازی ۱۰۰۰ نوازنده انتخاب شده، نوع ساختار و معماری این روستای تاریخی است که در نزدیکی شهر کامیاران واقع در استان کرمانشاه قرار دارد. معماری روستای پالنگان پلکانی است؛ به این معنا که پشت بام خانههای پایینی حیاط خانههای بالادستی هستند. این چیدمان پلکانی به یک خانه و دو خانه خلاصه میشود و سازههایی بکر و زیبا را در دل کوهستان تشکیل داده است. گیاهان و گونههای کمیاب نباتی، عدم وجود کارخانجات و آلایندههای صنعتی و عدم عبور و مرور تجاری و ترانزیتی این منطقه از کرمانشاه به مکانی بکر تبدیل کرده است.
گفتنی است پالنگان در ابعاد گستردهتربه جز کرمانشاه و کردستان ایران، بخشی از اقلیم کردستان را هم دربرمیگیرد و بیش از هفتصد روستای هم جوار زیر مجموعه آن است.
سخن پایانی
مردم و البته هنرمندان و موسیقیپژوهان به دلایل بسیار این امکان را ندارند تا یک تنه و بدون هیچ حمایت جدی، گونهها و موسیقیها و آیینها را زنده نگاه دارند. عمر آدمی کوتاه است و تا استادان زندهاند باید از داشتههایشان در جهت حمایت از اصالتهای هنری و تاریخی بهره ببریم. به امید اینکه دولتمردان و مسئولان در سال جدید، در کنار دیگر دغدغههای اجتماعی و اقتصادی، اساس مهم و با اهمیت فرهنگ و در راستای آن هنر را بیش از قبل مورد توجه و حمایت قرار دهند.