جورجو آگامبن و هانس اولریش ابریست، غایبین مونوگرافی شهریار احمدی
کتاب مونوگرافی شهریار احمدی هم ریشههای فارسی و هم ریشههای بین المللی را در کارش به کار میبَرَد. او از فیگوراسیون کهن ایران تاثیر پذیرفته است؛ به نحوی که این رویکرد در تمام دنیا جواب میدهد.
به گزارش ایلنا، شهر کتاب فرشته عصر جمعه هفتم مرداد پذیرای مراسم جشن امضا و رونمایی از کتاب مونوگرافی شهریار احمدی بود؛ کتابی که با کیوریتوری مارکو مِنه گوتزو، منتقد ایتالیایی و استاد تاریخ هنر دانشگاه هنرهای زیبای میلان، در ایتالیا چاپ شده و دربردارنده بیست و پنج سال اولِ عمر کاری اوست. این کتاب از سوی انتشارات بین المللی (SKIRA) به چاپ رسیده و منتقدان و نویسندگان بینالمللی در آن قلم زدهاند. در این مراسم؛ رضا عابدینی، امیر نصری، فرهاد فزونی، بهزاد حاتم، آزاده رزاق دوست، رامین دهدشتیان، عاطفه رزاق دوست و… حضور داشتند.
در ابتدا مزدک فیض نیا، مدیر بنیاد فیض نیا با اشاره به اینکه رونمایی از این کتاب به دلایل مختلفی به تعویق افتاد، گفت: «هر چند کرمانشاهی بودنِ شهریار احمدی و همشهری بودن ما با هم، در انتشار این کتاب مزید بر علت بود؛ ولی دلیل و انگیزه اصلی ما برای چاپ این کتابِ مهم نبود؛ چراکه او هنرمندی است که زباناش به یک زبان جهانی بدل شده و البته این مهم، با مطالعه و تلاش و ممارست بسیار و کشف و شهودی شگرف به دست آمده است.»
مِنه گوتزو نیز در ادامه این مراسم در سخنانی گفت: «شهریار احمدی هنرمندی است که من به کارش اعتقاد دارم و خیلی خوشحالم که کتاب مونوگرافی این هنرمند را گردآوری کردم. درباره احمدی این پرسش به ذهنام میرسد که تخیل در آثار او چگونه است؟ این پرسش ما را میرساند به پرسشی دیگر که چطور ما با آثار یک هنرمند مواجه شویم؟ راهحل ما برای رسیدن به این پاسخ آن است که یا هنر شهریار احمدی را خوانش اگزوتیک کنیم یا خوانشی بین المللی. راهحل ساده آن است که پناه ببریم به اگزوتیسم؛ اما راهحل سختتر این است که به بین المللی بودن کار این هنرمند فکر کنیم. چطور میشود هنرمندی بین المللی باشد آن هم با اتخاذ زبانی که برای همه قابل درک باشد؟»
استاد تاریخ هنر دانشگاه هنرهای زیبای میلان در ادامه در توصیف رویکرد احمدی در نقاشی افزود: «شهریار احمدی به شکل درست هم ریشههای فارسی و هم ریشههای بین المللی را در کارش به کار میبَرَد. به طرز فاحشی از فیگوراسیون کهن ایران تاثیر پذیرفته است؛ به نحوی که این رویکرد در تمام دنیا جواب میدهد.»
مِنه گوتزو در پایان گفت: «اگزوتیسم احمدی در حاشیه امنی قرار دارد و نمیتوانند او را به اگزوتیک بودن متهم کنند. این وجه ممیّزه و متعالیِ کار اوست.»
پس از سخنان مِنه گوتزو فیض نیا، کتاب مونوگرافی رونمایی شد و احمدی کتاب خود را برای علاقمندان و حاضران در مراسم امضا کرد.
در حاشیه این مراسم، احمدی در گفتگویی درباره چگونگی گردآوری و انتشار این کتاب گفت: «این کتاب را من از سال ۲۰۱۰ میخواستم منتشر کنم و توفیق اجباری باعث شد این صورت نگیرد؛ یعنی آن زمان تا مرحله طراحی و چاپ هم رفتیم، ولی یکی از گالریدارهای تهران گفت اگر این کتاب را در این سنّ چاپ نکنی خیلی بهتر است. آن زمان هنوز سی سالم هم نشده بود و شاید جالب نبود که جوان سیساله کتاب چاپ کند. پس از آن قرار بود چند انتشاراتی دیگر این کتاب را منتشر کنند که به دلایلی این اتفاق نیفتاد تا بیینال ونیز که من در پاویون ایران به صورت اتفاقی مارکو مِنه گوتزو را دیدم. قبلاً سال ۲۰۰۴ که برای سخنرانی به تهران آمده بود، ایشان را دیده بودم و خیلی دوست داشتم کاش روزی درباره کار من بنویسد. بعد از آن مزدک فیض نیا را دیدم. آنجا دوستیمان شکل گرفت و مدتی بعد آقای مِنه گوتزو به تهران آمد و به همراه مزدک فیض نیا به استودیوی من آمدند و صحبت کردیم و من مهمترین دغدغهام چاپ کتابم است. مارکو گفت کجا دوست داری کتابت را چاپ کنی؟ گفتم من سه تا انتشاراتی میشناسم؛ اول فیدن، بعد اسکیرا وآخری هم تاشن. گفت از فیدن شروع میکنیم. یکی از شاگردانش در فیدن بود که به واسطه او مذاکراتی با این انتشاراتی کردیم تا رسیدیم به تحریمهای ترامپ علیه ایران. ناگهان فیدن گستره فعالیتش را به آمریکای شمالی بُرد و دیگر در اروپا کار نکرد! گزینه بعد اسکیرا بود. مارکو استقبال کرد از این موضوع، چون که میگفت اسکیرا در میلان است و او و مزدک هم در میلان ساکناند. از طریق یکی از دوستان قدیمیشان که مسئول امور عمومی انتشاراتی بود، مقدمات انجام شد و من هم سفری به میلان کردم و کاغذ و جلد و قطع کتاب را انتخاب کردیم و طراحی را هم مارچلو فرانکونه انجام داد. ما هزار نسخه چاپ کردیم و خودشان هم سه هزار نسخه که به موزهها میدهند. فهرستی به اسکیرا دادیم که به این افراد حتماً از سهم ما کتاب را پست کنید. برایمان خیلی مهم است که کتاب به دست آنهایی که باید، برسد؛ مخصوصاً منتقدانی که قلم معتبری دارند.»
احمدی درباره نویسندگانی که قرار بود در این کتاب قلم بزنند نیز افزود: «نویسندگانی همچون« اوبریست» و «جورجو آگامبن» قرار بود بنویسند. حتی دوست داشتیم ملاقاتی با آگامبن ترتیب دهیم تا گفتوگویی باهم داشته باشیم و از آن گفتوگو در کتاب استفاده کنیم، چون دوست مارکو بود؛ ولی کرونا باعث شد این دیدار به تعویق بیفتد. البته سبب نخست نظریه او بود درمورد وضعیت استثنایی و دیکتاتوری پزشکی که کرونا سبب آن شده بود و همین باعث شد هجمه زیادی به او بشود و کاری کردند که منزوی شود و ما هم مدارا کردیم. از اقبال بد ما این مصادف شد با جابجایی محل سکونتش به یکی از نقاط خلوت سوئیس برای زندگی. این بود که نگارش مقاله توسط آگامبن منتفی شد. یکی دیگر هم که زمانی در ژرژ پمپیدو بود، فقید شد به خاطرکرونا. و ما به متن تونی گادفری، مارکو، دکتر فیض نیا و گفتگویی که داشتیم بسنده کردیم و آخر کتاب گزیده مقالات را آوردیم که پیشازاین نوشتهشده بود؛ از ادوارد لوسی اسمیت، جولیا هکی، رویین پاکباز، میرنا عیاد، مراد ثقفی و دیگران.